یادداشت

آقایان با کارت سوخته ای بازی می کنند که همان زمان هم که نسوخته بود آنها را بازنده ی تاریخ وقضاوت مردم ساخت

لرستان خبر: تقریبا دوماه قبل ازانتخابات ریاست جمهوری 88 بود که شعار تقلب سر از تخم درآورد تا به قول ابطحی اسم رمزآشوب شود. کم کم اخبارمربوط به حواشی انتخابات زیاد می شد،شعارهای پرطمطراق، موسوی دم ازقانون میزد وبرایش پلاکارد زده بودند بسیج خانه عشق است همراه باعکس خودش که چفیه ای به گردن داشت.

کم کم صحبت ازکمیته  صیانت از آرا شد که البته معلوم نبود این یکی کی سر از تخم برآورد، خب کمیته صیانت از آرا برای چه کسی بود؟ آقای موسوی که فصل الخطابش قانون بود،آقای کروبی هم که سال ها برمسند ریاست قانونگذاری نشسته بود،حاج محسن هم که مرد تشخیص مصلحت برای قانون بود،احمدی نژاد می ماند که اوهم مجری قانون بود،همه هم که پای صندوق نماینده داشتند.

ولی خوب کم کم معلوم شد تخم کمیته صیانت از آرا را هم یک مرغ سبزرنگ گذاشته بود،حالا ما ماندیم و دو شعار تقلب وکمیته  صیانت از آرا  و یک شعارقانون که همه  این ها از یک حنجره برمی خواست.

 

ازسویی دیگربی بی سی فارسی رسانه ی دولتی انگلیس چندماهی بود که دوباره راه اندازی شده بود و دوباره به کاری که درآن تخصص داشت پرداخته بود و بازهم بساط فتنه انگیزی اش را ایندفعه باعنوان کودتای مخملی پهن کرده بود.

 

بازی تقریبا به نقاط حساس یعنی شب های مناظره رسیده بود،مردم توی صف نانوایی،داخل خیابات و رستوران همه پای تلویزیون ،احمدی نژاد هم که خیال نداشت به راحتی این فرصت راازدست دهد پای چند نفر دیگر را که به نظرش با او دشمنی می کردند راکشید وسط  عده ای ازمردم از این کارخوشحال شدند و به سمت اوگرایش پیدا کردند و عده ای هم ناراحت که چراوچرا؟

انتخابات کم کم داشت به روزهای انتخاب مردم نزدیک می شد کاندیدها بودند وشعارهاشان وگذشته  که به نظرخودشان سراسرخدمت بود،صداهایی ازگوشه و کنارشنیده می شد که پشتوانه های بعضی ازکاندیدهای رقیب احمدی نژادگفته اند به هرقیمتی شده نمی گذاریم این آقا چهارسال بعد رئیس جمهور باشد،غلط کرده که اسم ما را آورده، ماهرکاری که کردیم قانونی است که آخرش مانفهمیدیم محور،کار آنها بود، که قانون تشخیص داده می شد یا قانون  محور بود باید کار آنها را باید میکرد.

روزانتخابات داشت فرامی رسید و حالا شعار اگر تقلب بشه ایران قیامت میشه آن جوجه تقلب رابه مرغی تخم گذار تبدیل کرده بود.

از یک طرف چفیه  سبز در ستاد تبلیغاتی میدادند و از یک طرف مانتوی سبز،دست بند و سربند هم که مثل نقل ونبات ریخته بود، روی سروصورتها هم همه رنگی شد و بازارفروش رنگ سبز برابری میکرد باهمه رنگ ها و این سؤال ذهن هربیننده ای را مشغول می کرد که پول این همه سبزی ازکجامی آید؟ ازکارهای قانونی یا ازقانون های کاری شخصی؟ که البته بعد از آنهمه دعوا و کشته شدن برخی برای قانون های شخصی معلوم شد که تراول ها را پسرحاجی از پشت یک ازمیزهای قانونی خودش میدهد،که هنوزهم که هنوزاست زیر بار قانون دیگری نمی رود و اشتباهاتش را نمی پذیرد و در اوین تب کرده میخواهد بیاید بیرون.

ستادحاج آقاراهم برخی ازاعضای  کارگزاران گرفتند که دم آخربه همه دستور دهند رای خود را به سمت میرحسین تغییردهند و حاج آقا که میگفت :هرکه پول بدهد من میگیرم حالا باید چوب قبول کردن پول برخی وسپردن ستاد به آنها را میخورد.

روز انتخابات فرارسید حاج آقا خوابش گرفت وگفت: موقع خواب رای هایم را از زیرسرم برده اند، آقای موسوی هم که قبل از آغاز شمارش آرا گفت :من با قاطعیت تمام آرا به عنوان منتخب قانونی مردم انتخاب شده ام! وکسی نپرسید این همه خبرنگارکه باید وزارت کشور باشند چرا آمده اند  پیش آقای موسوی؟

وزارت کشوراعلام کرد آقای احمدی نژاد با24میلیون و527هزارو516رای به عنوان رئیس جمهور جمهوری اسلامی ایران انتخاب شد .حالا دیگر میشد حدس زد که تخم تقلب برای چه روزی جوجه داده بود و رقیب احمدی نژاد فکرچه روزی را می کرد و حالامیخواهند ما حصل شعار تقلب را برداشت کنند، تهران به شدت شلوغ شد تجمع ها پشت سرهم، چه خبراست؟ تقلب شده است...کی؟ کجا؟ مدرک؟

پاسخ یک کلمه بود سوت وکف وسنگ وچوب و شد آنچه نباید می شد، آشوبی که ترو خشک را باهم می سوزاند بدون آنکه مدرکی برای شعله های خشم خود داشته باشد، جمعیت بالا گرفت هرکس که درنهان بود آشکارشد وآنها که پشت پرده خط دهی می کردند با امید تمام شدن کارخود به میدان آمدندکه به قول مولانا:

حالی درون پرده بسی فتنه می‌رود                    تا آن زمان که پرده برافتد چه‌ها کنند 

ایده ی آنها این بود:باید به نظام فشاورآورده شودتابین ماندن نظام اسلامی وجمهوریت اسلامی آن یکی را انتخاب بکند.

