یادداشت/
چگونه هیئت کانون تربیت افراد دینی و انقلابی شود؟
در این یادداشت سعی بر آن شده تا بر روی کارکردهای تئوریک هیئت تراز انقلاب اسلامی در جهت تربیت دینی مورد نظر اسلام ناب محمدی (ص) ارائه مطلب شود.
به گزارش لرستان خبر، شاید بهترین مصداق طرح مبحث هیئت تراز انقلاب اسلامی این است که هیئتها در طول چند سده گذشته به ویژه پس از دوران صفویه در ایران نمود یک حرکت مردمی برخاسته از عمق ایمان فردی جامعه به حساب آمده وعنصر عاطفه به عنوان درون مایه اصلی همه شئون آن به حساب میآید.
به همین جهت حکومتهای طاغوتی و پادشاهان در کنار ظلم آشکار خویش نه تنها تعرضی به ساحت مقدس هیئات نداشته بلکه برخی از این ظالمان خود بانی برگزاری این مجالس میشدند(نظیر امثال ناصرالدین شاه و بقیه پادشاهان قاجار) یا این که رگههای روشنی از عنصر حماسه در سالهای ابتدایی حکومت پهلوی اول در برخی محافل هیئتی و روضهها به چشم میخورد، در این زمان تفکر خبیث استعمار و به خصوص انگلستان و شاهان ظالم بر محدودیت این گونه مجالس متمرکز شده تا جایی که در زمان پهلوی اول برگزاری روضه سیدالشهدا(ع) ممنوع اعلام گردید و بعد از انقلاب اسلامی ایران انرژی این جریانهای فاسد وابسته به استعمار به جای ممانعت از روضههای علنی به تکثیر هیئتهای غیر انقلابی و در راستای آن حرکت استحاله از درون متمرکز شد.
در این یادداشت سعی بر آن شده تا بر روی کارکردهای تئوریک هیئت تراز انقلاب اسلامی در جهت تربیت دینی مورد نظر اسلام ناب محمدی (ص) ارائه مطلب شود.
برای این که یک هیئت امروزی تبدیل به کانون تربیت دینی، انقلابی و ولایی شود دو عنصر اساسی نیاز داریم شور حسینی و شعور حسینی.
به ضرورت شور حسینی میتوان از این کلام پیر جماران پی برد: اگر فقط مقدسی بود و توی اتاق و توی خانه مینشست برای خودش و هی زیارت عاشورا می خواند و تسبیح می گرداند نمانده بود چیزی ، هیاهو می خواهد ، هر مکتبی هیاهو می خواهد باید پایش سینه بزنند هر مکتبی تا پایش سینه زن نباشد حفظ نمی شود.(1)
هیئت زمانی کارکرد خود را خواهد داشت که همراه شور حسینی، شعور حسینی نیز باشد به نظر می رسد برای تحقق شعور حسینی سه کار مهم باید در هیئت تحقق یابد.
نگاه سازی دینی:
پایههای اعتقادی شیعه سه رکن اساسی دارد: توحید (خداباوری)، ولایت محوری(نبوت و امامت) و معاد.
انجام هر کاری بدون تقویت این سه رکن اساسی ناقص و ابتر است و اگر محبت ما به اهلبیت(علیه السلام) بدون این سه رکن و پایه اساسی باشد راه به جایی نخواهد برد.
اما برای محک و امتحان محبت میتوان کنکوری طراحی کرد:
سوال اول این کنکور که معمولا همه انسانها با شجاعت تمام به آن پاسخ میدهند این است که آیا خدا و اهلبیت(علیه السلام) را دوست دارم؟
سوال دوم آیا خدا و اهل بیت(علیه السلام) را از محبوبهای حرامم بیشتر دوست دارم؟
پاسخ سوال دوم نشاندهنده میزان مبنای معرفتی و محبت ما به اهلبیت(علیه السلام) است پاسخ قاطع به سوال دوم نیازمند نگاهسازی دینی است مسلما بسیارند خانوادههای مذهبی در جامعه که اسراف و اشرافیگری در زندگی آنها موج میزند و این مصداق بارز جمع بین محبوبهای الهی و حرام میباشد.
اما واقعا آیا جمع بین این دو امکان عقلی دارد؟
سوال سوم که سوال بسیار کلیدی و مهمی است آیا خدا و اهلبیت(علیه السلام) را از محبوبهای حلالم هم بیشتر دوست دارم؟
پاسخ قاطع و مهم به این سوال معیار طلای محبت را مشخص خواهد کرد؟
مصداق بارز پاسخ به این سوال را میتوان در فاطمیه یافت آنجا که مسلما میتوان گفت امیرالمومنین(علیهالسلام) و حضرت زهرا(سلاما...علیها) به شدت یکدیگر را دوست داشتند.
