احمدعلی مسعود انصاری یکی از نزدیکان شاه و پسرخاله فرح دیبا، سال هاست به ایران رفت و آمد دارد. وی بیش از هر کس دیگری نسبت به مسائل مالی، سیاسی، مذهبی، اخلاقی و البته ماجراهای پشت پرده دربار اشراف دارد.

به گزارش افکارنیوز ، خاندان پهلوی و حاشیه های پیرامون آنها در سال های پس از ۵۷ همواره مورد توجه رسانه های داخلی و خارجی بوده است.

از حدس و گمان رسانه ها در مورد ثروت شاه در هنگام خروج از ایران گرفته تا دعوای خانوادگی فرح دیباو رضا پهلوی و البته جنجال ورشکستگی رضا پهلوی تنها بخشی از حاشیه های این خاندان در سه دهه اخیر بوده است،

حاشیه هایی که با برنامه «از تهران تا قاهره» تحت الشعاع قرار داده شد. این برنامه اما آغاز حاشیه های دیگری بود چرا که یکی از بستگان فرح دیبا به اظهارات وی در برنامه از تهران تا قاهره واکنش نشان داد و بسیاری از آنها را به دور از واقعیت دانست. احمدعلی مسعود انصاری یکی از نزدیکان شاه و البته پسرخاله فرح دیبا، برخلاف این خاندان سال هاست که به راحتی به ایران رفت و آمد دارد. وی که پس از اختلاف مالی و دعوای قضایی پیش آمده با این خاندان به فکر بازگشت به ایران افتاد، بیش از هرکس دیگری نسبت به مسایل مالی، سیاسی، مذهبی، اخلاقی و البته ماجراهای پشت پرده دربار اشراف دارد. برای همین به سراغ انصاری رفتیم تا چگونگی رفت و آمد وی به ایران و دقیق ترین اطلاعات ممکن در مورد ثروت شاه را از وی جویا شویم. مصاحبه ما با احمد علی مسعود انصاری را در پی می خوانید:



*شما به عنوان یکی از نزدیکترین افراد به خاندان پهلوی چند سالی است که به دلیل مسائل مالی با این خاندان وارد جنگ رسانه ای شده اید؛ علت چیست؟

تقریبا همینطور است. من به واسطه قوم و خویشی با فرح به خاندان پهلوی و به خصوص شاه بسیار نزدیک بودم.

این نزدیکی اما به خصوص پس از درگذشت شاه جای خود را به مشکلات ریز و درشت داد که سرآغازی بودند بر دعوای من با این خاندان. به جزئیات این دعوا و آنچه که بین ما گذشت، اشاره ای نمی کنم چراکه در کتاب من و خاندان پهلوی، من و رضا و البته پاسخ من به اظهارات فرح خانم در برنامه از تهران تا قاهره، این جزئیات بیان شده است.

اما شاید بد نباشد اشاره ای به اتفاقی که پس از پاسخ من به فرح خانم رخ داد، داشته باشم.

جوابیه مورد نظر را با واسطه به فرح رساندم و از آنجا که در این پاسخ و صحبت های قبلی تاکید بر توبه بازماندگان خاندان و بازگشتن به راه حق داشتم، اندک امیدی هم به تاثیرگذار بودن این تاکید داشتم. چند ماه پس از انتشار این جوابیه یعنی در شب ۲۹ ژوین خوابی با این مضمون دیدم که در خانه ای هستم و بیرون خانه آتشی برپاست و این آتش هر از گاهی به داخل زبانه می کشد و عقب می نشیند. بیدار شدن چند باره نیز این خواب را متوقف نکرد و در نهایت صبح آن روز با آقای سید عماد اشکوری برای تعبیر آن تماس گرفتم که ایشان آتش را به فتنه بزرگان قوم (خاندان پهلوی) تعبیر کرد.

خواب را با قدیمی ترین دوست خود یعنی آقای دکتر لاله زاریان که هر از گاهی برایم تعبیر خواب انجام می دهد مطرح کردم که ایشان با شنیدن کلمه آتش بلافاصله گفت رضا. به قرآن نیز رجوع کردم و سوره عافر از آیه ۴۰تا ۴۹ آمد. برداشت شخص من از این خواب و تعبیری که صورت گرفت، این است که آنها هنوز توبه نکرده اند و اگر این کار را انجام ندهند همچنان در عذاب خواهند بود.

*شبکه من و تو جوابیه ام را درباره اظهارات فرح در از تهران تا قاهره منتشر نکرد



*شما در ایران کتاب منتشر کردید و پاسخ خود را در رسانه های داخلی منعکس می کنید؛ این در حالی است که این امکان برای خاندان پهلوی وجود ندارد؟


اولا که تمام روزنامه ها و سایت ها حاضر به انتشار مطالب من نیستند. شاید بد نباشد بدانید که سایت ها و روزنامه هایی که مشی آنها نوعی جنگ با خاندان پهلوی است نیز حاضر به انتشار صحبت های من نشدند.

