نامه مجمع نمایندگان لرستان به رییس‌جمهور

قبلاً باید عرض کنم که در ایام تبعید شدنم به ایرانشهر که توفیق همجواری مرد علم و ایثار و مبارزه واتحاد، برادر خامنه‌ای نیز نصیب شد خاطره‌های خوش انقلابی و مردمی دارم که از آن جمله حمل آذوقه و گونی‌های آرد بر دوش ایشان برای برادران اهل‌سنت سیل‌زده ایرانشهر می‌باشد.

در هفته تعطیلی فروردین مجلس شورای اسلامی این توفیق نصیب گردید تا همراه امام جمعه تهران و نماینده محترم مجلس و نماینده امام حجت‌السلام‌والمسلمین برادر سید علی خامنه‌ای به دیدار رزمندگان مسلح جمهوری اسلامی در بعضی از جبهه‌ها و سنگرهای غرب کشور نائل شویم و از روح قوی آنان توشه‌ای استقامت و بردباری برگیریم و به پیروزی قریب الوقوع خویش بیش از پیش امید بندیم. از این سفر در محضر آن برادر عزیز سیدعلی خامنه‌ای خاطره‌های خوبی دارم که ذیلاً فهرست‌وار تقدیم می‌گردد:

قبلاً باید عرض کنم که در ایام تبعید شدنم به ایرانشهر که توفیق همجواری مرد علم و ایثار و مبارزه واتحاد، برادر خامنه‌ای نیز نصیب شد خاطره‌های خوش انقلابی و مردمی دارم که از آن جمله حمل آذوقه و گونی‌های آرد بر دوش ایشان برای برادران اهل‌سنت سیل‌زده ایرانشهر می‌باشد.

اما خاطره‌های سفر غرب (در پادگان ابوذر غرب):

دیدار با سربازان و و مجروحان در بیمارستان پادگان و درجه‌داران، پاسداران هوانیروز و نیروهای مسلح دیگر جمهوری اسلامی بود. در پادگان ابوذر به مجرد نشستن هلیکوپترهای حامل ما و روئت برادر خامنه‌ای سربازان عزیز با شعار و فریاد:

صل‌علی‌محمد یار امام خوش آمد، خامنه‌ای خوش آمد. ایشان را در حلقه فشرده و گرم دورش را احاطه نمودند و به شدت می‌فشردند و بر صورتش بوسه می‌زدند. در این جمع پر از شور عشق و فریاد اظهار علاقه سربازان اسلام ما جز نظاره بر این دیدار عاشقانه و امید بستن به پیروزی‌های نهایی و خنده بر توطئه‌های بچه‌گانه و مبتذلانه دشمنان بی‌خبر از این صحنه‌های معنی جانبازان کار دیگری نتوانستیم، سربازان با تمام وجود آماده استماع سخنرانی برادر خامنه‌ای بودند که بنا شد در همان شب انجام پذیرد و به خوبی و در کمال سازندگی در جمع فشرده نیروهای جمهوری اسلامی انجام پذیرفت.

از صحنه‌های مهیج و تکان دهنده و آموزنده در جبهه این بود که وقتی با هلیکوپتر به همراهی بعضی فرماندهان غرب جهت بازرسی از بعضی جبهه‌های ریجاب با هلیکوپتر پرواز نمودیم، در جبهه مقدم در قسمت دیده‌بانی با تفوق کامل نیروهای ارتش جمهوری اسلامی و پاسداران و نیروهای بسیج و ژاندارمری، انهدام مواضع دشمن فریب خورده مشهود بود.

