در حالیکه حدود دو هفته از انتشار نامه آیت الله مهدوی کنی به ولایتی توسط سایت نزدیک به هاشمی رفسنجانی می گذرد، رسانه های زنجیره ای محتوای نامه را به حاشیه برده و انتشار آن را مورد توجه قرار داده اند.

، ۳۱ اردیبهشت ماه زمانی که عصر ایران، سایت نزدیک به هاشمی رفسنجانی نامه آیت الله مهدوی کنی به ولایتی را به روی خروجی خود قرار داد شاید فکر نمی کرد موج وسیع انتشار این نامه یار بدعهد هاشمی رفسنجانی را گرفتار خود کند و شاید به دلیل همین خودزنی سیاسی بود که مجبور شد عصر ایران این نامه را از روی خروجی خود بردارد و انتشار نامه را به طرفداران سعید جلیلی نسبت دهد!

در این نامه که اولین بار توسط عصر ایران منتشر شده است و خبرگزاری ها به نقل از این سایت نزدیک به هاشمی رفسنجانی آن را بازنشر داده اند، آیت الله مهدوی کنی با یادآوری عهد ولایتی با ایشان در خصوص کناره گیری از انتخابات به نفع گزینه ائتلاف، می نویسند:

برادر بزگوار جناب آقای دکتر ولایتی دام عزه و توفیقه. سلام علیکم و رحمه الله، در موقعیت حساس کنونی و با توجه به اوضاع پیش آمده در صحنه انتخابات من از شما تقاضائی ندارم. از باب اتمام حجت تنها به دو چیز به جنابعالی هشدار می دهم: نخست آن که آیا به عهدی که با ما کردید وفادار هستید یا نه؟ دوم آن که اوضاع پیش آمده نگران کننده است و احتمال پیروزی جبهه اصلاحات قوی است. آیا شما نگران اوضاع هستید یا خیر؟ خدایا شاهد باش که من به عنوان نصیحت به برادر دینی تذکر لازم را دادم. والسلام علینا و علی عباد الله الصالحین. محمد رضا مهدوی کنی. ۱۳۹۲/۳/۲۱

 

 

 

برای دریافت اسکرین شات کامل صفحه اینجا را کلیک نمایید.

اما در شرایطی که گاف خبری رسانه های نزدیک به هاشمی در افشای نامه ای که برای یار هاشمی هزینه زا بوده است، عیان شد، عصر ایران این خبر را از خروجی خود برداشت تا انتشار آن را همانطور که روزنامه شرق مدعی شده به عهده رسانه های نزدیک به جلیلی بیاندازد.

در این خصوص بیشتر بخوانید:

چرا «عصر ایران» نامه آیت الله مهدوی کنی به ولایتی را از خروجی خود حذف کرد؟ +عکس

چرا نامه را رسانه های هاشمی منتشر کردند؟

ائتلاف انتخاباتی ولایتی با دو چهره اصولگرا یعنی حداد عادل و قالیباف با نام ائتلاف اصولگرایان، رسانه های هاشمی را به تکاپو انداخت تا با انتشار و بازنشر این نامه ابتدائاً جریان اصولگرایی را تضعیف و تخریب نمایند تا از هم اینک خوراکی برای انتخابات آتی مجلس فراهم آورند.

در گزارش اولیه شرق (حمله روزنامه هاشمی به مُهره هاشمی!)، این روزنامه سعی کرده است انتشار این نامه را در چارچوب ائتلاف اصولگرایان و رقابت های انتخاباتی آتی مجلس تحلیل کند و نویسنده گمان کرده است با انتساب علی اکبر ولایتی به اصولگرایان می تواند او را از وفداری به هاشمی رفسنجانی مبرا کند.

در موج ابتدایی انتشار این نامه، رسانه های اصلاح طلب هیچ اعتراضی نسبت به انتشار نامه نمی کنند و صرفاً به تحلیل این نامه در چارچوب ائتلاف اصولگرایی و شکست انتخاباتی می پردازند.

 

چرخش موضع رسانه های زنجیره ای، از حمله به ولایتی تا «کی بود، کی بود، من نبودم!»

