پژوهشگر روابط بین الملل:

حقوق بشر واژه ای است که در پس ژرفای معنایی خود برای آمریکا و دست نشاندگانش حکم ابزاری برای نیل به اهداف­شان را دارد.

به گزارش لرستان خبر، حقوق بشر واژه ای است که در پس ژرفای معنایی خود برای آمریکا و دست نشاندگانش حکم ابزاری برای نیل به اهداف­شان را دارد. چنانچه سیاست­مداران آمریکایی حقوق بشر را در کفه ثروت و قدرت می سنجند یعنی اگر به نفع مصالح و اهداف­شان باشد حقوق ملتی را پایمال می کنند یا با لگد مال کردن حقوق ملتی، گروهک های تروریستی تشکیل می دهند و با حمایت و تجهیز آنها ملتی را به خاک و خون می کشانند. در همین ارتباط با «مسعود براتی»، پژوهشگر روابط بین الملل به گفتگو نشسته ایم.

*علت این که آمریکایی ها حقوق بشر را روی ترازوی ثروت و قدرت وزن می کنند چیست و چرا این کشور با این همه ادعای حقوق بشری کفه ثروت و قدرت را در برابر حقوق بشر ترجیح می دهد، چنانچه اگر کشتار هزاران نفر انسان بی گناه در هر نقطه ای مطابق اهداف ثروت و قدرت آمریکایی باشد مخالفتی با آن نمی کنند ولی اگر اعدام یک قاچاقچی یا متجاوز به عنف و جاسوس بر خلاف اهداف آمریکایی باشد، با هوچی گری، سازمان های بین الملی را برای صدرور قطعنامه علیه آن کشور ترغیب می کند؟

واقعیت این است که حقوق بشر فارغ از آن اختلاف معنایی که برای جوامع مسلمان و غربی دارد، به ابزاری برای اجرای سیاست های آمریکا تبدیل شده است یعنی برای دولت امریکا 30یا 40سال اخیر و یا دوران بعد از جنگ جهانی دوم یک ابزار برای پیشبرد سیاست ها خود بوده است.

در داخل خود آمریکا موارد مختلفی از نقض حقوق بشر وجود دارد که هر چند گاهی برخی اخبار آن بیرون می آید اما چون امریکا خود در راس این نظام بین المللی وجود دارد، کمتر توجهات به سمت این موارد جلب می شود.

از طرف دیگر حقوق بشر در بیرون از امریکا و در فضای بین الملل همان طور که گفتم ابزاری است برای پیشبرد سیاست های دولت امریکا، دولت امریکا رسانه ها را به خدمت گرفته و هم تعدادی ان جی او و نهاد و سازمان بین المللی راه انداخته که هیچ کدام از این سازمان ها به خود امریکا کار ندارند و فقط به جاهایی که امریکا به عنوان دشمن و رقیب نگاه می کند توجه می کنند.

 حتی به کشورهایی که متحد امریکا هستند و وضعیت بدی هم از نظر حقوق بشر دارند، توجه نمی کنند ، یک مثال کاملا واضح عربستان است، در این کشور بحث حقوق شهروند و حق رای و موارد متعددی از آزادی های مدنی و آزادی رسانه هیچ کدام معنا و مفهومی ندارد. اما می بینید که نهادهای حقوق بشر و سازمان های بین المللی و یا خود دولت ها کمتر به این داستان معترض می شوند، حقوق بسیاری در این کشورها نقض می شود ولی هیچ صدایی از سوی آن کشورها خصوصا امریکا بلند نمی شود.

داستان حقوق بشر و حمایت از انسان در جامعه غربی منتفی دانست. وقتی این موارد را کنار هم می گذاریم به راحتی مشخص است که بحث حقوق بشر برای امریکا یک بحث ابزاری بوده و صرفا برای مهار مخالفان و دولت های رقیب مانند ایران، چین، روسیه و کشورهایی از این دست به کار می رود. این ها نشان می دهد امریکا هیچ نسبت مبنایی و اصولی با حقوق بشری که حتی خودشان مدعی آن هستند؛ ندارد.

