مصاحبه علی اکبر ولایتی درباره مذاکرات هسته ای و بدقولی های و کارشکنی های آمریکا مورد توجه اکثر روزنامه های صبح دوشنبه قرار گرفته است.

دیروز احمد توکلی برای پاسخگویی به اتهاماتش در دادگاه حاضر شد که این امر در روزنامه های امروز انعکاس زیادی داشته و از سوی دیگر در کنار مصاحبه ولایتی، در سراشیبی قرار گرفتن قیمت خودرو و مباحث تغییرات در کابینه نیز مورد توجه روزنامه ها قرار گرفته است.

روزنامه اصلاح طلب آرمان در شماره امروز خود، پرونده توکلی را با تیتر" از رفاقت تا شکایت" بر روی صفحه اول خود برده است. آرمان در گزارش خود توکلی را از حامیان دولت سابق ارزیابی کرده که به دلیل برخی اتفاقات در حال حاضر رو در روی یکدیگر قرار گرفته اند. نکته جالب حضور صادق زیباکلام بهمراه توکلی در دادگاه بود: ‌صبح دیروز دادگاه مطبوعات روز متفاوتی را سپری کرد. متهم و شاکی هر دو با حامیانشان پای به دادگاه گذاشتند. یک طرف احمد توکلی، نماینده مجلس و مدیرمسئول پایگاه خبری تحلیلی «الف» به‌عنوان متهم قرار داشت که با جمعی از نمایندگان اصولگرای مجلس به دادگاه آمده بود و در سوی دیگر مدیران دولت‌های نهم و دهم. اتهام توکلی فعالیت علیه نظام، توهین به نمایندگان مجلس، توهین به رئیس‌جمهور وقت، توهین به قضات و رئیس قوه قضائیه و نشر مطالب خلاف واقع به دادگاه خوانده شد. دادگاه‌های رسیدگی به هر پرونده مطبوعاتی تا به حال نه به این نحو شلوغ بوده و نه پر از نمایندگان مجلس و مقامات کشوری.

توکلی درباره انتشار کامنت های مساله دار نیز گفته بود: وی درخصوص اینکه چرا کامنت‌های مردم را منعکس کرده است، تصریح کرد: «اظهارنظرها همیشه درست نیست، اما اگر اجازه نباشد، فسادها پنهان باقی می‌ماند و چون دمل‌های چرکین سر باز می‌کند.» جلسه سوم دادگاه مربوط به پرونده احمد توکلی خردادماه برگزار خواهد شد.

شاید برای روزنامه های اصلاح طلب این نکته جالب بود که کسانی که در گذشته از دولت سابق حمایت می کردند امروز و به خاطر برخی اتهامات در مقابل یکدیگر قرار گرفته اند. اینکه معیار عدالت را اصولگرایی یا اصلاح طلبی تعیین نمی کند نکته بسیار حائز اهمیت است که قوه قضائیه به آن پرداخته و در قضاوت هایی خود دسته بندی ها را وارد نمی کند، حال این شخص یا گروه چپ باشد یا راست. در موارد بسیاری شاهد بوده ایم که اگر پای برخی از نیروهای جناح اصلاح طلب در دادگاه باز شود، روزنامه های زنجیره ای با ایجاد جو مظلوم نمایی، در پی تبرئه خاطی از جرم واقع شده بودند. نمونه مشخص آن پرونده مهدی هاشمی است که بارها روزنامه های اصلاح طلب از کنار آن عبور می کردند و یا به دنبال رفع اتهام از وی بودند. در حالیکه قوه قضائیه مستقل عمل می کند و جایگاه فرد در ارکان قدرت هیچ محلی برای رفع اتهام وی ندارد. این برخورد دوگانه این روزنامه ها نشان می دهد که کار رسانه ای حرفه ای را قربانی اهداف حزبی و زودگذر می کنند.

گرایش دولت یازدهم به مجوز دادن به احزاب جدید مورد توجه آرمان قرار گرفته و این روزنامه تیتر " تولد دوباره احزاب در سرزمین اعتدال" برای این موضوع انتخاب کرده است: برنامه این است که احزاب جان تازه‌ای بگیرند؛ پس پر بیراه نیست اگر اذعان شود فعالیت احزاب که در هشت‌سال دولت قبل کمرنگ شده بود و سکوت اصلاح‌طلبان انگیزه را برای فعالیت از احزاب اصولگرا هم گرفته بود اما با آغاز دولت یازدهم و جلساتی که دکتر روحانی با احزاب اصلاح‌طلب و اصولگرا برگزار کرد امید به آغازی دیگر در بین فعالان سیاسی ایجاد شد و در چنین فضایی مجلس هم به میدان آمد تا قانون و مقرراتی برای فعالیت احزاب وضع کند که در همین راستا دیروز نمایندگان مجلس در ادامه بررسی طرح نحوه فعالیت احزاب و گروه‌های سیاسی، حقوق و مسئولیت‌های آنان را مشخص کردند.

هرچند اصلاح طلبان از شروع دوباره احزاب در دولت جدید سخن می گویند که در گذشته احزاب و گروه های اصلاح طلب فعالیت های خود را داشتند و تنها در ایامی که دستور کار آنها از مبارزه انتخاباتی و سیاسی به کف خیابان ها و رویارویی با نظام و کشور تبدیل شد، حضور آنها کمرنگ شد. سابقه سیاه احزابی چون مشارکت و مجاهدین انقلاب اسلامی در ایجاد فتنه و تبدیل شدن به اتاق ناامنی کردن کشور، خود گویای حدیث مفصلی است که همگی آن را در ذهن ها دارند. کار حزبی مدون  و اصولی امری مثبت است در صورتیکه در جهت منافع ملی کشور و نظام باشد و نه در مقابل آن.

 احتمال استیضاح قالیباف در دستور کار شورای شهر تهران در شماره امروز آرمان کار شده است: عضو هیات رئیسه شورای شهر تهران با تشریح جزئیات اسناد تخلف هتل اسپیناس۲ از احتمال استیضاح شهردار تهران در صورت قانع نشدن نمایندگان و درخواست یک‌ سوم اعضای شورای شهر خبر داد. آنا نوشت؛ ابوالفضل قناعتی با اشاره به تاریخچه احداث هتل اسپیناس۲ گفت: ما از هرگونه فعالیت‌های توریستی و سرمایه‌گذارانی که سرمایه‌هایشان را در راه رونق شهر هزینه می‌کنند، حمایت می‌کنیم اما بحث ما تخلف قانونی است که توسط شهردار منطقه رخ داده است. وی ادامه داد: دوشنبه هفته پیش در مراسم افتتاح نمایشگاه بین‌المللی گل و گیاه، شهردار تهران اظهار کرد که تخلفی در هتل اسپیناس رخ نداده در حالی که من در بهمن سال گذشته در خصوص طبقات اضافه این هتل تذکر داده بودم.

