آ سید حسن هم مردود آزمون بصیرت شد؛
علامگی بادآورده را باد برد! آیا سید حسن از مردم عذرخواهی می کند؟
خبر تهدید آشیخ حسن واکنشهای متفاوتی به همراه داشت تا جایی که علامه شخصاً به این قضیه ورود کرد و در واکنش به این تهدید اذعان داشت: اگر برنامهی سفری بود، با چنین تهدیداتی سفرم را به هم نمیزدم و مطمئن هستم مردم و علاقهمندان امام بهگونهای هستند که این جریانات افراطی بسیار کم عدد را سر جای خود مینشانند.
به گزارش لرستان خبر، به نقل از پایگاه اطلاع رسانی سازمان بسیج دانشجویی، چندی پیش حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی، سید حسن مصطفوی خمینی را با عنوان علامه خطاب کرد؛ لقبی که واکنشهای زیادی همراه بود. چند روزی از علامه شدن سید حسن نگذشته بود که رسانههای نزدیک به جریان آقای هاشمی و اصلاحطلبان با انتشار بیانیهای اعلام کردند که انصار حزبالله گلستان، حجتالاسلام ناطق نوری و همچنین علامه سید حسن مصطفوی خمینی را تهدید کردهاند. در بیانیه ادعایی این رسانههای زنجیرهای از زبان انصار حزبالله گلستان اعلامشده بود حضور این دو شخص در استان گلستان باعث تکرار اتفاق شیراز خواهد شد.
خبر تهدید آشیخ حسن واکنشهای متفاوتی به همراه داشت تا جایی که علامه شخصاً به این قضیه ورود کرد و در واکنش به این تهدید اذعان داشت: اگر برنامهی سفری بود، با چنین تهدیداتی سفرم را به هم نمیزدم و مطمئن هستم مردم و علاقهمندان امام بهگونهای هستند که این جریانات افراطی بسیار کم عدد را سر جای خود مینشانند. وی به این جملات نیز اکتفا نکرد و تقصیر را گردن وزارت کشور انداخت و گفت: ضعف برخورد وزارت کشور در حادثه شیراز مقداری جریانات دیگر را هم جری کرده است.
در حالی که هنوز یک روز هم از واکنش علامه نگذشته بود، انصار حزبالله از اساس انتشار بیانیهای با مضمون تهدید حجت الاسلام ناطق نوری و سید حسن مصطفوی را اساساً تکذیب کرد و این بیانیه را صرفاً خلقشده ذهن بیمار رسانههای زنجیرهای دانست. البته مختصر آشنایی با فضای سیاسی کشور و همچنین اینگونه رفتارهای مسبوق به سابقه رسانههای معلومالحال زنجیرهای کافی بود، تا هرفردی به صحت بیانیه تهدیدآمیز شک کرده و کذب بودن آن را تشخیص دهد. ولی سید حسن تازه علامه شده نشان داد نهتنها قدرت تشخیص چنین مسئله سادهای را ندارد بلکه بهجای سکوت اختیار کردن، حداقل تا آنجا که از صحت بیانیه کذایی اطمینان یابد شروع به توهین به انصار حزبالله و بهاصطلاح شاخ و شانه کشیدن کرد.
این در حالی بود که وی توسط هاشمی رفسنجانی به مقام علامگی نائلآمده بود؛ لقبی که سید حسن در کمتر از یک هفته نشان داد بهغیراز رسانهها و افرادی که به آن دامن بزنند بعید است هیچیک از ملزومات علامه بودن را داشته باشد و بهاصطلاح این لقب را بهسادگی و بایک واکنش نسنجیده به باد داد.
چه خوب بود اگر این جریان میآموخت علامه شدن یا نشدن چیزی غیر از مناصب اداری است، که بتوانند از هرکسی که به او علاقه ای ندارند سلب کرده ویا و به هر شخصی بخواهند چه شایسته باشد و چه نباشد اهدا کنند. علامه بودن بصیرت میخواهد، عالم بودن احتیاج دارد اما آیا سید حسن تمامی این ویژگیها را دارد؟ و نه او بلکه کسی که سعی داشت وی را بهعنوان علامه به جامعه معرفی کند خود دارای این خصلتها بود؟!
وی که با واکنش سریع و نسنجیده، بصیرت خود را زیر سؤال برد آیا به خاطر توهینهایی که به سبب این بیانیه کذب انجام داد حاضر خواهد بود رسماً از انصار حزبالله پوزش بطلبد؟
در اینکه اتفاق شیراز بههیچوجه قابل توجیه نبوده و اقدامی کاملاً اشتباه است شکی نیست در این مطلب هم که انصار حزبالله در برخی از رفتارهای خود شاید از مسیر اعتدال خارجشده باشند نیز بحثی نیست اما در میان این هیاهوی رسانهای آنچه بیش از همه باید مورد توجه قرار گیرد وجود برخی افراد بیمار در جریان رسانهای کشور است که حتی از به بازی گرفتن امثال هاشمی و آشیخ حسن ابایی ندارند! وی باید بداند اگر قصد دارد بهجز افرادی که جهت بهرهبرداریهای سیاسی روزی او را علامه خطاب خواهند کرد و روزی دیگر انواع دروغها را به وی منتسب میکنند، مردم نیز او را شایسته این لقب بدانند باید مسیر سختی را بپیماید.
مسیری که در آن باید به وظایف خود بدون در نظر گرفتن جریانات سیاسی عمل کند برای مثال باید در برابر خاطراتی که هاشمی از امام تعریف میکند درخواست سند کند؛ و یا همت بگمارد که بصیرت خود را بالابرده و با طنابهای پوسیده جریانات بر شکسته سیاسی کشور به چاه نرود و صدالبته اینها تنها مثالهای کوچک از مسیری است که امیدواریم وی شجاعت قدم گذاردن در آن را داشته باشد. منبع: