سید محسن طباطبائی حکیم مرجع تقلید شیعیان در قرن ۱۴ قمری، اهل عراق و ساکن نجف بود. او بعد از درگذشت آیت الله بروجردی یکی از مراجع مهم تقلید شیعه به شمار می‌آمد. وی در جوانی و در جنگ جهانی اول در دفاع از عثمانی، فرماندهی بخشی از عراقیان را بر عهده داشت.

به گزارش لرستان خبر،  آگاهی از سیره علمایی که عمر خود را در تهذیب نفس و یادگیری معارف اسلامی صرف نموده اند، خود راهگشای بسیاری از ابهامات زندگی ماست. 27 ربیع الاول یادآور درگذشت سید محسن حکیم مرجع بزرگ شیعیان است.

 

 

 

 

 

سید محسن طباطبائی حکیم؛ (۱۳۰۶ ـ ۱۳۹۰ق(مرجع تقلید شیعیان  در قرن ۱۴ قمری، اهل عراق و ساکن نجف بود. او بعد از درگذشت آیت الله بروجردی یکی از مراجع مهم تقلید شیعه به شمار می‌آمد. او در راستای مقابله با کمونیسم در عراق، عضویت در حزب کمونیست را تحریم و در راستای گسترش فعالیت‌های دینی، جماعت العلماء را در نجف پایه‌گذاری کرد. حکیم همچنین در جوانی و در جنگ جهانی اول در دفاع از عثمانی، فرماندهی بخشی از عراقیان را بر عهده داشت. از اقدامات مهم او تأسیس کتابخانه‌های متعدد در نقاط مختلف دنیا است. کتاب مستمسک العروه الوثقی مهم‌ترین اثر فقهی اوست که در حوزه‌های علمیه مورد توجه مجتهدان است.

تعدادی از فرزندان سید محسن حکیم توسط رژیم بعث عراق زندانی و کشته شدند. سید محمد باقر حکیم مشهورترین فرزند اوست که در سال ۱۳۸۲ش در حادثه‌ای تروریستی در نجف کشته شد.

 

 

زندگینامه و تحصیلات

سید محسن حکیم در عید فطر ۱۳۰۶ق در نجف، در خاندانی که در عراق شهرت فراوان داشتند، به دنیا آمد. پدرش، مهدی ‌بن صالح طباطبائی نجفی، مشهور به سیدمهدی حکیم،[۱] عالم دینی بود. سیدمحسن در شش سالگی پدرش را از دست داد و برادر بزرگش، سیدمحمود، سرپرستی او را برعهده گرفت. [2][۳]

 

حکیم از هفت سالگی قرائت قرآن و خواندن و نوشتن و از نُه سالگی تحصیل علوم دینی را آغاز کرد. درس‌های مقدماتی، مانند ادبیات عرب و منطق و برخی متون اصول فقه )مانند قوانین و معالم ( و نیز برخی متون فقهی) مانند شرایع و لمعه( را نزد برادرش، سیدمحمود، و دروس مقاطع بالاتر را نزد بزرگانی چون صادق جواهری و صادق بهبهانی خواند.

 

 

 

اساتید

حکیم در ۱۳۲۷ق فراگیری دروس عالی حوزه ) دوره خارج) را آغاز کرد و نزد آخوند ملامحمدکاظم خراسانی، آقاضیاء عراقی، شیخ علی جواهری، میرزا محمدحسین نائینی و سید ابوتراب خوانساری، فقه و اصول و رجال را فراگرفت و به درجه اجتهاد رسید. در اخلاق، از سیدمحمدسعید حبّوبی، باقر قاموسی، سیدعلی قاضی و شیخ علی قمی بهره برد. [۴]

 

شاگردان

حکیم از ۱۳۳۳ق، تدریس دوره سطح حوزه و از ۱۳۳۷ق تدریس دوره خارج فقه و اصول را آغاز کرد و در بیش از نیم قرن تدریس، شاگردان فراوانی تربیت کرد.