اظهارات علی اکبر ولایتی، مشاور بین الملل مقام معظم رهبری، مورد توجه روزنامه وطن امروز قرار گرفته و این روزنامه با تیتر " آمریکایی ها دبه درآوردند" به سخنان ولایتی پرداخته است: آمریکایی‌ها دبه درآورده‌اند! آنها نه تنها پس از توافق ژنو بلکه اکنون پس از بیانیه لوزان هم نسبت به تعهدات خود وفادار نمانده و بار دیگر بدعهدی خود را نشان داده‌اند! آمریکایی‌ها درباره تعهدات خود در لوزان دبه درآورده‌اند! این را اولین بار علی‌اکبر صالحی، معاون حسن روحانی، رئیس سازمان انرژی اتمی و عضو ارشد تیم مذاکره‌کننده ایران در مذاکرات لوزان گفت. صالحی البته درباره جزئیات دبه آمریکایی‌ها چیزی نگفت و چند روز بعد پس از آنکه به قول خودش، خطری جدی را از سر گذراند، در بیمارستان اعلام کرد «دبه شوخی بود»! دبه اما شوخی نبود! واقعیت این است که آمریکایی‌ها دبه درآورده‌اند. روز گذشته این بار یک دیپلمات باسابقه دیگر که از قضا او هم همنام صالحی است، ماجرای دبه آمریکایی را با ذکر برخی جزئیات فاش کرد. علی‌اکبر ولایتی، روز گذشته بشدت از عدم پایبندی آمریکایی‌ها به تعهدات خود در مذاکرات لوزان انتقاد کرد و گفت آمریکایی‌ها در لوزان هم دبه در می‌آورند. علی‌اکبر ولایتی البته برخی جزئیات دبه آمریکایی‌ها در مذاکرات هسته‌ای را نیز فاش کرد. ولایتی گفت: آمریکایی‌ها به‌رغم قول و تعهد خود نسبت به تعداد سانتریفیوژها در فردو، در دور جدید مذاکرات هسته‌ای اظهاراتی متفاوت و مغایر  تعهدات خود مطرح کرده‌اند. به گفته ولایتی، یکی دیگر از دبه‌های آمریکایی‌ها، ماجرای قطعنامه جدید شورای امنیت است که برخلاف تعهد اولیه، اکنون آمریکایی‌ها اصرار دارند ایران همچنان ذیل فصل هفتم شورای امنیت باقی بماند. ولایتی درباره مدت زمان بازرسی‌ها و نیز بازه‌های زمانی که ایران در مذاکرات لوزان پذیرفته، ابراز نگرانی کرد و گفت: برخلاف تعهدات اولیه، آمریکایی‌ها 3 بازه زمانی 15،10 و 25 سال را به عنوان دوره زمانی تعهدات ایران اعلام کرده‌اند که این نیز خلاف تعهدات آنها در مذاکرات لوزان است.

ولایتی در این مصاحبه افزود: نکته‌ مهم این است که هربار مذاکره می‌کنند، بعدش دبه درمی‌آورند و همان حرف‌هایی که قبلاً به‌نوعی درباره‌ آنها تفاهم حاصل شده است، دومرتبه تکرار و بعد ادعاهای جدیدی مطرح می‌کنند. این معنایش همان خوی زیاده‌خواهی آمریکاست که فکر می‌کنند می‌توانند با یک کار روانی و تبلیغاتی و با کش دادن قضایا، ایران را وادار کنند بیشترین امتیاز را بدهد و کمترین نتیجه را بگیرد.

مجتبی اصغری، در سرمقاله امروز وطن امروز، به نقد مذاکرات هسته ای پرداخته که آمریکا در دوران افول خود به صورت نمایشی و در جهت کسب منافع استراتژیک خود طراحی کرده است: چارچوب و روند مذاکرات نشان از آن دارد که هیچ «توافقی» در نهایت قابل حصول نیست و چنین هدفی از ابتدا هم در دستور کار آمریکایی‌ها نبوده است بلکه اوباما تلاش می‌کند تنها سلاح جدی باقیمانده از آمریکای ابرقدرت را در پروسه دیپلماسی سخت و فشرده با ایران کلاسه کند و رویکرد وامانده کیسینجری را مجددا بر رویه پیروز دوره قدرت برژینسکی برتری دهد. با این تفاوت که این بار خود برژینسکی نیز با درک شرایط «افول قدرت آمریکا» از هواداران رویه «دیپلماسی نمایشی استراتژیک» است. این موضوعی است که در گزارش اندیشکده هادسن، با اشاره به «توافق نکردن بر سر هیچ» در لوزان و در عین حال «تاریخی خواندن» مذاکراتی که در نهایت حتی یک «فکت‌شیت یکسان» نیز از آن بیرون نیامد، مورد توجه واقع شده است. این دگردیسی آمریکا در مسیر افول است که کلانتر هفت‌تیرکش روانی را به لاک‌پشتی عاقل اما با عمری طولانی تبدیل خواهد کرد. هرچند دیپلماسی آمریکایی نشان از آن دارد که آمریکا برای بروز چنین شخصیتی از خود بسیار ناپخته است و کماکان تلاش می‌کند میان دوگانه «دکتر جکیل و آقای هاید» دوران‌سازی کند. نمونه بارز رویه مذکور را می‌توان در چند پرده به تماشا نشست.1- «زیاده‌خواهی سیری‌ناپذیر» آمریکایی‌ها در مسیر مذاکرات هسته‌ای با ایران 2- تهدید مکرر ایران به جنگ و گزینه‌های روی میز ابرقدرتی در مسیر مذاکره 3- تلاش برای جنگ‌افروزی مکرر در جهان و درگیر کردن سایر قدرت‌ها 4- حرکت برای حل بحران ذاتی اسرائیل از مسیر فرعی.

اصغری در ادامه با انتقاد از سیاست خارجی دولت یازدهم در حریص کردن آمریکا می افزاید: در حقیقت آمریکا به دنبال کامل کردن یک نمایش دیپلماسی مصلحت‌اندیشانه با ایران است و به «توافق» نمی‌اندیشد. دیپلماسی‌ای که در میانه راه از اهداف خود دور شده و به واسطه بروز برخی ظرفیت‌های پیش‌بینی نشده از تیم مذاکره‌کننده ایرانی، ناگهان به سمت طرح‌های محدود‌کننده «قدرت نظامی ایران» با درخواست «بازرسی از مراکز نظامی» شیفت پیدا کرده است. راز تحریک مکرر تقاضای جمهوری‌خواهان از «توافق نهایی» نیز در همین موضوع است. قطعا حصول چنین اهداف بلند‌پروازانه‌ای در دستور کار آمریکایی‌هایی که تنها خواسته اساسی‌شان از مذاکرات، نمایش شوی یک «دیپلماسی موفق» در کنار «جنگ‌افروزی‌ها»ی مدل دوره ابرقدرتی است، نبوده بلکه این کم استقامتی و ضعف درونی دولت یازدهم است که به آمریکا پالس‌های ویژه‌ای فرستاده و دندان طمع آنها را تحریک کرده است. راز تاکید مکرر رهبر حکیم انقلاب بر تکیه بر توان داخلی و قرار ندادن هیچ تخم‌مرغ آرزومندی در سبد توافق نهایی در همین دوراندیشی است که قویا مصر است «هیچ توافقی در کار نخواهد بود.»

