مرد جنایتکار که پس از قتل صاحبخانه اش، جسد او را مثله کرده و در چاه خانه دفن کرده بود در جلسه محاکمه منکر اتهامات خود شد.

به گزارش افکارنیوز ، رسیدگی به این پرونده اوایل آبان سال ۹۰ در پی شکایت زنی مبنی بر گم شدن شوهرش در دستور کار کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی شهریار قرار گرفت. شاکی به پلیس گفت: یک سال پیش به خاطر اختلاف با شوهرم، خانه را ترک کرده و نزد خانواده ام در تهران رفتم.

در این مدت از اقوام و همسایه ها جویای احوال شوهرم بودم تا این که از مرداد امسال دیگر از او خبری نداشتم. چند روز پیش از خواهرم که در فاز سوم شهرک اندیشه سکونت دارد شنیدم پنجره های خانه مان نیمه باز است و مدت هاست همسایه ها از شوهرم اطلاعی ندارند.

با شنیدن این حرف ها، از تهران به خانه مان در فاز سوم شهرک اندیشه رفتم و از مستاجرمان سراغ شوهرم را گرفتم که او نیز اظهار بی اطلاعی کرد. زن شاکی یادآور شد: شوهرم گم شده و احتمالا اتفاقی برایش افتاده است. در پی این شکایت و هماهنگی قضایی با بازپرس سربازیان، رئیس شعبه ۶ دادسرای عمومی و انقلاب شهریار، تحقیقات ماموران آغاز شد.

غیبت مرموز همسایه

با تحقیق از همسایه ها معلوم شد آنها چند ماه است مرد صاحبخانه را ندیده اند و گمان می برند او از این محل نقل مکان کرده است. با احضار مرد مستاجر و خانواده اش به پلیس آگاهی آنها در بازجویی گفتند مرد صاحبخانه پس از آن که موعد قرارداد اجاره منزلشان را تمدید کرده، از این محل رفته است و از او خبری ندارند.

کارآگاهان جنایی در بررسی اجاره نامه آنها متوجه شدند تاریخ آن عوض شده و با دستخط صاحبخانه مطابقت ندارد. با مشخص شدن این موضوع و احتمال این که مرد مستاجر از سرنوشت صاحبخانه با خبر باشد، او به عنوان تنها مظنون پرونده روزهای پایانی آذر دستگیر شد. متهم در بازجویی های پلیسی نیز گفته های قبلی خود را تکرار می کرد و خواستار آزادی خود بود.

قاتل، سکوتش را شکست

در پی اظهارات متناقض متهم، تحقیقات ادامه یافت تا این که او پس از چند هفته سکوت، اوایل دی ماه سال ۹۰ راز یک جنایت هولناک را فاش کرد. مرد مستاجر متهم در اظهاراتش به پلیس گفت: من و خانواده ام در زیر زمین منزل صاحبخانه مستاجر بودیم. اوایل مرداد امسال او گفت قصد دارد از این خانه برود و خواست ما نیز از این محل نقل مکان کنیم. وقتی به او اعتراض کردم، با هم درگیر شدیم و مشاجره مان بالا گرفت.

متهم افزود: در همین موقع صاحبخانه به خانواده ام توهین کرد و من هم عصبانی شدم و او را از پله ها به پایین هل دادم که به شدت زخمی شد. خواستم از همسایه ها کمک بگیرم که ترسیدم. اعضای خانواده ام نیز خانه نبودند. به تنهایی صاحبخانه را به حمام خانه مان بردم و متوجه شدم مرده است.

قاتل، جسد مقتول را مثله کرد

متهم با اشاره به مثله کردن جسد صاحبخانه گفت: جسد صاحبخانه را مثله کرده و پس از جدا کردن گوشت از استخوان، استخوان ها را داخل چاه خانه انداختم. اجاره نامه را هم خودم دستکاری کردم. در این مدت عذاب وجدان داشتم و هر لحظه چهره مقتول مقابل چشمانم بود و کابوس های وحشتناک رهایم نمی کرد.

ماموران پلیس سپس چاه خانه را مورد بررسی قرار داده و با بقایای اسکلت مقتول رو به رو شدند.

پرونده در دادگاه

با تکمیل تحقیقات پرونده برای محاکمه به شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در ابتدای جلسه نماینده دادستان با تشریح کیفرخواست گفت: در این پرونده کاظم ۴۸ ساله متهم است صاحبخانه خود به نام سعید ۴۷ ساله را به قتل رسانده است. در ادامه اولیای دم مقتول برای قاتل درخواست قصاص کردند.

قاضی عزیزمحمدی، رئیس دادگاه با تفهیم اتهام به کاظم از او خواست به دفاع از خود بپردازد. متهم به قتل نیز با رد اتهاماتش گفت: من مرتکب قتل سعید نشدم و اعترافات تحت فشار بازجویی بود. کارت سوخت خودرو و قولنامه را خود مقتول در اختیارم قرار داده بود.

رئیس دادگاه: در خانه ات یک قبضه چاقوی آغشته به خون انسان کشف شده در این باره چه توضیحی داری؟

متهم به قتل: پسرم با چاقو دستش را بریده بود و این خون متعلق به پسرم است.

رئیس دادگاه: در بازجویی ها و بازسازی صحنه قتل به کشتن مرد صاحبخانه اعتراف کرده بودی!

متهم به قتل: نه. این اعترافات تحت فشار بازجویی بود.

رئیس دادگاه: اگر مرتکب قتل نشدی چگونه محل جسد را نشان دادی؟

متهم به قتل: همین طوری اعتراف کردم که از شانس من جسد در چاه بود.

پس از آخرین دفاعیات متهم و وکیل مدافعش قضات دادگاه برای صدور حکم وارد شور شدند.
در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید

نظرات