یک اندیشکده صهیونیستی اقدام به انتشار گزارشی کرده است که طی آن به بررسی توافق بین غربی و ایران می پردازد و طی آن شش پیامد این توافق را از نگاه خود تشریح میکند.

مانند بسیاری از مراکز فکری و اندیشکده های جهان، مرکز بگین سادات اسرائیل نیز پس از به توافق رسیدن ایران و کشورهای 1+5 اقدام به انتشار تحلیلی در اینباره کرده است. 

خلاصه گزارش: توافق بسیار بد حاصل شده بین قدرت های غربی و ایران، نقطه ضعف آمریکا را برجسته تر می سازد؛ به اقدامات هسته ای ایران مشروعیت می بخشد؛ به گسترش تسلیحات هسته ای در منطقه ای انگیزه می دهد؛ توانایی ایران برای اعمال زور و حمایت از تروریسم را تقویت می کند؛ توازن قدرت را در منطقه به نفع ایران تغییر می دهد؛ و باعث درگیری شدید آمریکا با اسرائیل و احتمالا حمله نظامی اسرائیل به ایران می شود. توافقی که بین قدرت های غربی و ایران حاصل شد، دارای (حداقل) شش نتیجه بد فوری و برجسته است.
 

شش انتقاد از توافق هسته‌ای با ایران
برای مراجعه مستقیم به مطلب اصلی روی عکس کلیک کنید

 

1. آمریکای ضعیف: نحوه انجام مذاکرات نقطه ضعف آمریکا را برجسته می سازد. دولت اوباما تمایل داشت با نادیده گرفتن خطوط قرمز و ضرب العجل های شخصی اش، امتیازات تقریبا نامحدودی به مذاکره کنندگان ماهر ایرانی ارائه دهد. روشن است که اوباما برای ترک سمت خود با یک "میراث"، در جهت حصول توافق هسته ای ملتمسانه پیش رفت. واشنگتن به خاطر یک نتیجه "موفقیت آمیز" به خود تبریک می گوید، اما آنچه اهمیت دارد برداشت های کشورهای منطقه است. افسوس که تمام کشورهای منطقه تنها نتیجه می گیرند آمریکا ضعیف است. آمریکا تسلیم ایران شد.

 

2. مشروعیت هسته ای: به جای پافشاری بر نابودی تمام تاسیسات غنی سازی اورانیوم در ایران مانند لیبی، آمریکا واقعا مشروعیت بین المللی را به یک زیرساخت هسته ای مقیاس بزرگ ایران نظیر هزاران سانترفیوژ اعطا کرد. این توافق تمام مولفه های برنامه های هسته ای ایران را تقریبا دست نخورده رها ساخته است. جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا اعتراف کرد که "طبق چارچوب توافق هسته ای، در واقع ایران فقط سه ماه از دستیابی به یک بمب هسته ای دور می ماند." در جریان این کار، آمریکا بطور کامل قطعنامه شماره 1696 شورای امنیت سازمان ملل در سال 2006 مبنی بر تعلیق فعالیت های غنی سازی ایران و همچنین خواسته آمریکایی ها برای نابود کردن تاسیسات هسته ای را نادیده می گیرد.

 

3. گسترش تسلیحات هسته ای: این توافق محرکی برای گسترش تسلیحات هسته ای است. در واقع، عربستان سعودی تمایل خود به "همین نوع زیرساخت" که مجوز آن به ایران داده شده است، را اعلام کرده است. همچنین انتظار می رود کشورهایی نظیر مصر و ترکیه به تقلید از عربستان سعودی چنین درخواستی را مطرح کنند. این کشورها همانند ایران سودای رهبری در منطقه را در سر دارند و کاملا غیرمحتمل است که از دستیابی به قابلیت هایی نظیر ایران خوددری کنند. در واقع، رقابت هسته ای در منطقه هم اکنون شروع شده است و یک خاورمیانه هسته ای و چند قطبی در راه است. این یک کابوس استراتژیک است. تلاش آمریکا برای تامین یک چتر هسته ای (بازدارندگی بسط یافته) برای کشورهای حوزه خلیج ]فارس[ در جهت جلوگیری از گسترش تسلیحات هسته ای، شکست خورده است. ملک سلمان، پادشاه عربستان سعودی، از شرکت در اجلاس سران کشورهای حوزه خلیج ]فارس[ - آمریکا خودداری کرد. این اقدام وی حاکی از ناامیدی از پیشکش های آمریکاست و همچنین قصد عربستان را به مراقبت از خود نشان می دهد.

