بالاخره بعد از مدت ها توانستند به ایتالیا بروند. آنها تصمیم گرفتند به فلورانس بروند؛ هرچه می گذشت بیشتر مسحور زیبایی های این شهر می شدند. در نهایت به گالری یوفیزی رسیدند. در اینجا بود که پدرخانواده احساس سرگیجه و بی حالی کرده و در ادامه غش کرد.

مجله سیب سبز:  بالاخره بعد از مدت ها توانستند به ایتالیا بروند. آنها بعد از گذراندن اوقاتی خوش در رم تصمیم گرفتند به فلورانس بروند؛ شهری تاریخی که زمانی پایتخت ایتالیا بود. شهرت این شهر به آثار معماری متعدد و مجسمه های بی نظیر آن است. آنها به فلورانس رسیدند و از آنجا که قرار بود ۴۰ موزه را در مدت کوتاهی تماشا کنند، از کلیسای سن لورنزو شروع کردند. هرچه می گذشت بیشتر مسحور زیبایی های این شهر می شدند. در نهایت به گالری یوفیزی رسیدند. در اینجا بود که پدرخانواده احساس سرگیجه و بی حالی کرده و در ادامه غش کردند. وقتی آنها را به بیمارستان منتقل کردند پزشکان تشخیص دادند که دچار سندرم استاندال شده اند؛ سندرمی که اغلب گردشگرانی که به این شهر می آیند دچار آن می شوند.



چرا نامش استاندال است؟

نویسنده معروف استاندال را حتما می شناسید، خالق شاهکار سرخ و سیاه. او تجربه سفر به شهر تاریخی فلورانس را در سال ۱۸۱۷ داشته است. استاندال بعد از بازدید از این شهر در کتابش به نام «ناپل و فلورانس: سفری از میلان تا رجیو» درباره احساسات و شرایطی که در مواجهه با آثار بی نظیر این فلورانس داشت، توضیح داده است. او نوشته: «من به وجد آمده بودم. از بودنم در فلورانس و توانایی لمس مجسمه هایی که پیش از این ندیده بودم به وجد آمده بودم. همه چیز با من حرف می زد. کم کم دچار تپش قلب شدم انگار یک دفعه جان از بدنم خارج شده باشد احساس کردم همین الان است که غش کنم. » این بیماری بعد از آنکه استاندال در قرن ۱۹ آن را توصیف کرد، در سال ۱۹۷۹ به نام همین نویسنده ثبت شد. البته این سندرم نام دیگری هم دارد که برخی آن را به سندرم فلورانس می شناسند.
شاید به نظرتان خنده دار بیاید اما تیم روانپزشکی بیمارستان سانتاماریا در سال ۱۹۷۹ متوجه شدند تعداد بیمارانی با علائم مشابه زیاد شده است. آنها با بررسی ۱۰۷بیمار متوجه شدند اغلب آنها گردشگر هستند و از کشورهای اروپایی دیگر برای دیدن این شهر آمده اند و طی سفر خود با بازدید از مکان های مختلف دچار علائمی مانند سرگیجه و حتی غش و از حال رفتن می شوند. با بررسی های فراوان آنها متوجه شدند استاندال، نویسنده معروف و برخی نویسندگان دیگر هم این علائم را داشته اند به همین دلیل نام سندرم استاندال را روی آن گذاشتند.

درمان به چه صورت انجام می شود؟

به نظر می رسد درمان خاصی نمی توان برای این سندرم در نظر گرفت. علائم جسمی با درمان های دارویی برطرف می شود اما این بیماری به نوعی شوک محسوب می شود و به همین دلیل درمان های اورژانسی در مورد مبتلایان انجام می شود. چیزی که در این وضعیت پیش می آید تفاوت میان رؤیا و واقعیت است، یعنی در حالی که در بیماران اثرات روانی کاملا واضح و واقعی است رنجی که آنها می کشند چیزی بین واقعیت و خیال است. این سندرم ترکیبی از چند چیز از جمله استرس سفر و حساس بودن فرد است. به همین دلیل در میان افرادی که احساساتی هستند ولی احساسات شان را فرو می خورند بیشتر دیده می شود زیرا به یکباره تمام بار عاطفی که با تماشای این آثار زیبا به دست می آورند را تخلیه می کنند.