روزنامه  اصلاح طلب آفتاب یزد در شماره امروز خود "پیام نفتی تهران به واشنگتن" را به عنوان تیتر اصلی خود کار کرده است: روز گذشته یک مقام وزارت نفت اعلام نمود که محدودیتی برای سرمایه‌گذاری نفتی آمریکایی‌ها در ایران وجود ندارد. آفتاب یزد درگفتگو با کارشناسان به بررسی این اظهارات پرداخته است آفتاب یزد- گروه اقتصادی:چند ماهی از انعقاد تفاهمنامه سیاسی ایران می گذرد، هنوز به مرحله تائید نهایی مذاکرات هسته ای نرسیده ایم که اموربین الملل وزیر نفت به شرکت های آمریکایی پیام نفتی داده است که "ازنظردولت ایران محدودیتی برای سرمایه گذاری نفتی آمریکاییها درکشور وجود ندارد" البته زمانی نیا به شرط سرمایه‌گذاری و مشارکت احتمالی شرکتهای نفتی آمریکایی نیز اشاره کرده است. این یعنی چراغ سبز دولت جمهوری اسلامی ایران برای سرمایه گذاری نفتی شرکت‌های آمریکایی. اما پیشترمعاون وزیرنفت از اعلام آمادگی چند شرکت اروپایی- آمریکایی برای سرمایه گذاری در طرحهای جدید پتروشیمی خبر داد و گفت:" مذاکرات با شرکتهایی از آلمان، هلند و ایتالیا برای مشارکت در صنایع پتروشیمی آغاز شد." ، حتی عباس شعری مقدم چندی پیش در پاسخ به خبرنگاری مبنی بر اینکه آیا در کنار اروپایی ها، شرکتهای آمریکایی هم برای مشارکت در طرحهای صنعت پتروشیمی مذاکرات خود را آغاز‌کرده‌اند، توضیح داد:" به صورت مستقیم خیر ولی برخی شرکتهای اروپایی که شریک آمریکایی دارند، برای همکاری مذاکراتی داشته اند و حتی در پاسخ به سوال ما که شما با داشتن شریک آمریکایی، چطور اقدام به مذاکره و اعلام آمادگی کرده‌اید، تاکید کرده‌اند که شرکای آمریکایی ما، خود خواهان انجام این گفتگوها بوده‌اند." حالا معاون امور بین الملل وزیر نفت گفته است:" در طول چند ماه گذشته تاکنون نه "یک" یا "دو" شرکت، بلکه چندین شرکت آمریکایی برای سرمایه گذاری و مشارکت در طرحهای صنعت نفت ایران در صورت لغو تحریمها اعلام آمادگی کرده اند."

درحالی روزنامه ها و برخی از شخصیت های دولتی در حال پهن کردن فرش قرمز برای آمریکایی ها هستنند که هنوز مذاکرات هسته ای به نتیجه نرسیده است و با توجه به زیاده خواهی های آمریکا ممکن است این روند به نتیجه هم نرسد. اما برخی در داخل چنان برای حضور شرکت ها و حتی افراد آمریکایی در ایران لحظه شماری می کنند که گویی تمام گره های اقتصادی کشور قرار است توسط یانکی ها باز شود. حال این نکته را فراموش کرده اند که باز شدن بیش از حد درهای کشور برای شرکت های خارجی و آمریکایی تولید داخلی را دوباره تا مرز نابودی پیش خواهد برد.

آفتاب یزد از تغییر فرماندار جهرم ابراز شگفتی کرده و آن را برخلاف آنچه این روزها درباره تغییرات در سطح مدیران کشوری شایع است دانسته است: اما دیروز خبر رسید که اولین تغییرات در حوزه وزارت کشور با تغییر فرماندار جهرم کلید خورده است .البته به نظر می رسد این تغییر کمی عجیب و غریب است؛ چرا که وزارت کشور برای تغییر دست روی فردی گذاشته که کارنامه مثبتی دارد.حبیب الله رضایی ده ماهی بود که به عنوان سرپرست فرمانداری جهرم مشغول به فعالیت بود و در همین مدت کوتاه اقدامات مثبتی در زمینه حادثه شیراز و آنچه که برای علی مطهری رخ داد، داشت وهمین طور در ماجرای «چاقو زن سریالی» موفق شده بود در کمتر از چندین ساعت غائله را خاتمه دهد، اما با تمامی این احوال برپست خود ابقا نشد و جایش را دیروز در مراسم تودیع و معارفه به شخص دیگری داد. اظهارات وی پس از برکناری تایید می کند که تغییرات در وزارت کشور سوگیری نامشخصی دارد و چه بسا علیه منافع دولت است. حجت‌الله رضایی فرماندار سابق جهرم در گفت‌وگو با ایلنا در مورد دلایل برکناری‌اش مدعی شد: در این مسئله اتفاقات مهمی دست به دست هم داد که یکی از مهم‌ترین ‌آنها پیگیری بنده در مورد حادثه شیراز و اتفاقی بود که برای آقای مطهری افتاد. حال با تغییر فرمانداری جهرم ، سوالی که مطرح می‌شود این است که به واقع این تغییرات باید در کدام سمت و سو و به چه منظوری صورت گیرد؟ اگرچه در بخش‌هایی از دولت نیاز به تغییر حس می شود اما نه هر تغییری!

محمد صادق جوادی در سرمقاله امروز آفتاب یزد، نسخه تغییرات در دولت را برای کابینه پیچیده است و گزینه های اصلی را نیز معرفی کرده: تغییر در کابینه و استانداران دولت روحانی چه یک شایعه باشد چه یک گمانه زنی حکایت از یک ضرورت دارد؛ ضرورتی که برای تحقق وعده ها و گام برداشتن به سمت و سوی برآوردن انتظارات مردم می باشد . یکی از مهمترین این تغییرات باید در حوزه وزارت کشور ،رقم بخورد وزارتی که بیشترین مطالبات مردم را در خود جای داده است . از سویی دیگر در بخش اقتصادی هم باید اتفاقات مثبتی رخ دهد. هر چند در شرایط فعلی اقتصادی ، از تورم جلوگیری شده و اجازه داده نشده است تا آن وضعیت هیجانی رشد قیمت ها که در دولت احمدی نژاد شاهد آن بودیم رخ دهد اما با رکود اقتصادی مبارزه کرد. دولت همچنین در حوزه فرهنگ و رسانه ، باید برای تحقق اهداف و آرمانهای خود نگاه ویژه ای داشته باشد. هر چند مشکلات و موانعی که در این بخش وجود دارد بر کسی پوشیده نیست اما به هر حال باید کارهای ملموس تری در این بخش داشته باشیم . اما در میان همه این بخش ها که نیاز به تقویت دارند باید گفت که پاشنه آشیل دولت وزارت کشور است.به عنوان مثال تغییر اخیری که در فرمانداری جهرم صورت گرفت نشان می دهد که این بخش نیاز به بهبود و نظارت بیشتری دارد . حتی تغییرات در مدیریت سطح بالای این وزارتخانه نیز نباید دور از ذهن باشد. به نظر می رسد در این حوزه دولت نباید اجازه دهد که فقط وزیر کشوردر عزل و نصب ها فعال باشد بلکه خود دولت نیز باید سیاستگذاری نماید و از وزیر بخواهد تا این سیاست ها را اعمال کند.

