رفتگر

  • مام ابهت زنانه‌اش را پشت لباس های کارش پنهان کرده، دست‌های پینه بسته اش نشان از سختی کار می دهد، تنها ابزار کارش یک جارو و یک فرغون است.

  • اشک تو چشماش حلقه زد. هر چی اصرار کرد، آقا مهدی جارو رو بهش نداد؛ ازش خواهش کرد که هرچه سریعتر بره تا دیگران متوجه نشن، رفتگر امروز محله، شهردار ارومیه است.