من بابک زنجانی نیستم!
راستش من که تا آن روز چیزی از بازنشستگی و حقوق‌بگیری سرم نمی‌شد خیلی ذوق‌زده شدم. چرا که فکر می‌کردم به باز‌نشسته‌ها به جای هر 30 روز یک بار در ماه 2 بار حقوق می‌دهند!
لرستان خبر: والله به خدا خانم‌جان هر جور که حساب کردم دیدم علاوه بر هزینه "ام.ار.آی" ویزیت دکتر و بلیط اتوبوس برگشتن به شهرستان اون‌قدر پول برام می‌مونه که تو ولایت حتی بتونم طلب "مش حسن" بقال سر کوچه امان را هم بدهم!
خانم کارمند: آقا زشته شما سنی ازتون گذشته، باید رفتارتون با آن‌چه که هست متفاوت باشه!
والله خانم، من نه نلسون ماندلا هستم که کسی بخواهد "کُپی- پِیستم" کنه و نه هم نسبتی با گاندی دارم. من یه شهرستانی مریضم که به امید درمان گردنم که کاش می‌شکست و من را به تهران نمی‌کشاند تا این‌جا آمده‌ام.
خانم کارمند: بسه آقا! همه همین رو میگن؛ شهرستانی هستم، شهرستانی هستم ... یهو بگید مریخی هستم که آدم کم‌تر حالش یه جوری نشه.
به سر و وضع خودم نگاهی می‌اندازم شاید چیز به درد بخوری داشته باشم و به عنوان گرو پیش خانم منشی یا نمی‌دانم حسابدار بگذارم و عکس "ام.ار.آی" خودم را بگیرم. یک لحظه به امید دیوارهای مهربانی که خوشبختانه این روزا شهر‌های هند و چین و ایتالیا را هم در نوردیده، کاپشنم را نگاه می‌کنم.
توی دلم می‌گویم اگر قبول کند کاپشن را گرو می‌گذارم و بعد هم توی تهرانی که کسی من را نمی‌شناسد از روی یکی از همین دیوارهای پراز مهربانی، کاپشنی، سیو‌شرتی، پالتویی یا هر چیزی که گرمم کنه بر‌می‌دارم و خلاص!
زیر‌چشمی که خودم را ورانداز می‌کنم می‌بینم کاپشنم بیش‌تر به کاپشن‌هایی شبیه است که انگار نداشته‌ام و آن را از روی دیوارمهربانی برداشته‌ام.
مستاصل نگاهی به شلوارم می‌اندازم، انگار کسی محکم می‌زند پس گردنم که حواست کجا است دیوانه؟ مرد است و شلوارش ...
گوشی "نوکیا" من که 8-9 سال قبل بابت خریدش 30 هزار تومان پول دادم و الان 1250 تومان شارژ ایرانسل دارد زنگ می‌خورد. به دنبال زنگ دستم می‌رود توی جیب شلوارم و ذهنیتم نسبت به شلوار به سمت بهینه‌سازی افکارم قد می‌کشد. سریع تلفن را جواب می‌دهم: «... برار عابربانکم پیل دش نی! سیقت بام 200-300 هزار تمه بریز و حسوم!»
تند تند شماره کارت را می‌خوانم و بعد نفسی به آرامی می‌کشم. گوشه سالن انتظار روی صندلی می‌نشینم تا تماس بعدی ...
پول "ام.ار.آی" را کامل پرداخت کردم. چند خیابان را پیاده گز می‌کنم به شعبه‌ای از بانک رفاه کارگران می‌رسم. صورت‌حساب کارتم را می‌گیرم. عجیب است، هنوز حقوقم واریز نشده است!
دوم: این حقوق بازنشستگی من و حتمن خیلی دیگر از آدم‌هایی همانند من، خود حکایتی است که نگو و نپرس!
اوایل که به افتخار بازنشستگی نائل شدم، کارمند مربوطه که کلی حسرت بازنشسته شدنم را می‌خورد گفت: پدر جان از این به بعد پانزدهم هر ماه حقوق‌تان واریز می‌شود.
راستش من که تا آن روز چیزی از بازنشستگی و حقوق‌بگیری سرم نمی‌شد خیلی ذوق‌زده شدم. چرا که فکر می‌کردم به باز‌نشسته‌ها به جای هر 30 روز یک بار در ماه 2 بار حقوق می‌دهند!
خوش‌خیالی‌ام اما همان 15 روز اول بود. پانزدهم ماه اول بازنشستگی که اولین حقوق را گرفتم همچنان با فکر ماهی 2 بار حقوق گرفتن صبر کردم تا روز سی‌ام و دوباره سراغ خود پرداز رفتن که دیدم نه انگار تو خیلی حالات و حس‌ها مثل شنوایی و بینایی بازنشسته شده‌ام. ماجرای پانزدهم هر ماه ادامه داشت تا دو سه ماه بعد که متوجه شدم روز پانزدهم خبری از حقوق بازنشستگی نیست.
خدایا چه اتفاقی افتاده، چرا کارتم موجودی ندارد؟! این فکرها خوره شده بود در ذهنم که "مش نقی" دوست دیرینم که خدایش عمر دهد سرو کله‌اش پیدا شد و توضیح داد از این به بعد هیجدهم هر ماه حقوق واریز می‌شود. دو سه ماهی را با هیجدهم کنار آمدم تا یک روز هیجدهم لعنتی که باز هم متوجه شدم ای دل غافل این ماه هم حقوق در روز موعود واریز نشده است!
سرتان را درد نیاورم؛ ماجرا همچنان ادامه داشت و داشت تا چند روز پیش و مراجعه به تهران و دکتر و "ام.ار.آی" و آن‌چه که اول حرف‌هایم گفتم که همه مربوط می‌شد به روز بیستم!
روز بیست و یکم عصبی و نالان در همین ولایت خودمان به بانک مراجعه و درد دلم را با یکی از کارمندان که خدائیش خیلی مهربان بود مطرح کردم. ایشان ضمن توضیحاتی مبسوط متوجهم ساخت که موضوع هیچ ربطی به بانک ندارد و این خود سازمان تامین اجتماعی است که حقوق‌ها را دیر به حساب‌ها واریز می‌نماید. همان آقا در حالی که برایم توضیح می‌داد برگه‌ای را هم مرحمت فرمود و شرحی جامع از جدول که تماماً مرتبط بود با روزهای پرداخت حقوق در ماه‌های آینده.
واقعیت آن که هر چه به جدول نگاه کردم و می‌کنم مثل جدول مندلیف شیمی و مبحث لگاریتم ریاضی چیزی از آن دستگیرم نشد و نمی‌شود.
لذا با احترامات فائقه به متولیان امر و تقاضای عاجزانه از این عزیزان که من کم‌ترین را متهم به تشویش اذهان عمومی نفرمایند و با این اعتراف که من بابک زنجانی نیستم! خواهشمند است به روابط عمومی مربوطه دستور به توضیح فرمایند که به چه سبب هر چند ماه یک بار حقوق جمعیت مسمتری‌بگیر و بازنشستگان تامین اجتماعی با چند روز تأخیر که احتمالاً تا اخر سال به یک ماه هم خواهد کشید پرداخت می‌شود؟منبع یافته