این روزنامه در مصاحبه ای مفصل با محمد کیانوش راد، استاد دانشگاه و فعال اصلاح طلب و نماینده سابق در مجلس ششم، به برنامه های انتخاباتی اصلاح طلبان و ائتلاف های احتمالی پرداخته است: گفتگو با محمد کیانوش راد کم از حضور در یک کلاس درس دانشگاه ندارد؛ او بسیار دقیق و موشکافانه سخن می گوید و برای به کار بردن واژه ها تامل و تفکر می کند. از همین رو گفتگوی ما با وی جالب و حاوی نکات ارزشمند مهمی است. این فعال سیاسی اصلاح طلب که سابقه نمایندگی در مجلس اصلاح طلب ششم را دارد به آفتاب‌یزد اطمینان می دهد که نباید نگران ائتلاف اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس بود و تاکید دارد که مدل 92 در این انتخابات نیز پیاده می‌شود. کیانوش راد در بخش دیگری از اظهارات خود معتقد است نباید در مورد حضور و فعال شدن احمدی نژاد نگران بود. وی همچنین به علی لاریجانی توصیه می نماید که بر تردیدهای خود فائق آید و در خصوص آینده سیاسی خود تصمیم بگیرد. این فعال سیاسی اصلاح طلب در مورد ندا با احتیاط سخن می گوید و تاکید می‌کند که همچنان باید در مورد ارزیابی این حزب جدیدالتاسیس منتظر بود. وی در بخشی از مصاحبه خود می گوید: استراتژی اصلی اصلاح‌طلبان آن است که به یک اجماع حداکثری در میان طیف خودشان دست پیدا کنند. واضح است که به لحاظ سیاسی هر جناح و تفکر سیاسی به دنبال حداکثرسازی منافع خودش است. اگر از یک اصلاح طلب سوال کنید که علاقه‌مند است چه نوع مجلسی داشته باشیم، قاعدتا باید بگوید مجلسی که اصلاح طلبان ناب در آن حضور داشته باشند. اما وقتی به شرایط واقعی و محدودیت‌ها نگاه کنیم قاعدتا بایستی موضع خودمان را به طور واقع‌بینانه ترسیم کنیم. یعنی اگر مجلسی هم به وجود بیاید که در آن کف مطالبات ما را هم شامل شود تارسیدن به شرایط بهتر، مطلوب است. یعنی مجلسی که حداقل بر علیه اصلاحات و مطالبات واقعی مردم گام بر ندارد. از این کف و حداقل هر قدر ما بتوانیم توفیق بیشتری پیدا کنیم، البته برای جریان اصلاح‌طلب در کشور مفید است.

روزنامه رسالت در شماره امروز خود از تهدید بمباران اتمی ایران گفته: وزیر جنگ رژیم کودک کش و اشغالگر صهیونیستی در تازه ترین گزافه گویی های خود کشورمان را نسبت به حمله اتمی ( به مانند حمله اتمی آمریکا به هیروشیما و ناکازاکی) تهدید کرده است. «موشه یعلون» وزیر جنگ رژیم‌صهیونیستی اخیرا در یک سخنرانی به تمجید از حمله اتمی آمریکا به ژاپن پرداخته و گفته است که گاهی لازم است تا کشورها «برای دفاع از خود» دست به چنین اقداماتی بزنند!ویدئویی که اخیرا منتشر شده، نشان می‌دهد که وی در این سخنرانی که دو هفته قبل در نشستی به میزبانی گروه «شورات هادین» صورت گرفت، در پاسخ به سئوالی در این رابطه که گفته می‌شود دموکراسی‌ها!( منظور از دموکراسی ها دولتهای حامی و مولد تروریسم در غرب هستند) قادر به برخورد با تهدیدی چون ایران نیستند، می‌گوید: کسانی هستند که ادعا می‌کنند این نبرد عادلانه نیست، چراکه دموکراسی ! می‌تواند با رژیم‌های ظالم برخورد کند، چه برسد به سازمان‌های تروریستی. من با آن‌ها موافق نیستم.در برخی موارد خاص، ما ممکن است گام‌هایی مشخص را که تصور می‌کنیم باید برای دفاع از خود برداشته شوند، برداریم.ما به ردگیری راکت‌هایی که خانه‌های غیرنظامیان را هدف گرفته بود، اشاره کردیم. ما تصمیم گرفتیم آن کار را انجام دهیم.گام‌های دیگری هم هست که به نظرم می‌تواند برداشته شود. قطعا ما باید اطمینان کسب کنیم که بعد از آن تصمیم یا عملیات می‌توانیم در آئینه نگاه کنیم. قطعا، باید از ضرورت نظامی آن مطمئن شویم. باید هزینه و فایده را بسنجیم. نهایتا، ممکن است گام‌های مشخصی برداریم.»یعلون در ادامه توهمات خود افزوده است :"این داستان به یادم می‌آید که وقتی از رئیس‌جمهور (هری) ترومن سئوال شد که احساسش پس از تصمیم به استفاده از بمب اتم در ناکازاکی و هیروشیما، که به مرگ 200 هزار نفر منجر شد چه بود، او گفت "زمانی که از افسرانم شنیدم که گزینه جایگزین جنگی طولانی است که می‌تواند چند میلیون کشته بر جای بگذارد، دیدم که این تصمیمی اخلاقی است.ما هنوز به آنجا نرسیده‌ایم. اما چیزی که من در مورد آن صحبت می‌کنم، این است که گاهی اوقات که می‌بینیم نمی‌توان با عملیات‌های دقیق یا چیزی شبیه آن به نتیجه رسید، (باید) گام‌های مشخصی برداشته شود."

رسالت در تحلیل رویدادهای خود به انتقاد از کسانی پرداخته که از حق اعتراض معلمان دفاع می کنند: اینکه حق اعتراض را به رسمیت بشناسیم، برای معلمان، «نان و آب» نمی شود. البته این حرف قبل از انتخابات، «رأی» می شود، اما الآن که دو سال است از عمر دولت می گذرد فقط نامحرمان انقلاب را خوشحال می کند که از هر بهانه ای برای ضربه به انقلاب استفاده می کنند. اینکه رئیس جمهور در گرامیداشت مقام معلم، آن هم در نهاد ریاست جمهوری از به رسمیت شناختن حق اعتراض برای معلمان سخن بگوید و فکری برای مطالبات معیشتی آنان نکند و آقای هاشمی هم مشابه همین حرف ها را بزند، معنایش چیست؟ مگر قرار نبود در گزارش صد روزه به مردم کل مشکلات را حل کنند؟ الآن که بیش از ششصد روز از حاکمیت حضرات می گذرد، این پاسخ قانع کننده نیست. رئیس جمهور و آقای هاشمی چه حق اعتراض را به رسمیت بشناسند، چه نشناسند، مردم بویژه معلمان حرف خود را می زنند و از کسی هم  برای گرفتن حق خود اجازه نمی گیرند.

رسالت در پرونده امروز خود بحث ازدواج و حواشی آن را بررسی کرده است: در گذشته دیر ازدواج کردن امر ناپسندی بود اما امروزه این موضوع به یک امر بسیار عادی در جامعه تبدیل شده است که متاسفانه پخش فیلم‌های مختلف در برنامه‌های ماهواره‌ای موجب الگوبرداری جوانان از فرهنگ غرب شده است و در اثر گرایش جوانان به این فرهنگ، زندگی مجردی و بی‌میلی به ازدواج در جامعه رشد می‌یابد. گرایش به جامعه‌گریزی، تنوع‌طلبی جوانان، مسئولیت‌گریزی، ترس از طلاق و شکست در زندگی آینده، ترس از خیانت همسر، رواج مردسالاری و زن‌سالاری و رقابت بین آنها، مهمترین دلایل اجتماعی هستند که تمایل جوانان را به ازدواج کاهش می‌دهند.به طوری که ازدواج این روز‌ها می‌رود به حلقه گم شده زندگی نسل جوان تبدیل شود چرا که با افزایش هزینه‌های زندگی و گرانی خرج عروسی و جهیزیه و چشم و هم چشمی‌های موجود، دیگر کسی به ازدواج نمی‌اندیشد. این در حالی است که مرد و زن با توجه به نیازهای روحی، عاطفی، جسمی و جنسی‌ای که دارند، مکمل یکدیگرند و برای داشتن زندگی گوارا و سعادتمند، جفت شدن و در کنار یکدیگر قرار گرفتنِ این دو، اجتناب ناپذیر است.در این میان، تنها شیوه‌ای که هر یک از زن و مرد می‌توانند با آن دیگری را به بهترین وجه، تکمیل کنند و به خواسته‌های روحی و روانی همدیگر پاسخ مناسب بدهند، ازدواج است. از این رو، در نزد خداوند بهترین و محبوب‌ترین بنیان و سازه که دربردارنده شرط اساسی سعادت بشر است، همین ازدواج است.ازدواج یکی از بهترین نیازهای آدمی است که دین مقدس اسلام به آن اهمیت فراوانی داده است و آن را از بهترین سنت­های دینی شمرده که مایه برکات بی شماری است.

