کوهستانی مطرح کرد:
حقوق بشر اصطلاحی دوپهلو/ سوء استفاده امریکایی ها از اصطلاح حقوق بشر
حمایت از بزرگترین تروریست های معاصر یکی از لکه های ننگ امروز است که بر پیشانی آمریکا نشسته است. امروز تروریست های دولتی وجود دارند و ترور از یک باند وگروه خارج شده و خود را به صورت یک تروریسم دولتی نشان می دهد.
*ندای انقلاب : علت این که آمریکایی ها حقوق بشر را روی ترازوی ثروت و قدرت وزن می کنند چیست و چرا این کشور با این همه ادعای حقوق بشری کفه ثروت و قدرت را در برابر حقوق بشر ترجیح می دهد؟
حقوق بشر یک آرمان مقدس است و موضوع آن از همان زمانی که مطرح شد، دغدغه ای جدی بود. ریشه این آرمان در سال ۱۹۴۹ نیست که بخواهیم آن را به میثاق حقوق بشر نسبت دهیم. بلکه ریشه های آن را در آموزه های دینی می توانیم پیدا کنیم که در ادیان هم تکرار موضوع حقوق بشر مطرح می شود. بنابراین وقتی برای اولین بار در حقوق مدرن نامی از حقوق بشر بیان شد، هم جای خوشحالی داشت و هم جای نگرانی. خوشحالی از این بابت که یکی از دغدغه های جدی در تعالی بشر، و اینکه انسان با انسانیتش موضوعیت پیدا کرده است. اما از آنجا که اصطلاحی دوپهلو بود از همان ابتدا نگرانی هایی را ایجاد می کرد که چه از این حقوق بشر چه برداشت های خواهد شد.
موضوعی که برای بشریت دغدغه جدی است، اینکه انسان در جایگاه متعالی قرار گیرد، به صورتی که دولتمردان و حکام و سیاستمداران نتوانند به راحتی به این جایگاه تعدی کنند و حرمت بشریت را بشکنند. اما وقتی برای اوین بار در حقوق مدرن صحبت از حقوق بشر مطرح شد؛ چه اعلامیه حقوق بشر چه میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی و حتی نسل اول حقوق بشر تا نسل های بعدی، یک نگرانی وجود داشت. البته این موضوع صرف نگرانی نبود؛ واقعیتی بود که تمام دغدغه مندان حقوق بشر را به این کلمه رساند. به کلمه حقی که در اصل بسیار خوب و ضروری است اما امروز در واقعیت نه حقوق این اصطلاح و نه بشر آن در جایگاه معنایی واقعی خود استفاده نمی شود.
نکته مهم این است که از این اصطلاح برای نقض حقوق بشر استفاده می شود. استانداردهای دوگانه ای که در سطح حقوق بشری در دنیا وجود دارد. امروز کشورهایی هستند که خودشان را در جایگاه کدخدایی و بزرگی این دنیا می بینند و به نظرشان همان کاری حق است که آن ها می کنند و هر فعالیتی که دیگران انجام دهند و با مرام و مسلک و روش آن ها موافق نباشد، مغایر حقوق بشر می شود.
* ندای انقلاب : پس در این شرایط بعضی کشورها به خود حق می دهند هم ادعای حقوق بشری داشته باشند و به کشتار هزاران نفر بی گناه در هر نقطه ای بپردازند.
بله، یکی از دغدغه هایی که در این زمینه مطرح است، همین موضوع برداشت هایی است که از حقوق بشر می شود. مثلا در برخی نقاط دنیا هزاران نفر کشته می شوند اما چون مطابق اهداف آمریکایی ها است هیچ مخالفتی با آن نمی شود. اما وقتی یک قاچاقچی یا متجاوز به عنف یا جاسوس اعدام می شود، با هوچی گری، سازمان های بین المللی را برای صدور قطعنامه علیه دیگر کشورها ترغیب می کنند.
این یک واقعیت است. یعنی حقوق بشر مورد سوءاستفاده های جدی حکم آمریکا قرار گرفته است. مثال های متعددی در این زمینه وجود دارد. چه در بحث نقض حقوق اولیه، کشتارهایی که در خود آمریکا صورت می گیرد. نقض حقوق اتباع بیگانه و مهاجران به این کشور، همه نمونه هایی از نقض حقوق بشر توسط آمریکایی ها است.
