تاریخ یک باور؛

ایران در طول تاریخ، شاهد استخاره های فراوانی در عرصه سیاست خود بوده است. از مجتهد زنجانی و نواب صفوی تا خاتمی، هاشمی و روحانی. شاید چنین مسئله ای از نمودهای ویژه آمیختگی دین و سیاست باشد.

به گزارش لرستان خبر، هفته گذشته و در روز رأی اعتماد به چهار وزیر دولت دوازدهم، روحانی در مجلس به نکته‌ای اشاره کرد که در میان دعواهای سیاسی گم شد. روحانی گفت که برخی از افراد را برای وزارت دعوت کرده ولی استخاره آنان خوب نیامده و جواب منفی به روحانی داده‌اند. به همین مناسبت به مرور برخی از استخاره‌های سیاسی در تاریخ معاصر می‌پردازیم.

استخاره برای به توپ بستن مجلس
این نکته معلوم و مسلم است که در کشاکش مشروطیت، هم مشروطه‌خواهان استخاره می‌کردند و هم آن کسانی که ضدمشروطه بودند. استخاره‌هایی که میرزا ابوطالب مجتهد زنجانی به‌درخواست محمدعلی‌شاه کرده دوگونه بوده؛ استخاره‌هایی که جواب آنها پشت پاکت نوشته شده و استخاره‌هایی که زیر دستخط شاه جواب داده شده است. در استخاره‌ای که به‌ توپ‌بستن مجلس مربوط می‌شود، مرحوم زنجانی بدون تردید از نیت شاه بی‌خبر بوده ولی در استخاره‌ای که برای تعیین هیأت وزراست مرحوم زنجانی از متن دستخط شاه مطلع بوده و دلیل آن این است که در مورد بعضی از اعضای هیأت وزیران اظهارنظر کرده و نسبت به انتصاب برخی از آنان ازجمله مستوفی‌الممالک معترض بوده و مخالفت خود را اعلام داشته است.

میرزا ابوطالب مجتهد زنجانی
 
تعیین نخست‌وزیر از سوی نواب با استخاره
مرحوم عسگراولادی در کتاب خاطراتش یکی از استخاره‌های نواب صفوی را نقل کرده و می‌نویسد: «شاه، وزیر دربار را می‌فرستد دنبال مرحوم نواب صفوی و به شهید نواب پیغام می‌دهد که این حق شماست که نخست وزیر تعیین کنید. چون شما زحمت کشیدید و فداکاری کردید (در خصوص ترور رزم‌آرا) یک حق دیگر هم که ذهن مردم را توجیه می‌کند این است که اگر شما با کسی موافقت نکنید، نمی‌تواند نخست وزیر بماند و لذا اعلیحضرت مدنظر دارند که شما کسی را معرفی کنید. این نیرنگ بسیار پیچیده‌ای بود. سلامت نفس و خوش‌باوری، سبب شد که چنین پیشنهادی از جانب رهبر فداییان اسلام مورد اعتنا قرار بگیرد.

نواب صفوی
 
بنا به نقل از شهید عراقی – که در جلسه بوده یا اشراف داشته- مرحوم نواب صفوی بدون اینکه به خود بباوراند که باید با آیت الله کاشانی یا دکتر مصدق و رهبران جبهة ملی مشورت کند، تنها با اتکا به استخاره، به این می‌رسد که سیدمحمود نریمان را به عنوان نخست‌وزیر انتخاب و معرفی کند. مرحوم نواب صفوی با نامه‌ای سیدمحمود نریمان را برای نخست وزیری به شاه معرفی می‌کند. سیدمحمود نریمان یکی از پانزده عضو جبهه ملی در مجلس شورای ملی بود و شخصیتی قابل قبول و معقول داشت. تا آن روز هیچ تندروی یا کندروی که از نهضت (جبهه ملی) عقب بماند و یا شعارهای تند بدهد تا بخواهد رهبری را بر عهده بگیرد، نداشت و بسیار معتدل حرکت کرده بود، اما برای نخست وزیری آن زمان چیزهای دیگری لازم بود و خود او می‌گفت من فاقد اینها هستم و وقتی مرحوم نواب به او این پیشنهاد را می‌دهد، تعجب می‌کند و می‌گوید: به آیت الله کاشانی، دکتر مصدق و رهبران جبهه ملی پیشنهاد کنید تا آنها شخصیتی را معرفی کنند.» (صص 39-41)

