یک اصل بسیار مهم در تعامل با تروریست‌های خشن تکفیری آن است که اگر به شروط زیادی‌خواهانه‌ی آنان در مقابل آزادی گروگان‌ها تن در داده شود، به معنای چراغ سبز بزرگ به آنان است تا باز هم به گروگان‌گیری ادامه دهند و آنچه در نبرد به آن نمی‌رسند را از طریق مذاکره فراهم کنند! درحالیکه سرکوب آنان نشان خواهد داد که حرکاتی چون گروگان‌گیری بدون فایده است و همین، باب گروگان‌گیری‌های بعدی را خواهد بست.

 

به گزارش لرستان خبر؛ در روزهای گذشته تحولاتی در جبهه‌های مختلف سوریه رخ داده که با هم مروری خواهیم داشت بر اهم آنها:

 

 

درباره‌‌‌ی اهمیت این منطقه و انتظارهای چند ماهه برای آغاز نبردها در آن با شروع بهار، در گزارش قبلی مطالبی ذکر شد، در دو سه روز گذشته نیز نبردها در این جبهه ادامه داشته و خبرهای خوشی از آن به گوش می‌رسد.
 
 
گزارش‌های متعدد رسیده حاکی از آن است که وضعیت در صفوف تروریست‌ها به دلایل شکست‌های مهم نظامی در قلمون به شدت به هم ریخته و زمزمه‌های همیشگی تروریست‌ها بعد از شکست که یکدیگر را به خیانت و کم‌فروشی متهم می‌کنند باز هم بلند شده است.
 
 
 
 
 
 نکته‌ای که درباره‌‌ی «جیش الفتح قلمون» به چشم می‌خورد آن است که برعکس جیش الفتح ادلب، گروه‌های تروریستی-تکفیری مهم (جز جبهه النصره) به این ائتلاف نپیوسته‌اند (مثلا احرار الشام و جیش الاسلام و بسیاری از گروه‌های وابسته به ارتش آزاد سوریه که در آن منطقه حضور دارند) و همین مسئله، «ارتش» بودن جیش الفتح قلمون را با تردیدهای جدی مواجه کرده، خصوصا که شکست‌های میدانی آن هم تأییدی بر این امر بوده و موجب تضعیف روحیه‌‌ی تروریست‌ها گشته است. 
 
 
 
در این بین آزادسازی بلندی‌های النحله (که متشکل از سه تپه است و ارتفاعی بیش از دو هزار متر از سطح دریا دارد) از مهم‌ترین موفقیت‌های حزب الله در این نبردها بود. با فتح این بلندی‌ها، حالا حزب الله بر وادی الدار و وادی الصهریج تسلط کامل دارد (یعنی دو معبر از معابر مهم تروریست‌ها در منطقه). گذشته از این، تسلط بر این بلندی‌ها به معنی آن است که خطوط مقاومت در دو طرف مرز در منطقه قلمون به یکدیگر متصل شده و امکان جابه‌جایی برای نیروهای مقاومت راحت‌تر گردیده است. در ادامه‌ی همین حملات  و پس از فتح النحله، رزمندگان ارتش سوریه وحزب الله موفق شدند سیطره‌ی خود بر بلندی‌های عسال الورد را هم تکمیل کنند. 
 
 
 
 
 
 
 
هرچند منابع حزب الله آنچه رخ داد را «نبرد بزرگ قلمون» (که همه منتظر آن هتند) ندانسته‌اند، ولی دست‌کم با توجه به وضعیت پیروزی‌ها، می‌توان آنچه رخ داده را آغاز بخش اول (شاید بخش مقدماتی) نبرد بزرگ قلمون شمرد. با پیروزی‌های در النحله و در عسال الورد، «محاصره‌ی جنوبی» تروریست‌ها تکمیل شده و راه آنها به سمت جنوب و جنوب شرقی سوریه بسته شده است و به این ترتیب بلندی‌های عرسال از منطقه‌‌ی الزبدانی سوریه و سرغایا و مضایا و همچنین از شهرهای شمالی اتوبان بین‌المللی دمشق بیروت جدا شده و تروریست‌ها در چند منطقه‌ی دور از هم قرار دارند که راه را برای ضربه‌های بعدی به آنها بسیار ساده‌تر می‌سازد.
 