آمریکا در جای جای این دنیای امروز برای خود منافعی تعریف کرده و متفکران و سیاستمداران این کشور براساس منطق ماکیاولی، ناهنجاریی ها و ضدارزش هایی مانند دروغ و جنایت هایی علیه بشریت و غیرنظامی ها در جهت تأمین منافع این کشور توجیه می کنند. در واقع این موضوعات را به گونه ای مطرح می کنند که کاملا پسندیده و ممدوح به نظر برسد. به صورتی که می گویند این ها ملزوماتی که منافع آمریکا اقتضا می کند به آن ها دست یابیم.
در این شرایط است که موضوع استانداردهای دوگانه به وجود می آید. وقتی ما به پرونده آمریکا نگاه می کنیم، می بینم که آمریکا کمترین احترامی برای حقوق بشر قائل نیست. بمباران اتمی در ژاپن، ساقط کردن هواپیمای مسافربری ایران، حملات اخیر به کشورهای عراق و افغانستان و قتل عام تعداد بی شماری از غیرنظامیان در این کشورها، گواه روشنی است بر اینکه خود آمریکایی ها حقوق بشر را نقض می کنند.
این ها مثال هایی برای نقض حقوق بشر خارج از آمریکا بود. با نگاهی به تاریخچه آمریکا متوجه می شوید که داخل این کشور هم موارد نقض حقوق بشر بسیار است. مثلا نحوه برخورد سفیدها با سرخ پوست ها و ساکنان اولیه این قاره را مطالعه کنید. کشتارهای بیرحمانه در سال های تشکیل کشور آمریکا شکل گرفته است. در همین روزگار اخیر برخورد با پیروان فرقه داوودیه هم نمونه ای از برخوردهای ضدحقوق بشر با مردم کشور آمریکا است. همه این اتفاق ها آمریکا را در حقوق بشر در وضعیت بسیار بدی قرار می دهد. آمریکا تنها با کمک امپراتوری رسانه ای که دارد، بد را خوب و خوب را بد جلوه می دهد.
*چند مورد از موارد نقض حقوق بشر از سوی آمریکایی ها را برای مخاطبان بفرمایید.
نمونه های فراوانی وجود دارد. آمریکا به شدت در بحث حقوق بشر مورد نقد است. این دولت ژست دفاع از حقوق بشر به خود می گیرد اما در عمل همین کشور مدعی، جنگ های خانمان سوزی را در دنیا راه می اندازد و آن هم به بهانه احیاء حقوق بشر. همین اخیرا کشتار بیرحمانه غیرنظامیان در یمن به دست دولت تروریستی آل سعود رخ می دهد و کسی هم سعودی ها را محکوم نمی کند. تنها یک بار ندای عدالت خواهی بلند شد و کشتار غیرنظامیان و کودکان یمنی را محکوم کردند که بلافاصله آقای بان کی‌مون اعلام کرد که اسم دولت سعودی را از لیست دولت های تروریست خارج کرده است و حالا جزء تروریست های صاحب نام در مقوله حقوق بشر نیستند.
همه این مسائل تضادهایی را در بحث حقوق بشر نشان می دهد. تروریسم سیستماتیک و دولتی است. واقعا تروریستی که امروز توسط آمریکا در حال انجام است، کاملا دولتی است. هجومی که به غیرنظامیان در عراق و افغانستان صورت می گرفت را ببینید. حقوق بشر در دو حالت صلح و حقوق بشردوستانه در حالت جنگ مطرح است. من به عنوان یک معلم حقوق می بینم که آمریکایی ها به هیچ کدام از این ها پایبند نیستند.
آمریکایی ها حتی با پهبادهای خود کشتارهایی انجام می دهند. این دستگاه های رادارگریز به صورت کور بمب باران می کنند. منطقه ای را تخمین می زنند. این مسئله ای است که خودشان به آن اذعان کرده اند. بنابراین پهبادها وقتی مأموریت بمباران دارند، مجلس عروسی یا محله شیعه نشین یا یک منطقه نظامی برای آن ها تفاوتی ندارد. نکته جالب این است که اجازه نمی دهند این مسائل در رسانه ها منعکس شود. این یک تروریسم کاملا دولتی است.
نمونه دیگر زندان های پرشمار و مخفی آمریکایی هاست که از هر چارچوب و قانونی خارج است. این زندان ها را ایجاد می کنند تا بتوانند مردم را بدون توجه به اعلامیه حقوق بشر به حبس کشند. گوانتانامو و ابوغریب از موارد کوچک این زندان ها محسوب می شود.
