درست بعد از این فتنه ی 88 بود که فیس بوک تبدیل به یک بدافزار شد و کمتر کسی به صورت آشکارا از داشتن صفحه شخصی در آن و هرآنچه که به عنوان شبکه اجتماعی که به نوعی وابستگی خارجی به یکی از کشورهای جهان سلطه داشت، سخن می گفت.

بعد از انتخابات 88 و حوادثی که در اثر فتنه ایجاد شد، به دلیل محرز بودن نقش شبکه اجتماعی فیس بوک که با خواهر خوانده اش توییتر در آن روزها در عرصه فراخوان نیروهای حامی فتنه فعالانه حاضر بودند، این شبکه فیلتر شد، درحقیقت بعد از آن حوادث بود که گوشمان با واژه شبکه های اجتماعی بیش از بیش آشنا شد و در پس پرده اتفاقاتی که رخ داد تنها یک نقش عمده را به وضوح از کارایی فیس بوک و سایر وابستگانش دریافتیم، ابزار براندازی جنگ نرم...
اما به ناگاه با چرخش قدرت و بر سرکارآمدن دولت یازدهم، که در پاره ای از موارد دیدگاهایی متفاوت از دولت قبل داشت، خط شکنی تازه ای در استفاده دولت از شبکه های اجتماعی مجازی صورت گرفت، هرچند شبکه های اجتماعی از جنس فیس بوک در افکار عمومی موررد پسند نبود اما دکتر محمدجواد ظریف ، وزیر امور خارجه کشورمان اولین وزیر دولتی است که در فیس بوک صفحه شخصی ایجاد کرد، این اتفاق درحالی رخ داد که تا پیش از آن هیچ یک از بزرگان و رئوس نظام پا به دنیای مجاز آن هم از این جنس نگذاشته بودند و اکنون وزیر امور خارجه کشورمان ترجیه داد از طریق فیس بوک پیام دیپلماسی لبخند را به هم وطنان داخلی و خارجی ها برساند.
 
با این تفاصیل باید اذعان کرد، رویکرد دولت یازدهم به موضوع ورود و فعالیت سیاستمداران اعتدال در این حوزه، باعث شد تا هراس از فیس بوک به دلیل آنچه واضح و آشکار بر  ما رخ داده بود، از بین برود، و در سطحی وسیع تر فعالیت یکی از بلندپایه ترین وزرای کابینه که پیام دیپلماسی ایران را منتقل می نمود اینبار به سبکی متفاوت موجب گردید  تا در وهله نخست، به شکلی نامحسوس به استفاده از این سرویس رایگان اما پرمخاطره جواز داده شود و از سوی دیگر هویت واقعی فیس بوک در جریان براندازی نرم نظام، درپشت نقاب این مجوز پنهان شده و مشروعیت عمومی پیدا کند، این درحالی است که  رهبر انقلاب در دومین ماه از پاییز سال 92 در جمع بسیجیان کشور از نقش شبکه های اجتماعی در فتنه پرده برداشته و این چنین فرمودند:  در آن زمان( روزهای فتنه 88)  یکی از شبکه‌های اجتماعی که می‌توانست به فتنه‌گران کمک کند احتیاج به تعمیر داشت اما همین دولت امریکا مانع از توقف فعالیت‌های آن شد، آن‌ها در این خیال خام و احمقانه بودند که شبکه‌های اجتماعی و توییتر و فیس‌بوک می‌توانند نظام اسلامی را بربیاندازند. به همین علت، همه امکانات خود را به خط کردند.
اما ماجرای استفاده دولتی ها از شبکه های اجتماعی آن سوی آب، با تمام بیم ها و امیدهایی که در این زمینه وجود داشت، تنها به وزیر امور خارجه منحصر نشد، دومین خط شکن این جریان یکی از معاونان رئیس جمهور بود که ترجیه داد به جای اطمینان به دوربین های روشن خبرنگاران نسبت به افتتاح یک حساب کاربری در فیس بوک اقدام کرده تا از این راه از پشت درهای بسته زنانه ترین معاونت رئیس جمهور، نسبت به آنچه در حوزه زنان و خانواده شکل می گیرد هر ازگاهی با انتشار یادداشتی به ارائه نظرات خود بپردازد، این درحالی است که به جرأت می توان ادعا کرد که بعد از انتشار هر یادداشتی از شهین دخت مولاوردی، و ایجاد موج در فضای مجازی، بلافاصله در فضای حقیقی جامعه بازخورد متفاوتی دیده می شود، به طور مثال انتشار دیدگاه های وی در زمینه ازدواج فرزندخوانده با سرپرست و یا حضور زنان در ورزشگاه و اموری از این دست که شائبه فمینیستی دارد مشتی نمونه خروار است.
 
اما زمانی تعجب ها از استفاده دولتی ها از شبکه های اجتماعی شدت گرفت که سیدعباس عراقچی، معاون امور حقوقی و بین‌المللی وزارت امور خارجه و عضو ارشد تیم مذاکره کننده هسته‌ای در گفت‌وگو با ویژه‌ نامه پایان سال هفته‌نامه مثلث درباره نوع ارتباطاتش با دو عضو دیگر تیم مذاکره کننده گفت:  ما در طول روز خیلی وقت مان با هم می‌گذرد و وقتی هم جدا می شویم از طریق ایمیل ارتباط داریم، حتی سه نفری یک گروه وایبری هم داریم! اینکه گفتم یک گروه داریم؛ من و آقای ظریف و آقای تخت روانچی در آن هستیم. برخی اخباری که ویژه است و لازم است آن دو نفر دیگر هم بدانند هر کسی در گروه قرار می‌دهد تا دیگران هم در جریان قرار بگیرند. بعضی وقت‌ها هم عکس‌ها و جوک‌ها و مطالبی که مربوط به خودمان است را می‌گذاریم! غیر از آن فقط اینستاگرام است.
انتشار این اظهارات در روزهایی که از یک برای همه ماهیت صهیونیستی وایبر مشخص شده بود، و سوی دیگر صهیونیسم جهانی درپی  سنگ اندازی در روند فعالیت های هسته ای ایران بود تعجب آور می نمود و سوالات گوناگونی از قبیل چرایی استفاده تیم مذاکره کننده برای مبادله اطلاعات محرمانه از این شبکه و در مقطع مذاکرات در اذهان عمومی شکل گرفت و البته بی پاسخ ماند.
اما باید گفت، جریان حضور دولتی ها در شبکه های اجتماعی بدون مرز شامل موارد دیگری نیز هست، که با یک جستجوی کوتاه در لابه لای اخبار و اطلاعاتی که در صفحات اینترنت موجود است می تواند جنبه عینی تری به خود بگیرد، البته هرچند تاکنون نظرات صریحی در خصوص استفاده از شبکه های اجتماعی از سوی سیاستمداران دولت تدبیر و امید ارائه نشده است اما حداقل بنابر یک باور عمومی بر مبنای داشته های ما از فرآیند جنگ نرم احتیاط در استفاده از این شبکه ها شرط عقل محسوب می شود و به تعبیر یک ضرب المثل قدیمی آزموده را آزمودن خطا است و به نظر می آید اگر دولتمردان مقاصدی به جز بهره برداری های سیاسی داخلی از سخنان خویش پیرامون شبکه های اجتماعی مجازی دارند، باید ابتدا سراغ از آموزش و فرهنگ سازی بروند و سپس آن را در سطح کلان و با شبکه ای داخلی محک بزنند تا جامعه از آسیب های احتمالی این پدیده نوین در امان بماند.
منبع:حزب الله سایبر
در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید

نظرات