سرمقاله خواندنی وحید جلیلی در تازه ترین شماره مجله راه

مردم سالاری دینی یعنی آحاد مردم، تک‌تک آدم‌ها، موضوعیت دارند و بالاترین نیروها و عظیم‌ترین حرکت‌ها را با اقناع و اغناء همان‌ها می شود راه انداخت. کاری که امام در انقلاب اسلامی کرد.

وحید جلیلی مدیر دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی و مدیرمسئول نشریه راه در آخرین شماره ۶۲ این نشریه که ویژه‌نامه انرژی هسته‌ای است، یادداشتی نوشته است که در زیر می‌آید:
 
بزرگترین انرژی‌ها با غنی‌سازی ذره‌ها به دست می‌آید.
 
این اساس «جمهوریت» اسلامی است.
 
مردم سالاری دینی یعنی آحاد مردم، تک‌تک آدم‌ها، موضوعیت دارند و بالاترین نیروها و عظیم‌ترین حرکت‌ها را با اقناع و اغناء همان‌ها می شود راه انداخت. کاری که امام در انقلاب اسلامی کرد.
 
****
 
در تمام سال‌هایی که افتخار می‌کردیم به گردش سانتریفیوژهایی که ذرات ماده را، اتم‌های به چشم نیامدنی را غنی می‌کنند؛ غافل بودیم از ضرورت سانتریفیوژهایی که باید غنی کنند قطره‌قطره اقیانوس امت را، ذره ذره اجزاء جامعه را.
 
چرخ سانتریفیوژ باید بچرخد. چرخ فرهنگ هم باید هم‌زمان بچرخد وگرنه گردش سانتریفیوژ را هم متوقف خواهد کرد.
 
فکر کردیم در اقتصاد کم آورده‌ایم و چرخ‌های اکونومی را خوب نچرخانده‌ایم که ترمز هسته‌ای را کشیدند اما اگر دقیق‌تر نگاه کنیم اصل ماجرا چیز دیگری است. این چرخ فرهنگ و هنر و رسانه بود که همپای سانتریفیوژها نچرخید و نه اقتصاد.
 
****
 
کار به جایی می رسد که رهبری انقلاب خود یک تنه بار تبیین را به دوش می‌گیرد.
 
نقد زیاده‌خواهی دشمن و تبریک نگفتن برای بیانیه لوزانچای پیشکش! در تمام رسانه‌ها و دستگاه‌های فرهنگیِ عریض و طویل جمهوری اسلامی کسی نیست که حتی کارکردهای انرژی هسته‌ای را توضیح دهد. ضرورت هسته‌ای برای آب شیرین‌کن‌ها را هم از خود رهبری باید بشنویم!
 
****
 
خواب سنگین ماست که آب سنگین اراک را به پای لبخند باراک می‌ریزد به این توهم که اوباماست!
 
 
کاکاسیاه کاخ سفید دارد جهاد می‌کند که حق مسلم ملت ایران را از حلقوم کنگره بیرون بکشد!
 
این سیابازی را موساد مگر باور کند.
 
****
 
بزرگترین انرژی‌ها با غنی‌سازی ذره‌ها به دست می‌آید.
 
این اساس فرهنگ است.
 
آن طرف آب، از مدارس و روزنامه‌ها تا والت دیزنی بسیج می‌شوند برای غنی‌سازی.
 
اینجا فیلمساز مشهور و حرفه‌ای برای ساخت یک فیلم داستانی راجع به انرژی هسته‌ای مجبور می‌شود سه بار بازیگر نقش اولش را عوض کند. هنرپیشه‌ها تهدید می‌شوند …!
 
در همان سال‌هایی که رضایی‌نژادها و روشن‌ها جانشان را کف دست گرفته‌اند و به خط شلمچه زده اند، سینماگرهای ما حتی حاضر نیستند برای یک وام قرض الحسنه هم تا اهواز بروند. چون لیلی با آنها نیست؟ یا آنها با لیلی نیستند؟
 
در بند این مباش که مضمون نمانده است                       لیلی همیشه هست مجنون نمانده است!
 
****
 
واپس گرایان مدرن و روشنفکران مرتجع عزم جزم کرده‌اند که برگردانند ملت را به دوران طلایی قاجار.
 
