تجلیل از سردار قاسم سلیمانی به معنای تجلیل از جریانی است که از سرچشمه شجره طیبه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی جوشیده و امروز زمزمه های تبدیل شدن ایران به یک" ابرقدرت منطقه ای" در خاورمیانه و شمال آفریقا را جامعه واقعیت پوشانده است.

به گزارش افکارنیوز ، صالح اسکندری در یادداشتی اختصاصی برای خبرگزاری تسنیم با عنوان «تجلیل از سردار فتح الفتوح» نوشت:

این روزها با فرو کشیدن زبانه های آتش جنگ سوریه بدون اینکه حتی یک گلوله شلیک شود برخی رسانه ها در داخل و خارج به نحوی به نقش روسیه در این" پیروزی بدون جنگ" می پردازند که گویی از فعل و انفعالات پس پرده در چند هفته گذشته و شجاعت ها و فداکاری مثال زدنی پاسدارانی نظیر" سلیمانی ها" در این فتح الفتوح غافل هستند و یا اینکه خود را به خواب زده اند تا منکر اقتدار ملی ایران شوند! این نوشته شاید بتواند آنهایی که غافلند را هوشیار کند اما مطمئنا قادر نیست کسانی که خود را به خواب زده اند بیدار کند.

تجلیل از سردار قاسم سلیمانی به معنای تقدیر از یک شخص نیست بلکه به معنای تجلیل از جریانی است که از سرچشمه شجره طیبه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی جوشیده و امروز زمزمه های تبدیل شدن ایران به یک" ابرقدرت منطقه ای" در خاورمیانه و شمال آفریقا را جامه واقعیت پوشانده است.

شاید در این هیاهوی رسانه ای که طی چند روز گذشته به پاشده بود فقط یک نفر بیش از همه به زحمات و شجاعت های سردار فتح الفتوح واقف بود و او کسی نبود جز رهبر معظم انقلاب اسلامی که لباس سیاه سردار در فراق مادر را فرصتی مناسب دید تا در پیام تسلیتی از رشادت های این سردار بزرگ اسلام تجلیل کند و زحمات ارزشمند حاج قاسم را ذخیره ای ارزشمند در دیوان عدل الهی برای مادرش قلمداد نماید.

جریانی که امروز می خواهیم از آن تقدیر کنیم ثمره خون هزاران شهید و آرمان و آرزوی باقری ها، باکری های، بروجردی ها، زین الدین ها و همت هاست. آنهایی که با گرمای خون خود به این آرزوی بزرگ حرارت بخشیدند که امروز هر گونه دست درازی به محور مقاومت را داغ می کند همانطور که امروز آمریکا و اسرائیل داغ شدند.

یکی از ویژگی های اقتدار امروز ایران در منطقه کم هزینه بودن آن است. جمهوری اسلامی با کمتر از یک درصد بودجه ای که آمریکایی ها هزینه می کنند و بدون پایگاه های نظامی مجهز به آخرین تکنولوژی های نظامی روز در منطقه و بدون هواپیماهای گرانقیمت جنگی، بدون بمب شیمیایی و بدون سلاح هسته ای توانسته است به یک ابرقدرت منطقه ای تبدیل شود.

تجلیل از سلیمانی و امثال سلیمانی که صهیونیست ها می گویند خاورمیانه روی انگشتانشان می چرخد به خاطر این است که با کمترین امکانات ممکن توانسته اند منطقه را به فتح خود درآورند. این یادگار استقامت مومنانه و دست خالی در برابر دشمن در هشت سال جنگ تحمیلی است که حتی غربی ها از دادن سیم خاردار هم به کشور ما اجتناب می کردند. امروز البته به همت جوانان و دانشمندان صنایع دفاعی این مرز و بوم شرایط به مراتب تغییر کرده است اما باز هزینه های نظامی ایران با هزینه های نظامی قدرت های بزرگ دنیا و حتی عده از کشورهای عربی منطقه اصلا قابل مقایسه نیست.