سیدمحمود نریمان
 
استخاره برای عملیات‌های جنگی
سردار عزیز جعفری، فرمانده فعلی سپاه، درباره عملیات فتح‌المبین و سردرگمی‌ فرماندهان در آن عملیات می‌گوید: «سرانجام، برای نجات از آن وضعیت مبهم و خروج از حالت تردید، تصمیم گرفته شد برادر محسن یا شهید صیاد به خدمت امام خمینی برسند و از ایشان کسب تکلیف کنند. قرار شد آقا محسن با یک فروند هواپیمای جنگنده اف 5 برود تهران و با امام مشورت بکند و سریع برگردد. این ماموریت حساس در مدت سه ساعت انجام شد و آقا محسن به منطقه برگشت. وقتی برگشت، چند ساعت اول اصلا حالت طبیعی نداشت. فشار شدید ناشی از پرواز با سرعت صوت روی ایشان تاثیر گذاشته بود. همین که قدری حالت طبیعی پیدا کرد، به ما گفت: «رفتم خدمت حضرت امام و به ایشان گفتم که وضعمان خیلی خراب است و واقعا مانده‌ایم که چه کار کنیم. خواهش می‌کنیم حداقل استخاره کنید که ما حمله کنیم یا نه. حضرت امام فرمودند که بروید عمل کنید.» طبق دستور ایشان قرآن به طلب خیر باز شد. سوره فتح آمد. آمدن سوره فتح دیگر جای هیچ تردیدی برای فرماندهان باقی نگذاشت. این شد که همگی بسیج شدیم برای آغاز عملیات بزرگ.»
البته آقای هاشمی در خاطراتش این واقعه را با کمی تفاوت نقل کرده و می‌نویسد: «ظهر آقای‌ [محسن‌] رضایی‌ از دزفول‌ تلفن‌ کرد و گفت‌ عراق‌ در ناحیه‌ شوش‌ از دیشب‌ حمله‌ کرده‌ و از من‌ می‌خواست‌ که‌ به‌ جنوب‌ بروم‌؛ برای‌ مطلب‌ مهمی‌ که‌ دارند. گفتم‌ ایشان‌ به‌ تهران ‌بیاید که‌ بتوانیم‌ با امام‌ و دیگران‌ هم‌ مشورت‌ کنیم‌. ایشان‌ با یک‌ جت‌ اف‌ ۵ آمد. ساعت‌ چهار بعدازظهر به‌ اینجا رسید. نیم‌ ساعت‌ در راه‌ بوده‌ است‌، معلوم‌ شد حمله‌ عراق‌ موفق‌ نبوده‌ و حدود صد اسیر از عراقیها گرفته‌اند. صدها نفر از آنها را کشته‌اند و آنها را متوقف‌ کرده‌اند، ولی‌ جنگ‌ ادامه‌ دارد و ممکن‌ است‌ نیروهای‌ ما را مشغول‌ کنند و مانع‌ انجام‌ طرح‌ بزرگ‌ کربلای‌ ۲ بشوند.
مشورت‌ داشت‌ که‌ از محورهای‌ دیگر حمله‌ کنیم‌، پذیرفتیم‌. امام‌ را هم‌ زیارت‌ کردند.[استخاره‌] می‌خواست‌ که‌ امام‌ گفتند مورد استخاره‌ نیست‌، به‌ امید خدا با معیارهای‌ عقلانی‌ عمل‌ کنید.»