آمریکا در بحث اقلیت های دینی و مذهبی دیگر کشورها هم ورود می کند و برخورد با آن ها را محکوم می کند و جالب این است که در تاریخ این کشور بیشترین موارد نقض حقوق اقلیت ها وجود دارد. اگر سرخ پوستان و سیاه پوستان را در گذشته مورد ظلم و تعدی قرار می دادند، امروز طرفداران فرقه داودیه را به جرم داشتن یک عقیده آن ها را زنده زنده سوزاندند در حالی که این مردم حتی دست به اسلحه نبرده بودند.
بازداشت های خودسرانه فراوانی که صورت می گیرد. هرزمان که احساس کنند فردی برای آن ها تهدید محسوب می شود، خارج از هر چارچوبی بازداشت می کنند. نمونه های بسیاری وجود دارد از اینکه آمریکایی ها در بحث حقوق بشر از بزرگترین ناقضان آن هستند.
حمایت از بزرگترین تروریست های معاصر یکی از لکه های ننگ امروز است که بر پیشانی آمریکا نشسته است. امروز تروریست های دولتی وجود دارند و ترور از یک باند وگروه خارج شده و خود را به صورت یک تروریسم دولتی نشان می دهد. شکل جدید وبسیار خطرناک از تروریسم رونمایی شده است. صهونیسم ها اولین تروریسم دولتی بودند که از بدو پیدایش آن تا کنون به ترور مردم فلسطین مشغول هستند. همچنین تروریسم دولتی آل سعود که مورد حمایت امریکا هم هست. اصلا منافع امریکا با منافع این دو تروریست دولتی گره خورده است.
استفاده از شکنجه و توسل به شیوه های بسیار وحشیانه انواع شکنجه هم در پرونده حقوق بشری آمریکا یافت می شود. واقعا برخی از شکنجه هایی که دولت آمریکا دارد می کند مثل همین غرق مصنوعی و تحقیر شدید افراد با شیوه های مختلف بسیار تأسف آور است. این شکنجه ها به گونه ای نوآورانه است که وقتی برخی از این ها منتشر می شود تازه متوجه می شویم و می بینیم که عجب ، همچین شیوه های غیر انسانی هم از شکنجه وجود داشته است .
* ندای انقلاب : چرا دولت مردان ما موارد نقض حقوق بشر در آمریکا را مورد توجه قرار نمی دهند آیا نباید جمهوری اسلامی برای دفاع از مظلومین که در آمریکا حقوق شان تضیع می شود اقدام وتحرکی داشته باشد؟
دولت ها در نظام جمهوری اسلامی موضع انفعالی نسبت به این موضوع داشته اند. ما همیشه منتظر بودیم که گزارشی از طرف نهادی یا از طرف احمد شهید علیه ما صادر شود تا به آن پاسخ دهیم و این تمام فعالیت ما در جهت اتهامات وارده به ما است. به باور من موضوع حقوق بشر باید تبدیل به یک دغدغه فراگیر شود. یکی از کارهایی که باید برای فراگیری این موضوع انجام دهیم این است که گفتمان حقوق بشر ایرانی را مطرح کنیم. در هر صورت امروز حقوق بشر غربی در حال تحمیل عقاید خود به جهانیان است و تمام خرده فرهنگ ها را در خود هضم می کند. اگر بنا به برخورد همین شیوه منفعلانه باشد، در نهایت ناچاریم در برابر این تفکر مهاجم سرتسلیم فرودآوریم.
اما برای جلوگیری از این اتفاق باید گفتمان حقوق بشر مربوط به خودمان را تولید کنیم و در این بین باید مفاهیم حقوق بشر را تولید کنیم.
همچنین می توانیم در این راستا، از توان دانشگاه ها و نخبگان علمی کشور استفاده کنیم. شاید در جنگ فیزیکی وقتی حمله صورت می گیرد، سربازان و افراد عادی پیاده نظام در آن جنگ باشند و بتوانند هرکدام اسلحه ای به دست گرفته و به دفاع از خاک کشور بپردازند. اما در موضوع حقوق بشر پیاده نظام این جریان باید نخبگان دانشگاهی باشند.