روزنامه شرق در شماره امروز خود به سراغ محمدجواد کریمی قدوسی، نماینده مجلس رفته و از وی درباره طرح سه فوریتی سوالاتی پرسیده است. قدوسی طراح اصلی این طرح است: محمدجواد کریمی‌قدوسی، نماینده مشهد که از آغاز مذاکرات تاکنون با طرح سؤال‌های مکرر از وزیر امورخارجه و ارائه تذکرها و بیان نطق‌های مختلف، خود را به‌عنوان یکی از مخالفان سرسخت مذاکرات هسته‌ای به همگان معرفی کرده است، حالا و پس از غائله اخیر درباره طرح سه‌فوریتی‌اش، که به طرح توقف مذاکرات معروف شد، همچنان از این طرح دفاع می‌کند، اما بر دو نکته تأکید دارد؛ اول اینکه همه امضا‌کنندگان با علم به سه‌فوریتی‌بودن طرح آن را امضا کرده‌اند و برای جمع‌آوری امضا، کسی را فریب نداده و امضایی جعل نکرده است و دوم اینکه اساسا این طرح برای توقف مذاکرات نبوده است. کریمی‌قدوسی در گفت‌وگو با «شرق»، قسم جلاله یاد کرد و می‌گوید: «اُشهد بالله من می‌خواهم مذاکرات به نتیجه برسد»

بخشی از مصاحبه را در زیر می خوانیم:

برخی از نمایندگانی که طرح پیشنهادی شما را امضا کرده بودند، گفته‌اند این طرح را به‌عنوان طرحی سه‌فوریتی امضا نکرده‌اند و به ارائه این طرح با قید سه‌فوریت اعتراض داشتند. ماجرا چه بود؟

قبل از اینکه من این طرح را برای امضا پیش نمایندگان ببرم، با خبرگزاری فارس مصاحبه کردم و گفتم طرحی سه‌فوریتی تهیه کرده‌ام. روزنامه کیهان هم دراین‌باره با من مصاحبه کرد و تیتر اول روزنامه کیهان یک روز قبل از جلسه مجلس همین بود و عالم و آدم خبردار شدند که طرحی سه‌فوریتی در راه است. وقتی هم به صحن آمدیم، بالای طرح نوشته بودیم سه‌فوریتی و من با ٧٠ نفر و با هر نفر بین پنج تا ٢٠ دقیقه صحبت کردم و تشریح و تحلیل کردم و بعضی‌ها جدا از توضیح من خودشان طرح را خواندند. در بین ٨٠ نفری که طرح را امضا کردند، حداکثر ١٠ نفر تأکید داشتند طرح با دوفوریت ارائه شود. حدود ١٠ نفر هم تأکید داشتند با همین سه‌فوریت تقدیم شود. چندین نفر هم مثل آقای حسینیان گفتند دوفوریت یا سه‌فوریتش مهم نیست، مهم این است که تهدید آمریکایی‌ها متوقف شود. اکثر افراد هم اظهارِنظری درباره فوریت نکردند.

اما برخی از امضاکنندگان می‌گویند به‌عنوان نامه یا بیانیه آن را امضا کرده‌اند.

این یک طرح بوده و مطلقا بیانیه نبوده است. اگر کسی یک امضای جعلی بین امضاها پیدا کرد، من را به دادگاه معرفی کند.

آقای بیگلری گفته است من امضا نکردم، ولی اسمم بین امضاکننده‌ها آمده و آقای سلیمی هم گفته به‌عنوان طرح سه‌فوریتی از ایشان امضا گرفته نشده است.

اتفاقا اصلا سراغ آقای بیگلری نرفتم. سراغ آقای بیاتیان رفتم و آقای بیگلری خودش آمد و طرح را امضا کرد. آقای سلیمی هم ازجمله کسانی بود که دید بالای طرح نوشته شده است سه‌‌فوریتی و با من بحث کرد که باید دو‌فوریتی باشد. من گفتم آخر کار جمع نظرات را می‌گیریم، ضمن اینکه عنوان طرح توسط طراحان پیشنهاد داده می‌شود و ممکن است مجلس به سه‌فوریت رأی ندهد و وقت رأی‌گیری ممکن است مثل همه طرح‌های دوفوریتی دیگر، مثلا سه‌فوریتش رأی نیاورد و مجلس به دو یا یک فوریتش رأی بدهد. بنابراین نیاز نبود قشقرق به راه بیندازید. صبر می‌کردید طرح به صحن بیاید و مجلس درباره آن تصمیم بگیرد. ما فقط می‌خواستیم مذاکره‌کنندگان در یک فضای امن و بدون تهدید به مذاکره ادامه دهند.

" استقبال از ناهید" اشاره به حضور فیلم ایرانی ناهید در جشنواره کن دارد که مورد توجه مخاطبان و داروان جشنواره قرار گرفته است: جشنواره کن در روز چهارم و پنجم رنگ‌وبوی ایرانی گرفت. نمایش فیلم «ناهید» از آیدا پناهنده به‌عنوان نماینده رسمی ایران در بخش «نوعی نگاه» از اتفاقات مهم این دو روز بود. این فیلم در حالی روز شنبه ٢٦ اردیبهشت (١٦ می) در دو سانس سالن «دبوسی» به نمایش درآمد که می‌شد لبخند رضایت را در چهره جمعیت حاضر در سالن دید. آیدا پناهنده که درحین اکران در سالن حضور داشت، به دو زبان انگلیسی و فرانسه هم‌زمان صحبت کرد و با لهجه خوب خود تسلطش را بر هر دو زبان نشان داد. فیلم روز یکشنبه هم در یک نوبت دیگر در سالن «آندره بازن» کن روی پرده رفت. در کنار پناهنده، بیژن امکانیان تهیه‌کننده، پژمان بازغی، ساره بیات و نوید محمدزاده، بازیگران، ارسلان امیری، نویسنده و تدوینگر و مرتضی قیدی، فیلم‌بردار هم در کن حضور داشتند و مقابل دوربین عکاسان ظاهر شدند. در مجموع نگاه منتقدان به فیلم مثبت بود. جوردن مینتزر، نویسنده هالیوودریپورتر و آلن هانتر، منتقد اسکرین‌دیلی، ازجمله منتقدانی بودند که نسبت به فیلم نظر مثبتی داشتند. منتقد ورایتی هم این فیلم را صدایی ارزشمند از هم سرایی سینمای ایران خواند. کارگردان این فیلم پس از نمایش آن، در مصاحبه با وب‌سایت رسمی جشنواره، از اولین ساخته سینمایی‌اش گفت. پناهنده که اولین تجربه بلند سینمایی‌اش را با فیلم «ناهید» تجربه کرده، در خلال این گفت‌وگو از بازیگری «ساره بیات» تعریف کرد و گفت که قصد نداشته بین نقش او در فیلم «جدایی» و فیلم خودش ارتباطی برقرار کند.