محسن رضایی
 
استخاره خاتمی برا ی کاندیداتوری در انتخابات سال 76
استخاره فقط مختص اصولگرایان نبوده است و برخی از اصلاح‌طلبان نیز از برای کارهای خود استخاره می‌کردند. از جمله حجت‌الاسلام سیدمحمد خاتمی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری سال 76 به یکی از دوستانش در دانشگاه تربیت‌ مدرس گفته بود: «برای نامزدی ریاست جمهوری استخاره کردم، خوب آمد. شرکت کردم.»
 
استخاره هاشمی برای دوری از استبداد در رأی
اکبر هاشمی رفسنجانی نیز در مورد عوض شدن تصمیمش و «ثبت‌نام در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 92» می‌گوید: «عصر جمعه‌ای که فردا آخرین مهلت نام‌نویسی بود، در حیاط قدم می‌زدم و منتظر اذان مغرب برای ادای نماز بودم.  برقی به خاطرم زد که چقدر مستبد شدم! این همه انسان از هر جناح سیاسی و فکری به من می‌گویند «تو می‌توانی مملکت را از وضع فعلی نجات بدهی» ولی من می‌گویم «چنین نیست.» به وجدانم مراجعه کردم و با خودم گفتم «تو که همیشه از این حالت دیگران انتقاد می‌کردی، چرا خودت اینگونه شدی؟» وضو گرفتم که نماز بخوانم، ولی دیدم این روحیه افکارم را برای نماز مهیا نمی‌کند. سه بار صبر کردم که بتوانم نمازم را با حضور قلب بخوانم. چون روحیه‌ام از این تفکر متزلزل شده بود، بالاخره نماز را خواندم و استخاره کردم. خوب آمد، ولی در عین حال آیه قرآن می‌گفت «به نتیجه‌ای که فکر می‌کنی، نمی‌رسی.»  بعد از استخاره سه احتمال دادم: یکی اینکه - قبلا که با آقا صحبت کرده بودم، گفته بودم که قطعا نمی‌آیم. می‌بایست به ایشان می‌گفتم که می‌خواهم بیایم. چون حرف قبلی من عوض شده بود. برای من درست نبود که ایشان آمدنم را از رسانه‌ها بشنوند - احتمال می‌دادم اگر به رهبری بگویم، ایشان براساس تصمیم و قرار دو نفری ما، بگویند مصلحت نیست که بیایی. احتمال دوم این بود که شورای نگهبان مانع شود. سومین احتمال این بود که انتخابات برگزار شود و اتفاقاتی بیفتد و مسائلی پیش بیاید.

اکبر هاشمی رفسنجانی
 
استخاره‌ احمدی‌نژاد برای صالحی
علی‌اکبر صالحی که که در دوره احمدی‌نژاد ریاست سازمان انرژی اتمی و وزارت خارجه را بر عهده داشت درباره قبول مسئولیت سازمان انرژی اتمی‌ می‌گوید: «آقای احمدی‌نژاد به من گفتند که به سازمان انرژ‌ی اتمی بروم که من گفتم من دیگر اصلا آمادگی ندارم و ۳۳ سال است که از فعالیتم می‌گذرد و ترجیح می‌دهم بقیه عمر اداری‌ام را در دانشگاه تمام کنم و بازنشسته شوم. ایشان خیلی اصرار کردند و به من گفتند: خداوند به شما یک فرصت خدمت را پیش آورده ولی شما ناشکری می‌کنید. من گفتم پس بگذارید من یک استخاره کنم، ایشان گفتند من استخاره کردم. اینطور شد که من پذیرفتم به سازمان انرژی اتمی بروم.»

علی اکبر صالحی
 
در نهایت باید گفت که استخاره در فرهنگ اسلامی پس از تفکر و مشورت انجام می‌شود و اگر فردی پس از تفکر و مشورت، بازهم نتوانست تصمیم بگیرد و تحیّر داشت، می‌تواند از طریق استخاره تصمیم نهایی را بگیرد. البته باز هم جایگاه این مسئله تا حدی نزد علما اختلافی است.
 
انتهای پیام/

 

در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید

نظرات