حضور فائزه هاشمی در میان بهاییان، برای چندمین بار خصلت و ماهیت این فرزند هاشمی رفسنجانی را مشخص کرد. هرچند که برای اولین بار پدر و مادر فائزه به نفع فرزندشان موضعی نگرفتند اما سوال های فراوانی از پس این دیدار به ذهن می رسد. سوال اول اینکه آیا این دیدار و پخش شدن تصاویر آن برنامه ریزی شده بود؟ آنچنانکه فائزه در گفت و گو با «یورونیوز» درباره این اتفاق گفته است: «این موج هم می‌گذرد من نگران نیستم، نگذشت هم مهم نیست باید هزینه داد.»

به گزارش لرستان خبر، حال باید دید که فائزه قرار است برای چه دستاوردی هزینه بدهد و چه چیزی قرار است به دست آورد که هزینه آن باید دیدار با بهاییان باشد؟ جالب آنکه در شرایطی می خواهد این هزینه را بدهد که حتی پدرش هم دیگر پشت او نیست و آنطور که در اخبار آمده «هاشمی رفسنجانی در واکنش به دیدار فائزه هاشمی با عناصر بهایی گفته است:‌ فائزه اشتباه بدی کرده و باید آن را تصحیح و جبران کند.»

این در حالی است که قبل از این هاشمی همواره پشت فرزندان خود می ایستاد و سعی می کرد خطای آنان را بپوشاند چنانکه از مهدی و فائزه همواره حمایت می کرد و به قول همسرش عفت مرعشی که معتقد بود رسیدگی به مسائل اقتصادی و امنیتی مهدی «پدرسوخته بازی» است، سعی می کرد مهدی را پاک و طاهر نشان دهد و همچنین حضور فائزه در میان اغتشاشگران سال 88 را به دلیل خوردن ساندویچ در آن منطقه عنوان کرده بود.

اما اینبار خطایی از فائزه سر زد که حتی پدر نیز تصور آن را نمی کرد و توقع چنین اشتباهی را از سوی فرزند نداشت؛ دیدار یک «آیت الله زاده با بهاییانی» که مصداق ضلالت دینی هستند، برای بسیاری از اصلاح طلبان نیز سنگین آمده است. هرچند این روزها بسیاری از بازماندگان فتنه 88 به سراغ بهاییان رفته اند و در شرایطی که خود را از مردم جدا کرده اند، می کوشند تا یک گره عقیدتی و سیاسی میان خود و بهاییت ایجاد کنند. هنوز از یاد نرفته که پیش از فائزه چنین حرکاتی را از سوی محمد نوری زاد شاهد بودیم؛ او هم روزگاری در سال 88 را میان فتنه گران گذراند و سوژه به رسانه های بیگانه داد. اما بعد از آنکه غبارها کنار رفته و مردم از حقایق آگاه شدند، پایگاه خود را از «مردم و اصلاح طلبان» به سوی بهاییت تغییر داد. اکنون که فائزه هم با سوابق سنگین امنیتی در سال 88 به دیدار بهاییان می رود، دیگر کمتر شکی باقی می ماند که «بهاییت» و «فتنه» یک «خط مشترک» را برای «هزینه دادن» و رسیدن به «یک هدف» انتخاب کرده اند.

این دو فرقه هر دو در شرایط افراط متولد شدند و هر دو به دنبال گریز از حقیقت و منطق و اسلام ناب هستند و هر دو نوعی دیکتاتوری را در رفتار و منش دنبال می کنند و به همین دلیل با مردم سالاری دینی در ایران به شدت مخالف هستند و می کوشند تا هر ضربه ای که بتوانند به این انقلاب وارد کنند. از همین رو بهاییت که طی سال های اخیر دچار انزوای عمیقی میان جامعه مسلمین شده است، بعد از سال 88 فرصت را مغتنم شمرد تا بتواند از طریق نزدیکی با برخی «آیت الله زاده ها» و فرزندان مسئولین کشور، برای خود پایگاهی نو بسازد و جان و تن از دست رفته را دوباره احیا کند. در چنین شرایطی بود که بهاییت با یک برنامه ریزی دقیق و عمیق به سراغ افرادی نظیر فائزه هاشمی رفسنجانی آمد تا آنچه رهبر معظم انقلاب درباره «نفوذ موریانه وار» پیش بینی کرده بود را ثابت کند.

فائزه هاشمی معتقد است که پایه این دیدار یعنی دیدار او با فریبا کمال آبادی (عضو ارشد فرقه ضاله بهاییت) به دوران محکومیت او در اوین بازمی گردد و تاکید می کند: «بارها گفته‌ام من این زندان را خیلی دوست داشتم و بسیار تجربه گران‌بهایی برای من بود. خیلی چیزها آنجا یاد گرفتم، خیلی چیزها را متوجه شدم و این هم یکی از ارتباطاتی بود که آنجا ایجاد شده بود و خود اینها سبب ایجاد این ارتباطات شدند.»

بر اساس همین گفته ها به نظر می آید که فائزه باید به همان زندان بازگردد تا چیزهای بیشتری یاد بگیرد؛ چراکه او در برابر خشم امت مسلمان نه تنها به خاطر دیدارش با بهاییت ابراز پشیمانی نمی کند که می کوشد نظام اسلامی را مقصر و عامل این دیدار نشان دهد و این دیدار را زمینه هزینه دادن در عرصه های دیگر مطرح کند. حال آیا بهتر نیست قبل از آنکه «فائزه و فریبا» در یک خط ضداسلامی، حرکتی شبیه به منافقین را رقم زنند، در همان بند اوین کتاب آشپزی را با یکدیگر مرور کنند؟ چنانکه فائزه در ایام حبس گفته بود: «اینجا وضعیت خوب است و فرصت مطالعه و آشپزی پیدا کرده ام.»

به هر حال جای تاسف است در شرایطی که به تازگی، زهره عطریانفر از عوامل حادثه هفتم تیر در یک کشور خارجی و طی تلاش های گسترده، بازداشت شده است، برخی دیگر از جمله «فائزه و فریبا» که می کوشند با تحرکات ضدنظام خود، برای رسیدن به اهداف ضداسلامی هزینه پرداخت کنند، راحت و با خیالی آسوده در کشور خودمان آزادانه بچرخند و سوژه به دست دشمنان اسلام و انقلاب بدهند.

اما ای کاش قبل از آنکه نظام با حامی فتنه و همنشین فرقه ضاله بهاییت، خانم فائزه هاشمی قصد برخورد کند،  جناب پدر فائزه، اکبر هاشمی رفسنجانی که ردای آیت اللهی بر تن دارد با دختر خود قصد برخورد کند و این شجاعت را به خرج دهد که نظیر بزرگانی چون آیت الله احمد جنتی و آیت الله ابوالقاسم خزعلی مقابل خطای فرزندانشان بایستد و سر دو راهی «انقلاب اسلامی و ملت ایران» و «فرزند خرابکار»، «انقلاب» و «اسلام» و «مردم» را انتخاب کند.         


منبع: پارس

در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید

نظرات