تن ندادن به توافق بد نه‌ تنها ما را با گزینة جنگ مواجه نمی‌کند، بلکه اقتدار ما را افزایش می‌دهد و شرایط دستیابی ما را به موقعیت برتر در مذاکرات فراهم‌تر می‌سازد.

به گزارش لرستان خبر،

دوگانه‌ها در نظام ذهنی و دینی سابقه‌ای به درازای تاریخ دارند؛ حق و باطل، خیر و شر، ظلم و عدل، وعقل و جهل ازجمله این دوگانه‌ها هستند. ورود دوگانه‌انگاری و دوگانه‌سازی به دنیای سیاست و سیاست‌ورزی هم امر تازه‌ای نیست و سابقه‌ای طولانی دارد. دوگانه‌ها گاهی صحیح و روایتگر واقعیت موجود در جامعه هستند و گاهی اشتباه، ساختگی و من‌درآوردی با اهداف خاص، ازجمله القای تصویری مشوش و معوج از واقعیت و خود را در طرف خوب معرفی کردن و رقیب را در طرف منفی و غیرموجه نشاندن.

دوگانه‌ها جامعه را دوقطبی می‌سازند و به‌طورمعمول اقلیت و اکثریتی را شکل می‌دهند. دوگانه‌ها درصورتِ صحیح و واقعی‌بودن، کمک می‌کنند تا تصویری شفاف‌تر از صحنه در ذهن شکل بگیرد و امکان تحلیل و شناخت موضوع آسان‌تر شود اما دوگانه‌های غلط، من‌درآوردی و ساخته‌و‌پرداخته‌شده با اهداف خاص، نه تنها به شناخت صحیح کمکی نمی‌کنند، بلکه موجب تشویش اذهان می‌شوند و آن را به انحراف می‌کشانند.

دوگانه‌سازی‌ها جامعه را دوقطبی می‌کنند و رودرروی هم قرار می‌دهند. درحالی‌که چه‌بسا این قطب‌بندی و رودررویی بی‌مبنا باشد و ازاساس باطل. پس باید مراقب دوگانه‌سازی‌های هدفمند باشیم و اجازه ندهیم هر فرد یا جریانی برپایة فرضیات غلط خود یا به‌عمد، دوگانه‌هایی را مطرح کند که جز منحرف و مشوش کردن افکار عمومی جامعه و در پی آن تحمیل هزینه به جامعه نتیجه‌ای ندارد و البته هستند کسانی که در این میان از این فضاهای ساختگی برای خود کلاهی ببافند و از آتش اختلاف، آبی برای خود گرم کنند.

در موضوع هسته‌ای نیز، که این روزها نقل محافل است و عده‌ای متأسفانه به‌‌اشتباه همه چیز را به آن گره زده‌اند، بحث دوگانه‌انگاری و دوگانه‌سازی رواج دارد. جدیدترین دوگانة این بحث، دوگانة مذاکره - جنگ است!

طراحان این دوگانه درصددند به جامعه دو چیز را القا کنند: نخست اینکه، اگر گزینة مذاکره را نپذیریم، گزینة بعدی جنگ است؛ یا باید مذاکره را با همین شرایط بپذیریم و هرچه دشمن گفت قبول کنیم، یا لباس رزم بپوشیم وبرای جنگ آماده شویم!

نکتة دوم، اینکه ما هم مثل اکثریت قریب‌به‌اتفاق جامعه طرف‌دار صلح هستیم، اما عده‌ای که قاعدتاً در اقلیت‌اند، طرف‌دار جنگ هستند و نشانه‌اش هم اینکه با مذاکرات مخالفت می‌کنند و پای چون‌و‌چرا و شرط و شروط را به میان می‌کشند.

این دوگانه ازآن‌رو طراحی شده است که سازندگانش می‌دانند جنگ و جنگ‌طلبی خوشایند جامعه نیست و ازاین‌طریق تلاش می‌کنند منطق و ارادة ضعیف خود را در پوشش صلح‌جویی جا بزنند و منطق محکم طرف مقابل را با انگ جنگ‌طلبی به محاق ببرند.

