هنرهای ازیادرفته ایران

- حکایت هنرهای فراموش‌شده دیار لرستان روایتی سیاه و نقره‌ای است، داستانی از هنرمندی زنان و مردانی روی بوم «سیاه‌چادرهای» عشایری و فلزی اروپایی که در ایران‌زمین «زر» می‌شود.

به گزارش لرستان خبر، صدای زمزمه‌های زنی که مشک می‌زند و از آرزوهایش می‌گوید توی دشت می‌پیچد، با مشک نجوا کرده و برکت رزق و روزی‌اش را طلب می‌کند، زنان ایل دورهم جمع شده‌اند و انگار اینجا «نغمه‌های کار» تمامی ندارد.

زن ایلیاتی «ماشته» می‌بافند و «سیاه‌چادر»؛ برای خانه‌اش سقف می‌سازد و زیرانداز می‌بافد، زن ایلیاتی یاد گرفته است هم برکت بخش سفره‌اش باشد و هم سایه‌سار خانه‌اش؛ دختران ایل هم کنار دست مادران و مادربزرگ‌هایشان تمرین می‌کنند، تمرین سقف ساختن و برکت بخشیدن.

 

زنان ایل دورهم رج به رج می‌بافند و نخ به نخ سیاهی به هم گره می‌زنند تا دست بافته‌شان پناهگاه اهالی ایل در ییلاق و قشلاق شود، «ماشته» هایشان روانداز می‌شود و «گلیم و جاجیم» شان زیرانداز، می‌دوزند و می‌بافند اهالی خانه‌شان کم و کسری نداشته باشند.

هنوز صدای زنان ایلیاتی که در لوای نغمه‌های کار از آرزوهایشان می‌گویند دشت را پرکرده است، زن ایلیاتی مشک می‌زند، سیاه‌چادر می‌بافند، «چیت» درست می‌کند، نان می‌پزد و بوی غذای ظهرگاهی‌اش هوای ییلاق را طعم داده است؛ هنوز صدای زن ایلاتی می‌آید که برای مشک و برکت روزی‌اش می‌خواند: «هی ها مشکه، هی ها مشکه...»

صنایع‌دستی ثمره دستانی که عشق جاری می‌کنند

لرستان را دیار تکنیکی‌ترین صنایع‌دستی ایران نامیده‌اند، جایی که رنگارنگی این هنر و صنعت جاذبه‌های زیادی خلق کرده است، جایی که رد هنرمندی مردان وزنان لر را می‌توان از «ماشته» تا «ورشو» به نظاره نشست. پیشینه تاریخی لرستان در بخش صنایع‌دستی، درخشان است و آن را باید در آثار کشف‌شده از غار «کلماکره» جستجو کرد، جایی که مأمن ششمین گنجینه بزرگ دنیا بوده است.

کلماکره غاری است طبیعی و باستانی در شهرستان پلدختر که زیبایی قابل‌توجهی دارد. اشیاء به غارت رفته شامل ریتونها، بشقاب‌ها، پیکرک‌ها و بسیاری از انواع اشیاء بی‌نظیر است که اکنون در موزه‌هایی چون لوور، متروپولیتن و بریتیش میوزیوم به نمایش گذاشته‌شده‌اند و تعدادی از اشیاء مربوط به این غار توسط مأموران کشف و در اختیار میراث فرهنگی قرار گرفت و اکنون در موزه ایران باستان و موزة قلعه فلک الافلاک نگهداری می‌شوند.

http://media.mehrnews.com/old/Original/1393/01/02/IMG14475283.jpg

صنایع‌دستی هر قوم و ملتی، معرف ذوق و خلاقیت‌های آنان در پاسخ به نیازهای مادی و معنوی در مرحله مشخصی از گسترش تاریخی است. صنایع‌دستی تجلی ویژگی‌های فرهنگی و مظهر تمدن انسان‌های هر جامعه درگذر تاریخ است.

در استان لرستان صنایع‌دستی ثمره دست‌هایی است که عشق را از قلب خود جاری ساخته و با انگشتان خود با یاری تاروپود بر گلیم و جاجیم ترسیم کرده و یا با تلنگرهای چکش آن را حک می‌کنند.