در کنار این اقدامات بنیادی و بسترسازی مناسب، نباید از اقدامات تهاجمی غافل شویم. یعنی باید از نقض های مکرر حقوق بشر در دنیا توسط آمریکا را احصا کرده و به رخ جهانیان بکشیم. هرچند شاید آن امپراتوری عظیم آمریکا اجازه تهاجم رسانه ای علیه آمریکا را ندهد. اما به نظر من به اتکاء به وجدان های بیدار و جان های تشنه ملت های مظلوم و ستم کشیده ای که در جهان هستند، می توان اجماع جهانی در محکومیت نقض حقوق بشری یک کشور ایجاد کنند. اما خب این هم تمهیداتی نیاز دارد.
*ندای انقلاب : ایران از جمله کشورهایی است که قریب به ۱۷هزار شهید ترور دارد. در بسیاری از این ترورها دست پنهان دولت امریکا و حمایت های آمریکایی آشکار شده است، مانند ترور دانشمندان هسته ای که مسئولان آمریکایی در صحبت های خود به طور غیر مستقیم و تلویحی آن را راهکاری برای مقابله با هسته ای شدن ایران می دانستند. حال با این تفاسیر چرا این کشور باز هم در زمینه حقوق بشر ادعا دارد؟ تحلیل شما از این مسئله چیست؟
اولا که آمریکا خودش تبدیل به یک تروریسم دولتی شده است و از آن حمایت می کند. نکته ای که وجود دارد، این است که چرا پیوسته به ما حمله می کنند. اولا اینکه بحث استانداردهای دوگانه است. متأسفانه این اتفاق ها افتاده و آمریکایی ها در اذهان عمومی دو اصطلاح تروریست خوب و تروریست بد را در اذهان عمومی گنجانده اند. آنچه در راستای منافعشان باشد خوب معرفی می کنند. خواه تروریسم دولتی آل سعود باشد. جنایتکاری که پیوسته غیرنظامیان و کودکان را می کشد و بیمارستان ها، مدارس و اماکن غیرنظامی را مورد حمله قرار می دهد. خواه اسرائیلی باشد که آن جنایات را در غزه و کرانه باختری ایجاد کرد. اینها جزء تروریست های خوب هستند. اما در مقابل ایرانی که همیشه یکی از بزرگترین قربانیان نقض حقوق بشر در دنیا بوده، به عنوان تروریسم بد معرفی می شود.
کشوری که خود ۱۷ هزار ترور در آن اتفاق افتاده است، برای نقض حقوق بشر از سوی آمریکای ناقض حقوق بشر بارها تحریم شده است. تحریم هایی که بیشترین ضرر آن به مردم عادی وارد شده است؛ یعنی بشر و بشریت. تحمیل جنگ ظالمانه هشت ساله بر کشور ما هم از نمونه های دیگری نقض حقوق بشر علیه مردم ایران است.
ایران تنها به این دلیل که کشوری مظلوم و ظلم ستیز بوده، مورد هجمه آمریکایی ها قرار گرفته است. یکی از علت های آن هم وجود استانداردهای دوگانه در امر حقوق بشر است. آمریکا در بحث حقوق بشر در ایران چاره ای جز فرافکنی ندارد. اگر یک روز آمریکا این بیان فرافکنانه خود را کنار بگذارد خود به عنوان یکی از متهمان اصلی جنایات بین المللی مطرح می شود که باید در دادگاه های بین المللی پاسخگوی رفتار ظالمانه خود باشد.
*ندای انقلاب : هدف از این که پرونده حقوق بشر در ایران توسط آمریکایی ها علیرغم نقص حقوق بشر در آمریکا همیشه محل بحث بوده، چیست؟ برای اقدام فعالانه، دولت و دستگاه دیپلماسی بایستی چه اقداماتی انجام دهند؟
هدف عمده آن ها فرافکنی است، تبعا چاره ای ندارند. در غیراین صورت باید روی صندلی متهم بنشینند. پس بهترین کار فرار رو به جلو است. البته امپراطوری رسانه ای آن ها کمک می کند. به طوری که این رسانه ها به راحتی شب را روز و روز را شب نشان می دهند.
حتی مقام معظم رهبری در صحبت های اخیر خود اشاره کردند که این آمریکایی ها خجالت نمی کشند اسم حقوق بشر را می آورند. واقعا همین است. یعنی اگر در دنیا هرکسی بخواهد از حقوق بشر صحبت و دفاع کند، سران آمریکا کمترین لیاقت و شایستگی را در این موضوع دارند. اما به دلیل پررویی و فرافکنی این اتفاق در حال انجام است.
منبع: ندای انقلاب
