این روزها عمیق شدن شکاف عاطفی بین زوجین باعث شده است زن و مرد به جدایی در زیر یک سقف برسند و تنها در جوار هم روزگار بگذرانند، روزگاری که رنگ و بویی از زندگی و زنده بودن در آن وجود ندارد و فصل آخرش طلاق محضری است.

به گزارش افکارنیوز ، «خدایا بازم باید حرفای مامان و بابا رو به هم برسونم» این دغدغه دخترک خردسالی است که وقتی شنید پدر و مادر دوستش از هم جدا شده اند خدا را شکر کرد که صاحب پدر و مادر است حتی پدر و مادری که با هم صحبت نمی کند، اما ناگهان صدایی رشته افکارش را پاره کرد. صدای پدر و مادری که چند ماه است با هم صحبت نمی کنند و دخترک قاصد پیام های آنها شده است: «برو به بابات بگو… » ، «برو به مامانت بگو… »

«مامانت زنگ زده بود، بهش زنگ بزن» ، «فردا برق قطع میشه پولشو پرداخت کن» این ها نیز بخشی از نوشته های زن و شوهری است که بر روی یخچال نصب شده است و از جدایی خاموش در بین زن و شوهر خبر می دهد.

مدیرکل دفتر آمار و اطلاعات و مهاجرت سازمان ثبت احوال کشور در آبان ماه سال جاری از رشد ۱.۵ برابری طلاق در مقایسه با تعداد ازدواج ها در مدت مشابه خبر داد و گفت: در پنج سال اخیر، ۱۲.۵ طلاق در مقابل هر ۱۰۰ ازدواج در سال ۱۳۸۷ به ۱۸.۱ طلاق در مقابل هر ۱۰۰ ازدواج در سال ۹۱ افزایش داشته است و به عبارت دیگر سرعت افزایش طلاق ها در مقایسه با ازدواج تقریباً ۱.۵ برابر شده است.

همچنین بر اساس آمارهای ارائه شده در مهر ماه سال جاری ۱۱ هزار و ۲۷۲ طلاق به ثبت رسیده است که در این میان استان تهران با یک هزار و ۵۴۶ مورد طلاق رتبه اول را از آن خود کرده است و پس از آن خراسان رضوی ۹۴۵ مورد و خوزستان با ۸۵۴ مورد طلاق ثبت شده رتبه های دوم و سوم طلاق را در کشور به خود اختصاص داده اند و همچنین استان قم با ۵۶ مورد طلاق کمترین آمار طلاق را در این مدت داشته است.

بر اساس آمارهای ارائه شده بیشترین آمار طلاق ها در ۶ ماهه ابتدایی امسال در بین زوجینی اتفاق افتاده است که زوج در میانگین سنی ۲۵ تا ۲۹ سال و زوجه در میانگین سنی ۲۰ تا ۲۴ سال قرار داشته است.

اما تمام این آمارها مربوط به طلاق هایی است که روان شناسان و جامعه شناسان از آنها با عنوان طلاق حقوقی و فیزیکی یاد می کنند طلاقی که در آن طرفین کاملاً حقوقی و رسمی و با گرفتن حق و حقوق خود از هم جدا می شوند و دیگر هیچ ارتباطی میان آنها وجود ندارد و زن و مرد هرکدام به دنبال زندگی خود می روند.

هرچند این نوع طلاق آسیب ها و صدماتی را به دنبال دارد که بر کسی پوشیده نیست و به تعبیر قرآن حرام ترین حلال خداوند است و عرش کبریایی حق به هنگام خواندن صیغه طلاق به لرزه در می آید اما پدیده ای که باید زنگ خطر آن را به صدا درآورد افزایش طلاق عاطفی در بین زوج ها و بالاخص زوج های تحصیل کرده است. متأسفانه هم اکنون تعدادی از زندگی ها تنها ظاهری پوشالی از خانواده ها را نشان می دهد ظاهری که موریانه جدایی، بنیان آن را از بین برده است و با کوچکترین نسیمی از هم می پاشد.

طلاق عاطفی که سوغات دنیای به ظاهر متجدد غرب است این روزها در کمین آرامش خانواده ها است و زوجین را به جایی می رساند که در عین حال که زیر یک سقف زندگی می کنند اما هرکدام زندگی جداگانه روحی، روانی و مالی را برای خود تشکیل داده اند و صرفاً به رفع تکلیف بسنده می کنند و تنها به دلایلی مانند داشتن فرزند و قبیح دانستن طلاق حاضر شده اند که زیر یک سقف با هم روزگار بگذرانند.