سراغ قدمت صنایع‌دستی لرستان را می‌توان از قدیمی‌ترین نقوش به‌جای مانده بر فرش و گلیم این استان گرفت، جایی که نقوش صخره‌های هفت‌هزارساله میرملاس و هومیان بر روی گلیم لرستان نقش می‌بندد و این قدمت نشان می‌دهد که مردمان لرستان از گذشته‌های دور از این نقوش در دست بافته‌های خود استفاده می‌کرده‌اند.

صنایع‌دستی لرستان در سه نوع متمایز عشایری، روستایی و شهری شکل‌گرفته‌اند. بیشتر تولیدات صنایع‌دستی عشایری به مصرف خانوار می‌رسند و کمتر به بازار عرضه می‌شوند.

انواع صنایع‌دستی عشایر استان لرستان عبارت‌اند از سیاه‌چادر، چیت، قالی و گلیم. صنایع‌دستی روستایی را قالی، گلیم، رنگرزی و جاجیم‌بافی تشکیل می‌دهند و عمده صنایع‌دستی شهری نیز خراطی، نمدبافی، قلم‌زنی، ورشو سازی، قالی، موج و گلیم‌بافی هستند.

نگاهی به ویژگی‌های سیاه‌چادر

نام هنر: سیاه‌چادر

قدمت: هزاره‌های قبل از میلاد

شهر زادگاه هنر: همه شهرهای لرستان

معرفی کوتاه هنر: سیاه‌چادر که در گویش عشایر لک، «داوار» یا «سیاه مال» و در گویش‌های لری و بختیاری به ترتیب «داوار» و «بهون» خوانده می‌شود مهم‌ترین و شایع‌ترین گونه مسکن عشایری است که از موی بز سیاه بافته می‌شود.

بیشترین کاربری: مسکن عشایر

هنرمندان به نام این عرصه: زنان عشایر

هنرمندان بازمانده: ندارد

وضعیت فعلی این هنر در استان: کاملاً فراموش‌شده است

علل رکود و مهم‌ترین چالش‌های پیش روی احیا: عدم کاربرد در زندگی امروزی

ارائه راهکارهای حفظ و احیاء: تغییر کاربری و ارائه آموزش به علاقه‌مندان

سیاه‌چادر، همزاد کوچ عشایر لرستان

سیاه‌چادر که در گویش عشایر لک، «داوار» یا «سیاه مال» و در گویش‌های لری و بختیاری به ترتیب «داوار» و «بهون» خوانده می‌شود مهم‌ترین و شایع‌ترین گونه مسکن عشایری است که از موی بز سیاه بافته می‌شود.

سیاه‌چادر کاملاً سنتی و به‌طور عمده توسط عشایر چادرنشین و از موی بُز بافته و برای سقف چادرها استفاده می‌شود، روش تولید آن به این صورت بوده که ابتدا زنان عشایر تارهای چله را درروی زمین و در فضای باز دراز کرده و شروع به بافت می‌کنند.

تکنیک بافت سیاه‌چادر از نوع ساده‌ترین و ابتدایی‌ترین دست بافته‌ها بوده ولی به خاطر استفاده از موی بز به‌عنوان مواد اولیه، بالاترین کارایی و کاربرد را برای چادر عشایر دارد.

سیاه‌چادر در ابتدا به طول حدود ۱۰ متر و عرض نیم متر بافته می‌شود و از به هم دوختن تعدادی از آن‌ها سیاه‌چادر یا سقف چادر عشایر تهیه می‌شود، موی بز در مقابل رطوبت باران و برف به هم می‌چسبد و مانع نفوذ آب و سرما می‌شود و در گرما علاوه بر سایه غلیظی که دارد، الیاف از هم فاصله گرفته و راه ورود هوا را باز می‌گذارند.

چادری که باهنر دستان زنان عشایر برپا می‌شود

ازآنجاکه سیاه‌چادر در موقع کوچ نیز به‌آسانی جمع شده و قابل‌حمل و نقل بوده، بهترین پوشش برای چادر عشایر است و برای شستشوی آن می‌توان از آب ولرم و شوینده‌های معمولی استفاده کرد.