*چرا دولتمردان ما موارد نقض حقوق بشردر امریکا را مورد توجه قرار نمی دهند؟ آیا نباید جمهوری اسلامی برای دفاع از مظلومین که در امریکا حقوق شان تضییع می شود اقدام وتحرکی داشته باشد؟

من با این موافق هستم ما به نظر می آید ما در این زمینه یک غفلت تاریخی داریم در این داستان و بعد از انقلاب، هرچند ما متعرض این ها هستیم و ناراحتی هم ابراز کردیم ، اما به صورت نظام مند و سیستماتیک و منظم ما مسئله نقض حقوق بشر توسط امریکا را منعکس نمی کنیم.

الان وزارت خارجه امریکا سالیانه درباره وضعیت حقوق بشر در ایران گزارش منتشر می کند، گزارش های کاملا مغرضانه و یک طرفه و با آن نگاه دنیوی و مادی گرایانه و سلطه گرانه خودش، اما از این طرف وزارت خارجه ایران و یا ستاد حقوق بشر ایران تقریبا تا الان چیزی را در این باره منتشر نکرده است، که بخواهد تریبونی بشود برای آن­هایی که چه در داخل امریکا و چه درخارج امریکا حق شان تضییع شده است.

ما باید به این سمت برویم که تبعیت کنیم چهره واقعی امریکا را در بحث حقوق بشر یعنی همان حقوق بشری که خودشان مدعی آن هستند، نه حالا آن حقوق بشری که در ادبیات و مفاهیم اسلامی داریم، همین حقوق بشری که غربی ها به عنوان ارزش های یک جامعه لیبرال و دموکرات معرفی می کنند و به همان ها هم پایبند نیستند و به نظر می آید کشوری مثل ایران که براساس انقلاب اسلامی نقطه مقابل سلطه طلبی و استکبار جهانی است ، شاید یک حرکت نظام مندی را شکل بدهد و موارد نقض حقوق بشر ار در امریکا و سایر کشورهای غربی فرانسه، انگلستان، کانادا و این هایی که ادعای حقوق بشر شان از همه بلند تر است، همه این ها ار منتشر بکنند و کمک بکنند تا فضای یک طرفه ای که آن ها به خاطر قدرت رسانه ای و قدرت دیپلماتیک شان ایجاد کرده اند این فضا تعدیل و شکسته شود.

*ایران از جمله کشورهایی است که قریب به 17هزار شهید ترور دارد. در بسیاری از این ترورها دست پنهان دولت امریکا و حمایت های امریکایی آشکار شده است به مانند ترور دانشمندان هسته ای که مسئولان امریکایی در صحبت های خود به طور غیر مستقیم و تلویحی آن را راهکاری برای مقابله با هسته­ای شدن ایران می دانستند. حال با این تفاسیر چرا این کشور باز هم در زمینه حقوق بشر ادعا دارد؟ تحلیل شما از این مسئله چیست؟

برای امریکا حقوق بشر یک ابزار است و هیچ جایگاه و کار کرد دیگری ندارد و از این طرف یک مقدار ضعف و فعالیت رسانه ای ما در سطح بین الملل که ما با این که بیشترین هزینه را در بحث تروریسم و نقض حقوق بشر توسط دولت های غربی داده ایم که حالا نمونه آن را اشاره کردید، اما متاسفانه امریکا توانسته در فضای کلان ایران را به عنوان مهم­ترین حامی تروریسم معرفی بکند در سال 96امریکا ایران را در لیست کشور های حامی ترور قرار داده و هر سال دارد تمدید می کند و همین چند وقت پیش دوباره این را برای سال جاری میلادی تمدید کرد و این یک مقداری به همان بحث دیپلماسی عمومی  و رسانه ای ما و کارکرد فضای بین المللی ما بر می گردد. باید تلاش مان را در این قسمت افزایش بدهیم تا بتوانیم فضا را یک مقدار کاهش بدهیم.      

