نیمکت نشینی ستاره ایرانی به جرم شاد کردن دل مردم
چرا مربی اسرائیلی یک نیم فصل به رضا بازی نداد؟ جرم گوچی رساندن ایران به جام جهانی بود؟
به گزارش افکارنیوز ، رضا قوچان نژاد لحظه شماری می کند برای رفتن از استاندارد لیژ. ستاره دوست داشتنی فوتبال ایران که سال قبل برای تجربه حضور در تیم های بزرگ از سنت تروئیدن به لیژ رفت، حالا فقط به رفتن فکر می کند.
رضا قوچان نژاد حالا دوست داشتنی ترین بازیکن برای ایرانی هاست. او که مثل یک معجزه سر راه فوتبال ایران قرار گرفت و با درخشش ویژه ای که داشت توانست معجزه کند. معجزه رضا گل های خیره کننده او برای تیم کارلوس کی روش بود. تیمی که خوب دفاع می کرد اما گل نمی زد با قوچان نژاد توانست گل های ۳ امتیازی را هم تجربه کند و در دروازه جهانی شدن قرار بگیرد.
او البته در تیمش یعنی استاندارد در آن روزها فرصت بازی پیدا می کرد و گل های مهمی هم برای شان زد. البته مهاجم ثابت نبود اما درخشش در تیم ملی ایران می توانست سبب شود همه احساس کنند او در سال ۲۰۱۳ می شود ستاره درخشان تیمش که نشد. یعنی هنوز فصل شروع نشده بود و با رفتن مربی رومانیایی تیمش انگار رضا دل و دماغی برای ماندن در بلژیک نداشت.
او می خواست به کلن آلمان برود اما باشگاه این اجازه را به ستاره ایرانی اش نداد اما غیر از سکوها یا نیمکت ذخیره ها جا و فرصتی هم برای رضا نبود مگر اینکه به ایران بیاید و در بازی های تیم ملی ایران درخشش خود را به رخ مربیانش بکشد. آنها او انگار اصلا علاقه ای به ستاره های ایرانی شان نداشتند.
رضا ملقب به گوچی اگر چه مجالی برای بازی نداشت اما هیچ گاه لب به انتقاد نگشود. او فقط می خواست فضایش عوض شود چون انگار مجالی برای بازی به او نمی رسید چون مربی تیمش اعتقادی نداشت که حضور او به تیمش کمک می کند.
گوی لوزان مربی جدید لیژ که مستقیم از تیم زیر ۲۱ سال رژیم صهیونیستی به بلژیک آمده بود، برادرزاده رئیس فدراسیون فوتبال رژیم صهیونیستی است. فدراسیونی که این بار هم به رغم همه تلاش هایش نتوانست جایی در بین تیم های حاضر در جام جهانی داشته باشد. جایی که ایران به لطف درخشش ستاره دوست داشتنی اش توانست بلیتش را بدست بیاورد.
و رضا خیلی ساده هیچ جایی در تفکرات مربی اسرائیلی تیمش نداشت. پس باید روی سکو می نشست یا وقتش را به اجرای موسیقی برای مسئولان سایت باشگاه سپری می کرد. او که شاید جرمش هدیه شادی بزرگ به مردم کشورش بود حالا هر روز به سمت خروج از تیم بلژیکی پیش می رود.
او البته دلیل جدایی اش را یافتن مجال برای بازی می داند و به سمت باشگاهی جدید می رود. باشگاهی که می تواند چارلتون یا تیمی هلندی و یا تیمی در لیگ آلمان باشد. جایی که او به دلایل فنی مجال بازی داشته باشد و بتواند رکورد درخشانش را برای تیم ملی ایران بهتر و بهتر کند.
رضا قوچان نژاد حالا دوست داشتنی ترین بازیکن برای ایرانی هاست. او که مثل یک معجزه سر راه فوتبال ایران قرار گرفت و با درخشش ویژه ای که داشت توانست معجزه کند. معجزه رضا گل های خیره کننده او برای تیم کارلوس کی روش بود. تیمی که خوب دفاع می کرد اما گل نمی زد با قوچان نژاد توانست گل های ۳ امتیازی را هم تجربه کند و در دروازه جهانی شدن قرار بگیرد.
او البته در تیمش یعنی استاندارد در آن روزها فرصت بازی پیدا می کرد و گل های مهمی هم برای شان زد. البته مهاجم ثابت نبود اما درخشش در تیم ملی ایران می توانست سبب شود همه احساس کنند او در سال ۲۰۱۳ می شود ستاره درخشان تیمش که نشد. یعنی هنوز فصل شروع نشده بود و با رفتن مربی رومانیایی تیمش انگار رضا دل و دماغی برای ماندن در بلژیک نداشت.
او می خواست به کلن آلمان برود اما باشگاه این اجازه را به ستاره ایرانی اش نداد اما غیر از سکوها یا نیمکت ذخیره ها جا و فرصتی هم برای رضا نبود مگر اینکه به ایران بیاید و در بازی های تیم ملی ایران درخشش خود را به رخ مربیانش بکشد. آنها او انگار اصلا علاقه ای به ستاره های ایرانی شان نداشتند.
رضا ملقب به گوچی اگر چه مجالی برای بازی نداشت اما هیچ گاه لب به انتقاد نگشود. او فقط می خواست فضایش عوض شود چون انگار مجالی برای بازی به او نمی رسید چون مربی تیمش اعتقادی نداشت که حضور او به تیمش کمک می کند.
گوی لوزان مربی جدید لیژ که مستقیم از تیم زیر ۲۱ سال رژیم صهیونیستی به بلژیک آمده بود، برادرزاده رئیس فدراسیون فوتبال رژیم صهیونیستی است. فدراسیونی که این بار هم به رغم همه تلاش هایش نتوانست جایی در بین تیم های حاضر در جام جهانی داشته باشد. جایی که ایران به لطف درخشش ستاره دوست داشتنی اش توانست بلیتش را بدست بیاورد.
و رضا خیلی ساده هیچ جایی در تفکرات مربی اسرائیلی تیمش نداشت. پس باید روی سکو می نشست یا وقتش را به اجرای موسیقی برای مسئولان سایت باشگاه سپری می کرد. او که شاید جرمش هدیه شادی بزرگ به مردم کشورش بود حالا هر روز به سمت خروج از تیم بلژیکی پیش می رود.
او البته دلیل جدایی اش را یافتن مجال برای بازی می داند و به سمت باشگاهی جدید می رود. باشگاهی که می تواند چارلتون یا تیمی هلندی و یا تیمی در لیگ آلمان باشد. جایی که او به دلایل فنی مجال بازی داشته باشد و بتواند رکورد درخشانش را برای تیم ملی ایران بهتر و بهتر کند.