 
 
 
منابع میدانی خبر می‌دهند که تروریست‌ها با آتش‌باری شدید نیروهای مقاومت و پیشروی مجموعه‌های کوچک آن، کشته‌های خود و برخی تجهیزات نظامی‌شان را در مناطق آزادشده باقی گذاشته و گریخته‌اند. راهی که‌تروریست‌ها برای مقابل با پیش‌روی‌های حزب الله (حتی چند روز پیش از شروع این نبرد) در نظر گرفته بودند، استفاده ار کارت نظامیان ربوده شده به دست جبهه النصره بود. این نظامیان که در هجوم ناگهانی تکفیری‌ها به بخش‌هایی از قلمون در لبنان به اسارت در آمدند، (و چند تن از آنها تا کنون به شهادت رسیده‌اند) تبدیل به برگه‌ی فشاری در دست تروریست‌ها شده‌اند. تروریست‌ها در ویدئوی اخیر خود تهدید کرده‌اند که اگر حزب الله دست به حمله به تروریست‌ها در قلمون بزند، در آن صورت مسئولیت کشته شدن این نظامی‌ها بر عهده‌‌ی حزب الله خواهد بود! این در حالی است که تلاش‌های میانجی‌گرانه‌ی چندین و چند ماهه تا کنون منجر به آزادی این نظامی‌ها نشده است (چون تروریست‌ها شروط سنگینی از جمله آزادی سران خود از زندان‌های لبنان را مطرح کرده‌اند) و ضمنا این بدان معناست که حزب الله باید دست روی دست بگذارد و شاهد کشته شدن تعداد زیادی لبنانی و سوری در حملات ترویست‌ها (از قبیل حملات انتحاری در ضاحیه‌ی جنوبی بیروت و منطقه‌ی علوی‌نشین طرابلس، که از طرف همین تروریست‌ها برنامه‌ریزی می‌شود) باشد و هیچ کاری نکند که طبیعتا امری است محال و با هیچ منطقی سازگار نیست.
 
 
 
 
[نظامیان ربوده شده به دست جبهه النصره]
 
 
 
 
یک اصل بسیار مهم در تعامل با تروریست‌های خشن تکفیری آن است که اگر به شروط زیادی‌خواهانه‌ی آنان در مقابل آزادی گروگان‌ها تن در داده شود، به معنای چراغ سبز بزرگ به آنان است تا باز هم به گروگان‌گیری ادامه دهند و آنچه در نبرد به آن نمی‌رسند را از طریق مذاکره فراهم کنند! درحالیکه سرکوب آنان نشان خواهد داد که حرکاتی چون گروگان‌گیری بدون فایده است و همین، باب گروگان‌گیری‌های بعدی را خواهد بست.
 (داخل پرانتز بد نیست اشاره کنیم که جبهه النصره با وجود همه‌‌‌ی این شکست‌های مستند، با وقاحت تمام هنوز هم از کشته‌های چند ده نفری حزب الله و ادامه‌‌ی پیروزی‌ها بر آن خبر می‌دهد! البته بدون ذکر اینکه این پیروزی‌ها دقیقا در کدام نقطه‌‌ی نظامی در حال تحقق هستند.)
 
