فرمانده سابق آماد و پشتیبانی سپاه لرستان:

سرتیپ دوم عباس علیشاهی فرمانده سابق آماد و پشتیبانی لشگر 57 حضرت ابوالفضل(ع) استان لرستان است که هم اکنون مسئول کانون بازنشستگان سپاه حضرت ابوالفضل(ع) لرستان است که خاطرات فراوانی از زمان دفاع مقدس و وضعیت تدارکات و پشتیبانی این ایام دارد که برای یادآوری آن خاطرات با وی به گفتگو نشستیم.

به گزارش لرستان خبر، سرتیپ دوم عباس علیشاهی فرمانده سابق آماد و پشتیبانی لشگر 57 حضرت ابوالفضل(ع) استان لرستان است که  هم اکنون مسئول کانون بازنشستگان سپاه حضرت ابوالفضل(ع) لرستان است که خاطرات فراوانی از زمان دفاع مقدس و وضعیت تدارکات و پشتیبانی این ایام دارد که برای یادآوری آن خاطرات با  وی به گفتگو نشستیم.

سرتیپ دوم عباس علیشاهی از پاسدران بازنشسته لشگر 57 حضرت ابوالفضل(ع) استان لرستان اظهار داشت: اینجانب از سال 62 وارد عرصه کارزار و دفاع مقدس شدم و در مقاطع مختلف مسئولیت تدارکات، لجستیک و آماد و پشتیبانی لشگر 57 حضرت ابوالفضل استان لرستان را عهده‌دار بوده و هم اکنون مسئول کانون بازنشستگان سپاه حضرت ابوالفضل هستم.

وی درباره اسم اولیه معاونت آماد و پشتیبانی در زمان دفاع مقدس افزود: آماد و پشتیبانی بعد از جنگ به این اسم معروف شده و در زمان جنگ به دو نام دیگر مشهور بوده است که در یک مقطعی در جنگ به واحد تدارکات و فرماندهی پشتیبانی و در زمانی دیگر به لجستیک معروف بوده که بعد از جنگ به اسم کنونی تغییر نام یافته است

وی با اشاره به جزئیات سمت‌های خود در ایام  دفاع مقدس در تیپ و لشگر 57 ادامه داد: در ابتدای ورود به جنگ مسئول تدارکات تیپ حضرت ابوالفضل بودم و در ادامه دبیر پشتیبانی سپاه استان لرستان، که  وظیفه ام ارتباط با لجستیک و نیروی پشتیبانی ادارات و تجهیزات دولتی، اعزام نیرو به جبهه و ساماندهی و جذب کمک‌های مردمی به جبهه‌ها بوده است

مسئول کانون بازنشستگان لشگر 57 حضرت ابوالفضل(ع) بیان کرد: در تشکیلات نظامی دو رکن اساسی وجود دارد که یکی نیروی انسانی و دیگری تجهیزات و امکانات است و آماد و پشتیبانی در زمان دفاع مقدس وظیفه رکن دوم را اجرا می‌کرد به این صورت که کلیه امکانات اعم از سلاح و مهمات، خودروهای سبک و سنگین، تانک، توپ، آب‌رسانی، سوخت‌رسانی، ایجاد بنه‌های تدارکاتی در نزدیکی محورهای تحویلی، پشتیبانی مستمر از عملیات‌ها، تغذیه، خدمات تأسیساتی، ساختمانی و هر آنچه نیاز یک زندگی بود، آماد و پشتیبانی عهده‌دار آن بود.

علیشاهی به عملیات‌های شاخصی که لشگر 57 به عنوان نیروی عمل کننده در آن حضور داشته اشاره و گفت: اولین عملیات رزمی که لشگر 57 عهده‌دار آن بود عملیات والفجر 6 در تنگه چزابه است و این شروع کار تدارکات بود. در ادامه عملیات‌های بزرگی چون کربلای 4 و 5، والفجر 9، سلیمانیه، عملیات حاج عمران، عملیات در منطقه دربندی‌خان عراق و عملیات مرصاد از دیگر عملیات هایی عمده‌ای بود که آماد و پشتیبانی قبل از عملیات، حین عملیات و بعد از عملیات نقش اساسی را به عهده می‌گرفت

فرمانده سابق آماد و پشتیبانی لشگر 57 تأکید کرد: آماد و پشتیبانی باید قبل از شروع عملیات کلیه امکانات مورد نیاز را به صورت بنه‌های تدارکاتی آماده و بعد از حضور نیروها جهت انجام عملیات کلیه گردان‌های عمل کننده را تجهیز کامل نموده و فوری برای انجام عملیات جایگزین تجهیز را صورت داده و بنه‌های تدارکاتی را تقویت نموده و مرتب با رده‌های پشتیبانی در ارتباط بوده و هر چند روز که عملیات ادامه داشته تمام مایحتاج عملیاتی را تهیه و در منطقه درگیری عملیاتی تحویل گردان‌های رزمی و پشتیبانی نموده و از عملیات در جهت نیازمندی‌ها پشتیبانی نماید.

