یادداشت/علی اکبر بهشتی

از محاربین دانه درشت فتنه ۸۸ که متأثر از لطف و کرامت نظام، به جای اعدام، مشغول بیانیه نویسی از داخل زندان است، اخیراً گفته: «نرمش قهرمانانه سیاست درستی است، منتها به این شرط که فقط خلاصه در خارج نشود و داخل کشور را هم دریابد! »

من واقعاً نمی دانم بر تعامل نظام با فتنه گران به ویژه اصحاب فتنه ۸۸ چه نامی می توان گذاشت اما هر چه هست، کیلومترها جلوتر از نرمش قهرمانانه با مهره های اصل کاری فتنه ۸۸ برخورد شده، البته از این زاویه که حتی عقلای قوم اصلاحات هم خیلی تمایلی به رفع حصر دو نفر از سران فتنه و نیز آزادی افراطی ها از زندان ندارند و معتقدند «شر این جماعت، بیشتر از خیرشان است و همان به یا در حصر باشند یا در زندان و الا هم برای دولت اعتدال درد سر درست می کنند، هم برای اصلاح طلبان» می توان پی به حکیمانه بودن بلکه زیرکانه بودن تعامل حکومت با فتنه گران ۸۸ برد، لیکن اگر بخواهیم از زاویه «مر قانون» و «مر عدالت» به تعامل نظام با «دوستان خوب نتانیاهو» نگاه کنیم، شاید تعبیر «شتر دیدی ندیدی زیادی مهربانانه» بسیار رساتر از «نرمش قهرمانانه» باشد.

خیلی نباید وارد مصادیق شد اما از سران فتنه ۸۸ یکی هم کسی است که خود را نه فقط «پدرخوانده دولت اعتدال» بلکه رسماً «یگانه صاحب انقلاب» و «تنها مفسر امام» می داند و بی هیچ محاکمه و محکمه ای، هنوز هم ضد انقلاب را تغذیه می کند، آن هم از جایگاه «استوانه نظام! » یا آن «سید خندان» که رفتار و گفتار این روزهایش از بس اضافه بر سازمان شده، ناخودآگاه آدمی را یاد این مثل می اندازد که «گیرم در دیزی باز است. . . ؟ ! »

خوب یا بد، کسانی که در یک محله کوچک، دست به عربده کشی و آشوب می زنند، بیشتر به سزای اعمال شان می رسند تا جماعتی که در سال ۸۸ علیه ۳۰۰ هزار خون عربده کشیدند و یوم العیار عاشورا آن کردند که دیگر همه می دانند. حال چقدر وقیحانه است اگر یکی از همان عربده کش های متقلب چنین اظهار دارد که «نرمش قهرمانانه خوب است اما به شرط آنکه خلاصه در خارج نشود و ما را هم دریابد! »
حالا بهتر متوجه تذکر نیمه خصوصی یکی از هم بندهای سابق معاون سیاسی وزیر کشور دولت خاتمی به وی می شوم: «فلانی! تو اینقدر که ماشاء الله از داخل زندان علیه نظام نامه نوشته و می نویسی، بیرون زندان فعال نبودی! دیگر اینقدر هم بیش فعالی خوب نیست به خدا، آخر خلق الله از خود سؤال نمی کنند که اینها در زندانند یا هتل؟ ! »

من نمی دانم باید روضه مظلومیت جمهوری اسلامی را بخوانم یا… یا به یادتان آورم که همین جناب معاون سیاسی وزیر کشور دولت اصلاحات، آن زمان که کلید اجرای انتخابات دستش بود، دست به چه تقلب وحشتناکی زد؟ ! آن زمان در یکی از انتخابات های مجلس، آقای حداد عادل با حضور در یکی از شعب اخذ رأی، به نامزدهایی رأی دادند، من جمله به خودشان! حداقل خانواده خود آقای حداد هم چند رأیی به آرای ایشان در آن صندوق اضافه کرده بودند! نتیجه شمارش آرای این صندوق اما جالب بود و نشان می داد جناب حداد در این صندوق هیچ رأیی نداشته! آن ایام موضوع پیگیری شد و در کمال تعجب مشاهده شد تعدادی از صندوق آرا، دست آخر از فلان آهنگری مخروبه سر درآورده!

خوب یادم است واکنش آقای حداد عادل را که گفته بود، «این هم شد حکایت رأی مدرس! بابا، من که خودم به خودم رأی داده بودم! اون رأی چی شد؟ ! » این را هم خوب یادم است که ماجرا هیچ سرنخی پیدا نکرد، الا دفتر معاونت سیاسی وزارت کشور دولت اصلاحات و شخص آقای تاج زاده! متأثر از همین افتضاح بزرگ، رابطه تاج زاده و دولت اصلاحات شکرآب شد. چندی بعد، خاتمی، تندروی های امثال همین تاج زاده را از جمله دلایل ناموفقیت کارنامه دوم خرداد می خواند و افراطی ها اما بر این عقیده بودند که کرم بی عرضگی از خود درخت دولت است!

اینک با شمای خواننده است تا از احساس خود رونمایی کنی، وقتی که ببینی همین تاج زاده متقلب، در سال ۸۸ نظام مظلوم ما را متهم به تقلب می کند! اگر سال ۸۸ «تقلب، اسم رمز آشوب» بود، آقای تاج زاده! برو دعا کن به حال جمهوری اسلامی. باور کن حتی با سیاست «نرمش قهرمانانه» هرگز این چنین نمی شد که شما یک چیزی هم طلبکار باشی. عدالت و قانون که در مورد شما اجرا نشد، «نرمش قهرمانانه» هم لااقل به خاطر ور قهرمانانه اش، یارای تأدیب حداقلی شما را داشت، فلذا گمانم بر این است که «شتر دیدی ندیدی زیادی مهربانانه» مصداق همان خوشی است که گاهی زیر دل آدم می زند!

آری، با فتنه گران دانه درشت اگر نه بر اساس عدالت و قانون که بر اساس همین نرمش قهرمانانه هم رفتار می شد، باورم است در بی حیایی خود تجدید نظر می کردند، البته به شرط حیات!
در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید

نظرات