شماری از شاگردان او عبارتند از:[۵]

  • محمد تقی آل‌ فقیه از علمای مشهور لبنان )د ۱۳۷۸ش(

  • سید اسماعیل صدر فرزند سید حیدر

  • سید محمد حسین فضل‌اللّه

  • محمد تقی تبریزی

  • سید محمد علی قاضی طباطبائی

  • سید محمد سرور واعظ بهسودی

  • سید محمد تقی بحرالعلوم

  • سید محمد موسوی بجنوردی

  • سید علی حسینی سیستانی

  • سید جلال الدین آشتیانی

  • سید هاشم رسولی محلاتی

  • اکبر هاشمی رفسنجانی

  • محمد مهدی شمس الدین

  • سید حسین مکی عاملی

  • سید محمد باقر صدر

  • ناصر مکارم شیرازی

  • حسین وحید خراسانی

  • محمد هادی معرفت

  • سید مصطفی خمینی

  • محمد جواد مغنیه

  • محمد تقی جعفری

  • سید یوسف حکیم

  • سید اسدالله مدنی

  • سید حسن خرسان

  • سید سعید حکیم

  • سید موسی صدر

  • نصرالله شبستری

  • احمد کافی

 

آثار علمی

سید محسن حکیم بیش از چهل اثر از خود به جای گذاشته که برخی از آنها تألیف و برخی شرح یا حاشیه‌اند.[۶]

  • مستمسک العروة الوثقی که نخستین شرح استدلالی بر عروة الوثقی است.

  • حقائق‌الاصول که شرح بر کفایة الاصول است.

  • نهج‌الفقاهة که شرح و حاشیه‌ بر کتاب المکاسب است.

  • منهاج‌الناسکین که مناسک و احکام تفصیلی حج را بیان می‌کند.

  • شرحی استدلالی بر تبصرةالمتعلمین علامه حلی.

  • شرح تشریح الافلاک شیخ بهایی در هیئت.

  • شرح المختصر النافعِ محقق حلّی که نخستین اثر فقهی حکیم می باشد.

  • المسائل الدینیة.

  • رسالة فی ارث الزوجة.

  • منهاج‌الصالحین که رساله عملیه ایشان است. این کتاب شامل فتاوای حکیم در ابواب گوناگون فقه است.

 

دوران مرجعیت

سید ابوالقاسم خویی، سید محسن طباطبایی حکیم، سید محمود شاهرودی و سیدعلی تبریزی.

پس از درگذشت میرزا محمدحسین نائینی)۱۳۱۵ش) برخی مقلدان او به سید محسن حکیم رجوع کردند و پس از درگذشت سیدابوالحسن اصفهانی )۱۳۲۵ش) مرجعیت او تثبیت شد و پس از درگذشتِ حسین بروجردی )۱۳۴۰ش)، سید محسن حکیم مرجع علی الاطلاق شد. [۷]

 

 

شرکت در جهاد

سال ۱۳۳۲ق مصادف با جنگ جهانی اول بود. هرچند شیعیان همواره از بی‌مهری دولت عثمانی رنج می‌بردند، این مسئله هرگز آنان را از انجام وظیفه باز نداشت و فقیهان بزرگ نجف جهاد با کافران بریتانیایی را واجب خواندند[۱۰]و خود پیش‌تر از دیگران رهسپار جبهه‌های نبرد شدند.

سید محسن حکیم نیز از طرف سید محمد سعید حبوبی فرماندهی جبهه راست شعیبیه را بر عهده داشت. تحت این عنوان هدایای مردمی و کمک‌های دولت عثمانی، به سمت سید محسن روانه شد. نهایتاً با هجوم سنگین نیروهای بریتانیا مجاهدان شکست خورده و ناصریه سقوط کرد.[۱۱]

 

مبارزه با کمونیسم

پس از کودتای عبدالکریم قاسم در عراق و به قدرت رسیدن او در ۱۳۳۷ش، برای ترویج افکار کمونیستی و تصویب قوانین ناسازگار با احکام فقهی، زمینه مناسبی فراهم شد.