موج دوم پرداختن به این نامه اما زمانی آغاز شد که رسانه های زنجیره ای اصلاح طلبان که علاقه و وابستگی خاصی به هاشمی نیز دارند، واکنشی در برابر انتشار این نامه از سوی جریان اصولگرا ندیدند. آنها انتظار داشتند رسانه های اصولگرا به افشای نامه ای که ولایتی را بی اعتبار و غیر قابل اعتماد می کرد، واکنشی نشان دهند اما سکوت رسانه های اصولگرا در برابر افشای بدعهدی یار هاشمی باعث شد تا رسانه های زنجیره ای از تحلیل محتوای نامه بدعهدی ولایتی به سئوال «کی بود، کی بود، من نبودم!» چرخش موضع کنند.

در شرایطی که اعتراضات و انتقادات نخبگان و فعالان سیاسی نسبت به مذاکرات هسته ای بالا می گیرد و ناکامی های دولت در رفع تحریم ها برای حل مشکلات اقتصادی کشور اوج می گیرد، بازهم رسانه های اصلاح طلب همچون خبرآنلاین، شرق، فرارو، تابناک و … سعید جلیلی را نشانه می گیرند تا انتشار نامه را به طرفداران جلیلی نسبت داده شود.

 

چرا جلیلی؟

اما چرا نامه ای که عصر ایران منتشر کرده است به جلیلی نسبت داده می شود؟ پاسخ به این سئوال ساده است: اولاً اصلی ترین رقیب گفتمان “اعتماد به کدخدا” در انتخابات سعید جلیلی بود که با شعار “مقاومت رمز پیروزی” وارد انتخابات شده بود و مورد تندترین انتقادات و دیدگاه های انتخاباتی نیز در آن روزها قرار گرفت. از دو شریک انتخاباتی یعنی حسن روحانی و ولایتی گرفته تا محسن رضایی و عارف، همگی دیپلماسی “نه به آمریکا” را مورد نقد قرار می دادند.

ثانیاً جلیلی که عادت ندارد همچون سایر سیاستمداران خود را درگیر حاشیه ها نماید و با جریانات سیاسی مختلف مشغول کند، کمتر بهانه به دست زنجیره ای ها می دهد تا به تیتر روزنامه ها تبدیل و تخریب شود. لذا انتشار این نامه و انتساب آن به جلیلی فرصت خوبی برای تخریب این سیاستمدار با اخلاق بوده است.

 

سئوال اصلی: چرا ولایتی بر عهد خود باقی نماند؟

فارغ از اینکه چرا عصر ایران نامه آیت الله مهدوی کنی به ولایتی را منتشر کرده است و چرا زنجیره ای ها چرخش موضع دادند و به حمایت از ولایتی روی آوردند، سئوال اصلی و مبهم این است که چرا ولایتی علی رغم تعهد خود به آیت الله مهدوی کنی عمل نکرد؟

ائتلاف پیشرفت از ماه‌ها پیش از انتخابات ریاست جمهوری صورت گرفت و اعضای آن متعهد اخلاقی و شرعی شدند که در انتخابات به وحدت برسند،اما فقط دو تن از اعضای ائتلاف بر این امر باقی ماندند و عضو سوم سرانجام به بیراهه جدایی از ائتلاف سه گانه کشیده شد. در شرایطی که بنا بر عهد ائتلاف یعنی توجه به نصایح بزرگانی مانند آیت الله مهدوی کنی و عمل به نظرسنجی ها، حدادعادل انصراف داد و محمدباقر قالیباف در صحنه ماند، دکتر علی‌اکبر ولایتی صحنه انتخابات را به نفع اصول‌گرایان ترک نکرد و حتی با اتخاذ مواضع عجیب نشان داد فاصله قابل توجهی را با سایر اصولگرایان در رقابت انتخاباتی دارد.