 
 
در همین حال خبر می‌رسد که ده‌ها تروریست از اردوگاه‌های عرسال راهی بلندی‌های عرسال شده‌اند تا به گروه‌های تروریستی آنجا ملحق شوند. البته گفته می‌شود ارتش لبنان نیز از چند هفته پیش یک سلسله تدابیر برای دفاع از مرزهای لبنان در قلمون اندیشیده بود، از جمله جلوگیری از نقل و انتقال افراد و مواد خوراکی و سوخت از عرسال به بلندی‌های عرسال (از طریق وادی حمید) و این تدابیر هم‌اکنون هم در حال اجرا است. (هرچند نباید خیلی روی ارتش لبنان به عنوان یک نیروی قوی حساب کرد، مگر آنکه به حزب الله و روحیه‌ی جهادی نزدیک شود و هر وقت چنین شده موفق شده پیروزی‌هایی به دست آورد.)
 
 
 
 
 
 
 
از جمله‌ی خبرهای رسیده در این باره آن است که ارتش لبنان با گروهی از تروریست‌ها که قصد داشتند از شهرستان الصویری (در بقاع مرکزی و نزدیک به اتوبان دمشق-بیروت) خود را به داخل اراضی سوریه برسانند در نزدیکی مرز وارد درگیری شده و نیروهای سوری هم از آن سوی مرز تروریست‌ها را با آتش تانک هدف قرار داده و با شلیک گلوله‌های منور به سرکوب آنان کمک کرده‌اند. همچنین درگیری دیگری نیز در داطراف شهرستان کفیر یابوس رخ داده که مشخص نیست این تروریست‌ها قصد ورود به سوریه را داشته‌اند یا آنکه شبانه از مقابل پیش‌روی حزب الله و ارتش سوریه به داخل لبنان گریخته بوده‌‌اند.
 
 
 
گروه‌های تروریستی هم بعد از این شکست‌ها دو خمپاره به سمت شهرستان‌های یونین و نحله شلیک کردند که خوشبختانه تلفاتی نداشته است.
 
 
 
 
 
 
 
خبر خوش مهم دیگری که از منطقه‌ی قلمون رسیده، آغاز درگیری‌های داعش و النصره با یکدیگر است. باید اشاره کرد که در دو سال گذشته، به رغم آنکه داعش و النصره (و هم‌پیمانان آنها) در سراسر سوریه با یکدیگر مشغول جنگ بودند و هر یک سعی در ریشه‌کنی طرف مقابل در مناطق نفوذ خود داشتند، امیر النصره در قلمون (ابومالک التلی) موفق شده بود منطقه‌ی تحت «امارت» خود را از این جنگ داخلی تکفیری در امان بدارد. چیزی که نتوانست ادامه پیدا کند و نیروهای داعش (در اوج شکست‌های جیش الفتح قلمون) به یکی از پایگاه‌های النصره در عرسال حمله کردند و درگیری بین آنها موجب کشته و زخمی شدن تعدادی از هر دو طرف شد. این مسئله باعث گردید جبهه النصره حالت آماده‌باش اعلام کرده و تصمیم به جنگ نهایی با داعش برای بیرون کردنش از این منطقه را اتخاذ نماید. اما ظاهرا برخی از شیوخ منطقه که روابط خوبی با تکفیری‌ها دارند پیش التلی رفته و ضمن وساطت نزد او خواستار آتش‌بس شده و تعهد کرده‌اند که تعرضات داعش متوقف شود. هرچند التلی با این درخواست موفقت کرده ولی نیروهای داعش باز هم به یکی از مقرهای النصره حمله برده و سه تن از تکفیری‌های داخل آن را ربوده‌اند. النصره هم در جواب به برخی مقرهای داعش یورش برده است. هرچند نیروهای النصره به دلیل نبردهای گسترد‌ی فعلی با حزب الله، امکان درگیری گسترده با داعش را ندارند اما منابع مطلع تأکید می‌کنند «تصمیم قطعی در این باره اتخاذ شده است.»
 