آیت الله حکیم رسماً به تصویب این قوانین اعتراض کرد و عالمان و خطیبان را به آگاه کردن مردم از ماهیت ضددینی آن فراخواند. او همچنین با صدور دو فتوای تاریخی در ۱۳۳۸ش، پیوستن به حزب کمونیست را شرعاً غیرمجاز و در حکم کفر و الحاد یا ترویج کفر و الحاد دانست. در پی این فتوا، دیگر عالمان نجف نیز فتواهای مشابه دادند و سرانجام عبدالکریم قاسم را به عذرخواهی واداشتند.[۱۲]

 

 

 

فعالیت‌های سیاسی داخل عراق

  • تأسیس و تثبیت جماعت العلماء فی النجف الاشرف

  • سفر به بغداد در ۱۳۴۲ش در اعتراض به رژیم بعثی حکومت عبدالسلام عارف و حبس و شکنجه مخالفان

  • اعتراض شدید به سبب سیاست طایفه‌گرایی، تبعیض مذهبی و تفرقه‌افکنی

  • اعتراض به تصویب قانون ملی‌سازی برخی از شرکت‌های تجاری در ۱۳۴۳ش، که به تضعیف قدرت مالی شیعیان می‌انجامید

  • واکنش شدید به تصمیم حکومت عارف در سرکوب کردهای شمال عراق که ایشان با فتوا به جایز نبودن جنگ با کردها، از کشتار آنان جلوگیری کرد[۱۳]

 

فعالیت‌ها نسبت به مسلمانان جهان

تلگراف آیت الله حکیم به جمال عبدالناصر

در مسائل خارجی، حکیم به مسئله فلسطین حساسیت ویژه‌ای نشان می‌داد. او در برابر تهاجم صهیونیست‌ها در سال ۱۳۴۶ش به فلسطین، همه مسلمانان را به ایستادگی و بسیج همه امکانات فرا خواند، به رسمیت شناختن اسرائیل از جانب حکومت وقت ایران را محکوم کرد و در حادثه آتش زدن مسجدالاقصی در ۱۳۴۸ش با صدور بیانیه‌ای، مسئولیت شرعی و تاریخی مسلمانان را در برابر صهیونیست‌ها یادآور شد.[۱۴]

در جریان محکومیت سید قطب (از رهبران جنبش اسلامی مصر) از سوی نظام جمال عبدالناصر، آیت الله حکیم در تاریخ ۱۳۸۶/۵/۶ق با ارسال تلگرافی خطاب به جمال عبدالناصر، خواستار لغو حکم اعدام وی شد.

 

تلگراف آیت الله حکیم به جمال عبدالناصر

تلگراف آیت الله حکیم به جمال عبدالناصر

 

مواضع حکیم در مواجهه با رویدادهای ایران

آیت‌اللّه حکیم در برخی از رویدادهای سیاسی ایران نیز مخالفت خود را با عملکرد حکومت محمد رضا پهلوی نشان داد، از جمله:[۱۵]

  • واکنش شدید به تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی

  • اظهار تأثر شدید از کشتار شماری از طلاب مدرسه فیضیه و پیشنهاد این که علما دسته‌جمعی به عتبات مهاجرت کنند تا او بتواند رأی صریح خود را درباره دولت ایران صادر کند؛ که امام خمینی و شماری دیگر از علمای قم در پاسخ به این پیشنهاد، مهاجرت را به صلاح ندانستند و حضور در ایران را ضروری قلمداد کردند.

  • محکومیت حادثه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ش و اعلام ناتوانی حکومت ایران در اداره مملکت

با این حال حسینعلی منتظری معتقد است که ذهن آیت الله حکیم را نسبت به امام خمینی مغشوش کرده بودند و آیت الله حکیم با امام همکاری و همراهی نمی کرد. [یادداشت ۱]

 

فرزندان

آیت الله حکیم ده پسر و چهار دختر داشت. سیدیوسف، سیدمحمدرضا، سید محمدمهدی، سیدکاظم، سیدمحمدباقر، سیدعبدالهادی، سید عبدالصاحب، سیدعلاءالدین، سید عبدالعزیز، سیدمحمدحسین پسران او هستند.

 

وفات

پس از کودتای حسن‌البکر، حزب بعث بیش از پیش بر آیت‌اللّه حکیم فشار آورد و تلاش کرد او را به تسلیم وادار کند. سال‌های پایانی زندگی او با حبس خانگی و سختگیری بر حوزه علمیه و شیعیان عراق و مقاومت ایشان همراه بود[۱۶]

سرانجام سید محسن طباطبائی حکیم در سن ۸۴ سالگی، در ۲۷ ربیع الاول ۱۳۹۰ق در بغداد، بر اثر بیماری، درگذشت. پیکر او از بغداد تا کربلا و سپس تا نجف تشییع شد و در مقبره مخصوصی که خود در کنار کتابخانه‌اش آماده کرده بود به خاک سپرده شد[۱۷]

 

یادداشت‌ها

 

  1.  