 

4. اعمال زور و تروریسم: رژیم تحریم های بین المللی علیه ایران در حال نابودی است. کشورها و تجار در حال آماده شدن برای سرمایه گذاری روی فرصت های اقتصادی در حال ظهور در بازار ایران هستند. آزاد ساختن حساب های بانکی ایران و افزایش پیش بینی شده در تولید نفت، بیش از 100 میلیارد دلار به خزانه حکومت ایران تزریق خواهد کرد. این وضعیت امکان انحراف بسیاری از منابع را به ساخت سلاح در ایران فراهم خواهد ساخت و آرزوی تهران برای اعمال زور در آن سوی مرزهایش را برآورده می سازد. علاوه بر این، گردش وجوه قابلیت ایران برای حمایت از گروه های نیابتی همچون دولت تحت کنترل شیعه در عراق، حکومت اسد در سوریه، حزب الله در لبنان، حماس در غزه و حوثی ها در یمن را افزایش می دهد. قابلیت ایران بر خرابکاری و ایجاد رعب و وحشت بطرز قابل توجهی افزایش خواهد یافت.

 

5. توازن قدرت: تصمیم آمریکا به قبول ایران به عنوان یک دولت آستانه هسته ای و اظهارات اوباما به نفع "نقش مسئولانه ایران" در منطقه، همراه با برداشت و تلقی آمریکا از داعش به عنوان یک تهدید، حاکی از برجسته ترین تغییر در سیاست خارجه آمریکا در خاورمیانه است. این توافق به نشانه پایانی بر انزوای منطقه ای ایران است.در مقابل، ظاهرا آمریکا طرف شیعه ها و علیه سنی ها شده است. این اقدام توازن منطقه ای قدرت را به طرز چشمگیری تغییر می دهد و به بلاتکلیفی و شک و تردیدهای بیشتر در سیاست های منطقه ای دامن می زند.

 

این باور ساده لوحانه آمریکا که ایران می تواند به یک کشور عادی تبدیل شود نتیجه عکس خواهد داد. ایران ضمن محتاط بودن، یک قدرت "تجدیدنظر طلب" است که تلاش می کند وضعیت فعلی را تغییر دهد. ایران آرمان های هژمونیک خود را پنهان نمی کند. فعالیت خرابکارانه ایران در بحرین شیعه و استان شرقی و شیعه عربستان سعودی (جاییکه بیشتر منابع نفتی واقع شده است) و در سایر کشورهای حوزه خلیج ]فارس[ یک وضعیت غیرقابل تحمل برای غرب ایجاد می کند. در نهایت، حتی ممکن است ایران به هدف اعلام شده خود مبنی بر پایان دادن به حضور آمریکا در خلیج فارس دست یابد.

 

6. درگیری با اسرائیل: سیاست آمریکا اکنون در تضاد با اسرائیل است. اتفاق نظر در اسرائیل این است که اوباما یک توافق بسیار بد را امضا کرده است. توافقی که برای خاورمیانه و حتی فراتر از آن خطرناک است. اسرائیل و همچنین بسیاری از کشورهای خاورمیانه به وعده یک ایران میانه رو باور ندارند. آنها بهتر می دانند. اسرائیل شعار "مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل" ایران را بسیار جدی گرفته است.

 

بنابراین، حمله نظامی اسرائیل به ایران در آینده نزدیک محتمل تر می گردد، پیش از آنکه آمریکا از کمک نظامی به ارتش اسرائیل دست بکشد. منبع: مشرق

در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید

نظرات