هرچند آماری رسمی از طلاق های عاطفی در میان زوج ها وجود ندارد اما می توان گفت اگر آماری از طلاق های عاطفی منتشر شود خواهیم دید که این آمار به مراتب تکان دهنده تر از آمار طلاق های ثبت شده است، زوج هایی که تنها به عنوان یک هم خانه در کنار هم زندگی می کنند و دیوار بی مهری در بین آنها هر روز قطورتر می شود و اگر فرزندی نیز در این خانواده باشد قاصد پیام های پدر و مادر می شود.

۷۰ درصد طلاق های عاطفی بین زوجین تحصیلکرده است


مجید ابهری روانشناس و جامعه شناس در گفت و گو با خبرنگار جامعه فارس گفت: ۷۰ درصد طلاق های عاطفی بین زوجین تحصیل کرده است با توجه به افزایش آمار طلاق در بین خانواده ها قبل از وقوع طلاق قانونی و فیزیکی دو نوع طلاق در خانواده ها رخ می دهد.

وی ادامه داد: نوع اول طلاق روانی است که زن و شوهر با یکدیگر در حالت قهر به سر می برند در مواردی که شوهر اعتیاد دارد یا دچار درگیری های فیزیکی و لفظی با یکدیگر هستند طلاق روانی واقع می شود در اینگونه خانواده ها معمولاً ۶ ماه از سال زن و شوهر در خانواده ها در حالت قهر به سر می برند و فرزندان این خانواده ها نقش میانجی دارند یعنی پدر و مادر پیغام های خود را توسط فرزندان به یکدیگر می دهند.

این جامعه شناس اظهار داشت: دومین نوع طلاق، طلاق عاطفی است با اینکه زن و شوهر زیر یک سقف زندگی می کنند اما کاری با هم ندارند و هر یک به دنبال زندگی خود هستند در یک پایش میدانی مشخص شد که در اینگونه طلاق ها بسیاری از زوجین به خاطر حرف مردم، داشتن فرزند یا نبودن طلاق در بین خانواده های خود از طلاق فیزیکی و قانونی خودداری می کنند.

ابهری ادامه داد: کنکاش فرزندان در بین والدین موجب بروز پرخاشگری در آنها شده و فرزندان این خانواده ها دچار اضطراب و افسردگی بوده و دائماً در این تفکر هستند که پدر و مادر آنها چه زمانی از یکدیگر جدا می شوند تا آنها نیز دچار بلاتکلیفی شوند.

وی تصریح کرد: طلاق عاطفی بسیار بدتر از طلاق فیزیکی است چراکه در طلاق فیزیکی زن و مرد و فرزندان تکلیف خود را می دانند اما با سردی کانون خانواده مواجه نیستند، متأسفانه ۷۰ درصد طلاق های عاطفی بین خانواده های تحصیل کرده است و بعضی از این خانواده ها علاوه بر طلاق عاطفی دارای مشاغلی هستند که در طول شبانه روز یکدیگر را نمی بینند و با نامه یا نوار ضبط شده با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند.

وی افزود: افزایش طلاق عاطفی به خاطر بعضی از مسائل رفتاری در بین خانواده ها اتفاق می افتد و علت اصلی آن کمبود آموزش و ضعف مهارت های زندگی در بین زن و شوهرهای جوان است.

کمرنگ شدن باورهای دینی به گسترش طلاق عاطفی در میان زوج ها دامن می زند


ایراندخت فیاض رئیس دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی نیز با اشاره به لزوم مقابله با گسترش طلاق عاطفی در میان زوج ها گفت: طلاق عاطفی به این مفهوم است که تعلقات خاطر و پیوندهای عاطفی که بین زوجین است از میان می رود یعنی دو هویت مجزا با روحیه ها و رؤیاهای مختلف و شخصیت مختلف که در یک ازدواج واقعی یک هویت واحدی را می سازند و اهداف، برنامه ها، رؤیاها و تخیلاتشان یکی یا بسیار شبیه به هم می شود که در حالت طلاق عاطفی مفارقت می کنند یعنی دو هویت مجزا جدا از هم قرار می گیرند.

وی افزود: در این شرایط زوجین در ظاهر زیر یک سقف هستند یا به دلیل هنجارهای اجتماعی حاکم بر جامعه هست که جدا شدن را بد می دانند بنابراین در ظاهر زیر یک سقف هستند اما هر کدام کار خودشان را انجام می دهند و جامعه در این شرایط نمی داند که دچار چه گرفتاری هایی است.

رئیس کمیسیون تعلیم و تربیت شورای عالی انقلاب فرهنگی اظهار داشت: در قرآن اصالت ازدواج به پیوند عاطفی است که بین دو نفر ایجاد می شود و آنها را به آسایش و آرامش می رساند اما اگر کنار هم احساس آرامش نکنند آن پیوند ایجاد شده عملاً منتفی شده است.

