هر کس باد بکارد، طوفان درو می کند؛ این ضرب المثل گویای وضعیت کشورهایی است که برای رسیدن به هدف خود یعنی براندازی دولت سوریه، به هر وسیله ای از جمله حمایت از گروه های مسلح متوسل شدند اما اکنون دود آن به چشم خودشان رفته است. نمی توان از تروریسم به عنوان یک برگ برنده استفاده کرد و آن را در داخل جیب خود گذاشت، زیرا تروریسم مانند یک عقرب است که در نیش زدن شما در اولین فرصت، تردید نخواهد کرد. این بخشی از گفته های بشار اسد رییس جمهوری سوریه خطاب به رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه است.

افکارنیوز : نمی توان از تروریسم به عنوان یک برگ برنده استفاده کرد و آن را در داخل جیب خود گذاشت، زیرا تروریسم مانند یک عقرب است که در نیش زدن شما در اولین فرصت، تردید نخواهد کرد.

این بخشی از گفته های بشار اسد رییس جمهوری سوریه خطاب به رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه است که چند هفته پیش در مصاحبه با شبکه تلویزیونی خلق ترکیه، مطرح کرد. وی در آن مصاحبه پیش بینی کرد که آتش تروریسم بزودی دامن ترکیه را خواهد گرفت.

پس از گذشت کمتر از یک ماه، گویی گفته های اسد نمود عینی و آشکار پیدا کرده است. ارتش ترکیه آنطور که خودش اعلام کرده طی چند روز گذشته چندین مقر نیروهای مسلح وابسته به القاعده در نزدیکی شهر اعزاز در شمال سوریه و در نزدیکی مرز این کشور با ترکیه را مورد هدف قرار داده است.

شنیدن این خبر برای کسانی که طی دو سال و نیم اخیر، بحران سوریه را پیگیری کرده اند، قطعا مایه تعجب و شگفتی است. شگفتی از آن روست که دولتی که از آغاز بحران سوریه تاکنون از هیچ کوششی در جهت کمک به مخالفان دولت این کشور با هدف براندازی آن، فروگذار نکرده است، حال به پایگاه های این گروه ها حمله می کند. این خود نشان دهنده تحولی مهم در رویکرد آنکاراست که شناخت زمینه ها و دلایل این تحول، تصویری بهتر و شفاف تر را ارایه خواهد کرد.

حمله ارتش ترکیه به مقر نیروهای وابسته و همفکر با القاعده در خاک سوریه صرفا اقدامی واکنشی در برابر حملات اخیر این نیروها به خاک ترکیه نیست بلکه آنچه مهم است تغییر نگاه ترکیه نسبت به گروه های افراطی اسلامگرا در سوریه و خطراتی است که آنکارا نسبت به اوج گرفتن این گروه ها حس می کند.

تا پیش از این دولت ترکیه حمایت همه جانبه ای را از همه گروه های مخالف دولت سوریه انجام می داد. گرچه آنکارا با گروه های مخالفی چون ائتلاف ملی و نیز ارتش آزاد سوریه که بیشتر رویکردهای ملی داشتند، روابط نزدیکتری داشت اما در قبال دیگر گروه های مخالف از جمله گروه های اسلام گرای وابسته به القاعده نیز موضعی حمایتی و یا دست کم سکوت داشت.

گفته می شود دولت ترکیه طی یک سال و نیم اخیر نقش مهمی را در فراهم کردن امکان ورود جنگجویان غیر سوری وابسته به گروه های اسلام گرا از طریق مرزهای این کشور به داخل سوریه و انتقال تجهیزات نظامی به این کشور داشته است.

هدف سرنگونی بشار اسد برای مقام های ترکیه به اندازه ای مهم بود که در ابتدای امر نه تنها نسبت به رشد گروه های اسلام گرای افراطی احساس خطر نکردند بلکه هم افزایی این گروه ها با دیگر گروه های مخالف دولت سوریه را گامی مهم در جهت تحقق فوری این هدف می دانستند.

اما تحولات یک سال و نیم اخیر در سوریه به گونه ای حرکت کرد که گروه های اسلام گرای وابسته به القاعده از وزن بیشتری برخوردار شدند و در میان گروه های مخالف دیگر اینک دست بالا را دارند و عملا دیگر گروه ها را به حاشیه برده اند. قدرتمند شدن افراط گرایان آنها را تبدیل به معضل جدید امنیتی در منطقه بویژه همسایگان سوریه همچون ترکیه کرده است.
طی ماه های اخیر و همزمان با تسلط گروه های وابسته به القاعده بر شهر استراتژیک اعزاز در نزدیکی مرز ترکیه و پررنگ شدن نیت این گروه ها برای تشکیل امارت اسلامی در مناطقی در ادلب، رقه و باب السلام در شمال غرب سوریه، ترکیه بیش از پیش خطر گروه های اسلام گرای افراطی را حس کرد.

به واقع نگرانی از اوج گرفتن خطر گروه های اسلام گرای افراطی در سوریه و احتمال سرریز فعالیت های آنها در ترکیه باعث شد این کشور به این جمع بندی برسد که باید جلوی افزایش قدرت این گروه ها ایستادگی کرد.

