فتنه گری که خود را به خواب زده؛
نقشآفرینیهای خاتمی در براندازی 88/از ادعای پیروزی موسوی در صبح انتخابات تا سکوت محض در برابر اعترافات فتنه گران
خاتمی پس از فتنه با سکوت خود، همراهیاش را با فتنهگران ادامه داد و حتی در برابر اظهارات تندی که گاه به وی منسوب میشد نیز در مقام تکذیب بر نیامد.
به گزارش لرستان خبر، بدون شک سیدمحمدخاتمی، رئیسجمهور دولت هفتم و هشتم، یکی از مؤثرترین شخصیتهایی است که از نقش وی در انتخابات سال 88 و حوادث پس از آن نمیتوان بهسادگی گذشت. خاتمی که در آن انتخابات، گزینه اصلی اصلاحطلبان برای ریاستجمهوری بود، خیلی زود فهمید که توان رقابت با رئیسجمهور دولت نهم را ندارد، از این رو در اولین فرصت به بهانه ورود موسوی به عرصه انتخابات، خود را کنار کشید و در صف حامیان موسوی برآمد.
خاتمی روز جمعه 22 خرداد 88 در پای صندوق رأی و هنگام انداختن رأی خود در حالی که هنوز چند ساعت بیشتر از آغاز رأیگیری نمیگذشت، گفت: «همه شواهد امر حاکی است موسوی انتخابات را برده است. اما من پیشگو نیستم.»(پایگاه خبری آفتاب، 22/3/88)
رسانههای خبری حامی موسوی این سخنان را در ابعاد گسترده پوشش دادند و تکمیلکننده جورچین دوستان وی بود که همگی هنگام رأی دادن بهطور ضمنی از تقلب در انتخابات سخن گفته بودند!
او صبح روز پس از انتخابات یعنی زمانی که آرا هنوز در حال شمارش بود، با هاشمی رفسنجانی تماس گرفت و گفت که به همراه «میرحسین موسوی» و «سیدحسن خمینی» قصد دیدار وی را دارد. به گفته هاشمی، خواسته این سه تن در دیدار ظهر 23 خرداد «ابطال انتخابات بود و راههای قانونی را نیز قبول نداشتند.»
خاتمی همچنین روز 25 خرداد، با صدور بیانیهای به مناسبت تظاهراتی که بنا بود حامیان موسوی در تهران برپا کنند، با جملات کلیشهای و سر دادن شعارهای مردمفریب نوشت: «آنچه در جریان انتخابات اخیر ریاستجمهوری اتفاق افتاد باعث خدشهدار شدن اعتماد عمومی و منجر به واکنشهای طبیعی و پراحساس مردم عزیز ما در سراسر کشور شده است.»وی در ادامه، مطالبات موسوی را روشن دانست و نوشت که این مطالبات «خواست همه ماست.»(25/3/88)
خاتمی پس از آشوب روز 30 خردادماه که باعث و بانی آن، خود وی و دوستان نزدیکش یعنی اعضای مجمع روحانیون مبارز بودند، با صدور بیانیهای مشابه بیانیه سران فتنه که حکایت از تدوین همه آنها توسط مرکزی واحد داشت، به دفاع از اغتشاشات پرداخت و چنین نوشت: «موجی از دستگیری از زنان و مردان و نخبگان سیاسی و فرهنگی کشور از اولین ساعات اعلام نتایج تاکنون و ممانعت از اجتماعات آرام و باوقار مردم که از نشانههای فرهنگ بالای هموطنان است، مشکلات را افزون میکند.»(31/3/88)
سردمدار توسعه سیاسی، با نفی صریح قانون اساسی، شورای نگهبان را مرجع صاحب صلاحیت ندانست و نوشت: «ارجاع امر به مرجع یا مراجعی که باید حافظ حقوق مردم و مجری انتخابات سالم و آزاد و ناظر بر آن باشند، ولی خود مورد انتقاد و شکایتند راهحل مسئله نیست.»
خاتمی در دیدار با هیئت منتخب کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس(8/4/88) نیز بر همان مسیر انحرافی خود باقی ماند و راهکاری که برای حل این مسئله ارائه داد، تشکیل یک «هیئت بیطرف» بود. (8/4/88) هدف خاتمی از ارائه پیشنهاد تشکیل «هیئت بیطرف»، در حقیقت دور زدن قانون اساسی و رهبری و بیاعتبار کردن نهادهای قانونی از جمله شورای نگهبان و وزارت کشور بود.
رئیس دولت اصلاحات همچنین در تیرماه 88 در سناریوی «شهیدسازی» نقشآفرین شد و دیدارهایی هم با خانوادههای دستگیرشدگان و کشتهشدگان در ناآرامیهای پس از انتخابات داشت. وی در یکی از این ملاقاتها گفت: «متأسفم از اینکه اعلام کنم جرم شما و عزیزانتان این است که در ایران ماندید و برای تقویت نظام و تأمین حقوق مسلم مردم تلاش کردید.» (10/4/88)
اواسط تیرماه بود که رسانهها خبر از پخش اعترافات برخی از فتنهگران دادند. اما خاتمی و همفکرانش با علم به اینکه در اعترافات احتمالی بازداشتشدگان چه حقایق تکاندهندهای علیه آنها و ماهیت اصلاحطلبان فاش خواهد شد، دست به قلم بردند و نامهای خطاب به مراجع نوشتند. در این نامه آمده بود: «دستگاههای تبلیغاتی دولتی و بهویژه صداوسیما... با پخش اعترافهای نمایشی، سعی در اثبات اینگونه اتهامات واهی به حرکتی مردمی دارد.»(15/4/88)
در پایان نامه مذکور، از مراجع تقلید خواسته شده بود روند رسیدگی به اتهامات به مجاری قانونی بازگردد! و توضیح داده نشده بود که مگر رسیدگی به اتهامات در مراجع قانونی و با استناد به اسناد غیرقابل انکار صورت نگرفته است؟! این نامه هدف دیگری را نیز دنبال میکرد و آن، تلاش برای ایجاد شکاف میان مرجعیت و نظام بود.
نکته پایانی آنکه، هر چند وی بعد از این، موضع تندی علیه نظام نگرفت، اما با سکوت خود، همراهیاش را با فتنهگران ادامه داد و حتی در برابر اظهارات تندی که گاه به وی منسوب میشد نیز در مقام تکذیب بر نیامد.
منبع: سراج 24
انتهای پیام/