علائم این بیماری چیست؟

سندرم استاندال شرایط غیرقابل کنترل فرد در مواجهه با زیبایی است. این وضعیت تمام حواس فرد را درگیر می کند و او به طور کامل مغلوب احساساتش می شود. علائم این بیماری شامل ضربان قلب بالا، سرگیجه، غش، گیجی و توهم در مواجهه با زیبایی است. این اتفاق زمانی می افتد که فرد مقابل ساخته دست بشر یا زیبایی طبیعت قرار می گیرد. این دقیقا اتفاقی است که به طور معمول افراد در برابر زیبایی چشمگیر هنر به آن دچار می شوند. اما شاید با خودتان بگویید این یک اختلال نیست اما از آنجا که این وضعیت برای بازدیدکنندگان فلورانس زیاد اتفاق می افتد و مدام کنار مجسمه داود غش می کنند، روانپزشکان به این نتیجه رسیده اند که می توان آن را در رده اختلال های روانی قرار داد. طیف گسترده علائم جسمی و روحی که می توان اضطراب، سردرگمی و فراموشی موقت را هم به آن اضافه کرد در صورت تشدید علائم می تواند به پارانویا و در موارد معدودی توهم و جنون موقت هم بینجامد.

شیوع استاندال چقدر است؟

به نظر می رسد این رنج جسمی و روانی تنها افراد خاصی را درگیر می کند. چنانکه در آماری که روانپزشکان بیمارستان سانتاماریا از میزان مبتلایان اعلام کرده اند تنها اروپایی هایی که از شهر فلورانس دیدن کردند دچار این مشکل شدند و ظاهرا آمریکایی ها یا حتی گردشگران شرقی نسبت به این بیماری ایمن هستند. مبتلایان معمولا مردان و زنان بین ۲۶ تا ۴۰ سال هستند که به ندرت خانه شان را ترک کرده اند و اغلب هم اذعان می کنند که در گذشته درمان روانی دریافت کرده اند. این افراد نباید نگران باشند چون بعد از ۲ تا ۳ روز علائم تمام می شود. آنها به محض بازگشت به شهر خودشان کم کم بهبود می یابند.

توصیه رهبران تور به گردشگران

رهبران تور معمولا به گردشگرانی که به ایتالیا می روند توصیه می کنند که برنامه بازدید از مناظر زیبا را در یک روز انجام ندهند و دوستداران هنر، زمان خود را بین دیدن مکان های هنری و دیگر فعالیت ها مانند خرید کردن تقسیم کنند. با این کار احتمال بروز علائم استاندال کاهش می یابد. این بیماری ظاهرا در افرادی که علائم استرس را در طول سفر نشان می دهند بیشتر دیده می شود. سندرم های مشابه این بیماری شامل سندرم پاریس است. این سندرم ها هم گردشگران را مبتلا می کند. توصیه دیگر برگزارکنندگان تورهای کشورهای تاریخی این است که پیش از سفر درباره مقصد مورد نظر و آنچه قرار است ببینند، مطالعه کنند. در برخی موارد علائم سندرم به قدری شدید است که منجر به بستری شدن بیمار و استفاده از داروهای ضدافسردگی می شود.

استاندال در ادبیات و سینما

کمدین معروف نورم مک دونالد نیز به این سندرم مبتلا شده است او از  آنجا که خود را در زندگی نیز فردی عاطفی می داند تصور می کند این واکنش عاطفی شدید به هنر هم از آنجا ناشی می شود. سندرم استاندال سوژه فیلم ترسناکی با همین نام و محصول سال ۱۹۹۶ است که داریو آرجنتو آن را کارگردانی کرده است.   رابرت ویسکوزی هم در رمان Astoria به این بیماری اشاره کرده است. در سال ۲۰۰۵ یک نورولوژیست برزیلی در مقاله ای نوشت که شواهدی وجود دارد که نشان می دهد فئودور داستایوفسکی هم  از سندرم استاندال رنج می برده است. شواهد مبنی بر این است که داستایوفسکی بعد از دیدن موزه بازل و مجسمه مسیح دچار علائم سندرم استاندال شده است. ظاهرا این بیماری نویسندگان را بیشتر درگیر می کند چون در مقاله دیگری هم عنوان شد مارسل پروست با بازدید از شهر فلورانس، دچار علائمی شده که حالا نشان دهنده سندرم استاندال است.
در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید

نظرات