زندانی سیاسی دوران انقلاب در لرستان:

آن موقع که معلم ابتدایی ما روشنگری می کرد و علیه رژیم مستبد شاه حرف می زد از ما می خواست که تلاش کنیم برای استقلال کشور تا زیر سلطه ی اجانب نباشیم چراکه وابستگی به استکبار و هم پیمانانش،بردگی و نوکری میآورد.

به گزارش لرستان خبر، معرفی مبارزان دوران انقلاب در استان لرستان جهت استفاده از تجربیات آنها، آشنایی نسل سوم و چهارم انقلاب با آنها و تجلیل از زحمات و ایثارگری های آن ها کاری است که باید رسانه ها به آن بپردازند.

 

پایگاه خبری تحلیلی خبر افلاک در همین راستان به مصاحبه با یکی از مبارزان استان لرستان در دوران انقلاب پرداخته است.

 

خبرافلاک : سلام وقت بخیر همراه آقای محسن زاده ؟ بله بفرمایید...

آقای محسن زاده از پایگاه خبری خبرافلاک تماس می گیریم اسم شما را کمیته  ایثارگران ستاد دهه ی فجر انقلاب اسلامی استان به ما دادند من باب این که شما در سال های انقلاب جزء مبارزین و انقلابیون فعال لرستانی علیه رژیم شاهنشاهی بودید که مدت ها در زندان های ساواک به دلیل این مبارزات شکنجه شدید از شما می خواهیم که برای ساعتی در دفتر ما حضور داشته باشید تا از چگونگی و دلایل فعالیتان برایمان بگویید.

زندانی سیاسی دوران انقلاب

محسن زاده: بله چشم انشالله فردا ساعت  10 صبح مزاحم می شوم

فردا رأس ساعت 9:30صبح 29/10/93

سلام پایگاه خبری خبرافلاک؟بله بفرمایید ، محسن زاده هستم

 

خبرافلاک: سلام آقای محسن زاده خیلی خوش آمدید نیم ساعت زودتر تشریف آوردید! بفرمایید

محسن زاده: آمده ام تا به وظیفه ی خود عمل کنم و میخواهم زود بروم ...

 

خبرافلاک:  وظیفه ی امروز ! شما که دین خود را ادا کرده اید؟ ما فقط می خواهیم از خاطرات آن روزها برایمان بگویید...

محسن زاده: گذشته  من که شده تاریخ انقلاب عزیز ایران ، حالا امروزی ها باید از امثال این تاریخ برای بحران های جامعه ی امروز عبرت بگیرند و خلاصه باید شمر امروز را هم شناخت...

 

ابتدایی بودم معلم ابتدایی ام حاج نعمت پورمند در کلاس درس شروع به روشنگری کرد از نظام سلطه و دیکتاتوری گفت که چقدر در حق مردم این مملکت ظلم کرده و اگر این نظام دیکتاتوری نبود شاید عمر خیلی از این مردم به بطالت و غفلت نمی گذشت و هدر نمی رفت و آن روزها آنقدر از لحاظ فکری،اجتماعی ،اقتصادی وابسته به شوروی ،انگلیس و آمریکا نبودیم.

 

از امامی گفت که مقتدا شده بود برای ریشه کن کردن نظام سلطه در ایران و تشکیل حکومت اسلامی ادامه حکومت پیامبر (ص) و ائمه (ع)...

زندانی سیاسی دوران انقلاب1

دوران ابتدایی گذشت باید برای ادامه تحصیل به شهر خرم آباد می آمدم مجبور بودم در خانه ی یکی از اقوام برای تحصیلاتم بمانم از اقوام شهید فخر الدین رحیمی بود این جا شروع مبارزات فکری و جسمی من علیه نظام بود ، طالب مبارزه علیه ظلم هایی بودم که رژیم در حق ما کرده بود می خواستم این عقب ماندگی ها و وابستگی ها از بین برود در جلساتی که با حضور شهید فخر الدین رحیمی برگزار می شد حضور فعال داشتم؛ فعالیت هایی مثل پخش اعلامیه و تظاهرات ....

 

تا این که برای ادامه تحصیلاتم باید به تهران می رفتم با این که ما در تهران بودیم با شهید رحیمی در تماس بودیم و از ایشون خط می گرفتیم.

 

4 آبان سال 52 جشن تولد شاه بود مقاله ای نوشتم برای خواندن در جمع دانش آموزان شرکت کننده در جشن تولد شاه

به من گفتند عواقب این کار با خودت...

 

مقاله ام علیه ظلم و استبداد و سلطه بود تا این که بالاخره بخاطر این چنین فعالیت هایی و پخش اعلامیه و اقدام علیه نظام حاکم بر مملکت دستگیر شدم.

 

زندان های ساواک

محسن زاده نفسش با آه های پی در پی همراه می شود واندکی دستانش شروع به لرزش می کند...

برای مدتی سکوت می کند....

