حکایت این روزهای شیخ مرشد ما که در صدارت ارشاد کل به فرهنگ سازی خلق الله به طُرُق اولی یعنی ساز و دُهُل و کف و سوت و رقص و پایکوبی مشغول می باشد؛ حکایت آن طبیبی است که شخصی را دید دو طعام غلیظ با هم می خورد، گفت این دو طعام با هم نمی سازند،  روز دیگر شنید آن شخص بیمار شده است،  به سر بالین او آمد و گفت : مگر تورا نگفتم که این دو طعام با هم نمی سازند؟ گفت این بار با هم ساخته اند که مرا از میان بردارند.  

حال باید گفت که دعوت از مطرب و نوازنده و رقاص و آوازه خوان توسط یک شخص در کسوت مقدس روحانیت وحضور در محفل این جماعت،  یک شلم شوربای شتر گاو پلنگ است که هم می خواهد با استفاده از خمیر کردن احساسات جوانان، همچنان کرکره تشکیلاتی خود را بالا نگه دارد و هم به وقت تنگنا به استخاره روی آورد. آری شیخ ارشاد کل که سلسله رفتارهای حاشیه ساز او ، ساحت عقلش را به تسخیر ساحت احساسش در آورده است، با حضور در مراسم دیروز نشان داد که وی همچنان دلداده ی کارهای حاشیه ای  و نمایشی می باشد. 

وی را باید گفت وجود شما در این کسوت مقدس،  نیازمند به تزکیه خاص می باشدتا بر این خصلت خانه خراب کن فایق آیی و این تزکیه جز از راه گذر از محکمه قضایی و خلعیت این لباس مقدس حاصل نخواهد شد،  پس از تزکیه تا دلتان می خواهد در این گونه بُن بَست ها بتازید زیرا بدون لباس روحانیت دیگر کسی مانع تاختن تان نخواهد شد. اما سؤال این است که آیا دادگاه ویژه ی روحانیت که دیدبان قداست و حفظ حرمت این لباس  است؛  این بار به وظیفه خود عمل خواهد نمود یا خیر؟!

 

انتهای پیام/

در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید

نظرات