روزنامه شرق نیز مانند دیگر روزنامه های اصلاح طلب که به سراغ محکومان فتنه 88 می روند، امروز عبدالله رمضان زاده را برای مصاحبه انتخاب کرده است تا بار دیگر زمینه های حضور گسترده این افراد در رسانه ها به روال عادی گذشته بازگردد: عبدالله رمضان‌زاده از آن چهره‌های سیاسی است که قاطعیت بر مواضع از چهره‌اش پیداست. به‌ویژه هنگامی که مباحث جدی می‌شود، اما برخوردی کاملا دوستانه دارد. رمضان‌زاده همچنان امیدوار است حزب «مشارکت» طبق روال قانونی احیا شود، اما به گفته خودش آنها تصمیم گرفتند فعالیت تشکیلاتی نداشته باشند، دلیلش هم روشن است برای آنکه هزینه‌ای را به کسی تحمیل نکنند. گفت‌وگو را از لزوم بازسازی تشکیلاتی اصلاح‌طلبان آغاز کردیم و در این مسیر، اما به نقدهایی از دولت رسیدیم و البته موضوع پول‌های کثیف. رمضان‌زاده، سخنگوی دولت اصلاحات است و وقتی ماجرا به پول‌های کثیف می‌رسد، به نکته‌ای اشاره می‌کند و بحث را می‌بندد. او دراین‌باره می‌گوید: «راجع‌به موادِمخدر و ورودش به انتخابات، من فکر می‌کنم گزارشی که ستاد مبارزه با موادِمخدر در دوره آخر دولت اصلاحات تهیه کرد و آن را به رئیس دولت نهم تحویل داد، وزیر کشور که رئیس ستاد مبارزه با موادمخدر است، همان گزارش را علنی کند. همین اتفاق برای اینکه معلوم شود پول کثیف وجود دارد یا نه، کفایت می‌کند».رمضان‌زاده مهم‌ترین نقد وارد به دولت را این می‌داند که کابینه روحانی، سیاسی نیست و آقای روحانی فکر می‌کند یک‌‌تنه می‌تواند همه بارها را بردارد. بااین‌حال، برخی اتفاقات نظیر صدور مجوز فعالیت برای حزب اتحاد ملت ایران را به فال نیک می‌گیرد و آن را گام مؤثری از سوی دولت ارزیابی می‌کند. رمضان‌زاده با‌این‌حال، ارتباط اتحاد ملت و مشارکتی‌ها را تکذیب می‌کند و می‌گوید اگر آنها کمکی بخواهند دریغ نمی‌کنیم. بحث که به حزب ندا می‌رسد، کمی چهره درهم می‌کشد و با مکثی می‌گوید «ضعف ما بوده است که نیروهایی در حزب تقویت شدند و به‌راحتی زیر چتر آدمی قرار گرفتند که تا امروز غیرسیاسی عمل کرده بود». او همچنان امیدوار است آنها که جذب ندا شدند، به اصل خود بازگردند و اگر هم بازنگشتند، به قول رمضان‌زاده همچنان با آنها دوست هستند.

روزنامه جوان گزارشی را از شرایط بحرانی اشتغال و تولید داخلی زیر سایه واردات بی‌رویه تهیه کرده و آن را با تیتر " 5/2 میلیون بیکار و 70میلیارد واردات" برروی خروجی خود قرار داده است: متأسفانه در سال گذشته در حالی شاهد بیش از 70میلیارد دلار کالاهای خارجی دربازارهای کشور بودیم که با این پول می‌توانستیم در همین سال حدود 2میلیون شغل در کشور ایجاد کنیم، این در حالی است که کالاهای خارجی علاوه بر نابودی بخشی از واحدها و کارخانجات داخلی به دلیل اشاعه بیکاری امنیت ملی ایران را هدف قرار داده است. در حالی رهبر معظم انقلاب اسلامی همواره طی سال‌های گذشته در سخنرانی‌های خود بهبود شرایط اقتصادی کشور را مورد توجه قرار داده است که به نظر می‌رسد دولتمردان و مدیران عملاً نتوانسته‌اند گام‌های صحیحی را در خصوص بهبود شرایط اقتصادی بر‌دارند. آماربالای کالاهای وارداتی از مبادی رسمی کم نبود حالا خبرهای دریافتی این رسانه از گوشه و کنار ایران از حادثه آفرینی کالاهای خارجی مورد استفاده در صنایع مختلف سبک و سنگین حکایت دارد که برخی از تحلیلگران تحریم‌های ناعادلانه غربی و بی‌توجهی برخی مدیران دولتی را علت ورود کالاهای فاقد استاندارد به ایران عنوان می‌کنند. تحریم‌های ناعادلانه غربی طی سال‌های اخیر موجب شد برخی واردکنندگان هر نوع کالای بی‌کیفیتی را از خارج از کشور وارد کنند، حالا به نظر می‌رسد این نوع کالاها به مشکل جدی صنایع بدل شده‌اند زیراعلت چندین حادثه جانی مشابه طی ماه‌های اخیر در صنایع عدم کیفیت کالاهای خارجی وارداتی عنوان شده است. در این بین شبکه‌ای شکل گرفته است که برخی از مسئولان و مدیران دولتی عضو این شبکه مافیایی هستند و به قیمت نابودی تولید‌کنندگان داخلی برای کالاهای خارجی غش و ضعف می‌روند زیرا برای خرید چنین کالاهایی هم چندین سفر خارجه نصیب برخی مدیران می‌شود و همین که در این بین مفسده‌هایی نیز شکل گرفته است. بدتر از همه آن است که به نظر می‌رسد آمار واردات کالاهای لوکس و غیر لوکس به مرز بحران رسیده است زیرا همین واردات بی‌رویه موجب شده بسیاری از تولید‌کنندگان داخلی بازار خود را ازدست دهند. با جمع کردن ارزش کالاهای وارداتی و قاچاق به این نتیجه می‌رسیم که به طور تقریبی در سال 93، نزدیک 70 میلیارد دلار کالای خارجی در بازارهای ایران عرضه شده ، این در حالی است که عمده این کالا‌ها نیز کالای مصرفی بوده‌اند.

" «صدای امریکا» خاموش شد" تیتر جوان است درباره تعطیلی برنامه صدای آمریکا: ظاهراً دیگر حنای شبکه رادیویی - تلویزیونی «صدای امریکا» معروف به  VOA و نیز شبکه رادیویی «رادیو فردا» نزد مردم ایران رنگی ندارد؛ کاهش شدید مخاطب این شبکه‌های امریکایی تعطیلی آنها را درپی داشته است، آن هم پس از 36 سال فعالیت بی‌وقفه شبکه‌ای چون «‌صدای امریکا»‌ که ابزار اصلی رسانه‌ای و سیاسی امریکا در قبال ایران به شمار می‌رود. تغییرات محتوایی و برنامه‌سازی جدید در شبکه VOA باز هم نتوانسته آمار مخاطبان این شبکه رادیویی و تلویزیونی را بالا ببرد؛ نه‌تنها VOA بلکه سیاستگذاران عرصه تصمیم‌های استراتژیک رسانه‌ای در امریکا به این نتیجه رسیده‌اند که شبکه رادیویی «‌رادیو فردا» هم دیگر در جذب مخاطب موفق نیست؛ لذا سرمایه‌گذاری مالی روی این دو شبکه نمی‌تواند بازدهی لازم را برای سیاستگذاران امریکایی رقم بزند و آنها را به اهداف سیاسی‌شان برساند. این زمزمه‌ها حالا با بحران در شبکهVOA  امریکا و برکناری کاوه باسمانجی، سردبیر این شبکه همراه شده است. از سوی دیگر «تام کبورن» که یکی از سناتورهای صاحب نفوذ جناح جمهوریخواه ایالات متحده امریکاست به تازگی در اظهارنظری گفته که ادامه کار صدای امریکا و رادیو فردا تنها اضافه بار و هزینه‌ای اضافه بر دوش مالیات‌دهندگان امریکایی است. احتمالاً به غیر از او باز هم سیاستمداران دیگری در ایالات متحده امریکا هستند که موافق نظر کبورن باشند.

