در روز های اخیر با برگه های مالیاتی چند میلیون تومانی برای برخی از روستاییان منطقه دلفان مواجه شدیم که این برگه های مالیاتی با توجه به سطح درآمد روستاییان نه به عدالت نزدیک است و نه به آنچه درقانون آمده است سازگار می باشد

بر کسی پوشیده نیست که فقیرترین مناطق جمعیتی شهرستان دلفان  روستاییان می باشند؛ این فقر ناشی از نداشتن درآمد جامعه ی روستایی  می باشد که خود معلول  نداشتن زمین کشاورزی  مناسب، نبود صنایع  مرتبط با روستا و بالا بودن هزینه های نگهداری دام و طیور می باشد؛ اگر اندک درآمدی هم هست  فقط در حد معیشت آنان می باشد. با این وجود، روستاییان  به همان درآمد اندک قانع بوده و کمترین حس مطالبه گری را از دولت ها دارند. به نظر می رسد با وجود توقع اندک روستاییان از دولت، اما دولت همین اندک درآمد  آنان را بر نمی تابد و برا ی روستاییانی که  تنها دارایی آنها یک گاو شیرده سنتی  می باشد، برگه های مالیاتی چند میلیون تومانی صادر نموده است. اگرچه پرداخت مالیات از مهمترین عوامل رشد و توسعه جامعه محسوب می شود و موجب رونق اقتصادی، تحقق عدالت اجتماعی، افزایش خدمات و عمران و آبادانی کشور می شود و به درآمد پاک معروف می باشد، اما شکی نیست که  پاک بودن آن منوط به رعایت عدالت و اخذ آن از همه اقشار، به نسبت درآمد آنها می باشد.

در روز های اخیر با برگه های مالیاتی چند میلیون تومانی برای برخی از روستاییان منطقه دلفان مواجه شدیم که این برگه های مالیاتی با توجه به سطح درآمد روستاییان نه به عدالت نزدیک است و نه به آنچه درقانون آمده است  سازگار می باشد.  به گفته ی یکی از روستاییان که تنها دارایی وی  یک رأس گاو سنتی شیر ده می باشد ؛ مبلغی حدود پنج میلیون تومان، برگ تشخیص مالیات  صادر شده است   در حالی  که درآمد حاصل از فروش شیر یک رأس گاو شیرده سنتی، که روزی بیشتر از چهار یا پنج کیلوگرم ،  شیر دهی ندارد ، بدون احتساب هزینه های خورد و خوراک آن، کمتر از یک و نیم میلیون تومان در سال می باشد . حال چگونه برای درآمد ی یک و نیم میلیون تومانی درسال ، مالیاتی حدود پنج میلیون تومانی محاسبه شده است، سوالی است که دو پاسخ برای آن پیش بینی می شود: یا باید در فرمول محاسبه مؤدی مالیاتی مربوط  شک کرد که  از اعداد توان دار استفاده نموده است و یا  در وزن یک کیلوگرم شیر، که ممکن است با آلیاژی از سلیوم ترکیب شده باشد و وزن آن را چند برابر حد معمول بالا برده باشد. لازم به ذکر است که دست نمایندگی احسان سپیده نهاوندنیز در این قضیه دخیل می باشد؛ زیرا تنها مرجعی که از  آمار و  اطلاعات مربوط به  میزان خرید و فروش شیر روستاییان مطلع است ، همین شرکت می باشد. حال جای این سؤال باقی است که  این شرکت برچه اساسی و با چه معیاری این میزان درآمد را برای  فروش روزانه چهار کیلوگرم شیر ، به اداره امورمالیاتی  گزارش داده است؟! آیا ممکن است که این  شرکت با ترفندی زیرکانه مالیات پرداختی خود را به دوش روستاییان بی پناه منتقل کرده باشد؟ ! اگر این مقدار مالیات را طبق ماده ۱۳۱ نرخ مالیات بردرآمد اشخاص حقیقی،  یعنی براساس ۲۵% برای درآمدهای ۱۰میلیون به بالا در سال  محا سبه شود، این مبلغ مالیات ، باید متعلق به درآمدی حدود ۲۰ میلیون تومان در سال باشد؛ و این یعنی فروش روزانه ۵۵کیلو گرم شیر برای یک رأس گاو شیرده که هم محال ذاتی است و هم محال عقلی.
اگر قرار باشد دولت بدون اینکه کوچکترین خدمتی را در قبال تنها دارایی یک روستایی، که یک رأس گاو شیرده می باشد،  ارائه  دهد و هر سال طلبکار این مبلغ مالیات  باشد ، آیا چاره ای جز ذبح گاو و سلاخی کردن آن باقی می ماند ؟!

 

انتهای پیام/

منبع: سلام دلفان

در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید

نظرات