اینجا آذربایجان است، دیار شکرینی که این روزها به وزش بادهای پاییزی، نمکین هم شده است.

به گزارش افکارنیوز ، بادهای پاییزی هم عاقبت از راه رسیدند و پس از آغاز وزش از غرب به شرق در بدو ورود به کشور و در عبور از روی دریاچه سابقا فیروزه ای رنگ ارومیه، تحفه ای جز تندبادهای نمک اندود برای مردم تبریز و دیگر شهرهای منطقه نداشتند؛ تحفه ای که یادگار سال های بی توجهی به بزرگ ترین دریاچه نمک کشور است.

حالا ما مردمان آذربایجان، این دیار شعر و شعور، مانده ایم با این شوری مفرط چه کنیم!

شاید این تندبادهای نمکین، اشکی بر چشمانی بیاورد که از توسعه و پیشرفت دم می زدند و این توسعه را به هر قیمتی، به قیمت سپید شدن بستر آبی دریاچه ارومیه لازم می دیدند.

شاید این اعلام خطری باشد برای تمام مردم و مسئولانی که مرگ سپید دریاچه ارومیه را لابه لای اخبار بالا و پایین رفتن قیمت نفت دریای شمال، مشکلات ساخت و ساز ورزشگاه ها در بزریل، سهام بازار بورس لندن، امتیازهای فلان تیم لیگ برتری و قیمت قرارداد بازیگران سینما، ندیدند و اگر هم دیدند بی توجه عبور کردند.

توسعه ای که آمدنش را ندیدیم، اما نخستین و نزدیک ترین ثمره اش، همین بادهای نمک آلودی است که این روزها در چشم و حلق مردمان آذربایجان فرو می رود.

میلیون ها تن نمک آماده پرواز در هوای آذربایجان هستند، هزاران هزار درخت میوه در باغ های اطراف دریاچه دیگر با شکوفه های صورتی و سرخ معطر خود به استقبال بهار نمی روند، پرنده های مهاجر دیگر پاهای بلند خود را در آب های ارومیه تر نمی کنند؛ و تمام اینها یعنی آبی فیروزه ای دریاچه ارومیه که در سال های نه چندان دور، از فراز آسمان هم زیبا و باشکوه جلوه می نمود، اکنون به شوره زاری سپید رنگ تبدیل شده که گویی می خواهد خشم خود را با چهره نزار و دردمندش فریاد بزند.

دریاچه زیبای ما، فریاد بزن! لمس فریاد تو برای تمام کسانی که تیشه ای به ریشه های در خاک فرو رفته ات زدند، لازم است؛ کسانی که حتی در این حال و روز هم صداقت پیشه نمی کنند و از حال تو نمی گویند و مرهمی برای زخم نمکینت پیدا نمی کنند.

گویا باید باز هم چشم به راه پاییز و زمستان و باز هم مهر خداوند بمانیم و دست به دعا برداریم تا نم باران و برفی بباراند و تن ترک خورده ات را آرامشی هرچند کوتاه ببخشد…
در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید

نظرات