این در حالی است که بن مایه اصلی این گروه ها برخلاف ظاهر اسلامی شان، تروریسم و اقدامات سلبی و تخریبی است. از نظر تشکیلاتی نیز مشخصه اصلی این گروه ها، فراملی بودن اعضای آن است.
روزنامه رای الیوم به مدیریت عبدالباری عطوان روزنامه نگار مشهور عرب، بتازگی نوشت که بر اساس برخی برآوردها اینک نزدیک به ۸۰ هزار جنگجوی وابسته به گروه های اسلام گرای افراطی در سوریه مشغول نبرد با نیروهای دولتی هستند که تعداد بسیاری از آنها (بین ۱۰ تا ۱۵ هزار نفر) از اتباع عربستان سعودی و هزاران نفر نیز دارای تابعیت چچنی، تونسی، پاکستانی و… هستند. از این تعداد نزدیک به سه هزار نفر نیز دارای تابعیت اروپایی هستند.

این گروه ها نه از نظر تشکیلات بلکه از نظر رویکرد و هدف نیز برای خود رسالتی فراتر از مرزهای ملی قائلند. آنها این مرزها را زاییده اندیشه استعماری می دانند و هدف خود را تشکیل امارت بزرگ اسلامی که سراسر سرزمین های اسلامی را فرامی گیرد، می دانند.

چنین مسئله ای این واقعیت را پیش چشم قرار می دهد که تبعات پروبال دادن به این گروه ها در سوریه صرفا محدود به این کشور نخواهد شد بلکه این مساله می تواند دیگر کشورها و در درجه نخست کشورهای همسایه سوریه نظیر ترکیه را درگیر خود بکند.

نگرانی نسبت به قدرت گرفتن گروه های اسلام گرای افراطی در سوریه زمانی بیشتر می شود که برخی شنیده ها حاکی از آن است که تلاش هایی در حال انجام است که سه گروه اصلی افراطی دولت اسلامی در عراق و شام (داعش) ، جبهه النصره و جبهه احرار الشام که عملا قدرتمندترین گروه های فعال ضد دولت سوریه هستند، در آینده ای نزدیک تحت یک رهبری واحد با نام ارتش اسلام قرار گیرند.

به نظر می رسد یکی از انگیزه های ترکیه در اقدام علیه گروه های نزدیک به القاعده در سوریه، بهبود جایگاه دیگر گروه های مخالف از جمله ارتش آزاد سوریه است که عملا در عرصه نبرد در سوریه به حاشیه رفته است. گرچه نیروهای ارتش آزاد نیز رویکردی مسلحانه دارند اما از آنجایی که این گروه همچون گروه های افراطی اسلام گرا، رسالتی فرامرزی قائل نیست، کشورهایی همچون ترکیه پرو بال دادن به آن را چندان خطری برای امنیت خود نمی دانند.

از سوی دیگر برخی این گمانه را مطرح می کنند که یکی از دلایل تصمیم ترکیه به مقابله با گروه های وابسته به القاعده، فشاری بوده که از ناحیه آمریکایی ها به مقام های آنکارا وارد آمده است. آمریکا گرچه مخالف دولت سوریه است اما همزمان قدرت گرفتن گروه های وابسته به القاعده را نیز برخلاف منافع خود می داند.

در این رابطه خبرگزاری رویترز چند روز پیش از قول یک منبع نزدیک به دولت ترکیه نوشت: ما مواجه با اتهام هایی علیه خود در حمایت از القاعده هستیم. مقام های آمریکایی در حاشیه نشست ماه گذشته مجمع عمومی سازمان ملل، نگرانی شدید خود را نسبت به این رویکرد دولت ترکیه اعلام کردند.

پرواضح است که سوریه در خطر تبدیل شدن به افغانستانی دیگر و بهشتی برای تروریسم سیاه قرار دارد. در این میان به نظر می رسد ترکیه نمی خواهد به سرنوشت پاکستان دچار شود. پاکستان نیز در برهه ای نه تنها نسبت به رشد گروه های افراطی همچون طالبان در افغانستان واکنش منفی نشان نداد بلکه از آن حمایت کرد. اما اینک خود از تحرکات این گروه ها در امان نیست.

خواسته یا ناخواسته اردوغان در تقابل با گروه های اسلام گرای افراطی در همان جایی ایستاده که اسد ایستاده است.
هر دوی آنها خطر گروه های تروریست افراطی را دریافته اند. اما فرق اینجاست که اردوغان با تاخیری بسیار و پس از هزینه های بسیاری که این گروه ها به سوریه و منطقه وارد کردند، به این خطر پی برد.

به نظر می رسد خطر تروریسم عقرب گونه ای که بشار اسد از آن سخن گفت، نه تنها ترکیه بلکه دیگر کشورهای منطقه و از جمله کشورهای حامی گروه های تروریست و افراطی را تهدید می کند. مگر اینکه عقلانیتی شکل بگیرد و حامیان این عقرب سیاه، خود سنگی بر سر آن بکوبند.
در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید

نظرات