هر سیاه‌چادر از دو قسمت مساوی به نام «لت» تشکیل می‌شوند و هر لت از ۵ تا ۶ تخته - نوارهای به عرض ۴۰ تا ۶۰ سانتیمتر و به طول ۶ تا ۱۶ متر - فراهم می‌آید که تعداد تخته‌ها و طول آن‌ها با وضعیت اقتصادی خانوار، ارتباط مستقیم دارد.

در بافت سیاه‌چادر حداکثر وجود چهار زن ماهر بافنده کفایت می‌کند. در بین زنان عشایر، در مراحل بافتن سیاه‌چادر، نوعی همیاری و تعاون وجود دارد.

سیاه‌چادر به‌طور کامل در حال فراموشی است

فرزانه عادلی معاون صنایع‌دستی اداره کل میراث فرهنگی لرستان در این رابطه در گفتگو با خبرنگار مهر به هنرهای صنایع‌دستی لرستان که در حال فراموشی هستند اشاره می‌کند و می‌گوید: تعداد زیادی از هنرهای صنایع‌دستی استان که در حال فراموشی هستند به حوزه عشایری برمی‌گردد چراکه دیگر کاربردی ندارند و یکی از فاکتورهای صنایع‌دستی باید برطرف کردن نیاز مردم باشد.

وی بابیان اینکه کاربردی بودن صنایع‌دستی برای جلوگیری از فراموشی آن‌ها مهم است گفت: متأسفانه برخی از صنایع‌دستی استان به دلیل اینکه در زندگی مردم دیگر کاربردی ندارند در حال فراموشی هستند.

معاون صنایع‌دستی، اداره کل میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری لرستان با اشاره به هنر سیاه‌چادر بافی در استان لرستان عنوان کرد: این هنر یک نوع دست‌بافت زنان عشایر لرستان بوده که مواد اولیه آن از پشم است.

عادلی بابیان اینکه این هنر به‌طور کامل در استان لرستان در حال فراموشی است ادامه داد: متأسفانه به دلیل اینکه این نوع هنر دیگر در میان مردم به‌خصوص عشایر کاربردی ندارد در حال فراموشی است.

وی بابیان اینکه یکی از راهکارهایی که می‌توان نسبت حفظ و احیا این هنر در استان کمک کند تغییر کاربری آن است ادامه داد: با توجه به اینکه درگذشته از سیاه‌چادر به‌عنوان مسکن عشایر استفاده می‌شده و امروز به دلیل پیشرفت در حوزه ساخت‌وسازها می‌توان با پارتیشن‌بندی، از آن در رستوران‌های سنتی استفاده کرد.

ارائه آموزش‌هایی به زنان روستایی برای احیا سیاه‌چادر

معاون صنایع‌دستی، اداره کل میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری لرستان تصریح کرد: در حال حاضر سیاه‌چادرها به‌صورت نمادین در موزه‌های مردم‌شناسی استان نگهداری شده و در معرض دید علاقه‌مندان قرار داده می‌شود.

http://media.mehrnews.com/old/Original/1393/01/02/IMG14475591.jpg

 

عادلی با اشاره به اقدامات اداره کل میراث فرهنگی لرستان برای حفظ و احیا هنر سیاه‌چادر بافی در استان تصریح کرد: ارائه آموزش‌های رایگان بافت سیاه‌چادر به علاقه‌مندان در این زمینه یکی از این اقدامات بوده است.

وی با اشاره به اینکه همچنین در قالب اجرای طرح گردشگری روستایی در استان آموزش این نوع هنر به زنان روستایی در دستور کار قرارگرفته شده است گفت: پس از ارائه این آموزش‌ها زنان روستایی تولیدات خود را به گردشگران برای رونق اقتصادی خانواده‌هایشان به فروش می‌رسانند.

معاون صنایع‌دستی، اداره کل میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری لرستان تصریح کرد: ارائه این آموزش‌ها می‌تواند در ایجاد علاقه و تشویق مردم نسبت به استفاده از سیاه‌چادرها تأثیرگذار باشد.

