شهید سرلک

  • دلش برای رفتن به جبهه می تپید و آرام و قرار نداشت. لکن از سوی دیگر نیز می دانست که در صورت مطرح کردن علاقه خود، از طرف پدر و مادر موافقتی برای اعزام وی به جبهه نخواهد شد روزی بدون اینکه از آنان خداحافظی کند به سوی ستاد اعزام به جبهه رفت و با تکمیل برگه های اعزام سوار بر مرکب آهنین شد و همراه با خیل رزمندگان اسلام عزم دیار نور را کرد.