در قرن شانزدهم، اقتصاددانان طرفدار مکتب مرکانتلیسم (سوداگری) می گفتند کشوری موفق است که طلا و نقره بیشتری داشته باشد، مدتی بعد با زوال اقتصاد سوداگری، طبیعیون پا به عرصه نهادند و اقتصاددانان این مکتب، کشوری را موفق دانستند که زمین بیشتری در اختیار داشته باشد. اما بعدها طرفداران مکتب اقتصاد کلاسیک، تولید محوری را عامل موفقیت کشورها به شمار آوردند اما پدر کارآفرینی" شومپیتر" ، حجت را بر همگان تمام و اعلام کرد که" نوآوری و کارآفرینی" تنها موتور محرک اقتصادهای دنیا و توسعه کشورها است.

به گزارش افکارنیوز ، " کارآفرینی" پدیده ای نوظهور در کشورمان است که چند سالی است مورد توجه قرار گرفته است؛ امروز ثابت شده که هر چه کشورها در اقتصاد به سمت نوآوری و خلاقیت حرکت کنند و کارآفرینی را سرلوحه فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی خود قرار دهند، مسیر توسعه و پویایی را سریع تر می پیمایند.

وزیر کار

اهمیت مقوله کارآفرینی به عنوان یک عامل کلیدی در تغییر و تحول اقتصاد امری انکارناپذیر است تا آنجا که وزیر کار کشورمان صراحتا بر ترویج فرهنگ کار و تولید و تقویت کارآفرینی در کشور تاکید و اعلام می کند که با فکر و ایده، خلاقیت و تلاش افراد نخبه و کارآفرین اشتغال ایجاد می شود.

دغدغه وی ترویج و تقویت فرهنگ کار و کارآفرینی و استفاده از تولیدات داخلی است و به همین منظور از راه اندازی نظام جامع کارآفرینی به منظور نهادینه کردن فرهنگ کارآفرینی در جامعه خبر می دهد و اشتغال پایدار و تحقق کارآفرینی را دو سیاست اصلی وزارتخانه متبوع خود عنوان می کند.

علی ربیعی معتقد است کارآفرینی، فرآیندی است که با مهارت آموزی و نخبه گرایی در کشور نهادینه می شود و برای تحقق اهداف توسعه کارآفرینی باید ایده های نخبگان و کانون های کارآفرینی به کار گرفته شود.

 از نگاه بسیاری از کارشناسان اقتصادی، اساس و جوهر ناب کارآفرینی، نوآوری است و ملاک اقتصادهای قوی وجود کارآفرینانی است که قدرت نوآوری داشته و به ایجاد کسب و کار تمایل نشان بدهند، به همین دلیل است که کشورها با الهام از تجربیات کشورهای موفق در امر کارآفرینی، به سمت و سوی جریان کارآفرینی و حمایت از کارآفرینان حرکت و امکانات و بسترهای لازم برای به بار نشستن خلاقیت ها و ایده های کارآفرینی را فراهم کرده اند اما متاسفانه نگاه به مقوله کارآفرینی در کشورمان نشانگر می دهد که بسیاری از کارآفرینانی که با انگیزه ایجاد کسب و کار و تاسیس بنگاههای اقتصادی و تولیدی وارد چرخه فعالیت می شوند دیری نمی گذرد که با دلسردی و نا امیدی بازار کار را ترک می کنند، به نظر می رسد که موانع پیش روی کارآفرینان به قدری است که قدرت رقابت را از آنان گرفته و چاره ای جز کنار گذاشتن کار تولید و خداحافظی بی سر و صدا از بازار کار ندارند اما چه عواملی اتفاق می افتد که کارآفرینان را دلسرد و ناموفق می کند؟

*پایین بودن ریسک پذیری عامل ناکامی کارآفرینان

رییس اتحادیه کارگران قراردادی و پیمانی کشور پایین بودن قدرت ریسک پذیری را مهمترین علت بی انگیزگی و عدم استقبال کارآفرینان در کشور می داند و می گوید: از آنجایی که قدرت ریسک پذیری کارآفرینان در کشور پایین است و هیچگونه حمایت دولتی و مالی از طرح های کارآفرینی صورت نمی گیرد، کارآفرینان از اینکه دست به کار تولید و کسب و کار بزنند واهمه دارند.

لطف الله بیات، نداشتن سرمایه اولیه را یکی از چالشهای پیش روی کارآفرینان نام برده و می افزاید: در حال حاضر بسیاری از کارآفرینان به دلیل نداشتن سرمایه اولیه در بنگاههای کوچک فعالیت می کنند و وقتی با کمبود نقدینگی و عدم حمایت مالی بانکها مواجه می شوند به تعطیلی و ورشکستگی می رسند و دیگر انگیزه و توان کسب و کار جدید را در خود نمی بینند.

