حماسه علمدار؛

علمدار نام مردی است که مغازه جوشکاری نیز با همین نام دارد و علاوه بر طلب رزق حلال، به دنبال آن است که با انجام کارهای فرهنگی در کنار شغل خود، مفاهیم ارزشمند شهادت و ایثار را بهتر و بیشتر به مردم معرفی کند.

به گزارش لرستان خبر، امام خمینی (ره) در مورد مقام شهدا در روی زمین می فرماید ( شهدا شمع محفل دوستانند) و حال امروز که دستمان از شمع و گلهای محافل دنیوی کوتاه است و معبر شهادت نیز تنگ شده است امام خامنه ای دستورالعمل سلوکی برای شیفتگان راه شهادت تجویز کرده است به این مضمون که (امروز فضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست).

 

 

اما چه کسانی امروز یاد و نام شهدا را در استان و شهرمان زنده نگه می دارند، آیا بیرق انتقال مفاهیم ایثار و شهادت به دست فلان مسئول فرهنگی با پسوند اسلامی است که چوب حراج به ملیت ما می زند چه رسد به فرهنگ شهادت، و آیا تبلیغ مقام شهادت به دست فلان مدیر با اداره پهن پیکر و خالی از محتوای اسلامی است.

 

 

به طور معمول از این دست مسولان پر طمطراق آبی برای انقلاب گرم نمی شود، و کم پیش می آید که علمداران تبلیغ شهادت را در پشت میزهای عریض و طویل پیدا کرد، به همین منظور به سراغ مردی از جنس شهدا می رویم که سرقفلی هیچ میز و دفتر دنیوی به دستش نیست و در کسوت یک جوشکار ساده که کارش اتصال آهن آلات است پیوست فرهنگی برای انتقال مفاهیم ایثار و شهادت به جامعه، در مغازه اش ضمیمه شده است، خدمتی که او انجام می دهد امروز نوعی جهاد اکبر و جنگ نرم در میدان فرهنگ است

 

.

علمدار کار روزانه خود را با سلام بر ابا عبدالله شروع می کند

 

 

کمی زودتر در محل مغازه  برای مصاحبه حاضر می شویم و منتظر حضور علمدار تیلیغ فرهنگ شهادت در شهر خرم آباد می شویم، مغازه جوشکاری وی زیر پل انقلاب و در کنار عباسیه، یکی از هیئت های معروف خرم آباد واقع است، لحظاتی می گذرد و ایشان در محل حاضر می شوند، در همان ابتدا برخورد گرم و صمیمی و رفتار مهربانانه من را مجاب کرد که تعاریف شنیده شده از این مرد، پر بیراه نبوده است، بسم الله می گوید و در مغازه را باز می کند و ابتدا روبروی قبله، سلامی به ارباب بی کفن می کند.

 

علمدار

 

داریوش علمدار متولد سال 54 در محله کوروش خرم آباد است و می گوید بعد از فوت مرحوم مادر و بنا بر توصیه اخوی بزرگتر مشغول کار جوشکاری شده ام و در کنار درس خواندن این پیشه را یاد گرفته ام و از سال 69 تا به حال به این حرفه مشغول هستم.

 

 

پذیرایی مشتریان و رهگذران با چای نذری 

 

 

سرتاسر مغازه مزین به عکس شهداست و صوت مداحی نیز در کل طول روز برقرار است و بساط چای نذری در محل مغازه موجود است و به کسبه همسایه و مشتریان و هر رهگذری، جناب علمدار چای نذری می دهد و هزینه اش را یک صلوات نثار روح شهدا قیمت گذاشته است.

