متاسفانه یکی از مسائلی که در بیماران مبتلا به دیابت دیده می شود، ابتلا به افسردگی است که کنترل بیماری شان را با مشکل مواجه می کند و در مواردی مثل همین آقای هنرپیشه، بیمار در برابر مصرف داروهای دیابت و افسردگی از خود مقاومت نشان می دهد.

به گزارش افکارنیوز ، سریال آرایشگاه زیبا را یادتان هست؛ سریالی که در آن حمید مهرآرا در نقش آقای جعفری و دوست اسد خمارلو ایفای نقش می کرد. او سال گذشته پای چپش را به خاطر دیابت از دست داد و چند روز پیش هم پای راستش را. زمانی با پسرش فرید تماس گرفتیم که مهرآرا هنوز در بیمارستان فیروزگر بستری بود و عفونت از میان انگشتان پای راستش خارج می شد و پزشکان امیدوار بودند بلکه با عمل جراحی وریدها، پای مهرآرا را حفظ کنند. اما ساعتی پس از مصاحبه، پسرش دوباره با ما تماس گرفت و گفت که امید پزشکان برای حفظ پای پدرش به یأس تبدیل شده و تصمیم گرفته اند پای راستش را هم قطع کنند. اما چه شد که کار این هنرپیشه ۷۲ ساله به اینجا رسید و هر دو پایش را به خاطر دیابت از دست داد؟ فرید از روزهای بیماری پدرش می گوید.

افسردگی و دیابت


همه چیز از هشت سال پیش شروع شد؛ از روزی که مهرآرا م توجه شد مبتلا به دیابت است؛ بیماری ای که مادرش هم به آن مبتلا بود و حالا به پسرش ارث رسیده بود. مهرآرا معلم بود و خوب می دانست دیابت درمان ندارد و تنها راه کنترل آن مصرف دارو است. هرچند دارو مصرف می کرد، اما ناپرهیزی هایی هم داشت. او که در جوانی به ورزش کردن اهمیت زیادی می داد و تنها در مواقعی که هوا بسیار سرد بود از روی ناچاری در خانه ورزش می کرد، دیگر ورزش را بوسیده و کنار گذاشته بود و دیگر در مورد نحوه غذا خوردن و اینکه چه چیزهایی باید بخورد و چه چیزهایی نه، سختگیری نمی کرد. چیزهایی می خورد که قبلاً نمی خورد یا خیلی کم می خورد. روزی نبود که بدون نوشابه گازدار و دلستر غذا بخورد، علاقه عجیبی به خوردن شیرینی پیدا کرده بود و مصرف برنج و سیب زمینی اش هم بیشتر از قبل شده بود. اما یک دفعه ورق برگشت و دیابت روی دیگرش را نشان داد.

«علاوه بر دیابت این بار نوبت افسردگی بود که سوار بر زندگی پدرم شود و بتازد. همه چیز بهم خورده بود و دیگر داروهایش را نمی خورد. دعوت دوستانش را نمی پذیرفت و می گفت خسته است و حوصله ندارد. روحیه افسرده، پدرم را خانه نشین کرده بود. دل و دماغ انجام هیچ کاری را نداشت و قید کارهای هنری را هم زده بود. » اینها را فرید می گوید.

مهرآرا دیگر آن آدم و پدر سابق نبود. مشکلات ناشی از افسردگی از یک طرف و مصرف نکردن داروهای کنترل دیابت از طرف دیگر، زندگی را به کام همه اعضای خانواده و بیشتر از همه به خود مهرآرا تلخ کرده بود. افسردگی او باید درمان می شد و تنها راهش هم مراجعه به روانپزشک و روانکاو بود. همین اتفاق هم افتاد. نه یک بار، نه دو بار بلکه چندین بار. هر بار خانواده مهرآرا شرایط روحی و جسمی او را به روانپزشک توضیح می دادند و او نیز داروهای لازم را تجویز می کرد. اما عجیب اینکه مهرآرا به شدت در برابر مصرف قرص ها مقاومت می کرد و تحت هیچ شرایطی حاضر نمی شد آنها را بخورد. ادامه این شرایط خطرناک بود و باعث می شد تا افسردگی او روز به روز شدیدتر شود. باید کاری می کردند. فرید می گوید: «دوباره شرایط را برای روانپزشک توضیح دادیم و گفتیم پدر از مصرف داروهایی که تجویز کرده اید، خودداری می کند. چه کنیم؟ دکتر این بار داروهایی تجویز کرد که مایع بودند و هیچ طعم و مزه خاصی هم نداشتند. داروها را با غذا مخلوط می کردیم و به پدر می دادیم. اما او باهوش بود و متوجه می شد و دیگر لب به غذا نمی زد. » کنترل دیابت عملاً از دست اعضای خانواده که متوجه شرایط پدر بودند، خارج شده و همین مسئله باعث شده بود تا قند خونش افزایش پیدا کند. نه اجازه می داد کسی از او تست قند خون بگیرد و نه انسولین تزریق کند. شرایط جسمی مهرآرا بغرنج شده بود و اعضای خانواده برای خروج از این وضعیت باید راه حلی پیدا می کردند. کار از نصیحت کردن و گفتن عواقب بی توجهی به بیماری گذشته بود و او به حرف هیچ کس گوش نمی کرد و اهمیتی به صحبت هایشان نمی داد. آن طور که فرید توضیح می دهد، پدرش بزرگ خانواده بود و برایش سخت بود از کسانی که از او کوچکتر بودند و روزی خود آنها را نصیحت می کرد، حرف شنوی داشته باشد. کمک گرفتن از دوستان پدر برای تشویق او به مصرف داروها همه فایده ای نداشت و اوضاع مدام بد و بدتر می شد. زنگ خطر به صدا در آمده بود؛ همه می شنیدند جز مهرآرا که همچنان از مصرف دارو خودداری می کرد.