1. حسینی ‌اشکوری، الامام الحکیم، ج ۱، ص ۱۷ ـ ۲۱

2. باقری ‌بیدهندی، ج ۱، ص ۶۳

3. صفاء الدین تبرائیان، امام حکیم، ۱۳۹۰، ص ۲۶.

4. عدنان ابراهیم سراج، ج ۱، ص ۲۷ ـ ۲۸

5. فیاض حسینی، ج۱، ص ۲۱ ـ ۲۹ ؛ تبرائیان، مرجع عصر،،ص ۱۸۲

6. باقری بیدهندی، ج ۱، ص ۶۵ ـ ۶۸

7. بامداد، ج ۵، ص ۱۹۰

8. حکیم، ج ۱، ص ۳۴ـ۳۵؛ فیاض‌ حسینی، ج ۱، ص ۳۷ ـ ۳۹

9. بهادلی، ج ۱، ص ۳۴۲

10. علوی، ص ۶۷ ـ ۷۳

11. حسینی اشکوری، ترجمه، ص ۹ ـ ۹۱

12. فیاض حسینی، ج۱، ص ۶۷ ـ ۶۹؛ عدنان ابراهیم سراج، ج۱، ص ۲۱۷

13. عدنان ابراهیم سراج، ج۱، ص ۱۱۶ ـ ۱۱۸؛ بیاتی، ج ۱، ص ۵۵۱

14. فیاض حسینی، ج۱، ص ۸۶ ـ ۹۴

15. باقری ‌بیدهندی، ج ۱، ص ۷۲؛ دوانی، ج ۳، ص ۴۴ ـ ۴۶

16. تبرّائیان، احیاگر حوزه، ج ۱، ص ۲۸۱ ـ ۵۶۲

17. محمدحسین علی‌صغیر، ج ۱، ص ۱۶۲ ـ ۱۶

 

منابع

  • باقری ‌بیدهندی، ناصر، نجوم امت: آیت‌اللّه العظمی حاج سید محسن حکیم، نور علم، دوره۲، ش۲، دی ۱۳۶۶ش.

  • بامداد، مهدی، شرح‌حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری، تهران، ۱۳۵۷ش.

  • بَهادلی، علی احمد، الحوزة العلمیة فی‌النجف: معالمها و حرکتها الاصلاحیة، بیروت، ۱۴۱۳ق.

  • بیاتی، حامد، المرجعیة الدینیة و دورها القیادی، لندن، ۲۰۰۰م.

  • تبرّائیان، صفاءالدین، احیاگر حوزه نجف، تهران، ۱۳۸۷ش.

  • تبرائیان، صفاءالدین، مرجع عصر آیت الله حکیم به روایت تصویر، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۹ش.

  • حسینی ‌اشکوری، احمد، الامام الحکیم السیدمحسن الطباطبائی، نجف، ۱۳۸۴ق.

  • حسینی ‌اشکوری، احمد، الامام الحکیم السیدمحسن الطباطبائی، ترجمه مصباح نجفی.

  • حکیم، محمدباقر، مرجعیة الامام الحکیم قدّس سرّه: نظرة تحلیلیة شاملة.

  • دوّانی، علی، نهضت روحانیون ایران، تهران، ۱۳۶۰ش.

  • عدنان ابراهیم سراج، الامام محسن ‌الحکیم، بیروت، ۱۴۱۴ق.

  • علوی، حسن، الشیعه و الحکومه القومیه فی العراق.

  • فیاض‌حسینی، هاشم، الامام المجاهد السیدمحسن الحکیم، لندن، ۱۹۹۹م.

  • محمدحسین علی‌صغیر، اساطین المرجعیة العُلیا فی النجف الاشرف، بیروت، ۱۴۲۴ق.

 

ویکی شیعه/

 

انتهای پیام/

در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید

نظرات