 

علمدار

علمدارعلت گرایش خود به این سمت و سو را در چند نکته می داند و می گوید، برادرم جانباز شیمایی است و 8 سال در جبهه حضور مستمر داشته و گاهی وظیفه تحویل جنازه شهدا از خط به داخل شهر و استان به دست ایشان بوده است و بعضی مواقع بعد از تحویل جنازه شهدا با همان ماشین به درب خانه می آمد و در این بین، خون های باقی مانده شهدا  درون ماشین بود که نظر من را به خود جلب می کرد و این منظره چند بار دیگر نیز برایم تکرار شد و به شکل ناخود آگاه تصاویر خون های پاک شهدا در ذهنم حک شد و با وجودم عجین شد، یادم می آید یکبار خواستم خون های به جا مانده را با آب بشویم اما برادرم گفت درب خانه جای این کار نیست و بی احترامی به شهداست و این کار بهتر است در مکانی مانند رودخانه که دسترسی به آب روان وجود دارد انجام شود.

 

علمدار

 

 

مغازه موکب مانند جوشکاری، پلی بین خاطرات شهدا و شغل جناب علمدار

 

 

همچنین در بین سال های 71 تا 73 خدمت سربازیم در منطقه کردستان بود جایی که در آن ایام کومله و ضد انقلاب منطقه را ناامن کرده بودند و همان جا نیز تعدادی از رفقا و هم خدمتی هایم در منطقه شهید شدند، بعد از انجام خدمت سربازی، پیشه جوشکاری را ادامه دادم اما واقعیت این بود که شبانه روز، خاطرات خون های شهدا و دوستان شهیدم از ذهنم پاک نمی شد و با روح و روانم عجین شده بودند، بنابراین تصمیم گرفتم بین شغل و علاقه ام که همان شهدا بودند پلی برقرار کنم و این مغازه حاصل باور من از زندگی و زنده کننده خاطرات من است و همیشه به خود متذکر می شوم که این آرامش و امنیتی که دارم مدیون خون شهداست و این را می گویم که اگر ایثار شهدا نبود آرامش و امنیتی هم وجود نداشت که من با فراق بال در طلب رزق و روزی حلال باشم.

علمدار

علمدار فرهنگ شهادت در خرم آباد از تاثیر یاد و نام و شهدا در مغازه خود خاطره ها دارد و می گوید یک بار سنگ فریز مچ پایم را به شکل عمیق برید و درد وجودم را گرفت اما ناخودآگاه عکس پای قطع شده یکی از رزمندگان را دیدم و پیش خود گفتم که جراحت پای من در مقابل این جوان که چیزی نیست و این دیدگاه سبب شد که احساس درد کمتری کنم و با حفظ خونسردی با 115 تماس گرفتم و به بیمارستان منتقل شدم.

 

علمدار

 

 

فرزندان پاک ثمره نوکری علمدار برای قمر بنی هاشم

 

 

علمدار در حالی که فضای جوشکاری را با گلاب معطر می کرد گفت: این منش و سبک شغلیم بر روی خانواده ام نیز اثر گذاشته است و معتقدم نوکری شهدا و گدایی در خانه حضرت عباس (علیه سلام) سبب شده است که دو دخترم نیز کنیز حضرت زهرا (علیه سلام) شوند و آرزو دارند که در راه اهل بیت پیامبر (علیه سلام) و رضای خدا قدمی بردارند و در آینده خدمتی برای مردم انجام دهند و گویا در قید و بند مادیات و دل مشغولی بچه های امروزی، مانند موبایل و تبلت نیستند.

 

علمدار

جوشکار خوش اخلاق پل انقلاب از دوستان و مشتریان خود راضی است و می گوید: ارتباط قلبی و ظاهری من با شهدا شبب شده است که حتی اشخاصی از لبنان، کربلا و نجف مهمان مغازه ام باشند و از بسیجی تا فرمانده سپاه پایشان به مغازه من باز شده است و مهمترین حسن کارم این است که بیشتر دوستان و مشتریانی جذب مغازه ام می شوند که دین مداری جزئی از زندگیشان است.

