جمله نتانیاهو که حاکی از دغدغه وی نسبت به وجود چشم داشتی در غرب نسبت به هاشمی رفسنجانی است، روز یکشنبه با این جمله آقای هاشمی مواجه شد که «ما با اسرائیل سر جنگ نداریم» !

روزنامه وطن امروز در یادداشتی به قلم سید عابدین نورالدینی نوشت:

اینکه آقای هاشمی « نمی گوید نمی آید» دلایل زیادی دارد. بگذارید به جای تمرکز بر گزاره کاندیداتوری یا عدم کاندیداتوری آقای هاشمی، درباره شرایط او و انتخابات پیش رو با استناد به سخنانش در جلسه اخیر کمی بحث کنیم.

آنچه در ادامه می آید مستند به حضور در جلسه آقای هاشمی و روایت مستقیم از اقوال وی است. همه جملاتی که به نقل از آقای هاشمی می آید، برداشته شده از جلسه مورد اشاره و نه اخبار رسانه هاست.

بگذارید با یک نظرگاه تحلیلی وارد موضوع شویم. به اعتقاد این قلم هاشمی رفسنجانی یک برنامه ویژه برای انتخابات پیش رو در نظر دارد. برنامه ای بسیار خطرناک که قطعا نمی شود از اکنون درباره شمایل کلی آن بحث کرد. انتخابات ۸۸ یک نقطه عطف در سیاستگذاری آقای هاشمی رفسنجانی بوده است و تردیدی نیست که باید شاهد مصادیقی عریان از تغییرات بنیادین در عقبه فکری و سیاسی آقای هاشمی بود.

او روز یکشنبه همه حرف هایش را قبل از گفتن عبارت « نمی گویم نمی آیم» گفت و شاید این مورد غفلت قرار گرفته باشد. او ۲ موضوع را تشریح کرد. ۲ موضوعی که در صورت تحقق آنها، کاندیداتوری او کان لم یکن است و در غیر این صورت قاعدتا او باید کاندیدا شود. مفهوم واضح این کلام، هدفگذاری انتخاباتی او بر ۲ موضوع است. اما این ۲ موضوع چیست؟

« اگر ۲ تصمیم گرفته شود نیازی به حضور من نیست؛ اول اینکه به مردم بگوییم صاحب حکومتند… نباید دولتی به مردم تحمیل شود… هیچ کشور دیکتاتوری نمی تواند در دنیا بادوام باشد. اگر به رای مردم اعتماد بشود آن موقع می شود تصمیم گرفت که در انتخابات چه کار کنیم. » از این جملات آقای هاشمی آیا جز تکرار شائبه های ۱۵ سال اخیر در مخدوش کردن انتخابات، چیزی برداشت می شود؟ هاشمی از اکنون پیش فرض مخدوش بودن انتخابات را برای خود و اطرافیانش تثبیت کرده است. متاسفانه از این جملات بوی خیر به مشام نمی رسد.

در ادامه موضوع دوم نیز بیان می شود تا فهم کامل تری حاصل شود. هاشمی موضوع دوم یا به تعبیر خود، تصمیم دوم نظام برای عدم کاندیداتوری او را « تغییر» در سیاست خارجی عنوان کرد. این عین جملات آقای هاشمی در تشریح تصمیم نظام برای تغییر در سیاست خارجی است: « ما باید با همه دنیا ارتباط داشته باشیم جز اسرائیل. با اسرائیل هم سر جنگ نداریم. عرب ها خودشان نزدیک تر از ما هستند. اگر از ما کمک خواستند به آنها کمک می کنیم. »

شما این جملات آقای هاشمی را چگونه فهم می کنید؟ تاکید آقای هاشمی بر سر جنگ نداشتن با اسرائیل که خلاف بیانات صریح حضرت امام خمینی (ره) است، چه هدفی را دنبال می کند؟ (توجه داشته باشید عبارت « با اسرائیل هم سر جنگ نداریم» معنای منفعلانه ای دارد نسبت به مثلا عبارت « با اسرائیل قصد جنگ نداریم» که این دومی سیاست نظام است؛ عبارت اول لوازمی دارد که در صورت اجرا دیگر نتایج جنگ ۳۳ و ۲۲ روزه را شاهد نمی بودیم) هاشمی درصدد انتقال چه پیامی است؟

بگذارید یک جمله دیگر از آقای هاشمی در نشست یادشده آورده شود تا مسیر استدلال هموارتر شود. به این جمله توجه کنید: « در زمان جنگ مرحوم حافظ اسد کنار ما ایستاد. آن هم به این خاطر که می خواستند جنگ عراق و ایران را تبدیل به یک جنگ شیعه و سنی کنند، البته مجانی هم نبود. ما یک میلیارد دلار نفت مجانی به سوریه دادیم. مقرر شد آنها سالی یکصد میلیون دلار به ما بازپرداخت داشته باشند که ندادند و هنوز هم به ما بدهکارند» !

