رژِیم با یک سبعیت غیر قابل انتظاری، تعدادی از دانش آموزان و دانشجویان را به رگبار بست. اشتباه بزرگش هم این بود که اینها علیه فیلم بردای کردند و شب از تلویزیون پخش شد. شاید فکر می کرد، به این ترتیب مردم می ترسند و وحشت می کنند. ولی وقتی فیلم ز تلویزیون پخش شد [آن موقع تلویزیون و همه ارگان در اختیار دولت بود] مردم به عمق خشونت و خوی درندگی رژیم پی بردند و در حقیقت بعد از این جریان، مردم در مبارزه علیه شاه مصمم تر شدند.

به گزارش افکارنیوز ، یکی از مراکز عمده و کانون انقلاب، دانشگاه تهران بود. پس از جریان دی ماه و عبد از آن راهپیمایی، مدتی کانون انقلاب، به دانشگاه امیر کبیر منتقل شد. ولی دانشگاه تهران مرکز انقلاب بود. هر روز افراد از سراسر تهران جمع می شدند و آنجا شعار می دادند.

آن روز هم تعدادی از دانش آموزان و دانشجویان دانشگاهی و اعضای هیئت علمی، طبق معمول در صحن دانشگاه و خیابان های اطراف تجمع کرده و علیه شاه شعار می دادند. رژِیم با یک سبعیت غیر قابل انتظاری، تعدادی از دانش آموزان و دانشجویان را به رگبار بست. اشتباه بزرگش هم این بود که اینها علیه فیلم بردای کردند و شب از تلویزیون پخش شد. شاید فکر می کرد، به این ترتیب مردم می ترسند و وحشت می کنند. ولی وقتی فیلم از تلویزیون پخش شد [آن موقع تلویزیون و همه ارگان ر اختیار دولت بود] مردم به عمق خشونت و خوی درندگی رژیم پی بردند و در حقیقت بعد از این جریان، مردم در مبارزه علیه شاه مصمم تر شدند. تقریبا می توان گفت دیگر ترس مردم ریخت و این حرکت درواقع تیر خلاصی بود که توسط رژیم به شاه شلیک شد. به نظر من بعد از این ماجرا بود که شعار های «توپ، تانک، مسلسل، دیگر اثر ندارد» جدی تر شد. این شعار ها در حقیقت عمق وجود افراد بود.

دو تا از اعتصاباتی که شکل گرفت، عمومی بود: یکی در دبیر خانه ی دانشگاه تهران در میدان انقلاب و دیگری در ساختمان اصلی وزارت فرهنگ و آموزش عالی در خیابان نجات اللهی (ویلای سابق) . البته می توان گفت دانشگاه های دیگر مثل دانشگاه امیر کبیر نیز چندین بار اعتصاب غذای طولانی داشت.

در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید

نظرات