 

 

محسن رضایی مهمان ویژه جوشکاری زیر پل انقلاب

 

 

علمدار با اشاره به بازدید محسن رضایی از مغازه اش گفت: من دوستی دارم به اسم حاج رضا پاک که مسئول اطلاعات عملیات گردان امام حسن مجتبی (علیه سلام) در لشگر 57 لرستان است و دوستی دیرینه ای نیز با محسن رضایی دارد، در سفر آقای رضایی برای شرکت در کنگره بزرگداشت سرداران شهید در خرم آباد، دو نفری تصمیم می گیرند که به دریاچه گهر بروند حاج آقا پاک هم از من دعوت کردند که در این سفر کنارشان باشم اما به دلایلی نرفتم، چند روز بعد با تعجب دیدم که حاج آقا پاک به همراه آقای محسن رضایی دم در مغازه هستند، آقای رضایی بعد از بازدید از مغازه و دیدن عکس شهدا گفتند که تعدادی از این شهدا را می شناسم و با آن ها زندگی کرده ام.

 

 

موضوعی که در چند دقیقه حضوردر مغازه علمدار برای من جلوه گری می کرد این بود که ارتباط عاطفی شدیدی بین مشتریان، دوستان و کسبه اطراف با صاحب مغازه برقرار بود به طوری که سلام و احوالپرسی با مصاحفه همراه بود، مغازه جناب علمدار تنها مکانی برای کسب روزی حلال نیست اینجا هیئت روزانه شهداست.

 

علمدار

 

 چنین می نماید نام گذاری اسم علمدار بر روی این جوشکاری، سبب شده است که اینجا مکانی منشعب از قبه قمر منیر بنی هاشم باشد، جایی که صوت مداحی و ذکر روضه طنین انداز است و بساط چای نظری نیز همیشه آماده، و مکان با عکس شهدا زینت داده شده و شمیم همیشگی گلاب مشام را نوازش می دهد و مردی با قلبی رئوف و آکنده از عشق به امام حسین (علیه سلام) تمام قد آماده خادمی شهدا و خدمت به خلق خداست. 

 

انتهای پیام/

در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید
  • علی

    ایرانی مسلمان یعنی این نه انهایی که عشقشان دامن فساد غرب است

  • مریم نظری

    دستت بوسیدنی است علمدار شهدا. اجازه بده به احترام نامت برخیزم

    . به رسم ادب بر پیراهن تنت بوسه زنم. ای کاش شما بجای برخی از رؤسای شهرمان در پشت میز ریاست بودی ای جانشین خلف شهدا.

    همیشه فکر کرده ام خودم فقط بیش از حد شهدایی هستم به طوری که کسانی با نشریه ام مخا لفند می گویند خیلی شهدایی است

    هر کس ببیند فکر می کند ارگان بسیج یا سپاه ناشرش است در صورتی که ما دانشگاهی هستیم.

    هر کاری میکنم نمی توانم متقاعدشان کنم ایکاش این مسئولین مصاحبه شما را می دیدند.

    کسانی هستند مثل من و شما که شاید دیگر دست خودمان نیست ناخودآگاه شهدایی هستیم.

    پیدایت کرده ام یک روز به سراغت خواهم آمد برای صحبت از علایق مان. حس زیبایی است پیدا کردن شخصی که افکارش افکار توست.

    دست مصاحبه کننده هم درد نکند اگر نبود شاید هیچ وقت پیدایت نمی کردم . یاعلی

  • مسلمان

    واقعا در این جا جادارد که شخصیت متین این علمدار جبهه جنگ نرم را با جمله ای از شهید چمران مزین کنم(در وصف حال ایشان): ... خدایا خوش دارم گمنام و تنها بمانم تادر غوغای کشمکش های پوچ دنیا مدفون نشوم...
    یاعلی.ع.

  • شهروند

    با سلام ایشون مداح امام حسین ام هستند

  • بابک

    خدا وکیل خودش هم مرامش عین شهداست...
    پیشنهاد میکنم دوستان حتما یه سر به ایشون بزنن

نظرات