یادبود بزرگان در سالروز ارتحال؛
آیتالله طاهری خرمآبادی؛ نمادی از مجاهدت و اخلاق
آیتالله سید حسن طاهری خرمآبادی یکی از عالمترین، ولایت مدارترین و اخلاقیترین روحانیون فعال در بطن انقلاب و دفاع مقدس به شمار میرفت.
به گزارش لرستان خبر، 16 شهریور سومین سالروز ارتحال عالم متخلق، آیتالله حاج سید حسن طاهری خرمآبادی بود؛ شخصیتی که در چنین روزی به ملکوت اعلی پیوست و پس از اقامه نماز بر پیکر مطهرش توسط آیتالله سید موسی شبیری زنجانی، در رواق شهید مطهری حرم مطهر حضرت کریمه اهل بیت(س) به خاک سپرده شد.
درباره این عالم ربانی و خدمات متعدد ایشان به انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی، زیاد گفته و شنیده شده است و ما در این نوشتار سعی میکنیم تا تنها نیم نگاهی به خدمات ارزشمند و شایسته ایشان به عنوان نمایندگی امام(ره) در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی داشته باشیم.
محسن رضایی، فرمانده سپاه پاسداران و جنگ تحمیلی درباره روزهای آغازین فرماندهی خود در سپاه میگوید: «دقیقاً وقتی فرمانده سپاه شدم، احساس کردم سپاه باید از بُعد اعتقادی تقویت شود. تا قبل از آن گروههای سیاسی زیادی وارد سپاه شده بودند به طوری که در بعضی استانها به خاطر نفوذ گروههای انحرافی، سپاه آن استان را منحل کردیم و سپاه دوباره از صفر درست شد. بنابراین ضرورت اینکه یک کار اعتقادی درست و فراگیر در سپاه صورت بگیرد مرا به فکر واداشت تا یکی از علمای قم را که از نظر اعتقادی و سیاسی سوابق درخشانی داشته و مورد تأیید و اعتماد کامل امام باشند، به امام پیشنهاد دهیم؛ با آقای طاهری خرمآبادی صحبت کرده و ایشان را به محضر حضرت امام پیشنهاد دادیم.
سه ماه بعد از این که فرمانده سپاه شدم حکم آقای طاهری خرمآبادی هم صادر شد. ایشان در همین مدتی هم که آمد کارهای بزرگی را انجام داد. البته آقای طاهری خرمآبادی بعد از مدتی با نظر امام(ره) به پاکستان رفت و نماینده امام(ره) در آنجا شد؛ چراکه شیعیان پاکستان و حوزههای علمیه آن کشور خیلی فشار میآوردند که ایشان به آنجا برود. امام هم نظر اکیدی روی شیعیان پاکستان داشتند و روی آنجا حساب باز کرده بودند.»
رضایی درباره ادامه آن روزها میآورد: «چند ماه بیشتر از عزیمت آیتالله طاهری به پاکستان نگذشته بود که احساس کردم بدون آقای طاهری اداره جنگ و سپاه بسیار سخت شده است. در سپاه، آن انسجام لازم کمتر شده بود؛ چون من همیشه جبهه بودم و عدم حضور ایشان انسجام سپاه را ضعیف کرده و تفرقههایی به وجود آمده بود. علاوه بر این میدیدیم جنگ دارد طولانی میشود و باید جنبههای اعتقادی را روز به روز تقویت کنیم.
خلاصه اینکه خلأ آقای طاهری خرمآبادی کاملاً احساس میشد. ضمن اینکه تا قبل از حضور آقای طاهری خرمآبادی، نمایندگی امام بیشتر در مرکزیت سپاه حضور داشت و در سراسر بدنه سپاه نبود اما ایشان فضلای فعال و جوانی را از حوزه علمیه به سپاه دعوت کردند و همین موجب شد تا سراسر بدنه سپاه تقویت شود.
این آقایان در بخشهای فکری، آموزش عقیدتی ـ سیاسی، انتشاراتی و تبلیغاتی سپاه فعال بودند. با آمدن این آقایان، وضع کلی ما چند پله بالا رفت و در بُعد آموزش عقیدتی و مسائل سیاسی پیشرفت قابل توجهی کرد.
به هر حال پس از سفر آیتالله طاهری خرمآبادی به پاکستان، اگرچه دیگر دوستان هم زحمت میکشیدند؛ اما خلأ ایشان پر نشد؛ دوباره خدمت حضرت امام رفتیم و تقاضا کردیم آقای طاهری خرمآبادی را برگردانند چون اصلاً بدون ایشان نمیتوانستیم جنگ و سپاه را اداره کنیم. البته خود آقای طاهری مایل به بازگشت نبود و معتقد بودند که کار پاکستان در حال پیشرفت است و بهتر است آنجا باشند؛ اما حضرت امام(ره) تصمیم گرفتند که ایشان به سپاه بازگردند؛ این بود که حُکم انتصاب مجدد ایشان را به نمایندگی در سپاه صادر کردند که در آن کاملاً به ضرورتهای بازگشت آیتالله طاهری به ایران و استقرار در سپاه تاکید شده بود. حُکم ایشان هم بی سابقه بود. احکامی که امام برای نمایندگانشان مینوشتند معمولاً بیش از سه چهار خط نبود در حالی که حکم آقای طاهری چهارده، پانزده خط بود که نشان از اهمیت حکم بازگشت آقای طاهری به سپاه داشت.»