یکی دیگر از شاخصه های" ایران ابرقدرت" در منطقه ابتکار عمل و حرکت فعال منطقه ای است. امروز ضامن چاشنی بیداری اسلامی در کشورهای مختلف خاورمیانه و شمال آفریقا در دست پیشقراولان بیداری است. اگر بیداری اسلامی، بهار عربی بود و کلیه تحولات منطقه نقشه اندیشکده های آمریکایی طی ده سال گذشته، این طراحان بدون خطا می بایست پس از گذشت سی ماه رژیم ناهمسوی سوریه را نابود کرده باشند. اصلا چرا از سوریه شروع نکردند و این بیداری اول گریبان دوستان آنها را در مصر، لیبی، تونس، عربستان، بحرین، یمن و… گرفت.

هر عقل سلیمی تایید می کند که تغییر بشار اسد برای آمریکایی ها و صهیونیست ها به مراتب استراتژیک تر از کشته شدن قذافی و یا حبس حسنی مبارک است. البته غربی ها درصددند تا با سوء استفاده از اختلافات قومی و مذهبی و کمک به جریانات تکفیری و سلفی قطار بیداری اسلامی را از ریل ضد آمریکایی و ضد صهیونیستی خود خارج کنند اما از این مهم غافلند که بیداری اسلامی سوزنبانانی کم عده و پر عده دارد همانطور که سی و چهار سال از سرچشمه مراقبت کرده اند از انهار و مجاری آن نیز حفاظت خواهند کرد که صاف و زلال بماند.

چرا این قانون الهی است که کلمه ی حق نزول آن نیز بر مدار حق باشد. " وبالحق انزلنه و بالحق نزل" یعنی کلمه حق از سرمنشا حق سرچشمه می گیرد و مسیر و مجرای آن نیز صاف و زلال است. چون حق پاسدار آن است. همانطور که قرآن حق است، قلب پیامبر اعظم (ص) نیز حق است و جبرائیل امین (ع) نیز حق است. کلمه طیبه انقلاب اسلامی در مجاری صاف و زلال در منطقه منتشر شده و حق خواهان پاسدار آن هستند.

یکی دیگر از ویژگی های اقتدار ملی ایران در منطقه که ضرورت تجلیل از سردار سلیمانی را بیش از پیش می کند داشتن نگاه کلان به تحولات و علم به رویارویی تاریخی اسلام و تمدن غرب است. اینکه سردار سلیمانی در سوریه به عنوان خط مقدم مقاومت تمام قوا و توان جبهه اسلام را بسیج می کند به خاطر آن است که صحنه نبرد دشمنان اسلام را که امروز به شامات رسیده اند از بدر و احد و حنین، خندق و خیبر تا صفین، جمل و نهروان و تا عاشورای حسین (ع) و تا به امروز که دشمن به دروازه شام رسیده است می شناسد و رصد کرده است. او می داند که امروز تا گردن زدن معاویه در سوریه فاصله ای ندارد و نباید لحظه تعلل کند چرا که ممکن است عده ای بخواهند خاطره صفین را زنده کنند.

سلیمانی می داند که جبهه غرب حتی از قرآن بر سرنیزه کردن ابایی ندارد همانطور که امروز در کوس حقوق بشر و انسانیت می دمد و تصویر چند کودک شیمیایی شده را دستاویز قرار می دهد تا انسانیت را به مسلخ ببرد.

اما سردار دلگرم به ملتی است که به مراتب از مردم صدر اسلام بهترند و در وفای به ولایت ثابت کردند حتی از جان خود هم دریغ نمی کنند. سردار دلگرم به ملتی است که علی رغم تمام سختی های اقتصادی اما به نصر و فتح و وعده های الهی امید دارند و در لوای ولایت منتظرند تا آقایشان بیاید و بساط ظلم و جور به محبین اهل بیت (ع) را برای همیشه جمع کند و دنیایی مملو از عدل و حکمت و معنویت به ارمغان بیاورد.
در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید

نظرات