به گفته وی، مردم در شرایط کنونی ترجیح می دهند کمتر ریسک کنند و پول خود را وارد چرخه تولید نکنند لذا سپرده های خود را در بانکها می گذارند و سود آن را می گیرند.

*فقدان مهارتهای متناسب با بازار کار علت ضعف کارآفرینان

اما در همین رابطه یک فعال کارگری، نداشتن مهارت و قابلیتهای متناسب با بازار کار را یکی از علل ضعف و ناکامی کارآفرینان عنوان می کند.

حمید حاج اسماعیلی معتقد است غالب افرادی که در مراکز آکادمیک و دانشگاهی تحصیل می کنند و خود را کارآفرین می دانند، آموزشهای متناسب با بازار کار را نگذرانده اند به همین دلیل است که طی چند سال گذشته با مشکل نیروی کار ماهر مواجه بوده ایم.

وی با تاکید بر اینکه دولت باید جایگاه کارآفرینان را در سیاستگذاری های خود و فرهنگ عمومی کشور مدنظر قرار بدهد، می افزاید: تا زمانی که دولت به عنوان کارفرمای بزرگ در کشور مطرح باشد نمی توان از قابلیتها و ظرفیتهای کارآفرینان به معنای واقعی در کشور استفاده کرد.

حاج اسماعیلی همچنین عدم استفاده از ظرفیتهای بخش تعاون و ارائه نکردن کمکهای مالی و مشاوره های فنی لازم را از دیگرعلل ناموفق بودن جریان کارآفرینی در کشور ذکر کرده و می گوید: متاسفانه طی سالهای گذشته هیچ اعتنای جدی از سوی دولتمران و مسوولان و حتی مردم به لحاظ گسترش فرهنگ کار و تعاون صورت نگرفته و از ظرفیت کارآفرینان در قالب شبکه های تعاونی استفاده نشده است، از طرفی دولتها هم نتوانستند در بخش تعاون مشاوره های فنی و تخصصی لازم و تسهیلات مورد نیاز را در اختیار کارآفرینان قرار بدهند در حالی که قالب تعاون پتانسیل های کارآفرینان را بهتر به بروز و ظهور می رساند.

این فعال کارگری اشاره ای هم به توان مالی پایین دولت در اعطای تسهیلات داشته و می افزاید: هم اکنون دولت با کمبود منابع مالی مواجه است ولی اگر کمکهای فنی و مشاوره های لازم را برای ورود کارآفرینان به بازار کار ارائه دهد بخش اعظمی از مشکل بیکاری جوانان جویای کار حل می شود.

به اعتقاد حاج اسماعیلی، کارآفرین باید در مسیر کارهای تولیدی، خدماتی، صنعتی و کشاورزی الگوهای مناسبی را دنبال کند و در تدوین طرح های اقتصادی و ایده های کارآفرینی، طرح های عملیاتی قابل توجیه و سرمایه گذاری را که موجب اعتماد سیستم بانکی می شود ارائه دهد.

*بروکراسی های اداری، مهمترین عامل شکست کارآفرینان

اما در این راستا سخنگوی کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران ایران بر این باور است که نمی توان برای کارآفرینی نسخه واحدی پیچید زیرا کارآفرینی جریانی است که عزم و اراده تمام دستگاههای اجرایی را می طلبد.

هادی ابوی درعین حال به علل ضعف کارآفرینی در کشور اشاره کرده و مهمترین عامل شکست کارآفرینان را وجود بروکراسی های اداری و قوانین زاید و دست و پاگیر عنوان می کند.

به گفته این فعال کارگری، کارآفرینان در مواجه با قوانین و مقررات متعدد از ادامه کار باز مانده و بروکراسی های اداری به ویژه در بخش تسهیلات بانکی نیز آنها را مشکلات عدیده مواجه می کند.

البته او بر ضرورت حمایت دولت و دستگاههای متولی اشتغال از کارآفرینان و استفاده از نظرات و تجربیات کارشناسان فن و فعالان حوزه کار به جهت شناسایی نقاط ضعف بازار اشتغال و کارآفرینی و پیشبرد اهداف اشتغال تاکید می کند.

 بررسی چرایی موفقیت کارآفرینان کشورهای دیگر نشان می دهد که در کشورهای پیشرفته کارآفرینانی که مسیر توسعه را در پیش گرفته و به موفقیت رسیده اند به دلیل تسهیل شرایط کار، وضع قوانین آسان و پیش بینی ساز و کارهای حمایتی دولت از جمله پایین بودن نرخ بهره های بانکی و ایجاد نهادهایی برای حمایت از ایده های خلاقانه و نوآورانه کارآفرینان بوده است.