در خارج از کشور نیز این امکان برای من وجود ندارد. بطور مثال پس از اظهار لطف! فرح خانم در برنامه از تهران تا قاهره پاسخی برای شبکه «من و تو» ارسال کردم تا بر اساس قانون منعکس شود، اما این اتفاق رخ نداد. روزنامه ها و شبکه های تلویزیونی خارج از ایران نیز اکثرا سلطنت طلب هستند و امکان انتشار و پاسخ دادن به تهمت های زده شده به من در آنها وجود ندارد. بیشتر رسانه های خارج از ایران سعی می کنند وارد این قضایا نشوند.

*بنابراین شما استقلال این رسانه ها را زیر سوال می برید؟


واقعیت انکارناپذیر رسانه های خارج از ایران، تلاش برای تامین هزینه ها و درآمدزایی است. از آنجایی که گروهی از ثروتمندان خارج نشین سلطنت طلب هستند و در قالب کمک مالی، آگهی و اسپانسری بقای این رسانه ها را تضمین می کنند، این رسانه ها نیز سعی می کنند بهترین خدمت و سرویس را به این افراد و خاندان سلطنتی بدهند. پس اگر رسانه ای بر اساس اخلاق و حرفه ای گری مطالب من را منتشر کند من هم از آن استقبال می کنم. البته در این صحبت ها همواره خدا را در نظر دارم پس خوب و بد شاه و خانواده سلطنتی را بازگو می کنم چراکه از دید من آنها هم مثل همه مردم دارای نقاط خوب و بد هستند و نمی توان آنها را تک بعدی قضاوت کرد.

*مستند تاریخی شیکه من و تو بدون شک جهت دار است


*با این توضیحات، شما تمام برنامه های مربوط به این خاندان از جمله از تهران تا قاهره در من و تو در راستای خدمت به پهلوی هاست؟


بله نباید شک کرد که این برنامه هدفمند و جهت دار تولید شده بود. این رسانه ها ماهیت اطلاع رسانی ندارند. در مورد «من و تو» هم هنوز مشخص نیست به چه گروه، فرد و یا سازمانی وابسته است. اما آنچه در مورد این شبکه می توان گفت این است که «من و تو» با برنامه و هدفمند ایجاد شده و فلسفه وجود آن، تاثیرگذاری بر افکار عمومی ایران است. برای مثال همین برنامه از تهران تا قاهره واقعیت تحریف می شود و ماجرا به گونه ای پیش می رود که در نهایت شاه و فرح افراد بی گناهی بودند تا این نکته که انقلاب ایران اشتباه بود تلقین شود.

این شبکه با افکار عمومی بازی می کند، چراکه در گام نخست با بی طرفی کامل وارد شد و پس از جذب مخاطب و جا انداختن این نکته که شبکه بدون هیچ جهت گیری سیاسی کار می کند از هر رسانه سیاسی ای تندتر شد. برنامه این شبکه علیه سپاه را ببینید یا برنامه بختیار را. تمام برنامه های تولید شده در این تلویزیون با اهداف خاصی تهیه می شود. در سوی دیگر این شبکه با حجم بالایی از برنامه های تولیدی که به صورت حرفه ای تهیه می شوند ماهیانه حداقل چندصد هزار دلار هزینه در بر دارد. به طور کلی می خواهم بگویم این شبکه با هزینه های بسیار بالا، بدون داشتن اسپانسر و آگهی صرفا با هزینه شخصی و محض رضای خدا و برای پر کردن اوقات فراغت مردم تاسیس نشده است.

*از ارتباط رسانه های خارج نشین با خاندان پهلوی که بگذریم، رضا و فرح از دشمنی با شما دنبال چه چیزی هستند؟


ریشه اختلاف های من با فرح خانم به زمانی باز می گردد که به خاطر برخی مسایل اخلاقی در برابر ایشان ایستادم. در مورد دخالت های وی در جریان اتفاقهای سال ۵۷ نیز من همواره منتقد بودم چراکه فرح به این امید که با رفتن شاه می تواند بعنوان نایب السلطنه زمام امور را در اختیار داشته باشد اشتبا ه های بسیاری را مرتکب شد.

در مورد حکومتی که در قاهره تشکیل شد، یا جشن هنر شیراز نیز همواره با وی اختلاف داشتم که در نهایت با بردن رضا از قاهره به مراکش به نقطه اوج خود رسید. خاندان پهلوی یک عادت بدی دارند و آن هم این که همواره در سختی ها به دنبال قربانی کردن یک نفر و تبرئه خود هستند.

این اتفاق در مورد من هم در حال رخ دادن بود که با مقاومت و مبارزه من روبه رو شدند و آنها هیچگاه انتظار این مقاومت را نداشتند. رضا فکر می کرد در تابستان ۱۹۸۹ می تواند ۲۰۰ میلیون دلار از ثروت شاه را دریافت کرده و مشکلات مالی رخ داده را برطرف کند، اما وقتی این امر میسر نشد، هجمه ها علیه من شروع شد.

