لرستان خبر گزارش می دهد

سنگ پرتابی یکی از بچه ها به بیرون خانه می رود. پسر خودش را به بیرون بازی می کشد. سرش را پایین می اندازد. زیر لب می گوید پدرم راست می گفت نان ما آجر است؛ حتا این سنگ هم خانه ی ما را به بازی می گیرد.

به گزارش لرستان خبر، مرکز آمار ایران به تازگی در یک گزارش رسمی از افزایش هزینه های خانوارهای شهری کشور به بیش از یک میلیون و ۸۰۰ هزارتومان خبر داد. این گزارش خود نمایانگر فاصله بسیار زیادی حداقل دستمزد مشمولان قانون کار با مخارج است.

 

در این میان زنان كارگر نیز با مشكلات بسیاری مواجه اند. این  قشر جامعه بیش تر موارد به دلیل فقر و تنگدستی، نا چار شده اند كه به كارهای کم مزد تن دهند.

 

فاطمه، زن میانسالی است كه در یک فروشگاه لباس كار می كند. او در مورد مشكلاتش‌می گوید: شوهرم چند سال كه مریض است. او فلـج شده و نمی تواند حركت كند.

 

یکی از پسرهای فاطمه معتاد است و  از صبح تا شب مواد مخدر مـــی كشد. فاطمه مجبور است از صبح تا شب با حقوق 80 هزار در ماه کند. این مادر امیدوار است كه بتواند یک كار طولانی مدت برای خود بیابد تا از آن طـــریق خـــرج خانواده اش را تامین كند.

 

در این میان زنانـــی نیز هستند كه در نهادهای شخصی و دولتی مشغول كار هستند. این زنان اگر چه از كار شان راضی به نظر می رسند؛ اما‌پایین بودن معاش و دستمزد را مشكل اساسی خود می دانند.

 

دنیا روی سقف خانه خراب شد

 

سمیه 29 سال دارد. او در یک کارگاه تولیدی لباس مشغول کار است. سمیه، پدر ندارد و خود می گوید پدرش که از دنیا رفت؛ دنیا روی سقف خانه خراب شد.

 

این زن کارگر از ساعت 8 تا 4 بعد از ظهر كارمی كند. دست هایش جای زخم دارد. سمیه دستی روی چرخ خیاطی می کشد.«با همین چرخ خیاطی باید خرج خانه را تأمین کنم.»

 

                         زنان کارگر

سمیه نزدیک یک سال می شود که نامزد کرده است. او با هزار امید و آرزو به خانه ی بخت می خواهد برود. سمیه لباس عروسی اش را خودش دوخته و حالا برای روز عقدش برنامه ها دارد.«پدرم پارسال فوت کرد. دلم می خواست روز عقدم بود.»

جای خالی پدر، سمیه را زجر

می دهد.«پدر که بالای سرت باشد؛ بی کس نیستی.» دست های زخم سمیه و صدای چرخ خیاطی، صورت خیسش را در خود فرو می برد.

 

اگر چه در دويست و هفتاد و سومين جلسه شوراي عالي انقلاب فرهنگي، در 13 اسفندماه سال 1370 طرح «بررسي مسائل و مشكلات زنان كارگر» با هدف «شناسايي و دستيابي به مسائل و مشكلات فرهنگي- اجتماعي زنان كارگر در ارتباط با محيط كار و اجتماع، شناسايي و دستيابي به مسائل و مشكلات حقوقي- صنفي- رفاهي و بهداشت جسماني و رواني زنان كارگر در ارتباط با محيط كار و شناسايي و دستيابي به مسائل و مشكلات زنان كارگر در ارتباط با خانواده و تربيت فرزندان.» تصویب شد؛ اما تغییری به وضوح در زندگی زنان کارگر دیده نمی شود.

 

نان ما آجر است

 

محله یک خیابان بزرگ است با آسفالت رنگ‌ورورفته و خاکی که مشرف به خیابان اصلی است. کوچه‌ها به بن‌بست‌ها می‌رسد. جلو در خانه‌ها زن‌های خانه‌دار نشسته‌اند با چادرهای رنگی، دمپایی‌های پلاستیکی و پاهای خاک‌آلود.

 

دو زن با چادررنگی روی لبه سیمانی نشسته اند. بچه‌های خردسال اطرافشان خانه بازی می کنند. یکی از زن ها که جوان تر است؛ می‌گوید: کار و تفریحی که نداریم؛ توی کوچه نشستن تفریح ماست. زن صدایش بلند می‌شود و می‌گوید: الان ما در یک زیرزمین 100 متری زندگی کنیم. پنج‌نفریم؛ اما هیچ کدام کار درست و حسابی نداریم. شوهرم کارگر ساختمان است. بیچاره دست هایش آب آورده و الان خانه نشین شده است.

                                                                            مشکلات کارگران

همه چیز محله شبیه هم است. ظاهر زنان و مردان، بافت خانه‌ها و حرف های همسایه ها. پیرمردی فروشنده سوپرمارکتی در محله است. او حرف زن ها را در دست می گیرد و می‌گوید: این جا مشکلات زیاد است؛ خیلی هم زیاد است. بیش تر همسایه ها مواد غذایی شان را با نسیه خرید می کنند.

 

بچه های خردسال در کوچه می‌چرخند. یکی از زن ها دست پسر برهنه‌اش را می‌کشد. پسر گریه می کند و زن او به خانه می برد هنوز بچه‌ها مشغول خانه بازی هستند. تکه ای از یک موزاییک را سنگ خانه بازی شان کرده اند.

 

سنگ پرتابی یکی از بچه ها به بیرون خانه می رود. پسر خودش را به بیرون بازی می کشد. سرش را پایین می اندازد. زیر لب می گوید پدرم راست می گفت نان ما آجر است؛ حتا این سنگ هم خانه ی ما را به بازی می گیرد.

منبع آسوبان

انتهای پیام/

 

در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید

نظرات