*هد ف از این که پرونده حقوق بشر در ایران توسط امریکایی ها علیرغم نقص حقوق بشر در امریکا همیشه محل بحث بوده، چیست؟ برای اقدام فعالانه، دولت و دستگاه دیپلماسی بایستی چه اقداماتی انجام دهد؟

امریکایی ها در بحث حقوق بشر به دنبال مخدوش کردن چهره نظام اسلامی هستند و این مقدمه ای می شود برای این که کارهایی دیگری را دنبال بکند.

 مثلا در بحث تحریم های اقتصادی و اتفاقات سال 88 امریکا مجال بیشتری پیدا کرد که فشارهای بیشتری در حوزه اقتصاد و تحریم های جدی تری را علیه ایران اعمال کند، که بخش مهمی به خاطر آن چهره ای بود که از ایران ترسیم شد درفضای بین المللی و با شانتاژ رسانه ای و تحولاتی که رخ داد تا حدی توانست ایران را یک دولتی که مردم آن همراهی نمی کنند با آن، در فضای بین المللی جا بزند.

پرونده­ای دیگری که الان جاری است. آقای احمد شعیر به عنوان بازرس ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران وجود دارند و هر سال گزارش می دهند این ها عموما به خاطر مختوش کردن چهره دولت ایران است که بعد کار های بعدی و اقدامات بعدی که رخ می دهد. کسی سوالی برای آن پیش نیاد که چرا فلان تحریم و فلان پول را علیه ایران اعمال کردند و یک نوع مشرحیت سازی برای امریکایی ها و دولت های غربی است ف به طور مثال شما در تحریم های امریکا مشاهده می کنید که یک مسئله کاملا انسانی مثل بنزین که یک مصرفی دارد و در جامعه کاملا غیر نظامی است و عموم مردم با آن سر و کار دارند، توسط امریکا فروش بنزین به ایران تحریم می شود. این کاملا خلاف تمام قواعد حقوق بشر است  یعنی همین قواعدی که دمجامع بین المللی تصویب شده.

خب چرا امریکا می تواند این را تصویب کند و کسی متعرض آن نشود، اینکه یک فضای سیاه را توانسته علیه ایران ایجاد بکند و مشروعیت شازی می کند برای اقدامات خودش.

لذا مهمترین هدف امریکا از این بحث های حقوق بشر این ایران هراسی و فضای تیره ترسیم کردن از ایران است و کاری هم که متقابل باید انجام بشود همان بود که گفته شد (تبیین این مسئله که امریکا کاملا استاندارهای دوگانه دارد) و ما این را نباید فقط به یک بار سخنرانی محدود بکنیم باید نظام­مند بکنیم و گزارش های منظم سالیانه و شش ماهه و برنامه های حالت همایش و این ها را برگزار کنیم. و به نظر من سفارت خانه های ما در کشور های مختلف می تواند محلی باشد برای پخش کردن این موضوعات و مطرح کردن آن و می تواند موثر باشد. هر چند که ما در فضای کلی و رسانه ای توانمان کمتر از نظام سلطه است، اما چون حرفی که داریم می زنیم حرف مبتنی بر واقعیت است مطمئنا سریع تر دیده خواهد شد و آن اثر های خودش را دارد.