جوان به فشار تجدیدنظرطلبان برای شروع تغییرات در کابینه و مدیریت اجرایی کشور پرداخته و آن را در راستای انتخابات مجلس دهم قرار داده است: همانطور که انتظار می‌رفت جریان تجدیدنظرطلب ماه‌های قبل از برگزاری انتخابات دهم مجلس شورای اسلامی فشارها را به رئیس‌جمهور برای تغییر در کابینه افزایش داده و به‌دنبال آن است تا در آستانه آوردگاه پیش‌رو ترکیب هیئت دولت را به نفع خود تغییر دهد و مراسم تودیع اجباری برخی وزرا را برگزار کند. برای رسیدن به چنین هدفی از یک سو روزنامه‌های زنجیره‌ای این طیف طی روزهای اخیر دست به کار شده و با درج مطالب متعدد از ضرورت تغییر در کابینه صحبت به میان آورده و از سوی دیگر همین گروه سیاسی در فضای مجازی تلاش می‌کند که با انتشار اخبار غیر‌موثق به نقل از برخی نهادهای انقلابی چنین موضوعی را قریب‌الوقوع جلوه دهد. بدون در نظر گرفتن فشارهای جریان تجدیدنظرطلب به رئیس‌جمهور برای کنارگذاشتن برخی از وزرا باید گفت در حالی به سالگرد دوسالگی دولت یازدهم نزدیک می‌شویم که ترمیم جدی در کابینه می‌تواند یکی از نشانه‌های اظهارات غیرواقعی رئیس‌جمهور درباره کابینه باشد. وزرایی که ابتدا به عنوان ژنرال‌های دولت معرفی می‌شدند، حالا یا در معرض استیضاح هستند یا گمانه‌زنی برکناری‌شان به گوش می‌رسد. شعار ثبات در دولت در حالی از سوی رئیس‌جمهور مطرح می‌شد که در کمتر از دوسالگی کابینه با مشکلات جدی مواجه شده است. به هر روی ژنرال‌های دولت یازدهم با چالش‌های جدی در حوزه کارآمدی مواجهند. چالش‌هایی که در آستانه دوسالگی دولت با آنها دست و پنجه نرم می‌کنند و جامعه همچنان منتظر است تا رئیس‌جمهور تصمیمی قابل اعتنا در این موضوع اتخاذ کند.

روزنامه اصلاح طلب اعتماد به "داستان بی پایان مطهری" پرداخته و بار دیگر این موضوع را پررنگ کرده است: داستان شیراز ادامه دارد. شاید روزی که علی مطهری تصمیم گرفت برای سخنرانی به شیراز برود تصور هیچ کدام از اتفاقات این روزها را نمی‌کرد. ٧٠ روز پس از آن روز، اما هنوز هم که هنوز است پس‌لرزه‌های آن نه تنها شیراز که در شهرهای اطراف آن هم حس می‌شود. روز چهارشنبه گذشته فرماندار جهرم به علت کمکی که در زمان حادثه به علی مطهری کرده است حکم برکناری خود را دریافت می‌کند. فرمانداری که می‌گوید اصلاح‌طلب است دیروز جای خود را به یک فرماندار نزدیک به دولت قبل داد. این همان فرمانداری است که جلسه دلجویی استاندار فارس از علی مطهری را ترتیب داده بود. حجت‌الله رضایی روز چهارشنبه که دفتر خود را ترک کرد دیگر می‌دانست که به این دفتر نمی‌رود و خبر برکناری برایش مخابره شده بود. تغییر فرمانداران این‌بار وارونه رخ داده است. این‌بار یک فرماندار همسو می‌رود و یک فرماندار نزدیک به دولت سابق جایگزینش می‌شود. تغییر فرماندار دو دلیل داشته است؛ هم فشار نمایندگان استان به استاندار موثر بوده است و هم کمکی که فرماندار به علی مطهری کرده است؛ فرمانداری که می‌گویند نقش اصلی را در آرام کردن حادثه شیراز داشته و جلسه دلجویی استاندار با علی مطهری را او ترتیب داده است. استاندار اما این علت را برای برکناری این فرماندار درست نمی‌داند و حتی از ارتباط دادن هر اتفاقی در شیراز به ماجرای حمله به علی مطهری ناخشنود است. می‌گوید مگر قرار است کامیون هم تصادف کند آن را به حادثه آقای مطهری ربط بدهیم؟ تنها چند روز پس از زمزمه تغییر در میان استانداران و فرمانداران یک تصمیم وارونه برای تغییر در فرمانداران گرفته شده است. حادثه‌ای که این روزها در قوه قضاییه با شکایت علی مطهری در حال پیگیری است انگار قرار نیست که به این زودی‌ها فراموش شود. پرونده شکایت در حال بررسی است. یک فرماندار به خاطرش کنار گذاشته شده و یک فرماندار با تفکر جدید جایگزینش شده است. این روزها در شرایطی که زمزمه فرمانداران غیرهمسو شده بود معضل دولت، یک جابه‌جایی دوباره حادثه شیراز، همان حادثه‌ای که از رییس‌جمهور گرفته تا وزرا و نمایندگان مجلس دستور و درخواست پیگیری آن را داشتند دوباره زنده شد. حالا برکناری فرماندار جهرم در برزخ ارتباط یا عدم ارتباط با حادثه حمله به علی مطهری در شیراز به سر می‌برد.