فیاض تصریح کرد: ممکن است طلاق عاطفی در گذشته نیز وجود داشت اما به دلیل فرهنگ حاکم بر جامعه که معتقد بودند: «هر چقدر سختی های زندگی را بیشتر تحمل کنند برای رستگاری و برخورداری از زندگی جاودانه مؤثرتر است» ، افراد تلاش نمی کردند به مشکلات دامن بزنند.

وی افزود: هم اکنون به دلیل اینکه رویکردهای متافیزیکی و اعتقادات و باورهای دینی کمرنگ شده است دیگر دلیلی نمی ماند که زوجین بخواهند سختی های زندگی را تحمل کنند و قرآن کریم هم می فرماید زن و شوهر در شرایط سختی اگر در کنار هم باشند و شرایط سخت را تحمل کنند خیر بیشتری را به دنبال دارد اما وقتی اعتقادات و نگاه دینی سست می شود دیگر طرفین لزومی نمی بینند که سختی ها را تحمل کنند و می خواهند از زندگی جهانی خود با کمترین هزینه بهترین بهره را ببرند.

عدم رضایت عاطفی زوجین از یکدیگر عامل بروز طلاق عاطفی است


این استاد دانشگاه بیان داشت: نکته دیگری که امروز کل جهان را گرفتار کرده، عدم رضایت از زندگی در ابعاد مختلف از جمله بعد عاطفی است و یکی دیگر از دلایل عدم رضایت زوجین از زندگی مشترکشان بالا رفتن سطح انتظارات از زندگی است، چون ما در گذشته استاندارهایی داشتیم که رسیدن به آنها برایمان شیرین بود اما هم اکنون این استانداردها تغییر کرده است و انسان به صورت بی قرار به دنبال چیزی می گردد که نمی داند آن چیست؟

جست و جوی ایده آل های شخص سوم در طرف مقابل


فیاض افزود: این سطح انتظارت آنقدر بالا می رود که با یک سطح ایده آل خیالی یا توهمی مقایسه می شود مثلا ما از همسرمان در ذهنمان ایده آلی می سازیم که وقتی می بینیم با تصورات ما فاصله داشته است دچار مشکل می شویم و فکر می کنیم که این ایده آل ها را در شخص دیگر و زندگی دیگری می توانیم پیدا کنیم.

وی ادامه داد: بالا رفتن سطح انتظارات و غیر واقعی شدن انتظارات و توقعات دلیل این است که ما زندگی را به زندگی این جهانی و دنیایی تقلیل دادیم و شعاع دیدمان محدود شده است و همه لذت ها را از دست داده ایم و امروز بچه ها و والدین هیچ لذتی ندارند.

رسانه های فرا صنعتی هنجارهای ملی را به هنجارهای جهانی تغییر داده است


رئیس کمیسیون تعلیم و تربیت شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: یکی از مسائل دیگر این است که در هر فرهنگ اجتماعی ملی هنجارهایی را برای خود تعریف می کنیم و بعد در درون آن هنجارها زندگی می کنیم که عمدتاً هنجارهای هر جامعه ای برخاسته از نظام فکری اعضای آن جامعه است و ما در گذشته محدوده و هنجارهای صرفاً ملی داشتیم اما جهان بی مرز و توسعه رسانه های فرا صنعتی مانند ماهواره و اینترنت باعث شده است که هنجارها از حالت ملی به هنجارهای جهانی تبدیل شود.

جشن طلاق ره آورد دنیای به ظاهر متجدد غرب


فیاض ادامه داد: چراکه در گذشته طلاق برای ما یک ضد ارزش بود و در خانواده ای که دختر و پسری طلاق می گرفتند آن را باعث آبروریزی می دانستند و آن را پنهان می کردند اما هم اکنون افراد به راحتی چند صباحی زندگی می کنند و بعد جدا می شوند به عنوان مثال جشن طلاق به این معنا است که ما از سختی یک زندگی رها شده ایم و اعلام می کنند که ما مطلقه شده ایم و همین موضوع باعث می شود که از قبح یک ضد ارزش کاسته شود.

وی اظهار داشت: متأسفانه عدم تعلقات عاطفی امروز اظهار می شود و همین موضوع باعث می شود تا فاصله ها بیشتر شود مانند این است که ترکی در جایی ایجاد شود و ما بر آن ترک مشت بزنیم این ترک به یک شکاف تبدیل می شود و امروز یکی از مشکلات جامعه ما این است که شکاف های عاطفی و رفتاری بین زوجین هر روز بیشتر می شود.
در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید

نظرات