چندی پیش در یادداشتی به همین قلم تحت عنوان « استدلال آلوده» ، پیش بینی شد آقای هاشمی سیاست تشکیک و تردید در سلامت انتخابات ۹۲ را در چارچوبی مترادف با عبارت « انتخابات آزاد» پیگیری خواهد کرد. همچنین جمله ای از بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی بیان شد که شائبه چشمداشت خارجی به هاشمی برای ایجاد تغییرات بنیادین در سیاست خارجی ایران را ایجاد کرده است.

بنیامین نتانیاهو سال گذشته در مجمع عمومی سازمان ملل برنامه هسته ای ایران را نظامی و بسیار خطرناک نامید و ناگهان در اظهارنظری بی سابقه گفت: « حتی اکبر هاشمی رفسنجانی که آیت اللهی میانه رو محسوب می شود، گفته است اسرائیل با یک بمب نابود می شود. » این جمله نتانیاهو که حاکی از دغدغه وی نسبت به وجود چشمداشتی در غرب نسبت به هاشمی رفسنجانی است، روز یکشنبه با این جمله آقای هاشمی مواجه شد که « ما با اسرائیل سر جنگ نداریم» !

شاید با این جمله آقای هاشمی، قدرت رایزنی مقامات آمریکایی برای اطمینان بخشی به صهیونیست ها افزایش یابد. با همین انگاره اگر سراغ موضوع هسته ای برویم، می توان نتایج جالبی را استنتاج کرد. غرب مذاکره با ایران را رها کرده و آن را به بعد از انتخابات موکول کرده است.

بسیاری از مقامات آمریکایی و اروپایی و برخی تحلیلگران آنها صراحتا اعلام کرده اند انتخابات ریاست جمهوری در ایران بر روند مذاکرات هسته ای تاثیرگذار است. متاسفانه بنا به برخی محدودیت ها و حساسیت بیش از اندازه خانواده آقای هاشمی بر روزنامه « وطن امروز» ، باید در چینش این قطعات در کنار هم نهایت احتیاط را به خرج برد.

با این حال می توان گفت نشانه ها و گزاره های مشترک فراوانی وجود دارد که نشان می دهد رسانه های آمریکا و چند کشور اروپایی بویژه انگلیس، در انتخابات پیش رو از جریان آقای هاشمی رفسنجانی به صورت ویژه حمایت می کنند. اگر در موعد انتخابات شاهد یک هم افزایی داخلی و خارجی نسبت به موضوع تحریم ها باشیم، چندان نباید تعجب کرد.

اکنون می توان با یک فضای ذهنی آماده، نسبت به سخنان روز یکشنبه آقای هاشمی اظهارنظر کرد. اگر کمی و تنها کمی پرده ملاحظات را کنار بزنیم، می توانیم درباره احتمال یک غائله بسیار بزرگ تر از آنچه در سال ۸۸ رخ داد، بحث کنیم. هاشمی از همین الان انتخابات آینده را مخدوش می داند مگر آنکه نتیجه دلخواه او را داشته باشد.

در این غائله، کاندیداتوری یا عدم کاندیداتوری آقای هاشمی محل بحث نیست، اینکه برآورد آقای هاشمی نسبت به پیشبرد پروژه انتخابات تا چه میزان وابسته به شخص کاندیدای جریان است، تقریبا به جریان مقابل او و قدرت این جریان ربطی نخواهد داشت. باید توجه داشت که آقای هاشمی رفسنجانی مصمم به نقش آفرینی است. چه در قالب کاندیدا و چه در قامت یک حامی تمام قد.



آقای هاشمی رفسنجانی از ظرفیت منفی خود در افکار عمومی باخبر است. اما این تردید زمانی موضوعیت دارد که نیت وی از کاندیداتوری، رقابت سالم در عرصه قدرت باشد. وقتی کسی قبل از اعلام کاندیداتوری، تلویحا سلامت انتخابات را مخدوش می کند و نشانه هایی از احتمال حمایت های خارجی نیز وجود داشته باشد؛ آنگاه دغدغه وی چیز دیگری است. نگاه بدبینانه می گوید بازی خطرناکی که پیش بینی می شد در حال کلید خوردن است. اظهارات آقای هاشمی را بیشتر دنبال کنید.
در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید

نظرات