شکنجه ... شکنجه ... شکنجه ... شوک الکتریکی ،آویزان شدن از سقف، شلاق ،فلکه چیزی جز شکنجه در زندان های مخوف شاه نبود؛

اما ما به دستور و رهبری امامان خواستار براندازی رژیم شاهنشاهی و تشکیل حکومت مردمی بر طبق موازین اسلامی که خود تعیین کننده سرنوشتش باشیم بودیم خوب قطعاً باید این روزهای سخت طی می شد.

 

 

محسن زاده: آثار آن شکنجه ها هنوز بر روی بدنم باقی مانده ... البته خیلی از هم مبارزین جانشان را در این راه دادند...

مدتی بعد ما را به زندان کمیته تهران منتقل کردند شب تا صبح شکنجه مدت 7 ماه و 27 روز سلول انفرادی بودم و روزانه شکنجه می شدم تا اسم فعالین بزرگی چون شهید رحیمی را لو دهم و اعتراف کنم اما فقط سکوت می کردم یا اعتراف های دروغ تحویل ساواک می دادم.

زندانی سیاسی دوران انقلاب2

بعد از برگزاری دادگاه به 4 سال  حبس و 5 سال محرومیت اجتماعی محکوم شدم و راهی زندان قصر تهران...

 

خیلی ها با شکنجه های زندان قصر آشنا هستند اما آن روزها و شکنجه ها را تحمل کردیم تا کشورمان استقلال داشته باشد و کشورهایی همچون انگلیس و آمریکا تعیین کننده ی سرنوشت کشور ما نباشند...

 

دادگاه بعدی به 10 ماه حبس محکوم شدم و بعد از 10 ماه در سال 1354 عازم سربازی وشاغل ارتش شدم با درجه ی گروهبان سومی که بعد از مدت ها فعالیت علیه رژیم و متوجه شدن نیروهای امنیتی از درجه  گروهبان سومی به سربازعادی تنزیل درجه یافتم و مجدد ما را در دریک کانکس محبوس کردند و حق ارتباط با کسی را نداشتیم.

 

زندانی سیاسی دوران انقلاب3

شاه 26 دی 57 فرار کرد؛زمانی به پیروزی انقلاب خمینی (ره) نمانده بود امام 12 بهمن 57 به میهن بازگشت و ارتش چند روزی بعد از ورود امام به کشور به مردم پیوست و نظام دیکتاتور پهلوی که نوکر آمریکا و انگلیس بود  در 22 بهمن 57 به طور کل برچیده شدو حکومت اسلامی شامل ولایت و رهبری آگاه تشکیل شد.

 

بعد از انقلاب استکبار خیلی تلاش کرد تا از طریق نوچه های خود بار دیگر راه به کشور باز کند اما به لطف خدا و داشتن رهبری فرزانه و مردم آگاه همیشه در صحنه موفق نشد.

 

محسن زاده: امروز انقلاب ما در حال صادر شدن به دیگر کشورهای اسلامی است و دشمن هم تمامی تلاش خود را می کند تا این انقلاب ها به پیروزی نرسد مثلاً از طریق داعش؛  لذا کشوری همچون ایران اسلامی باید حامی بیداری اسلامی باشد که الحمد الله هست و کمک هم می کند.

 

محسن زاده: یادم هست آن موقع که معلم ابتدایی مان روشنگری می کرد و علیه رژیم مستبد شاه حرف می زد از ما می خواست که تلاش کنیم برای استقلال کشور تا زیر سلطه ی اجانب نباشیم چراکه وابستگی به استکبار و هم پیمانانش،بردگی و نوکری میآورد.

 

خوب بحمد الله مردم ما به رهبری امام (ره) این وابستگی ها و نوکری ها را از بین بردند .

 

مردم و رهبری هم تا به امروز اجازه ندادند احدی به این استقلال لطمه بزند، جوان های ولایی که در سایت های هسته ای کنار کار و تلاش شبانه روز ،سجاد هایشان پهن است و از خداوند مدد می گیرند دشمنان را به هزیمت واداشته و ترسی وافر در دل اسراییل و استکبار انداخته اند؛

 

 این سرافرازی جوانان در سایت های هسته ای و شکنندگی اجانب در افکار عمومی جهان درد و محنت سال ها رنج و شکنجه را در زندان های ساواک از یاد ما می برد.

 

خبرافلاک: و حرف آخر آقای محسن زاده

محسن زاده: امام خمینی (ره) فرمودند : <<کسی فکر نکند ما راه سازش با جهانخواران را نمی دانیم.

ولی هیهات که خادمان اسلام به ملت خود خیانت کنند!...،اگر زنده زنده در شعله های آتشمان بسوزانند ،اگر زن و فرزندان و هستیمان را در جلوی دیدگانمان به اسارت و غارت برندهرگز امان نامه کفر و شرک را امضا نمی کنیم.>>

 

مصاحبه از  حدیث قاسمی- زینب بختیاری

انتهای پیام/

در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید

نظرات