چرا منفورترین حلال خداوند شیوع یافته است؟
طلاق؛ واژه ای که با وجود حلال بودن کام انسان را تلخ می کند.
به گزارش افکارنیوز ، قدیم ها حتی به زبان آوردن این کلمه هم ناپسند بود اما امروز مردم خیلی راحت درباره آن حرف می زنند. به راستی چه بلایی برسر برخی خانواده ها آمده است که اولین راه حل شان در مواجهه با مشکلات، رجوع به دادگاه خانواده و درخواست طلاق است. شاید با خود فکر می کنند چون دنیا تغییر کرده و طرز فکرها نیز عوض شده است طلاق هم دیگر مثل قبل خانه خراب کن نیست و از همسرشان که جدا شدند به راحتی می توانند به زندگی خود ادامه دهند یا با شخص بهتری ازدواج کنند!
اما باید گفت طلاق هم چنان وجهه ناپسند خود را دارد، هرچند برخی از آن با توجیه تفاهم نداشتن یا تحت عنوان طلاق توافقی یاد کنند. متاسفانه هرچقدر از قباحت طلاق کاسته شده اما بر آمار آن افزوده شده است. خصوصاً برخی از کلان شهرها که آمار طلاق حکایت از ناپایداری شدید کانون خانواده دارد.
شاید برخی از ما معنای ازدواج آسان را اشتباه گرفته ایم. شاید تساهل و تسامح در انتخاب همسر آینده مان و چشم پوشی از معیارهای مان را ازدواج آسان می پنداریم و خودمان را در چاهی می اندازیم که بیرون آمدن از آن، نجات نیست بلکه ایجاد هزاران مشکل دیگر است. تازگی ها شیوه پیدا کردن همسر هم در جامعه متفاوت شده است.
دوستی های قبل از ازدواج که آن را بهانه ای برای شناخت می دانند برای بعضی ها به یک فرهنگ تبدیل شده است. دوستی هایی که گاه به ازدواج نیز منجر نمی شود یا اگر منتهی به ازدواج شود آن قدر در دل فرد نسبت به همسرش شک وتردید به وجود می آورد که فرصتی برای زندگی باقی نمی گذارد. به همین علت آمار نشان می دهد درصد زیادی از کسانی که در ابتدای زندگی با شکست مواجه می شوند پیش از ازدواج با هم دوستی داشته اند.
دوستی هایی که با ایجاد وابستگی و علاقه کاذب موجب می شود اشخاص نتوانند تصمیم درستی بگیرند و طرف مقابل را به درستی ارزیابی کنند. از دیگر مشکلاتی که به ازهم پاشیدن زندگی منجر می شود تحقیق نکردن کامل از سوی خانواده های دو طرف است.
پیش از ازدواج، انجام تحقیقات یکی از اصول ضروری است اما بسیاری از خانواده ها این اصل را نادیده می گیرند و به سادگی از آن عبور می کنند و بعد از ازدواج فرزندشان تازه متوجه می شوند طرف مقابل آن ها چه مشکلاتی داشته است. زیاده خواهی و پرتوقعی، حوصله نداشتن در برابر مشکلات، فقدان مشارکت و همدلی زوجین برای ساختن زندگی و… نیز از دیگر عوامل افزایش طلاق است.
هر چند در سال های اخیر متولیان حوزه خانواده به درستی فهمیده اند پاشنه آشیل بسیاری از مشکلات اجتماعی در بستر خانواده های ناپایدار است اما این که به راستی اقدامات آن ها در حل این مسئله در قالب طرح های مختلف تا چه میزان مؤثر بوده، محل تردید است.
ترس از تزلزل خانواده ها و گام برداشتن آنها در سراشیبی نابودی و شکست، نگران کننده است و برخی مسئولان، روشنفکران و کارشناسان به زعم خود در تلاش اند تا مانع ویرانی خانواده ها شوند. روش های گوناگونی که در قالب نسخه های شفابخش ارائه می شود، نتیجه همین تلاش های جسته و گریخته ای است که انجام می شود و البته هنوز معلوم نیست این نسخه ها دردی از خانواده های ایرانی درمان می کند یا خیر! بیایید با خودمان بیندیشیم که چرا در جامعه اسلامی، منفورترین حلال خداوند شیوع یافته است؟
اما باید گفت طلاق هم چنان وجهه ناپسند خود را دارد، هرچند برخی از آن با توجیه تفاهم نداشتن یا تحت عنوان طلاق توافقی یاد کنند. متاسفانه هرچقدر از قباحت طلاق کاسته شده اما بر آمار آن افزوده شده است. خصوصاً برخی از کلان شهرها که آمار طلاق حکایت از ناپایداری شدید کانون خانواده دارد.
شاید برخی از ما معنای ازدواج آسان را اشتباه گرفته ایم. شاید تساهل و تسامح در انتخاب همسر آینده مان و چشم پوشی از معیارهای مان را ازدواج آسان می پنداریم و خودمان را در چاهی می اندازیم که بیرون آمدن از آن، نجات نیست بلکه ایجاد هزاران مشکل دیگر است. تازگی ها شیوه پیدا کردن همسر هم در جامعه متفاوت شده است.
دوستی های قبل از ازدواج که آن را بهانه ای برای شناخت می دانند برای بعضی ها به یک فرهنگ تبدیل شده است. دوستی هایی که گاه به ازدواج نیز منجر نمی شود یا اگر منتهی به ازدواج شود آن قدر در دل فرد نسبت به همسرش شک وتردید به وجود می آورد که فرصتی برای زندگی باقی نمی گذارد. به همین علت آمار نشان می دهد درصد زیادی از کسانی که در ابتدای زندگی با شکست مواجه می شوند پیش از ازدواج با هم دوستی داشته اند.
دوستی هایی که با ایجاد وابستگی و علاقه کاذب موجب می شود اشخاص نتوانند تصمیم درستی بگیرند و طرف مقابل را به درستی ارزیابی کنند. از دیگر مشکلاتی که به ازهم پاشیدن زندگی منجر می شود تحقیق نکردن کامل از سوی خانواده های دو طرف است.
پیش از ازدواج، انجام تحقیقات یکی از اصول ضروری است اما بسیاری از خانواده ها این اصل را نادیده می گیرند و به سادگی از آن عبور می کنند و بعد از ازدواج فرزندشان تازه متوجه می شوند طرف مقابل آن ها چه مشکلاتی داشته است. زیاده خواهی و پرتوقعی، حوصله نداشتن در برابر مشکلات، فقدان مشارکت و همدلی زوجین برای ساختن زندگی و… نیز از دیگر عوامل افزایش طلاق است.
هر چند در سال های اخیر متولیان حوزه خانواده به درستی فهمیده اند پاشنه آشیل بسیاری از مشکلات اجتماعی در بستر خانواده های ناپایدار است اما این که به راستی اقدامات آن ها در حل این مسئله در قالب طرح های مختلف تا چه میزان مؤثر بوده، محل تردید است.
ترس از تزلزل خانواده ها و گام برداشتن آنها در سراشیبی نابودی و شکست، نگران کننده است و برخی مسئولان، روشنفکران و کارشناسان به زعم خود در تلاش اند تا مانع ویرانی خانواده ها شوند. روش های گوناگونی که در قالب نسخه های شفابخش ارائه می شود، نتیجه همین تلاش های جسته و گریخته ای است که انجام می شود و البته هنوز معلوم نیست این نسخه ها دردی از خانواده های ایرانی درمان می کند یا خیر! بیایید با خودمان بیندیشیم که چرا در جامعه اسلامی، منفورترین حلال خداوند شیوع یافته است؟