ورشو سازی؛ اوج هنرمندی مردمان لرستان

صنعت ورشو سازی درگذشته‌های نه‌چندان دور در شهر بروجرد رونق فراوانی داشت و بخش وسیعی از بازار قدیمی این شهر را به خود اختصاص می‌داده است.

گستردگی این هنر به حدی بوده است که نام شهر بروجرد و ورشو باهم آمیخته‌شده است. این فلز به‌صورت ورق از کشور آلمان و لهستان به ایران وارد می‌شده است و با داشتن جلا و مقاومت طولانی در مقابل پوسیدگی، آن را «ژرمن سیلور» نیز اطلاق می‌کردند.

ورشو

هنرمندان دیار بروجرد، با استفاده از فن چکش‌کاری و خم‌کاری با استفاده از دستگاه‌های ساده و همچنین نیروی بازوی خود، به خلق آثار فلزی بسیار زیبایی از ورقه‌های ورشویی می‌پرداختند که ازجمله می‌توان به ظروف غذاخوری، سماور، سینی، قندان، چایدان، گلاب‌پاش و ... اشاره کرد.

از برجسته‌ترین هنرمندان این حرفه می‌توان استاد علی میناگر، مرحوم استاد رئوف، مرحوم استاد قریب، استاد رضا گلدوز، استاد محمد باد آور، استاد علیرضا شاددل، استاد ماشاءالله اله فرخی و ... را نام برد.

نام هنر: ورشو سازی

قدمت: دوره پهلوی و قاجاریه

شهر زادگاه هنر: بروجرد

معرفی کوتاه هنر: ورشو سازی عبارت است از ساخت و تهیه انواع ظروف از جنس ورشو که خود آلیاژی از جنس ۲۰ درصد نیکل، ۳۵درصد روی، ۴۵درصد مس است.

بیشترین کاربری: ساخت ظروف غذاخوری، سماور، سینی، قندان، چایدان، گلاب‌پاش و ...

هنرمندان به نام این عرصه: علی میناگر، مرحوم استاد رئوفیان

هنرمندان بازمانده: ماشاالله فرخ پی، شهریار میناگر

وضعیت فعلی این هنر در استان: رو به فراموشی

علل رکود و مهم‌ترین چالش‌های پیش روی احیا: تغییر کاربردی مواد اولیه برای ساخت

ارائه راهکارهای حفظ و احیاء: جایگزین کردن مواد اولیه برای ساخت و همچنین ایجاد یک خط تولید ورق ورشو

هنر دست مردمان بروجرد در حال فراموشی

معاون صنایع‌دستی، اداره کل میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری لرستان نیز  در این رابطه با یادآوری اینکه هنر ورشو سازی یکی از هنرهای در حال فراموشی در استان لرستان است می‌گوید: ظروف ورشو از سوی هنرمندان بروجردی درگذشته ساخته می‌شده است.

ورشو

عادلی بابیان اینکه متأسفانه ورق‌های ورشو چند سالی است که وارد کشور نمی‌شوند ادامه می‌دهد: در حال حاضر ورق‌های ورشو مصرف صنعتی پیداکرده و این امر موجب شده که این ورق‌ها در دسترس هنرمندان نباشد.

وی بابیان اینکه ورق‌های ورشویی وجود دارد که درصد نیکل آن‌ها بسیار بالا است یادآور می‌شود: این امر موجب شده که کار چکش‌کاری بر روی آن‌ها بسیار سخت باشد و هنرمندان نتوانند به آن فرم لازم را بدهند.

کمبود مواد اولیه برای هنر ورشو سازی

معاون صنایع‌دستی، اداره کل میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری لرستان با یادآوری اینکه در حال حاضر بری از هنرمندان ما با آب‌کردن ظروف ورشو قدیمی اقدام به ساخت ظروف جدید می‌کنند اضافه می‌کند: می‌توان گفت مهم‌ترین دلیل فراموشی هنر ورشو در استان لرستان تغییر کاربری ورق ورشو بوده به‌طوری‌که دیگر این ورق‌ها مصرف صنعتی پیداکرده‌اند.