حضور ولایتی تا آخرین لحظه در انتخابات و اتخاذ اینگونه مواضع در تخریب گفتمان “نه به آمریکا” تحلیل آن دسته از صاحب نظران را تقویت می کند که ولایتی از ابتدا با برنامه وارد این عرصه شد و تا آخر نیز بر عهد با هاشمی و مأموریت خود باقی ماند.

 

ولایتی، سیاستمدار پشیمان این روزهای هسته ای

اما در طی روزهای اخیر مصاحبه ها و اظهارنظرهای علی اکبر ولایتی، رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام در خصوص موضوع هسته ای از ابعاد مختلف مورد توجه اهالی رسانه قرار گرفته است.

وی در این مصاحبه ها ( + و + ) که با پایگاه khamenei.ir و برنامه متن حاشیه تلویزیون انجام شده است، از تهدید دشمنان در حین مذاکرات انتقاد کرده و با توجه به اتفاقات بعد از بیانیه‌ی سوئیس؛ به تغییر رفتار آمریکایی‌ها، تناقض حرف‌های آنها و در مجموع به تغییر شرایطی که باعث برهم خوردن مذاکره می‌شود؛ اشاره می‌کند. وی در مصاحبه ی دیگری پیش از این از احتیاج آمریکایی‌ها به مذاکرات با ایران به‌عنوان تنها گزینه‌ای که در اختیار دارند، و هم‌چنین کارشکنی‌های آنان در طول فرآیند مذاکرات صحبت کرده است. او در برنامه متن حاشیه تلویزیون نیز بازهم از دبه کردن آمریکایی ها گفته است.

 ولایتی در مناظرات انتخاباتی در پاسخ به جلیلی گفته بود: دیپلماسی کلاس فلسفه نیست که بگویید منطق ما قوی بود! آنچه مردم می بینند این است که شما مسئول مذاکرات هستید و هیچ چیزی حاصل نشده و مدام تحریم ها ببیشتر شده و به مردم فشار بیشتری آمده است. اما این روزها درباره نتیجه مذاکرات هسته ای محطاتانه تر صحبت می کند و نسبت به «دبه» کردن آمریکایی ها هشدار می دهد: «هدف و عادت آن‌ها همین است و بعد از اینکه مذاکرات شروع می‌شود، قدم‌به‌قدم از آن قول اولیه عقب می‌نشینند. نکته‌ی مهم این است که هربار مذاکره می‌کنند، بعدش دبّه درمی‌آورند و همان حرف‌هایی که قبلاً به‌نوعی درباره‌ی آن‌ها تفاهم حاصل شده است، دومرتبه تکرار می‌‌کنند و بعد ادعاهای جدیدی مطرح می‌نمایند.»
 
وی در این گفتگوها با واقع بینی قابل توجهی نسبت به گذشته، نسبت به بدعهدی آمریکایی ها هشدار می دهد و از لزوم حفظ خطوط قرمز نظام توسط تیم مذاکره کننده سخن می گوید اما به نظر می رسد وی نزدیک به دو سال دیر متوجه برخی «بدیهیات» در عرصه سیاست خارجی از جمله بدعهدی و دبه در آوردن آمریکایی ها شده است.
 
ولایتی در شرایطی این روزها نسبت به دبه کردن آمریکا اعتراض کرده و این موضوع را بخشی از عادت آنها می داند که در خرداد ماه ۹۲ در جریان مناظره های یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، اظهاراتی متناقض با مواضع امروزش را بیان کرد و با طرح ادعاهایی خلاف واقع، سرنوشت انتخابات را تغییر داد تا با انتخاب حسن روحانی، روند مذاکرات هسته ای به سرنوشت امروز دچار شود.
 
ولایتی در سخنان خود با تعیین قیمت برای صنعت هسته ای کشور از امکان معامله بر سر آن سخن گفت، موضوعی که این روزها روشن شده به دلیل اهل دبه بودن طرف مقابل چندان قابل اجرا و عملیاتی نیست.

لازم به ذکر است یک سال بعد از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، در خرداد ۹۳ رهبر معظم انقلاب طی حکمیسعید جلیلی را جایگزین علی اکبر ولایتی در شورای راهبردی روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران کردند.

در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید

نظرات