*به ثروت شاه اشاره می کنید. شاید خیلی ها دوست داشته باشند بدانند این ثروت چقدر بوده است؟ سوالی که به نظر شما به واسطه نزدیکی به این خاندان دقیق ترین جواب را برای آن خواهید داشت؟


من ثروت شاه را به چند بخش تقسیم می کنم، بخش نخست آن ۶۲ میلیون دلاری است که همه شنیده اند. ۱۲ میلیون دلار از این پول بعد از خروج شاه از ایران تا زمان مرگ وی هزینه شد و حدود ۵۰ میلیون دلار باقیمانده پس از وی تقسیم شد.

از ۱۲ میلیون دلار هزینه شده یک مورد به مبلغ ۳.۵ میلیون دلار را فرح به پسر راننده شاه داد، تا آقایان فریدون جوادی و رضا قطبی را از ایران خارج کنند. از ۵۰ میلیون دلار باقیمانده ۲۰ درصد به رضا، ۲۰ درصد علیرضا، ۲۰ درصد فرح، ۱۵ درصد لیلا، ۱۵ درصد فرحناز، ۸ درصد شهناز و ۲ درصد به مهناز نوه شاه رسید.

بخش دوم ثروت شاه املاکی خارج از ایران است. املاکی که در سنت موریس، انگلیس، اسپانیا و دیگر کشورها هستند و ارزش بسیار بالایی دارند و برخی از آنها در دادگاه با جمهوری اسلامی بودند که ایران هیچگاه نتوانست به این املاک دست پیدا کند.

همانطور که گفتم ارزش این املاک بسیار بسیار بالاست و من مسئول فروش زمین های اسپانیا بودم. بخش دیگر این ثروت جواهراتی است که از ایران خارج شد و در بانک های سوییس نگهداری می شود.

اما ثروت واقعی شاه که هیچگاه دیده نشد و امروز به میلیاردها دلار رسیده است بر اساس وصیت نامه این پول به پادشاه بعدی ایران از خاندان پهلوی می رسد و در صورت انصراف خاندان از سلطنت، بین خانو اده تقسیم می شود و بازهم آنطور که به من گفته شده بر اساس این وصیت نامه یکی از افرادی که باید تقسیم شدن پول را امضاء کند من هستم. برای این حق امضا، رضا در سوئیس علیه من شکایت جنایی کرد تا بتواند اسم و امضای من را از این ماجرا خارج کند. به هر حال این پول امروز به میلیاردها دلار رسیده و رضا پهلوی هم قرار بود در سال ۱۹۸۹ بخشی از این پول یا همان ۲۰۰ میلیون دلاری که منتظرش بود، دریافت کند.

*با این ثروت هنگفت چرا رضا پهلوی رسما انصراف خود را اعلام نمی کند تا این پول تقسیم شود؟

مشکلی که خانواده پهلوی دارند، این است که با انصراف رضا از پادشاهی، پسر برادر شاه یعنی علی پتریک پهلوی، شاه شناخته می شود و این وصیت نامه زمانی قابل اجراست که تمام خاندان پهلوی از سلطنت استعفا داده باشند. از آنجا که علی پتریک پهلوی با فرح و رضا رابطه خوبی ندارد انصراف وی بعید به نظر می رسد. رضا هم بر این اساس به قسم خود که در ۲۱ سالگی یاد کرده، پایبند است.

*و اما موضوع رفت و آمد شما به ایران، چه شد که یکی از درباریان سابق و البته نزدیک ترین فرد به شاه توانست به راحتی به ایران رفت و آمد داشته باشد؟

زمانی که دعوای من و رضا بالا گرفت و من در دفاع از خودبرآمدم تمام پس انداز و داشته خود را برای احقاق حق خود و آنهایی که در بانک رضا سرمایه گذاری کرده بودند هزینه کردم، چراکه در آمریکا تمام حق و حقوق خریدنی است و اگر پول نداشته باشید، هیچگاه به حق خود نخواهید رسید.

پس من چون دیگر پولی برای ادامه مبارزه نداشتم و از نظر خودم دفاع از حق می کردم و مهمتر از همه خاندان پهلوی در آن زمان دشمن مشترک من و جمهوری اسلامی بود، به نظرم رسید که با بازگشت به ایران شاید بتوانم بخشی از دارایی های مصادر شده در ایران را پس گرفته و به جنگ با این خانواده ادامه دهم که این اموال هم هیچگاه به من بازگردانده نشد.

دعوای من و بیان بسیاری از واقعیت ها بر علیه خاندان پهلوی موجب شده بود تا ایران حساسیت گذشته را نسبت به من نداشته باشد. از سویی پرونده ساواک من هم به دست جمهوری اسلامی افتاده و در این پرونده به خط آقای نصیری نوشته شده است که احمد علی مسعود انصاری، موسی آل فرعون است.

روابط من در دربار با علما و مذهبیون بیشتر از درباریان بود بر همین اساس، با بسیاری از افرادی که در جمهوری اسلامی هستند از نظر عقیدتی نزدیک تر از درباریان قدیم هستم. اما این بدان معنا نیست که من برای جمهوری اسلامی کار می کنم، چراکه تا امروز هیچگاه این بحث مطرح نشده است.
در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید

نظرات