عادلی معتقد است در حال حاضر هنرمندانی که در این حوزه کار می‌کنند به دلیل کمبود ورق و مواد اولیه مجبور هستند ظروفی در قطع مینیاتوری و کوچک بسازند می‌گوید: مشکل اصلی ما در رابطه با این هنر کمبود مواد اولیه ورشو است.

ورشو

وی بابیان اینکه شهرستان بروجرد هنرمندان به نامی در حوزه ورشو سازی داشته است ادامه می‌دهد: در حوزه ورشو سازی هنرمندانی از دزفول نیز درگذشته مشغول بوده‌اند اما به دلیل ظرافت بیشتر کارهای هنرمندان بروجردی درباریان پهلوی و قاجاریه کارهای خود را به هنرمندان این شهرستان سفارش می‌داده‌اند.

هنری در دوره هخامنشی و قاجاریه

معاون صنایع‌دستی، اداره کل میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری لرستان با یادآوری اینکه قدمت هنر ورشو سازی به دوره پهلوی و قاجاریه برمی‌گردد تصریح می‌کند: بیشترین کاربری این هنر در ساخت ظروف آشپزخانه و تزئینی بوده است.

عادلی به هنرمندان بنام استان لرستان در حوزه ورشو سازی اشاره‌کرده و می‌گوید: درگذشته هنرمندانی مانند مرحوم میناگر، رئوفیان، شادروان و ... در این حوزه فعال بوده‌اند.

وی ادامه می‌دهد: امروز نیز هنرمندانی مانند فرخ پی، شهریار میناگر پسر مرحوم علی میناگر در این حوزه به‌صورت محدود فعالیت دارند.

راهکارهایی برای حفظ و احیا ورشو سازی در لرستان

معاون صنایع‌دستی، اداره کل میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری لرستان راهکارهای لازم برای حفظ و احیای هنر ورشو سازی در استان لرستان را برشمرده و معتقد است که می‌توان با جایگزینی مواد اولیه‌ای مانند مس، برنج و ... به‌جای ورق‌های ورشو از فراموشی این هنر در استان جلوگیری کرد.

ورشو

عادلی یادآور می‌شود: همچنین می‌توان یک خط تولید ورق ورشو در استان راه‌اندازی شود که این امر البته توجیه اقتصادی در استان ندارد.

وی با اشاره به اقدامات صورت گرفته از سوی میراث فرهنگی لرستان برای حفظ و احیا هنر ورشو سازی در استان گفت: ایجاد زیرساخت‌های مناسب برای استاد فرخ پی از هنرمندان به نام استان برای آموزش این هنر به نسل جدید یکی از اقدامات صورت گرفته در این زمینه بوده است.

معاون صنایع‌دستی، اداره کل میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری لرستان همچنین برپایی نمایشگاه‌های صنایع‌دستی و ارائه کارهای هنرمندان ورشو سازی در این نمایشگاه‌ها از دیگر اقداماتی بوده که ما انجام داده‌ایم گفت: همچنین اعزام هنرمندان صنایع‌دستی ما در این حوزه به نمایشگاه‌های کشوری و بین‌المللی برای عرضه کارهای خود ازجمله اقدامات ما برای حفظ و احیا این هنر بوده است.

روایت هنرهای ازیادرفته، حکایت هنرمندانی است که یا در گوشه‌ای بی‌صدا چکش می‌زنند و یا زنان ایلیاتی که هنرمندی انگشتانشان رو به فراموشی می‌رود، این حکایت سیاه و نقره‌ای روایتی از دیروزی روشن تا امروزی خاموش است، دیروزی که روی ورق‌های ورشو و در نگاه زنان ایل برق می‌زد و حالا به رنگ چادرهای پا نگرفته عشایر هرروز سیاه و سیاه‌تر می‌شود؛ کاش می‌شد دوباره همه‌چیز را به روزگار نقره‌ای دیروز گره زد و از این صدای خاموش نغمه‌ای دوباره سر داد؛ هنوز صدای زن ایلیاتی می‌آید که برای مشک اش می‌خواند و آرزوهایش را زمزمه می‌کند. منبع" مهر

 

در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید

نظرات