قطع پاها


در مدتی که اعضای خانواده تلاش می کردند تا داروهای دیابت و افسردگی را به پدر بخورانند، دیابت بی سروصدا و آرام آرام کار خودش را می کرد و پیش می رفت. پس از مدتی زخم های عفونی پای چپش را به شدت درگیر کرد و بالاخره سال گذشته آن را قطع کردند. پای مهرآرا که قطع شد، اوضاع نسبت به قبل سخت تر شد. همسرش شب و روز مراقب مرد خانه اش بود و چشم از او بر نمی داشت و تمام کارهای شخصی اش را انجام می داد وزنش از ۹۰ کیلو تنها حدود ۵۰ کیلوگرم شده بود. وضعیت جسمی و روحی مهرآرا بالاخره تاثیرش را روی مادر خانواده گذاشت و او حالا درگیر حملات میگرنی است که گاه و بی گاه سراغش می آیند.

خانواده هنوز در شوک قطع پای چپ پدر بودند که شوک دوم همین چند ماه پیش به آنها وارد شد و زمانی این اتفاق افتاد که فرید پدرش را به فیزیوتراپی برده بود تا عضلات پای راستش تقویت شود. همان موقع جواب آزمایش های مهرآرا را به متخصص غدد نشان داد و پزشک گفت که بهتر است چند روزی در بیمارستان بستری شود. فرید می گوید: «پدرم بستری شد. ظاهر پایش سالم بود و هیچ زخمی نداشت. اما پس از مدتی علائم بیماری و عفونت همراه با تب و لرز خودشان را نشان دادند. » تاول، تورم، قرمزی و خارج شدن عفونت زرد رنگ از پای راست اصلاً نشانه های خوبی نبودند. یعنی این پا هم باید قطع می شد؟ کابوسی که خانواده مهرآرا اصلاً دوست نداشتند با آن روبرو شوند.

جلوی انتشار عفونت پا باید گرفته می شد و تنها راهش هم آنتی بیوتیک تراپی بود. مهرآرا دو ماه آنتی بیوتیک تراپی شد. اما هیچ اتفاقی نیفتاد و پزشکان به این نتیجه رسیدند که پای راست باید قطع شود. فرید در ادامه می گوید: «یکی از دوستان ما که مورد مشابه پدرم در خانواده اش داشت، گفت ما با پزشکانی که تخصص شان در حوزه ورید است صحبت کرده ایم و دکتر گفته که با پیوند ریه می شود خون رسانی را بهتر کرد. با پزشکی که این تخصص را داشت صحبت کردم. دکتر گفت که پایش باید آنژیوگرافی شود. » پزشک متخصص بعد از دیدن جواب آنژیوی پای مهرآرا به پسرش گفت که به نظر می آید بتوان پا را حفظ کرد. اما دو ساعت بعد و با وجود تلاش جراحان پای مهرآرا قطع شد. پزشکان به فرید هشدار داده اند که مراقب خودش باشد هیچ بعید نیست که دیابت در بدن او هم جا خوش کند.