مسئول کانون بازنشستگان سپاه لرستان اظهار داشت: بعد از انجام عملیات وظیفه اصلی آماد و پشتیبانی جمع‌آوری امکانات و تجهیزات نیروهای عمل کنند خودی و جمع‌آموری غنایم و امکانات به دست آمده از دشمن است. به طور کلی آماد و پشتیبانی جزء اولین رده‌های یگان برای شروع عملیات است و آخرین رده‌ای که از منطقه عملیات خارج می‌شود نیروهای آماد و پشتیانی هستند.

وی در مورد سطح آمادگی نیروهای آماد و پشتیبانی لرستان نسبت به دیگر معاونت‌های پشتیبانی کشور در زمان دفاع مقدس افزود: همانطور که می‌دانید آماد و پشتیبانی بر مبنای تعداد گردان‌ها و نیروهای موجود، همواره تجهیزات و امکانات مورد نیاز را در اختیار تیپ و لشگرها قرار می‌دهد و این یک روال سیستماتیک و طبیعی است؛ البته با در نظر گرفتن نُرم‌های خاص عملیاتی پدافندی، ایزایی و در این راستا خبرگی و تلاش مسئولین آماد و پشتیبانی لشگر 57  سبب شد که همه امکانات مورد نیاز در طول دفاع مقدس به اندازه کافی فراهم شود.

وی ادمه داد: تدارکات لشگر 57 نسبت به بقیه استان‌های دیگر کمبود‌هایی داشت که البته با وجود ظرفیت اقتصادی بالفعل درون استانی چیز طبیعی بود زیرا در جنگ کمک مردم استان‌ها برای لجستیک اهمیت روانی داشت و البته این به معنی کمک نکردن مردم لرستان نبود بلکه کمک‌های جمع‌آوری شده در داخل استان نسبت به وضعیت معیشت مردم بسیار بالاتر بود ولی خوب به هر حال ظرفیت اقتصادی منطقه ما نسبت به بقیه استان‌های برخوردار  پایین‌تر بود و مجبور بودیم با استفاده از طرق مختلف نیازهای خود را از سپاه تأمین کنیم.

فرمانده سابق آماد و پشتیبانی لشگر 57 با اشاره به خاطره‌ای از همسایگی لشگر 57 حضرت ابوالفضل(ع) با دیگر یگان‌های حاضر در صحنه نبرد و نحوه برخورداری نیروها از امکانات عنوان کرد: به طور کلی در یگان‌های استان لرستان نسبت به سایر تیپ‌ها و لشگرها کمبودهای آنچنانی احساس نمی‌شد مگر در بعضی موارد ویژه و قیاس با استان‌های برخوردار، به طور نمونه زمانی رزمندگان گیلانی در همسایگی لشگر 57 در منطقه اردو زده بودند و با توجه به کشت برنج مرغوب در ناحیه شمال، برنج ایرانی زینت بخش سفره دوستان گیلانی بود و عطرش مشام یگان‌های ما را نوازش می‌داد و در کنار بوی معطر برنج شمالی نیروهای لرستان برنج تایلندی تناول می‌کردند که البته این چیز طبیعی بود زیرا محصول اصلی کشاورزان شمالی برنج بود و در لرستان برنج کشت نمی‌شد.

علیشاهی با اشاره به یکی از خاطرات جالب تدارکاتی لشگر 57  بیان کرد: در یکی از محورها رزمندگان لرستان و یزد در مجاورت یکدیگر بودند که چندین کامیون کمک‌های مردمی  شامل شیرینی یزدی، قطاب و باقلوا برای یگان یزد ارسال شد و شمیم آن در بین رزمندگان لرستانی پیچیده بود که با رایزنی که با دوستان یزدی صورت گرفت یک کامیون شیرینی به استان لرستان داده شد و ما نیز در مقطعی به علت داشتن ذخیره مناسب دام‌های زنده اهدایی مردم استان و نیاز مبرم یگان استان یزد به گوشت، جواب محبت آن‌ها را با تقدیم چند رأس گوسفند دادیم.

مسئول کانون بازنشستگان سپاه حضرت ابوالفضل(ع) اظهار داشت: بعضی موارد مجبور بودیم با شگردهای تدارکاتی اقلام خود را تأمین کنیم، به طور نمونه در زمان انجام عملیات‌ها، به سپاه مراجعه می‌کردیم و می‌گفتیم یگان‌های سمت چپ و راست ما فلان امکانات را دارند اما استان لرستان که در همسایگی آن‌ها قرار دارد فاقد چنین امکاناتی است و شما این کمبودها را برای ما جبران کنید و سپاه نیز این نیازها را برای لشگر 57 تأمین می‌کرد.