 

رهبری نظام با متانت و بردباری صبرکرد و سینه را سپرجمهوریتی کرد که همه دست پینه بسته ها برایش دست را جوهری کرده بودند،آتش به همه جارسید، مسجد درآن سوخت، قرآن در آن سوخت،مادر و کودک در آن سوخت پایگاه بسیج، بسیجی، برخی نیروهای ناجا، برخی ازمردم، برخی مثل نداکه قراربود فیلم بازی کنند ولی فایده  بازی آنها برای انگلیس در مرگ واقعیشان بود و خلاصه حرمت 40 میلیون رای مردم سالارانه  مردم شکسته شد.

به امام راحل توهین شدوحتی حرمت عاشورایی که ارمنی ها هم آن راپاس میداشتند شکسته شد.

با صبر رهبری ونظام و بصیرت و ازخود گذشتگی مردم این گردنه راهم جمهوری اسلامی بدون ازدست دادن جمهوریتش وباتکیه برتوکل اسلامیتش ردکرد و مردم در9دی مهر باطل شد را به فتنه  88 زدند که حالا کلی ازجاسوسان وعوامل نفوذی ازاین طریق شناسایی شدند و به قول رهبرعزیزفتنه  88 باعث شد نظام واکسینه شود.

حالا بعد از گذست6 سال از آن تاریخ همان عناص ردوباره در پی فتنه ای جدیدند غافل ازاین که این کارت سوخته وبازی سال هاست بازنده ای جز فتنه گران وفریبکاران ندارد،گفتند اعلام کنی دهمه برون داسم بنویسند حتی آنهاکه قبلا رد شده اند حتی سابقه دارها و دزدها تا آمار ردصلاحیت ها بالابرود و از این طریق بتوانیم باشعارحق الناس در تایید صلاحیت ها کار را جلو ببریم و نامزدهای ردشونده  مورد نظر را با فشار تبلیغاتی  وارد برمیدان کنیم.

مردم نگاه می کنند وگوش می دهند حرف ها همان حرف هاست آدم ها همان آدم ها دوباره می گویند تقلب شده این بار در تایید صلاحیت ها، مردم کدام حرف را باورکنند؟ شم که گفتید:انتخابات راقبول ندارید پس چرا اسم نوشتید که حالا رد بشوید؟ مردمند دیگرگاهی موقع هاسؤالی می کنند که خودش آبی است برآتش، بعضی موقع ها سؤالی می کنند از صدجواب بهتر.

ختم کلام آقایان با کارت سوخته ای بازی می کنند که همان زمان هم که نسوخته بود آنها را بازنده ی تاریخ وقضاوت مردم ساخت، راستی چرا بعضی اوقات ماانسان ها ازگذشته درس نمی گیریم و بر اشتباهاتمان پافشاری میکنیم؟ هنوزصدای سیلی مردم که در9دی گوش دشمن خارجی وداخلی را کر کرد می آید.هرچند که برخی از آنها مصداق آیه ی شریفه ی «صم بکم عمی فهم لایعقلون»شده اند.

 

حرف آخرحقیربه عنوان قطره ای ازدریای مردم با همه آقایانی که احساس می کنندبه هرقیمتی که شده باید انتخاب شوند اینست که مردم تا حدی حوصله به خرج میدهند، توبه کنید و از این فرصت استفاده کنید وبه آغوش مردم بازگردید،آن همه خسارت وتلفات،آسیب به بیت المال ومردم سوءاستفاده دشمن درفته  88 بس نبود!

به جای این کارها بهتراست در فکر چاره ای برای جبران خون هایی که در اثر فتنه ی شما ریخته شد باشید، مسجدی که به آتش کشیده شد، قرآنی که در آتش سوخت وتوهینی که به امام شد،سوت وکف وهلهله ای که در روز عاشورا شد و هزاران خسارت دیگر.بازی باکارت سوخته ی رسیدن به منافع باشعارصیانت ازحقوق مردم را خودتان تمام کنید پیش از آنکه مردم حساب  وکتابتان راتماما انجام دهند.

نویسنده محمد سزاوار

 

در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید
  • عبدالله زاده

    حرف آخرحقیربه عنوان فرزندی از سرباز ولایت جهت بصیرت مردم چند نکته لازم می دانم بیان کنم : اینبار کلیدواژه آشوب این آقایان برای صف کشی اعلام این است که رفتیم تهران و تائید یه را گرفتیم دستور کار سطوح بالا دستی آنان به سربازان نام نویسی در انتخابات است تا بتوانند مردم را هنوز برای موضوع اصلی که آشوب است آماده نگه دارند و هر وقت لازم بود به مردم ساده بیان کنند مثلا دوباره رد صلاحیت شدند و از احساسات مردم شریف استفاده کند سایت های محترم خبری باید این بار جلوتر از فتنه اکبر دست های آنان را روکنند که هدف این فتنه گران چه می باشد .

نظرات