افکارنیوز گزارش می دهد؛

یکی از یک گوشه کشور می گوید «باید قلیان را کُشت، تنباکو بَد است» و دیگری می گوید «اگر به من باشد که با خانواده ام از دود آن بهره می جویم. » و قلیان در انبوهی از برخورد های دوگانه مسئولان همچنان سرخ رو و گزنده خو کنار چایخانه ها رخ نمایی می کند و از جوانان دلبری!

گروه اجتماعی - رضا صالحی پژوه- به جرات می توان ایرانیان را متخصص تصمیم های خلق الساعه و آنی تلقی کرد، تصمیم هایی که برای لحظه و در لحظه گرفته می شود که از بسیاری از مدیران کشور، مدیران لحظات بحران و از برخی ازآنان نیز مدیرانی بحران آفرین ساخته است.

به گزارش افکارنیوز؛ حالا یکی دیگر از مسایل اجتماعی کشور که سال هاست با آن دست و پنجه نرم می شود، به ورطه تصمیم سازی و تصمیم گیری مسئولان ورود پیدا کرده موضوع نخ نمای قلیان و عرضه آن درچایخانه های کشور است.

موضوعی که هر از چندی مورد قهر مدیران قرار می گیرد و با آن برخورد می شود، اما چندی بعد آتش زیر خاکسترش زبانه می کشد و با دستور العمل و بخشنامه ای مانند ققنوس از زیر خاکستر سر بیرون می آورد.
حالا دوباره این اخگر دان غوغاگر خرامان خرامان خود را به صدر اخبار کشور نزدیک کرده و در انتظار نوع برخورد مدیران با خودش نشسته است.

یکی از یک گوشه کشور می گوید «باید قلیان را کُشت، تنباکو بَد است» و دیگری می گوید «اگر به من باشد که با خانواده ام از دود آن بهره می جویم. » و قلیان در انبوهی از برخورد های دوگانه مسئولان همچنان سرخ رو و گزنده خو کنار چایخانه ها رخ نمایی می کند و از جوانان دلبری!

شاید کمتر کسی است که نداند قلیان مضر است و دودش کُشنده و خلق و خویش کِشنده. اما کمتر کسی از آنان که کام بر نِی نهاده اند، حاضر هستند از این تلخ کامی کام نگیرند و دود در فضا نپیچانند.
با این توصیف حالا مسئولان بهداشتی، انتظامی و بعضا قضایی دست به دست هم داده تا فتیله آتش آن را پایین بکشند. اقدامی ارزنده که اگر ابعاد مختلف آن به خوبی دیده شود، از خوب هم خوب تر و اگر این موضوع غیرکار شناسی اجرایی شود، می تواند زیان بار تر از اصل موضوع باشد.

این روز ها با باز کردن هر صفحه از خبرگزاری ها، روزنامه ها، سایت های خبری و یا حتی زیرنویس تلویزیون و پیام های رادیویی شکایت نامه هایی از قلیان به گوش می خورد که هرچند رنگ و بویی از اقدام کار شناسی در زمینه تبلیغ و عملیات روانی در منقبت آن دیده نمی شود، اما می توان گفت این همه اتحاد برای گوشزد کردن تلخی آن ستودنیست.

اقدامی ستودنی که اگر نقاط ضعف آن بر طرف شود، می تواند الگویی شود برای اقدامات مشابه اینچنینی در مسایل مختلف اجتماعی. اما برای الگو شدن نوع برخورد با آن باید مسایلی را مد نظر داشت که در زیر به آن اشاره می گردد:




مقابله با قلیان و اسناد بالا دستی

مقابله با قلیان به عنوان یکی از وسایل سرگرم کننده که از سده های قبل پا به میان ایرانیان گذاشته و حتی در مراسم آیینی، روضه خوانی، جشن های ملی و مذهبی و حتی مراسم ازدواج و فاتحه خوانی پایه اصلی بوده راه و روش خود را می طلبد و با اقدامات یک شبه و تصمیمات خلق الساعه از میان مردم رخت بر نمی بندد.
شاید بهترین تجربه در این زمینه برخورد های سلبی با موضوع بدحجابی بود که با نیم نگاهی به عوامل متعدد اجتماعی کار را به جایی رساند که در یکی دو سال گذشته حتی دولت هم که به سبب مصوبه شورای انقلاب فرهنگی باید از این موضوع حمایت می کرد و در برخی از امور خود پیشرو می شد، به طور کلی نفی ولد کرد.

حالا در مورد قلیان هم نباید کار را به جایی رساند که روزی برسد که نیروی انتظامی و فرماندهان آن قلم و عَلَم فراز دارند و ناله سر دهند که «نیروی انتظامی در برخورد با این مقوله تنها مانده و دیگر کسی یاری گر آن نیست. »
موضوعی که با توجه به رویکرد دولت یازدهم و بویژه اظهارات معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی کشور دور از انتظار نیست.

پرهیز از آمار غلو انگیز

یکی از شیوه های عملیات روانی منسوخ دوران های گذشته این بود که برای زشت و یا مضر جلوه دادن چیزی سعی می شد آمار سازی شود و به طور مثال کار را به جایی می رساندند تا آش آنقدر شور شود که داد آشپز هم در بیاید. روشی که هرچند در تمام دنیا منسوخ شده، اما در ایران همچنان کاربرد دارد و برای کم اثر کردن یک مسئله اجتماعی آنقدر آن را زشت جلوه می دهند که غیر قابل باور گردد و این موضوع بالطبع اثری سو خواهد داشت.

به طور نمونه این روز ها صدا و سیما و برخی از روزنامه ها به نقل از برخی افراد مدعی شده اند که هر قلیان برابر ۴۰ نخ سیگار دود وارد بدن می کند و مضر است و… تا جایی که حالا ۴۰ کلاغ قصه قلیان ۴۰۰ کلاغ شده و برخی دیگر از کار شناسان! این رقم را تا ۴۰۰ برابر هم اعلام کرده اند.
موضوعی که هیچ گاه عنوان نشد با چه کیل و پیمانه ای سنجیده شد تا این رقم به دست آمد؛ حالا تصور کنید همین رقم وارد خانه ها شود و مادری بخواهد فرزندش را از قلیان منع کند، آیا غیر از این است که با تمسخر نسلی از جوانان مواجه می شود که در دبیرستان و دانشگاه و حتی کوچه و خیابان، دیگر بی دلیل و علت روزیِ روز و تاریِ شب را هم نمی پذیرند؟

پرهیز از پاک کردن صورت مسئله

اما آنچه که پیش بینی می شود و از اخبار و روایات بر می آید، آنچه که اکنون در حال انجام است، مانند بسیاری از اقدامات دیگر، پاک کردن صورت مسئله ای است که اگر به خوبی با آن برخورد نشود به جای نتیجه مثبت، قطعا نتیجه منفی خواهد داشت.

با یک مثال سعی خواهم کرد ذهن خواننده را روشن سازم.
«شما تصور کنید یک جوش چرکی روی صورتتان بزند، به پزشک مراجعه می کنید. معمولا پزشک در این شرایط دو تجویز خواهد داشت. یکی ارایه یک داروی موضعی برای رفع آثار جوش چرکی روی صورتتان و یکی هم آزمایش خون برای شناخت چرایی چنین عارضه ای. حال اگر شما تنها به استفاده داروی موضعی بسنده کنید، قطعا جوش چرکی برای چند روزی خوب خواهد شد، اما به علت ناشناخته ماندن عامل آن، از یک یا چند جای دیگر صورتتان سر باز می زند. اما اگر خون را آزمایش کنید ضمن شناسایی عامل این بیماری، می توانید به طور اصولی از وقوع مجدد آن جلوگیری کنید. »