واقعیت این است که دوگانة مذاکره ـ جنگ دوگانه‌ای جعلی و ساختگی است که در ایران و امریکا طرف‌دارانی دارد. طرف‌داران امریکایی این دوگانه می‌کوشند با برجسته‌ کردن آن، هم هیمنه و اقتدار روبه‌زوال امریکا را بازسازی کنند هم زمینة امتیازگیری بیشتر در مذاکرات را فراهم آورند و هر روز در جهت تحمیل شرایط ناعادلانه و زیاده‌خواهانه خود قدم‌های بلندتری بردارند؛ طرف‌داران ایرانیِ این دوگانة جعلی نیز با پررنگ کردن آن می‌کوشند ضعف اراده و تدبیر خود را توجیه کنند و امتیازدهیِ بیشتربه حریف را ناگزیر جلوه دهند.

روایت صحیح از شرایط امروز این است که نه امریکا در شرایطی است که بتواند جنگی را علیه ما به راه اندازد، نه هیچ‌کس در کشور خواهان جنگ است. تنها دوگانة صحیح و واقعی در شرایط امروز توافق خوب - توافق بد است. و توافق خوب آن است که نخست، سرانجامِ فناوری هسته‌ای ما را مطابق معاهدة NPT به رسمیت بشناسد، دوم آنکه، منجر به لغو تحریم‌های ظالمانه شود؛ سوم اینکه، امکان تحقیق و توسعه را از ما سلب نکند؛ و بالاخره اینکه موجب عزت و سربلندی ملت ایران شود.

امکان ندارد هیچ ایرانی شرافتمندی این شرایط را برای توافق خوب قبول نداشته باشد و برای‌مثال با از دست دادن فناوری راهبردی هسته‌ای که برای ما تولید قدرت می‌کند و آیندة انرژی را تضمین می‌نماید و صدها فایدة صلح‌آمیز دیگر در صنعت، پزشکی، کشاورزی و... دارد، موافق باشد.امکان ندارد هیچ ایرانی صاحب خردی بپذیرد ما به محدودیت‌های جدی تن دهیم اما تحریم‌های ظالمانة دشمن به‌طور مؤثر و یکجا لغو نشود؛ محال است هیچ ایرانی باغیرتی با این گزینه همراه باشد که توافقی بکنیم که دشمن نه تنها تحریم‌هایش را لغو نکند، بلکه درصددِ تحقیرِ ما، و تهدید امنیت ما و دانشمندان ما باشد.

 تن ندادن به توافق بد نه‌تنها ما را با گزینة جنگ مواجه نمی‌کند، بلکه اقتدار ما را افزایش می‌دهد و شرایط دستیابی ما را به موقعیت برتر در مذاکرات فراهم‌تر می‌سازد؛ همان‌گونه که در دور قبلی مذاکرات همین تیم، طرف مقابل حتی حاضر به دادن پنج سانتریفیوژ هم نشد و با وقاحت تمام پیشنهاد جمع کردن کل تأسیسات هسته‌ای را مطرح کرد، پیشنهادی که به تعبیر آن روز جناب آقای روحانی «مضحک»، «نارسا» و شبیه «کاپیتولاسیون» بود و «سه کشور اروپایی باید به‌خاطر آن از ملت ایران پوزش» می‌طلبید؛ و امروز ناگزیر شدند به بیش از شش‌هزار سانتریفیوژمستقر در نطنز و فردو تن بدهند.

البته معنی این سخن آن نیست که ملّت آزموده و شجاع ایران در صورت ضرورت و به‌هنگام دست‌اندازی دشمن پا پس می‌کشد و در سنگر ذلّت پناه می‌گیرد که در آن‌صورت درسی فراموش نشدنی به دشمن خواهد داد و او را از کردة خویش پشیمان خواهد ساخت.

 تن دادن به توافق بد در شرایط امروز نه تنها هیچ دستاورد مؤثراقتصادی، که مهم‌ترین انتظار مردم از مذاکرات است، برای ما به‌دنبال ندارد، بلکه اقتدار موجود ما را هم مخدوش و ایران ضعیف را در برابر تهدیدات بالقوه و بالفعل آسیب‌پذیرتر می‌سازد.

 

منبع: فارس

در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید

نظرات