اعتماد به سراغ فرجی دانا وزیر علوم سابق دولت یازدهم رفته که به خاطر تندوری در وزارت خانه اش بالاخره از سوی مجلس برکنار شد: عافیت‌طلبانه‌ترین کار زندگی‌اش را زمانی انجام داد که نخستین «نه» را به حسن روحانی، مرد منتخب ٢٤ خرداد ٩٢ گفت. رضا فرجی‌دانا، دانش‌آموخته نخبه مهندسی برق دانشکده فنی تهران و فارغ‌التحصیل دکترای تخصصی از دانشگاه واترلو، در انتاریو کانادا سرگرم یک فرصت مطالعاتی یک‌ساله بود که از دفتر رییس‌جمهور منتخب، واقع در طبقه پنجم مرکز تحقیقات استراتژیک تهران با او تماس گرفتند و گفتند که کاندیدای اصلی وزارت علوم ،تحقیقات و فناوری دولت آینده است. این برای بسیاری که تلخکامی دوره هشت‌ساله وزارت محمدمهدی زاهدی و کامران دانشجو را به یاد داشتند و پشت در‌های بسته دانشگاه از تحصیل و تدریس بازمانده بودند، خبر بسیار خوبی به‌شمار می‌رفت. فرجی‌دانا چهره‌ای علمی، آکادمیک و به‌شدت غیرسیاسی بود که می‌توانست شهریار کابینه روحانی باشد اما سپاهی پیشین و مرد عملیات‌ها و جبهه‌ها که خاطره تلخ ناکامی در کسب رای‌اعتماد برای وزارت علوم محمد خاتمی به تاریخ شهریور ١٣٨٢، آن هم از سوی مجلس اصلاح‌طلب ششم را داشت، نه گفت. حسن روحانی می‌دانست که او انتخاب درستی است، اصرار کرد و رضا فرجی‌دانا امتناع. گفت که برای او، گذراندن زمان به درس و پژوهش و دانش، ایده‌آل‌تر است و حل کردن معماهای پیچیده رشته برق، بسیار آسان‌تر از رو در رو شدن با سیاست و مجلس دلواپسِ نهم. به خانه‌اش بازگشته؛ نه به واترلوی کانادا که به دانشکده فنی دانشگاه تهران، همانجایی که روزی ریاستش را بر عهده داشت و وقتی از او درباره سیاست و احتمال کاندیداتوری در انتخابات مجلس می‌پرسند، با یادآوری نام مجلس، لبخند گزنده‌ای می‌زند و می‌گوید که «من به درد سیاست و مجلس نمی‌خورم». مردی که سخت به وزارت علوم آمد و آسان رفت، شهریار دولت، شاید تقدیرش این بود که یک دم در این «ظلال» بدرخشد و سپس به جایی بازگردد که مال اوست؛ به دانشگاه تهران که از دل همان‌جا روییده.

روزنامه کیهان به طور مفصل به مصاحبه ولایتی پیرامون مذاکرات هسته ای پرداخته و برای آن تیتر" خطوط قرمز هسته‌ای هیچ تغییری نکرده است"، را برگزیده است: علی‌اکبر ولایتی، در گفت و گو با پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای درباره تهدیدهای آمریکا علیه جمهوری اسلامی گفت: در حقیقت آمریکا به یک «دُن‌کیشوت» تبدیل شده که فقط در «توهم ابرقدرتی» است و با تکیه به گذشته‌اش، دیگران را تهدید می‌کند. وی با بیان اینکه در مورد ایران قطعاً این تهدیدها پشتوانه‌ عملی ندارند، تاکید کرد؛ اگر قرار است این مذاکرات درست پیش برود، باید متوازن و در فضایی تعاملی باشد. مذاکرات باید براساس همان قرارهای اولیه پیش برود. آمریکایی‌ها نباید همین‌طور به روش خودشان ادامه بدهند، تهدید کنند و با «دورویی‌های سیاسی» سعی کنند به اهداف خودشان برسند. از یک طرف رئیس‌جمهور آمریکا می‌گوید اگر کنگره بخواهد کاری کند، ما وتو می‌کنیم و از طرف دیگر، با این موضوع که مصوبه‌‌ای برخلاف روند توافق در کنگره تصویب شود، موافقت می‌کند. این یک نوع تناقض در گفتار و رفتار است. اگر به این تناقضات، آن تهدیدها هم اضافه شود، یکی از نتایجش این است که «اصل مذاکرات» به خطر می‌افتد. لذا به آن‌ها توصیه می‌کنیم که دست از این تهدیدها بردارند، برای اینکه هیچ توجیهی ندارند.

کیهان در ادامه و در یادداشت روز خود به اظهارات حسن روحانی درباره کمپ دیوید پرداخته و به نقد سیاست های وی در زمینه برنامه هسته ای اشاره کرده است: از اردیبهشت 92 که آقای روحانی گفت آمریکا کدخداست و بستن با کدخدا راحت‌تر است، دو سال می‌گذرد. او در این دو سال حتما باتجربه‌تر شده است. شاهد این ادعا سخن رئیس‌جمهور در روز مبعث خطاب به برخی شیوخ عرب بود مبنی بر اینکه «به کمپ پیامبر(ص) و قرآن پناه ببرید، به سوی کمپ دیوید نروید. کمپ اسلام و پیامبر می‌تواند منجی شما باشد». این سخن به آن کلام حکیمانه مقتدای انقلاب نزدیک است که دو هفته پیش در جمع کارگران فرمودند «کلید حل مشکلات اقتصادی در نیویورک و لوزان و ژنو نیست، در داخل است.» از 17-18 ماه پیش غوغایی در فضای رسانه‌ای و سیاسی برپا شد حاکی از اینکه مذاکره با آمریکا معجزه می‌کند. هزاران تیتر اول به بزرگی «امام آمد»، «شاه رفت» و «خرمشهر آزاد شد» همزمان بر صفحات نخست برخی نشریات نقش بست مبنی بر اینکه «جهان در انتظار اتفاق نیویورک»، «چرخش غیرمنتظره واشنگتن در برابر تهران»، «طرح اوباما برای آزادی دارایی‌های تهران»، «مرگ و فروپاشی تحریم‌ها»، «فتح‌الفتوح بزرگ قرن»، «پیروزی مشعشع تاریخی»، «دستان بن‌بست‌شکن کری- ظریف»، «پرواز مستقیم تهران- نیویورک»، «بازگشت پژو- نتیجه ژنو»، «اینجا ایران؛ همه خوشحالند» و «تابو شکست». اما به فاصله چند ماه، برخی از همین بزک‌کنندگان کمپ دیوید و نیویورک و ژنو و مسقط و وین، اندک اندک زبان به اعتراف گشودند و گوشه‌ای از بسیار را بازگفتند. اگر سخن آقای ظریف سخن درستی است که ما به آمریکا اعتماد نداریم، آنچه در عمل در حال وقوع است خلاف این اصل درست کلی است.امروز کسی شک ندارد که آمریکا در حال موش دواندن است. آمریکا بارها در حق ما و دیگران در وین، ژنو، نیویورک، اسلو و کمپ دیوید، خیانت و بدعهدی کرده است. سخن درست همان است که آقای روحانی گفت: «به کمپ اسلام و قرآن پناه ببرید؛ کمپ دیوید نمی‌تواند منجی شما باشد.»

کیهان به مصاحبه ظریف با اشپیگل نیز پرداخته و از دلواپسی وی از آمریکایی ها گفته است: «محمدجواد  ظریف» وزیر امور خارجه ایران در گفت‌وگو با نشریه آلمانی اشپیگل گفت: ایران و آمریکا دیدگاه‌های جهانی متفاوتی دارند. بنابراین دو کشور با یکدیگر اختلاف خواهند داشت. ظریف در پاسخ به سوال اشپیگل درباره‌ شادی مردم ایران پس از انتشار بیانیه‌ لوزان گفت: این حق مردم است که شاد باشند و این مسئولیت دولت است که این شادی را فراهم کند. آنچه در لوزان اتفاق افتاد یک دستاورد مهم است! اما یک توافق نیست. من معتقدم که یک توافق هسته‌ای نه تنها ممکن بلکه محتمل است. وی ادامه داد: ما در خصوص یک سری از پارامترهای کلیدی به یک درک مشترک رسیدیم تا بتوانیم به راه حل نهایی دست پیدا کنیم. لازم است که آنها را به نگارش درآوریم و این دقیقا همان کاری است که همکاران من در وین انجام دادند منبع:‌مشرق

در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید

نظرات