افسردگی دیابت حتماً باید درمان شود

دکتر محمدرضا مهاجری تهرانی/ فوق تخصص غدد و متابولیسم


بیماری دیابت انواع مختلفی دارد و دو نوع آن یعنی دیابت نوع یک و دو از شایع ترین انواع این بیماری هستند. در ابتلای به این بیماری زمینه ژنتیکی دخالت دارد و عوامل مختلفی همچون کم تحرکی، اضافه وزن و چاقی، مصرف غذاهایی با کالری بالا در بروز این بیماری نقش مهمی ایفا می کنند. اقای مهرآرا هم در اثر عوامل ژنتیکی به این بیماری مبتلا شد. در دیابت نوع یک، بیمار علائمی همچون پرنوشی، پرخوری نشان داده و دچار کاهش وزن شده و حتی ممکن است به درد شکم و استفراغ هم منجر شود. علائمی که با توجه به گفته های پسر آقای مهرآرا در او هم دیده شده و بیمار به شکل قابل توجهی وزن کم کرده است. اما دیابت نوع دوم معمولاً بدون علامت است و ۹۰ درصد از مبتلایان به دیابت درگیر نوع دوی آن هستند.

چرا میل به مصرف شیرینی زیاد شده بود؟


یکی از مشکلات بیماران دیابتی این است که میل شدیدی به مصرف غذاهای پرکالری و شیرینی پیدا می کنند. علت بروز این امر در آقای مهرآرا هم این است که ایشان مستعد افت قند خون بوده اند و همین مسئله باعث شده تا پس از ابتلای به بیماری علاقه بیش از حدی به مصرف خوراکی های شیرین نشان بدهند.

دیابت و رابطه آن با افسردگی


متاسفانه یکی از مسائلی که در بیماران مبتلا به دیابت دیده می شود، ابتلا به افسردگی است که کنترل بیماری شان را با مشکل مواجه می کند و در مواردی مثل همین آقای هنرپیشه، بیمار در برابر مصرف داروهای دیابت و افسردگی از خود مقاومت نشان می دهد. در حالی که بیمار باید داروهای افسردگی اش را مصرف کند. عدم مصرف داروهای افسردگی، دیابت کنترل نشده را به همراه داشت و با کنترل نشدن آن، بیماری هر دو پایش را از دست داد.

دیابت و قطع پا


یکی از مهمترین عوارض بیماری دیابت، پای دیابتی است و ۱۵ درصد کسانی که دیابت دارند، درگیر زخم های ناشی از این بیماری می شوند. طبق آمارهای جهانی در هر ۳۰ ثانیه، یک پا به علت ابتلای به دیابت قطع می شود، در حالی که در ۸۰ درصد موارد می توان از قطع آن جلوگیری کرد. قطع پا منحصر به دیابت نوع یک یا دو نیست و ابتلای به هر کدام از اینها در صورتی که شرایط لازم برای پیشرفت بیماری فراهم شود، قطع پا را به همراه دارد.
البته چند عامل دیگر از جمله سیگاری بودن فرد، ابتلای به فشارخون و… هم در ایجاد پای دیابتی نقش مهمی ایفا می کنند. خب یکی از دلایلی که باعث می شود یک پای دیابتی همچون پای آقای مهرآرا را قطع شود، تنگی عروق و رگ های پاست، با تنگ شدن رگ ها، عملاً کار خونرسانی، رسیدن اکسیژن و مواد مغذی به بخش های مختلف پا با مشکل مواجه شده و مختل می شود.

با به وجود آمدن اختلال پای دیابتی زخم و مستعد قطع شدن می شود؛ نتیجه ای که پزشکان آقای مهرآرا هم به آن رسیده بودند و جراح عروق هم نتوانسته بودند برای ایشان کاری انجام بدهند. در حالی که اگر ایشان به موقع داروهای دیابت را مصرف می کردند و افسردگی شان هم درمان می شد، نه دچار زخم پای دیابتی می شدند و نه پاهایشان قطع می شد.

حرف آخر


زخم پای دیابتی و پیشگیری از قطع آن با رعایت چند نکته قابل پیشگیری است:

هر روز پاهایتان را با آب و صابون بشویید.
اگر دچار خشکی پوست پا هستید، آنها را با استفاده از کرم های مرطوب کننده مرطوب کنید.
ناخن هایتان را از ته و به صورت هلالی نچینید و بهتر است به شکل تخت آنها را بگیرید.
از پوشیدن کفش های تنگ و نوک تیز، جلوباز و پشت باز خودداری کنید.
جوراب های نخی بپوشید.
اگر پای شما زخم شد، برای درمان حتماً به پزشک مراجعه کنید.
میزان قند و فشارخون تان را به طور مداوم چک کنید.

تندرستی/ شماره ۱۴۰/ نیمه دوم دی ماه ۹۲/ لیلا حسین زاده/ صفحه ۲۲
در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید

نظرات