*پیشنهاد تاسیس صندوق های حمایت از کارآفرینان

در همین رابطه رییس اتحادیه کارگران قراردادی و پیمانی کشور ایده تشکیل صندوق های حمایت از کارآفرینان را مطرح کرده و می گوید: در صورتی که بتوانیم از طریق دولت و وزارت کار و با همراهی شبکه بانکی، صندوق های حمایت از کارآفرینان را راه اندازی کنیم، کارآفرینان در عرصه کار و تولید کمتر دچار مشکل می شوند و در مواجه با بحران های مقطعی و زودگذر توان ایستادگی پیدا می کنند.

به گفته وی اگر از کارآفرینان کشور با دادن وام های کم بهره یا بدون بهره حمایت شود موجب تشویق و ترغیب آنان شده و به تقویت جریان کارآفرینی در کشور نیز کمک می شود.

حمید حاج اسماعیلی فعال کارگری نیز طبقه بندی کارآفرینان متناسب با ظرفیتهای ورود به بازار کار را پیشنهاد کرده و می افزاید: هم اکنون تعداد کارآفرینان متناسب با ظرفیتهای بازار کار کشور نیست به همین منظور ابتدا باید کارآفرینان را شناسایی و طبقه بندی کنیم و کسانی را که می توانند به کارآمدی و پیشرفت در بازار کار دست یابند، در اولویت قرار بدهیم.

از نگاه وی کارآفرینانی که به عنوان فارغ التحصیلان دانشگاهی وارد بازار کار می شوند باید تناسب لازم با قابلیتهای بازار کار و حرفه ای را که برعهده می گیرند، داشته باشند.

سخنگوی کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران ایران نیز تشکیل کارگروه کارآفرینی در استانها به منظور حمایت از کارآفرینان را پیشنهاد کرده و می گوید: برای آنکه کارآفرینان از قید و بند بروکراسی های ادارای و قوانین و مقررات دست و پا گیر رها شوند و بتوانند به تولید و کارآفرینی بپردازند، بهتر است یک کارگروه ویژه تحت عنوان" کارگروه کارآفرینی در استانها" زیر نظر ادارات تعاون، کار و رفاه اجتماعی و استانداری ها تشکیل شود و یک کمیته تسهیل نیز ماموریت تسهیل شرایط اعطای تسهیلات بانکی به کارآفرینان را دنبال کند.

به اعتقاد وی کارگروههای اشتغال استانی موفقیت لازم را نداشته و وجود آمار بالای بیکاری در بسیاری از استانها و مناطق این مساله را تایید می کند.

 امروز اگر به سراغ کارآفرینان کشور برویم حتی آنها که از موانع پیش رو عبور کرده و کارآفرینان مطرح و موفق لقب گرفته اند، غالبا از شرایط و مقررات موجود، نبود نقدینگی و عدم حمایت سیستم بانکی از طرح های کسب و کار شکایت داشته و حذف بروکراسی های زاید و حمایت دولت را خواستارند، از آن گذشته دولتی بودن اقتصاد کشور را باید یکی از موانع مهم کارآفرینی به شمار آورد چرا که اساسا کارآفرینی در بستر خصوصی سازی رشد و نمو می یابد و مستلزم ایجاد فضای مناسب و تامین امکانات مورد نیاز است بر این اساس آموزش نیروی انسانی متخصص و ماهر متناسب با نیازهای بازارکار، آشنایی جوانان با مقوله کارآفرینی و فرهنگ کار، جلوگیری از سرگردانی سرمایه گذاران در گرفتن مجوز از دستگاه‎های مربوطه، کاهش تمایل جوانان و فارغ‎التحصیلان دانشگاهی به مشاغل دولتی و تاسیس و حمایت از شرکتهای دانش بنیان از جمله راهکارهایی است که می تواند به توسعه اشتغال و کارآفرینی و کاهش بیکاری در کشور کمک کند.

در حال حاضر بسیاری از مسوولان، کارآفرینی را مترادف با اشتغال می دانند در حالی که ایجاد اشتغال خروجی مجموعه کارآفرینی است؛ لذا مادامی که با این نگرش پیش برویم و اشتغال را مولد کارآفرینی ندانیم، اندیشه های کارآفرینانه به ثمر نمی نشیند. با توجه به اینکه کارآفرینی موجب جمع آوری پس اندازهای سرگردان و منابع بلا استفاده، توزیع عادلانه ثروت و درآمد، بهبود معیشت و افزایش امید به زندگی، ایجاد اشتغال در مقیاس وسیع و کاهش بسیاری از معضلات اقتصادی و اجتماعی می شود به نظر می رسد که شناسایی و رفع تنگناهای موجود بازار، کاهش بروکراسی های اداری، ایجاد نظام جامع کارآفرینی، شناسایی و طبقه بندی کارآفرینان، رفع محدودیتهای بازاریابی، ایجاد امنیت سرمایه گذاری و حرکت به سمت خصوصی سازی و مردمی سازی به توسعه و تحقق اهداف کارآفرینی، ایجاد اشتغال پایدار و موفقیت کارآفرینان در کشور منجر شود.

در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید

نظرات