تجربه رسانه­ای مثل شبکه پرس تی­وی را در مقابل این حجم رسانه ای غرب داریم که این رسانه توانست آن قدر آن ها را با مشکل و چالش روبه رو بکند که رای به تحریم کردن آن رسانه دادند و اجازه پخش را از ماهواره های بین المللی ندادند که یک چنین اقدامی هم خلاف آزادی رسانه و حقوق بشر است و آزادی رسانه ای امری است که بارها تاکید شده، خودشان مدعی آن هستند اما می بینیم که رسانه ای مثل پرس تی­وی، العالم، هیس وان تی­وی را ممنوعیت ایجاد می کنند چون می ترسند و چون حرف مبتنی بر واقعیت راه خود را باز می کند و مخاطب خود را پیدا می کند و مردم جهان هم عموما یک فطرت پاک دارند و وقتی یک حرف حق به آن ها رسیده شود از آن طرف داری خواهند کرد و حداقل آن این است که چالش جدی برای رسانه های نظام سلطه می شود.

*به چند نمونه دیگر از موارد نقض حقوق بشر توسط امریکایی ها اشاره بفرمائید.   

امریکا هم موارد مستقیمی دارد که خودش نقض کرده اتفاقی که در کشور عراق و افغانستان رخ داد، شما می بینید که حمله امریکا به عراق بدون مجوز سازمان ملل اتفاق افتاد و این کاملا نقض حقوق مردم و حاکمیت ملی عراق بود.

موارد نقض حقوق بشر امریکا بعد از جنگ جهانی دوم که متعدد است دخالت و کودتاها و ترورهایی که در امریکای جنوبی انجام داده، حمله معروف ویتنام، و ترورهای متعدد در کشورهای دیگر، نمونه­اش در ایران و در کشور عراق حدود 5هزار دانشمند در حوزه های فیزیک و هسته ای درمدت حمله به عراق ترور شدند این ها مواردی است که امریکا بعضا مستقیم دخالت داشته.

موارد غیر مستقیم، حمایت کردن از ناقضان حقوق بشری که آن هم لیست سیاه بسیار بلندی است. شما همین جنگ یمن را مشاهده بکنید، در بحرین و اتفاقات در مصر رخ داد و حمایتی که امریکا از دیکتاتور قبلی مصر انجام می داد و موارد متعددی دیگر. یا همین تحریم های اقتصادی که باعث شد زندگی مردم عادی در ایران دچار اختلال بشود این خودش یک مورد از نقض حقوق بشر و بین الملل است.

اگر بخواهیم دوران قبل از جنگ جهانی دوم (دوران استعمار) را مثال بزنید که الا ماشا الله مثال وجود دارد، کاری که دولت امریکا با مردم و دولت  فلیپین کرد، یا کارهایی که دولت های استعمار گر غربی با مستعمرات­شان کردند.

خود امریکا در دوران توسعه اش آن صنعت برده داری و فشارهایی که بر بردگان وارد می کرد و انتقال برده ها از قاره افریقا به قاره امریکا این ها همه از موارد نقض حقوق بشر است.

هر چند که این ها به خاطر این که در رأس قدرت قرار دارند یک ظاهر زیبا و شکیل از خودشان ترسیم کرده اند که کمتر کسی باور می کند که این ها چهره واقعی شان چه چهره ای است، شما نگاه کنید حق رأی زنان در امریکا 40سال بیشتر نیست که به رسمیت شناخته شده و بحث این که بردگان و سیاه پوستان دارای حقو ق برابر باشند و در این رابطه فیلم های زیادی ساخته شده ولی کمتر در گزارش های رسمی به آن پرداخته شده است که چقدر حقوق سیاهان پای مال شده و کی به این ها حق رای داده شده و حتی همین الان هم به اخبار متعددی به کشتار سیاه پوستان توسط پلیس امریکا و گروه های متعددی در امریکا اشاره دارد مخابره می شود که نشان می دهد که دولت امریکا به عنوان یک دولت بنای همسان سازی این حقوق را ندارد.

سیاهه موارد نقض حقوق بشر و جنایات امریکا بسیار است اما امریکا قدرت رسانه دارد چون امپراطوری رسانه دارد و پول و قدرت باعث می شود که ظاهر زیبا و شکیل از خودش در جهان ارائه بدهد.  

منبع: گزارشگر

در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید

نظرات