سنگر به سنگر از پاسداران و سربازان نیروهای جمهوری اسلامی با روحیه سرشارشان از امید و اعتقاد و امید به پیروزی دیدار به عمل آمده و برادر خامنه‌ای بر عشقشان با گرمی پدرانه خود می‌افزود و ما نیز از گرمی و قدرت سربازان وطن اسلامی خود ایران عزیر گرمی و قدرت کسب نمودیم و در کنار سنگرهای نمورشان جان تازه‌ای در کالبد خود احساس می‌کردیم و امدادهای غیبی و معنوی الهی در حالات سربازان جان بر کف مشاهده می‌شد، در یکی از جبهه‌های ریجاب صحنه‌ای را دیدیم که ای کاش فیلم آن برای دنیای مادی و سربازان و ارتشیان فریب خورده صدام به نمایش گذاشته می‌شد تا بدانند که جانبازان ارتش اسلام مردانی قوی و پر صلابتند. در آن صحنه عجیب و مهیج سربازان اسلام سنگرهای خود را ترک نموده و به نزد امام جمعه محترم تهران شتافتند و با کمال مردانگی و ایثار، حقوق خود را مخلصانه و با تمامی وجود تقدیم نماینده امام نمودند و فرمودند ما را احتیاجی به این پولها نیست. تقاضای ما این است که به برادران و خواهران جنگ زده اهدا شود. برادر خامنه‌ای پول‌های اهدایی را اخذ نموده در آن مجمع ایثارگران و فداکاران به وجد و شعف و هیجان آمدند و به پیروزی حتمی دلاوران مسلمان و قهرمان ایران بر لشکریان کفر الحاد با ایمانی راسخ دل بستند و این نمونه‌ای از روحیه عالی رزمندگان جبهه‌های غرب بود و به حمدالله روحیه‌ها در جبهه‌ها چنین است.

فتح عظیم میمک:

فتح عظیم و ارزشمندی که حتماً باید در تاریخ این جنگ تحمیلی مزدوران بعثی به سرکردگی صدام آمریکایی بماند مسئله فتح بلندی‌های میمک و تسخیر این پهن دشت پر صلابت است. ما که از دور این خبر را شنیدیم به خیال تصرف یک بلندی عادی تلقی نمودیم و به سادگی از آن گذشتیم. البته لازم به تذکر است که هرگز از رسانه‌های تبلیغی ما مطلبی و یا توضیحی در خور این فتح پیروزمندانه نیروهای مسلح اسلام به عمل نیامده و آنان نیز همچون ما مستمعین به طور ساده و عادی از آن گذشتند، ولی تاریخ پر افتخار ما با این شکل و با این سادگی از آن نخواهد گذشت. به دیده‌بانی آن بلندی رسیدیم، پهن دشت عراق و لشکریان صدام تکریتی در تیررس آتشبارهای نیروهای مسلح جمهوری اسلامی بود. آنجا که خود را در مقابل عراق دیدم بی‌اختیار عرض کردم و با قلبی و روحی منکسر و شکسته:

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین و رحمت الله و بر کاته.

بلندیهای میمک را آتشبار بعث عراق با حوصله‌ای که نشانه همیشه ماندشان در آن مکان بوده است سنگرهای متعددی ساخته بودند، سنگرهایی با تیرهای ضخیم آهن، با سر در منحنی شکل آهنی، «محفوظ»مستحکم، با دوام،مهندسی، ولی آنچه ساخته بودند و مهیا نمودند بحمدالله به دست سربازان اسلام افتاد، آثار وجود آن فریب خوردگان در گوشه و کنار سنگرها و بیابان‌ها و آن بلندی‌های شگفت‌انگیز و محیر مشهور بود، لاشه متلاشی شده میگ 23 روسی بعث عراق در گوشه‌ای خاموش و پراکنده و آرام افتاده بود. در اینجا ضمن تشکر و تجلیل از رزمندگان و فاتحان این سرزمین پر صلابت و نیروهای اسلام لازم است از برادران جان برکف جهاد سازندگی که چند کیلومتر در قلب این بلندی‌ها جهت نیروهای اسلام و حمل مهمات و آذوقه، جاده‌ای صاف درست کرده و ساخته‌اند و زیر رگبار دژخیمان صدام آثار وجودی خود را با این شکل نشان داده و نمایان داشته قدردانی کامل نمائیم.

در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید

نظرات