اما هر دو خدا را بیشتر، اینجا بود که محبت به خدا از محبت به امیرالمومنین(علیه السلام) برای شخصیت بزرگ حضرت زهرا(سلاما...علیها) اولویت مهمتر و بالاتر را به خود اختصاص داد و حضرت زهرا(سلاما...علیها) فدایی شد.
یا می توان به هشت سال دفاع مقدس اشاره کرد که بسیار بودند اهل روضهها و هیئتها که هیچ وقت پایشان به جبههها نرسید ریشه این مطلب را میتوان در اولویتبندی محبت آنها دانست که محبت به خانواده بالاتر از محبت به امر ولی خدا برای آنها بود.
آخرین سوال این است که آیا خدا و اهلبیت(علیهالسلام) را از خودم بیشتر دوست دارم ؟
پاسخ به این سوال معیار غربالگیری است و مصداق بارز پاسخ به این سوال را میتوان در شب عاشورای 61 هجری جستجو کرد آنجا که امام حسین(علیهالسلام) خود تکلیف را از روی دوش اصحاب برداشت ولی امثال زهیر بن قین فریاد زدند به خدا دوست دارم که کشته شوم و زنده شوم و باز کشته شوم و تا هزار بار خدای عزوجل با این کشتار من از تو خاندانت دفاع کند(2)
به طور مسلم جریان کربلا در طول تاریخ جاری و ساری است و یقینا میتوان از این جریان برای نگاه سازی دینی استفاده کرد تا انشاءا... هیئت خود را برای تربیت نیروهای بسترساز حکومت اسلامی مصلح آخرالزمان محقق سازد.
نمونه این گونه تربیت هیئات را میتوان در بسیاری از رزمندگان دفاع مقدس دید که میدانستند شهید میشوند ولی میگفتند نمیخواهیم حرف امام روی زمین بماند و تنها با ولایت است که محبت تا سرحد جان دادن پیش میرود ...
امروز باید سه باور در را زندگی مردم پررنگ کرد خدا، قیامت، ولایت.
اگر میخواهیم هیئت کانون تربیت دینی و ولایی و انقلابی باشد باید این سه باور در تمام ارکان هیئت حتی شعارها، پردهها، کتیبهها و ... پر رنگ شود.
- قیام عاشورا در کلام و پیام امام، ص 16
- نفس المهموم، شیخ عباس قمی ، ترجمه محمد باقر کمرهای، انتشارات جمکران، ص 206
مهدی مولایی
انتهای پیام/
مطلب بسیارضعیف بودانگارمسئول سایت همینجوری داده برانشر
آقااین مطلب پراشکاله ازشمابعیده نشربدید
ازبرادران عزیزی که مطلبی روبرای انتشارآماده می کنند انتظارمیره بیشترروی مطلبشون کارکنند
شجاعت قلم به دست گرفتنتون روتحسین می کنیم اما عدم تحقیق ومطالعه ومشورت برای نوشتن مطالب واقعامذمومه
وقتی وقت دیگران رومی گیریددقت کنیدچه می نویسید
وامانکاتی ازمشکلات متن:
1-تیترمناسب مطلب نیست
2-بسیارکلی گویی شده
3-این کنکورروچگونه میخوایدازیک جمع بگیرید وبگیدهیئت نمرش چندبوده؟
4-درصورت امکان گرفتن چنین کنکوری وگرفتن نمره ی مردودراهکارتون چیه؟
5-مطلبی که نوشتیددرسطح اخلاق قابل بررسیه وبهتره کسی که اطلاعات دقیق دینی داره اینگونه مطالب روبنویسه
6-انقلاب اسلامی این هیئت مدنظرکجاست وقتی هیچ نشانه ای ازآن نیست؟
7-کارکردهای تئوریک یعنی چی؟؟
8-چه کسی گفته پایه های اعتقادی شیعه سه تاست که نبوت وامامت آن درهم است وعدل هم ندارد
9-سده اشتباه است صده درست است
10-چگونه مشخص شده که پاسخ به فلان سؤال میزان معرفت مابه اهل بیت(ع)رانشان می دهد؟
11-حرکت برخاسته ازایمان فردی یعنی چه؟یعنی هم ایمان فردی حق است هم ایمان اجتماعی؟ یعنی ساحت جدای ازهم دارند؟
مشکلات متن زیاده ولی به همین اندک بسنده می کنم امیدوارم درآینده درتاییدمطالب جهت نشردقت بیشتری بشه.
یاعلی