سعید قهرمانی

مذاکره کننده باید حداکثر سعی خود را به کار گیرد تا پس از پایان کلی مذاکرات میزان داده ها از ستانده ها کمتر باشد

برخلاف آنچه که بسیاری می انگارند، یک مذاکره ی موفق صرفاٌ شامل لبخند زدن و سخن سردادن من باب صلح و نفی گروه های افراطی نمی شود. یک مذاکره ی جدی به ویژه هنگامی که پای حقوق مسلم یک ملت و فراتر از آن یک امت در میان باشد در واقع میدان یک جنگ صلح آمیز برای گرفتن حداکثر امتیازها و دادن حداقل امتیازها باشد. در یک مذاکره رعایت دو شرط، بسیار مهم است:

اولاٌ – مذاکره کننده باید حداکثر سعی خود را به کار گیرد تا پس از پایان کلی مذاکرات میزان داده ها از ستانده ها کمتر باشد. به عبارت روشن تر در برابر امتیازات فراوانی که از طرف مقابل می گیرد امتیازات کمتری اعطا نماید. به زبان ریاضی میزان ستانده ها بزرگتر مساوی میزان داده ها، یا میزان داده ها کوچکتر مساوی میزان ستانده ها باشد

ثانیاً- غالب مذاکرات از چند مرحله تشکیل می شوند. بدین معنی که طرفین ابتدا در یک گام ابتدایی تعهدات دور نخست توافقات را عملی نموده و پس از راستی آزمایی و اطمینان از حسن نیت طرف مقابل، دورهای بعدی مذاکرات را انجام و نتایج حاصل را به اجرا می گذارند. بدیهی است که شرط نخستی که در مورد کل مذاکرات ذکر گردید بایستی در هر مرحله از مذاکرات نیز صادق باشد. یعنی باید در هر مرحله از مذاکرات تلاش شود که میزان امتیازاتی که از حریف گرفته می شود از میزان امتیازاتی که ناگزیر از اعطای آنان هستیم بیشتر باشد. به عنوان مثال پس از پایان دور نخست یک مذاکره، باید کفه ی نتایج به نفع ما سنگینی کند چرا که اگر نتایج به نفع حریف باشد همین سنگینی در کنار عنطر “ زمان” برای حریف برگ برنده ایجهت خرج کردن دردورهای بعدی مذاکرات محسوب می گردد.

از دید یک مسلمان ایرانی عزتمند توافق اخیر که به توافق ژنو موسوم شده است چند ایراد اساسی دارد:

الف- نخستین ایراد مربوط به جنس داده ها و ستانده های طرفین است. آنچه که ما داده ایم حتی اگر به اندازه ی یک ارزن هم باشد از حقوق مسلم مان بوده و آنچه که حریف کنار گذاشته حتی اگر به اندازه ی تمام دنیا هم باشد از ظلم هایش بوده. به عبارت دیگر ما از بخش عمده ای از حقوق مسلم خود چشم پوشیده ایم تا دشمن زورگو -که این روزها خیلی مصریم به وی احترام بگذاریم- بخش کوچکی از ظلم هایی را که در حق ما روا داشته متوقف کند. نه به این معنی که آن ها را کنار بگذارد، بلکه فقط تعهد داده بیشترشان نکند. پس اولین خفت این توافقنامه مبادله حقوق مسلم خود با ظلم های حریف می باشد.

ب- فارغ از جنس داده ها و ستانده ها، به نظر می رسد مذاکره کنندگان کشورمان اگر از خطوط قرمز عدول نکرده باشند در بهترین حالت، خیمه ی دشمن بر روی خطوط قرمز را پذیرفته اند. پرواضح است که غنی سازی ۲۰ درصد برگ برنده و اهرم فشار ما در این مذاکرات بود. حال که این دوستان با صورتی گشاده و لبخندی ملیح تعهد داده اند که تولید سوخت ۲۰ درصد را متوقف نموده و نیمی از سوخت موجود را رقیق و نیم دیگر را به اکسید تبدیل نمایند، برگ برنده ی ما برای دور بعدی مذاکرات چه خواهد بود؟ ! بالفرض آمریکا و دیگر کشورها با عملی کردن تمام تعهدات خود در دور نخست، ۵ درصد پول بلوکه شده ایران را بازگردانده و بخش بسیار کوچکی از تحریم ها را متوقف کنند. حال چه تضمینی وجود دارد غرب به میز مذاکره باز گردد؟ آن هم با ایرانی که دیگر سوخت ۲۰ درصدی ندارد و حتی بخش عمده ای از سانتریفیوژهای نطنز و فردو را ازکار انداخته و ه منظور اعتماد سازی، کار در سایت اراک را نیز متوقف نموده است. دوربین های آژانس هم که بی وقفه حریم خصوصی و خطوط قرمز ما را تحت نظر دارند.

دیپلمات های ما بی صبرانه چشم انتظار فرارسیدن دور بعدی مذاکرات هستند تا در برابر تمام سرمایه ای که دادیم تمام تحریم ها برداشته شود. غافل از اینکه حتی اگر غرب به میز مذاکره برگردد به قدری فرصت طلب هست که با استفاده از اهرم زمان که اکنون به نفع آنان در گذر است و به مدد پروپاگاندای رسانه ای خود امتیازات دیگری از ایران طلب نماید. بی شک “ ۵+۱″ که خاطرش از بحران هسته ای ایران آسوده گشته در آینده بازی را به میدان های دیگر همچون حقوق شهروندی، تروریست و غیره خواهد کشاند.

در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید

نظرات