و تاب بخورند از سبیل عین الدوله ها و میرزاملکم‌ها.
 
سرجوخه‌های سپهبد رزم‌آرا؛ لولهنگ به دست دانشگاه به دانشگاه می‌روند به غارت غیرت.
 
زنده‌باد مظفرالدین شاه:  مشروطه‌خواه تحریم‌شکن.
 
رکورد دار قرارداد با فرنگ و صاحب چرخه کامل انرژی هسته‌ای در حرمسرا.
 
محبوب روشنفکرها و انگلیسی‌ها.
 
*زنده باد رضاخان میرپنج. معمار ایران مدرن با نمره۲۰ در شهریور۲۰.
 
به جهنم! فرستنده عشقی‌ها و گوهرشادی‌ها و مدرس‌ها و فرخی‌های دلواپس.
 
پرچمدار رفع تخاصم شیخ فضل الله‌ها و رئیس علی‌ها و میرزا کوچک‌ها و پسیان‌ها با جهان.
 
بازگشاینده درهای ایران به جهان آزاد.
 
پل پیروزی چرچیل. راه رضایت روزولت. سوت بلبلی استالین
 
چرخ تاریخ باید بگردد و برگردد به دوره طلایی پوتین و شاپو! چکمه و دکولته.
 
دوره دانش مدرن که با کشف حجاب آغاز می‌شود و اختراع آمپول هوا.
 
دوره فروغی‌ها و دکتر احمدی‌ها!
 
دوره عبور از نوستالژی روستای کهنه و رسیدن به یوتوپیای شهر نو.
 
سر تا پا آماده جشن‌اند دوباره تقی‌زاده‌ها. از فرق سر تا ناخن پا.
 
****
 
پندار واپس‌گرایان پست مدرن این است که برای بازگشت به دوران طلایی قاجار فقط یک رضاخان میرپنج +۱ را کم دارند
 
که سوم اسفند دود کند بر منقل عقلانیت برای ورود دوباره کدخدا.
 
می شود، می‌توانیم!
 
ما که مشروطه را به سردار سپه سپردیم و نهضت نفت را به یار غار ارنست پرون؛ چرا انقلاب اسلامی را نتوانیم … .
 
واپس‌گرایان ایران متحد شوید. پنج + ۱ پشت دروازه است.
 
****
 
پنج +۱ پشت دروازه است.
 
غواص‌ها از آسمان می‌بارند. با بشارتی در لحظه تاریخی!
 
تیر خلاص زن‌ها گسیل می‌شوند.
 
به امید تکمیل ماموریت بعثی‌ها: خفه کردن فریاد فرزندان خمینی: “حرف در دهان شهدا نگذارید. شهیدِ خوب شهید مرده است! شهید کجا و مرگ بر آمریکا کجا! هیهات مناالذله کجا! نه سازش نه تسلیم نبرد با آمریکا کجا !”
 
مصادره چی‌ها نعل وارونه می‌زنند: اما بیهوده است. نمی‌شود از دست‌های بسته غواص‌ها تسلیم بیرون کشید.
 
بیهوده است. شلیک‌های پی‌درپی کماندوهای واپس‌گرایی؛ تیراندازی میلیشیای روشنفکری از خاموش کردن فریاد فرزندان خمینی عاجز است.
 
واپس‌گرایان گلستان گَرد ترکمانچای نوش وامانده‌اند در حمله برق آسای بسیجی‌های خمینی.
 
سی‌سال گمان بردند که آواکس‌های کدخدا شر آرش‌های کمانگیر خمینی را کم کرده است. چشم ظاهربین دلباختگان کدخدا می‌گفت غافلگیر شدند و لو رفتند.
 
اما عملیات لو نرفته بود. غواص‌ها صبورانه در کهف شهادت کمین کردند تا در بزنگاه خط را بشکنند. آوار شوند بر سر دشمن.
 
خمینی دوباره کارخودش را کرده است.
 
بسیجی‌هایش در ملکوت هم “ما همه سرباز توایم …” می‌گویند.
 
مگر شهدا مرده‌اند که سانتریفیوژها بایستند و واپس‌گرایان به تخت بنشینند؟ منبع: راه
در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید

نظرات