محسن رضایی در ادامه و درباره سالهای همکاری با آیتالله طاهری خرمآبادی چنین توضیح میدهد:«در هفت سالی که فرماندهی سپاه و جنگ را بر عهده داشتم، هرگاه آقای طاهری در تهران بود، خیال من هم راحت بود. ایشان یک آرامشی در تمام بدنه سپاه به وجود آورد. نوعی اطمینان در حل و فصل مسائل داخلی سپاه ایجاد میکرد. آنقدر به حاج آقا اعتقاد داشتم که خیلی از مسائل مربوط به فرماندهی را میگفتم به آقای طاهری بگویند. آقای طاهری هم همینطور. در بعضی مسائل مربوط به نمایندگی که احساس میکرد بهتر است من تصمیم بگیرم به افراد میگفت نظر آقا محسن را در این باره بپرسید. این همکاری و اعتماد متقابل بین من و آقای طاهری یک انسجام واقعاً آهنین و پولادینی در مرکزیت به وجود آورده بود که به اداره جنگ خیلی کمک میکرد.»
محسن رضایی همچنین درباره روزهای منتهی به ارتحال امام راحل(ره) میگوید:«در روزهای بستری امام در بیمارستان، به ذهنم آمد که اگر خدای نکرده امام از میان ما رفت و خبرش پخش شد عکسالعمل دنیا چیست؟ آیا از خلأ امام سوء استفادهای نمیشود؟ آیا به ایران حملهای نمیشود؟ بعد به این نتیجه رسیدم که جنگی نمیشود اما احتمال دارد منافقین از مرزهای غربی وارد ایران شوند. منافقین در پادگانهای عراق چهار پنج هزار نفر نیرو داشتند و صدام هم از آنها حمایت میکرد. به ذهنم آمد ممکن است منافقین از ناحیه کرمانشاه وارد ایران شوند.
تقریباً 24 ساعت قبل از رحلت حضرت امام رفتم کرمانشاه، در قرارگاه آنجا مستقر شدم و به همه فرماندهان اعلام آمادهباش کردم. فرماندهان خیلی تعجب میکردند که چرا آمادهباش اعلام کردهام.
وقتی از فرمانده لشکرها گزارش وضعیت نیروهایشان آمد دیدیم خیلی از لشکرها نیروهایشان کم شده و نیروی آنچنانی ندارند. چون چند ماهی میشد که آتشبس را پذیرفته بودیم و همه، جنگ را تمامشده میدانستند. لشکرها به شدت از نیرو خالی شده بود.»
او ادامه میدهد: «با دفتر امام تماس گرفتم که با احمد آقا یا مقام معظم رهبری صحبت کنم. قابل ذکر است که در شب رحلت حضرت امام(ره) هیأت رئیسه مجلس خبرگان در دفتر امام حضور داشتند. آقای طاهری خرمآبادی(که آن موقع دیگر در سپاه حضور نداشت) گوشی را برداشت. به آقای طاهری گفتم: من کرمانشاهم و مراقبم. شما خیالتان راحت باشد ولی مشکلمان کمبود نیروی شدید است. اگر میتوانید کمک کنید.
لرستان مجاور کرمانشاه است و تقریباً نخستین استانی بود که میتوانست به کرمانشاه نیرو بفرستد. ضمن اینکه جوانان لرستان به کوهستان آشنا بودند و در مناطق کوهستانی جنگیده بودند. آیتالله طاهری پس از تلفن من به علمای لرستان تلفن زده بود که نیرو بفرستید. واقعاً یک قیامی شده بود. یعنی وقتی جوانان لرستان فهمیده بودند حاج آقا طاهری خواسته به جبهه بروند، با اینکه همه جنگ را تمام شده میدانستند و دنبال زندگیشان رفته بودند، جمعیت بسیار انبوهی از لرستان به کرمانشاه آمد. این عزیزان را در لشکرهای کرمانشاه مستقر کردیم. البته بعد هم با مقام معظم رهبری صحبت کردم که الان اینجا هستم و نگران نباشید. حدود ساعت 11 شب بود که گفتند امام به ملکوت اعلی پیوست.»
لازم به ذکر است که کتاب خاطرات آیتالله سید حسن طاهری خرمآبادی هم به همت مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است که این کتاب نیز به دلیل حضور این عالم ربانی در بطن مبارزات پیش از انقلاب و وقایع پس از انقلاب، کتابی بسیار خواندنی و ارزشمند است. روحش شاد و یادش گرامی.
آیت الله سید حسن طاهری خرم آبادی صبح شنبه 16 شهریورماه 92 پس از عمری تلاش و مجاهدت در ترویج معارف اهل بیت(ع)، در بیمارستان شهید بهشتی قم، دار فانی را وداع گفت و به دیار باقی شتافت.
حضرت آیت الله سید حسن طاهری خرمآبادی در روز اول خرداد ماه 1317 هجری شمسی در خرمآباد به دنیا آمد. پدرش مرحوم حاج سید حیدر طاهری خرمآبادی از شاگردان برجستة مرحوم آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی و از دوستان نزدیک حضرت امام(ره) و آیتالله گلپایگانی(ره) بود که پس از سالها تحصیل و بهره بردن از محضر عالمان بزرگ حوزه علمیه اصفهان، مشهد و قم با درخواست مردم شریف خرم آباد به زادگاه خود بازگشت و تا آخر عمر به رتق و فتق امور مردم همت گماشت.