وی در مورد منبع اصلی آماد و پشتیبانی در دفاع مقدس افزود: در مقاطعی لشگر 57 استان لرستان 16 گردان در منطقه داشت که فقط تغذیه روزانه آن‌ها را اگر در نظر بگیرید از تأمین تا توزیع، کار بسیار سنگینی صورت می‌گرفت و کمک‌های مردمی که به رزمندگان در تمامی تیپ‌ها و لشگرهای کشور می‌شد در حقیقت ماهیت روحی و روانی برای رزمندگان داشت و به لحاظ معنوی این کمک‌ها اهمیت داشت اما از نظر جغرافیای جنگ و نیازهای نیروها، این سپاه بود که تأمین کننده استراتژیک تدارکات بود.

وی با اشاره به اخلاص و فداکاری نیروهای آماد و پشتیبانی در دفاع مقدس ادامه داد: کل حضور در تدارکات دفاع مقدس برای اینجانب خاطره است اما یکی از خاطراتی که در ذهن من تداعی می‌شود بر می‌گردد به اواخر جنگ و شروع عملیات مرصاد. در تدارکات لشگر 57 حضور مسئول رده و معاون به صورت نوبه‌ای برنامه‌ریزی شده بود. به این معنی که 15 روز مسئول تدارکات باید در منطقه حضور می‌داشت و 15 روز نیز معاون تدارکات که در آن زمان بنده دو معاون داشتم؛ یکی آقای حبیب سلیمانی و دیگری شهید علیرضا ناصری. دو ساعت مانده به عملیات و حمله منافقین در منطقه پاتاق در عملیات مرصاد، نوبت 15 روز من تمام شده و باید جای خود را با شهید علیرضا ناصری عوض می‌کردم. به معاون خود گفتم، آقای ناصری کوله پشتی را جمع کنید که من به جای شما آمده‌ام. اما ایشان قبول نکرد و هر چه اصرار کردم شهید ناصری مجاب به ترک منطقه نشد و به این جمله بسنده کرد که هم اکنون در یگان با کمبود و کسری امکانات روبرو هستیم، شما بروید از تهران و کرمانشاه برای ما امکانات بفرستید.

وی افزود: این را هم باید گفت که شهید ناصری انسانی بسیار شجاع بود و البته به من هم لطف کرد و گفت، اگر قرار است برای شما اتفاقی بیفتد بگذارید برای من حادث شود چون شما مسئول تدارکات لشگر هستید و در ادامه جنگ به حضور شما نیاز است.

طبق قرار با شهید ناصری برای تأمین تدارکات به عقب برگشتم اما نرسیده به اسلام‌آباد هواپیماهای دشمن به منطقه حمله کردند و متأسفانه شهید ناصری در این حمله مورد اصابت ترکش قرار گرفت و به شدت مجروح شد. اخلاص شهید ناصری این جا مشخص می‌شود و با وجود اینکه خود دارای زن و بچه بود اما حاضر به ترک منطقه نشد و از بچه‌های خود گذشت تا شاید امکاناتی برای فرزندان حضرت روح‌ا... در جبهه‌ها فراهم شود و همین عمل سبب مجروحیت و بعد شهادت ایشان شد. البته در فاصله بین مجروحیت و شهادت که مدت زیادی بود به سختی زجر کشیدند. به یاد دارم که در ایامی که به عیادت ایشان در بیمارستان رفته بودم با حالت شرمندگی به شهید گفتم که من مقصر هستم که شما را به عقب نفرستادم و ایشان در جواب فرمودند: «فکر می‌کنم بهترین تصمیم عمرم را گرفته‌ام».

انتهای پیام/

در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید
  • پاسدار

    سلام
    اگر بحث از زمان جبهه بود بسیار بهتر بود از مسئول های همون زمان پرسش می کردین.
    متاسفانه به بهانه داشتن مقام نباید از اشخاص با سابقه چشم پوشی می کردین

  • یک بسیجی

    افراد زیادی بودند که درزمان جنگ پشت خط مقدم بودند واسلام آباد وکرمانشاه آخرین حد جبهه رفتنشان بوده ودیگران را سپر بلای خود و اهدافشان کردند وهمکنون هم مدعی تر ازهمه در پست ومقام های همیشگی شان باند بازی را رها نمی کنند

  • امیر

    سردار شهید علیرضا ناصری نام بزرگی در دوران پر افتخار دفاع مقدس بود بخصوص رزمندگان لرستانی و بویژه دلاور مردان لشگر ۵۷ حضرت ابوالفضل (ع) خاطرات فراوانی از شجاعت ها ، شهامت ها ،روح بزرگ ،اخلاق بسیار پسندیده و ... این مرد بزرگ و شجاع دارند .فداکاریها و مجاهدت های ایشان محدود به نمونه ای که جناب آقای علیشاهی سالها پس از شهادت این سردار سرافراز اسلام و ایران به آن اشاره کرده اند ؛نمی شود .جا دارد همرزمان شهدا این خاطرات و این مجاهدت های همرزمان شهید خود را تا بیش از این دیر نشده ، بیان کنند یا بنویسند و با انتقال آن ،دین خود را به دوستان شهید و ملت ایران ادا کنند .

نظرات