این مثال در زمینه قلیان نیز صدق می کند. امروزه حدود ۵۰۰ واحد صنفی که قلیان عرضه می کنند فقط در استان اصفهان فعال هستند، فارغ از مجوز دار بودن یا نبودن این واحد ها، اگر فرض کنیم روزانه ۵۰ نفر به طور میانگین به هر یک از این واحد ها مراجعه و قلیان استعمال می کنند، پس به این نتیجه می رسیم که روزانه ۲۵ هزار نفر تنها در استان اصفهان قلیان مصرف می کنند. حالا بر فرض اینکه این واحد ها تعطیل شوند و چهار پنجم این افراد تمایلی به قلیان نشان ندهند، تصور اینکه یک پنجم آن ها یعنی حدود ۵ هزار نفر روزانه برای تامین نیاز خود به پارک ها و فضاهای عمومی مراجعه کنند، تصور دور از انتظاری نیست و در چنین شرایطی هم فضا های عمومی مانند پارک ها برای دیگر شهروندان غیر قابل استفاده می گردد، هم مشاغل کاذب از جمله دست فروشی قلیان و در کنار آن عرضه آسان تر مواد مخدر صورت می گیرد، هم در صورت تصمیم به برخورد با عرضه کنندگان توسط پلیس، باید شاهد آن باشیم که ماموران انتظامی به جای برخورد با سارقان و جانیان بخشی از نیرو و توان خود را در اختیار افرادی گذاشته اند که می شد آن ها را در فضاهایی بسته کنترل کرد.



خود کرده را تدبیر نیست

از سوی دیگر بیان این نکته نیز خالی از لطف نیست که روزگاری در همین شهر گرفتن مجوز چایخانه و عرضه قلیان یکی از آسان ترین کار ها بود و تاجایی پیش رفت که حتی برای این منظور اتحادیه ای جدا گانه نیز ایجاد شد. آن زمان بسیاری از کار شناسان تذکر دادند که رشد اینچنینی مراکز عرضه قلیان خطرناک است و علاوه بر بروز مشکلات بهداشتی برای مصرف کنندگان، معضلات دیگر اجتماعی مانند مهاجرت به شهر ها برای کار در این مراکز، بی ثباتی مشاغل و… را نیز در پی خواهد داشت، اما کسی نشنید و حالا نیز همان کار شناسان معتقدند یک شبه بیکار کردن تعداد قابل توجهی نیروی کارگر ساده که امکان رفتن سر شغل دیگری برایش ممکن نیست و بسیاری از آن ها نیز از شهرهای کوچک یا روستا ها به شهر های بزرگ مهاجرت کرده اند، کاری بسیار خطرناک است.

مراکزی که روزی از نهاد های حاکمیتی و در سایه سکوت قانون مجوز می گرفتند، حالا دارند با تابش آفتاب بهاری به تنه نیم خیز شده قانون پلمب می شوند و این پدیده هرچند می تواند نتایج خوبی برای جامعه رقم بزند، اما این نتایج نمی تواند آنقدر پر بار باشد تا تداوم یابد و مطمئنا روزی روزگاری نه چندان دور، سکوت قانون دوباره فریاد می شود برای فعالیت این واحد ها.

در این شرایط بهترین راه مقابله با عرضه قلیان، به کارگیری قانون، قوه قهریه، علم و تخصص پزشکی، بیان مصادیق به دور از بزرگ نمایی از طریق رسانه ها و… زیر نظر متخصصان جامعه شناسی و نظریه پردازان علوم ارتباطات است تا علاوه بر پیشبرد اهداف در راستای مقابله با این وسیله مضر، بتوان خون جامعه را نیز آزمایش کرد تا میکروب تمایل به آن در صورت آگاهی محرز از این همه مضرات نیز شناسایی و درمان شود.
در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید

نظرات