 
 
[امیر داعش در قلمون]
 
 
 
اتفاق دیگری از این منطقه به گوش می‌رسد تلاش جبهه النصره برای تحریک آوارگان سوری در عرسال جهت پیوستن به تروریست‌هاست. ظاهرا تعدادی از آوارگان سوری در منطقه‌‌ی طریق الجمّالة در شمال شرقی عرسال و در حدود دو کیلومتری گذرگاه المصیده و در لبیک به درخواست‌های جبهه النصره برای «رسیدن به فریاد مجاهدین» (که از بلندگوها پخش می‌شد) تجمع کردند.
 
 
 
گفتنی است که ارتش لبنان هم در این منطقه بر شدت تدابیر خود افزوده است. این منطقه همان جایی است که تا به حال چند مرتبه از طریق کمین و گذاشتن بمب کنار جاده‌ای، به ارتش لبنان تعرض شده است.
 
 
شاید بد نباشد در این بین به موضع جریان المستقبل (شاخه‌ی لبنانی آل سعود که رهبر آن سعد حریری همزمان هم تابعیت لبنانی دارد و هم تابعیت سعودی) اشاره کنیم. احمد حریری (پسر عمه‌ی سعد حریری که فرزند بهیه الحریری است و برخی به اشتباه، او را برادر سعد می‌دانند) که دبیر کل جریان المستقبل است، در موضعی جالب (که بیش از هر چیز، خیانت این جریان به کشورشان لبنان، در عین ادعای ملی گرایی، را نشان می‌دهد) اعلام کرده «جنگ‌هایی که [نیروهای حزب الله] در القصیر و حمص و حلب وارد آن شدند، و الان هم در قلمون وارد آن می‌شود، نه جنگ دفاعی است و نه حتی جنگ پیش‌دستانه، بلکه این جنگ‌های فقط و فقط جنگی تروریستی و فریبکارانه و تجاوزکارانه در سرزمین دیگران است. کسی که تجاوز‌گری کند، حتما به او تجاوز خواهد شد و شکست و ننگ، سرنوشت کسانی است که تجاوزکارانه لشگر کشی می‌کنند!»
 
 
 
[احمد الحریری]
 
 
 
در کنار این‌ها، پیشروی حزب الله در دو روز گذشته هم در بلندی‌های الجبه ادامه داشت و نیروهای مقاومت موفق شدند بر چند روستا از جمله «صیر عزالدین» و «وادی الدیب» و «شمیس عین الورد» و «قرنه جور العنب» مسلط شوند. با توجه به آشفتگی ایجاد شده در صفوف تروریست‌ها، انتظار می‌رود این پیشروی‌ها همچنان ادامه پیدا کند و تمام بلندی‌های الجبه به مرور آزاد شود (چرا که هنوز راه‌های ارتباطی این منطقه به سمت منطقه عرسال لبنان با است). احتمال می‌رود نبرد بعدی در منطقه طلعه موسی باشد، یعنی جایی که خطوط لوجستیکی‌اش به سمت عرسال همچنان باز است و تروریست‌ها در آن تجمع کرده و دارای استحکامات دفاعی هستند.
 
 
محل دیگری که منابع میدانی به آن اشاره می‌کنند منطقه الخشعات، درست مقابل بلندی‌های النحله است که در آنجا هم هنوز خطوط لوجستیک باز است و ضمنا وضعیت جغرافیایی سخت، سنگی و پرشیبی دارد. 
 
 
در کنار اینها، طرف‌ها آگاه اشاره می‌کنند که حزب الله هنوز چیزهایی که برای نبرد در قلمون طی ماه‌های گذشته فراهم کرده بود را به میدان نیاورده است و در صورت به میان آمدن آنها، پیروزی‌های درخشان‌تری در روزهای آینده پیش رو خواهد بود ان شاء الله.
 
 
 
گفتنی است که تحولات مهم دیگری نیز در منطقه‌‌ی ادلب، جسر الشغور و درعا رخ داده که در گزارش بعدی به استحضار شما عزیزان خواهد رسید.منبع: رجا
 
 
انتهای پیام/

در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید

نظرات