عکسی و مکثی؛
آه! چقدر شبیه «فاطمه» کوچ میکنند این شهدای «فاطمیون»!
مظلومیت و غربت ملت افغان، از بزرگترین آلام بشریت است.
به گزارش لرستان خبر، مظلومیت و غربت ملت افغان، از بزرگترین آلام بشریت است. اگر در حادثهای، صدها افغان، جان ببازند، نهایت در گوشهی پایین صفحهی خارجی روزنامههای اصولگرا ۲۰۰ کلمه خبر منتشر میشود اما خدا نکند در واقعهای، چند نفر غربی چشمآبی بمیرند! همهی دنیا سیهپوش میشوند هیچ، اینجا هم عدهای ننر، میروند کنار دیوار سفارت اجنبی، شمع مشکی روشن میکنند به نشان آدمیت! تو اما بخوان شوی آدمیت!
من البته از پس و پیش این عکس، خیلی مطمئن نیستم لیکن اگر قبل و بعد این صحنه هم به همین غربت و مظلومیت باشد، وای بر ما! وای بر وجدان ما! وای بر ما که ادعا میکنیم ۲۵۰۰ سال تمدن داریم و پادشاهمان کورش، مظهر حقوق بشر است؛ آنوقت میبینی یکی خارج از ملیت ما، رفته برای امنیت ما جان داده، درجهی آخر این میشود دور و بر تابوت او! همسری و فرزندی و دیگر هیچ! آه! چقدر شبیه «فاطمه» کوچ میکنند این شهدای «فاطمیون»!
اینهمه را نوشتم، منباب یک تذکر! باز هم زن و مرد افغان دیدیم، یکوقت یادمان نرود مسخرهیشان کنیم! یکوقت فراموش نکنیم بخندیم به ریششان! اصلا مگر جان مردم افغان هم، قیمتی دارد؟! و مگر آبرویشان، حرمتی دارد؟! «موگرینی» را بچسب! بهبه! چه اسم باکلاسی! من اما شک ندارم با دیدن این عکس، «چمران» پیش «احمدشاه مسعود» شرمنده میشود! و صدالبته کورش بزرگ! یادش به خیر! روزگاری میان آدمیزاد، اینهمه مرز و اینهمه سیمخاردار و اینهمه فاصله نبود! فاطمه! خودت به داد غریبی این تصویر برس! ما سرگرم روزگاریم! اصلا شوی این زن، میخواست نرود به جنگ دشمن ما! به ما چه؟! درد و غم و دوری و هجران و آوارگی مردم افغان، به ما چه؟! ما عاشق سلفی با طیارهی از دمقسط یانکیها هستیم! مجنون پوزخندهای جک استراو! سینهچاک پایههای فلزی ایفل! ما از تبار آهنیم و دود! خیلی وقت است انسانیت در ما مرده! از آنروز که یاد گرفتیم بگوییم؛ «امنیت ما مدیون شهدای مدافع حرم است» اما هست که هست! زنده باد هر که بیشتر به ما دروغ بگوید! زنده باد هر که برادرش دزدتر باشد! زنده باد چاخان «صبح بدون تحریم»! نه عجب، ملتی که فریب یک «کلید» را میخورد، اینهمه قفل خورده باشد به کار و بارش!
هان ای شیرزن افغان! همین که معاون اول رئیسجمهور ما با کفش، پا روی تابوت همسر شهیدت نمیگذارد، برو خدا را شکر کن! فکر کنم کورش، درگیر متمم بودجهی کمبوجیه بود؛ وقت نکرد به مدعیان نژاد آریایی، ادب و معرفت یاد دهد! این مراسم ختم وجدان عارییهاست؛ به شرف لا اله الا الله...
حسین قدیانی