"آمریکایی‌ها با گنجاندن چنین متن مهمی در پیش‌نویس قطعنامه عملاً یک "پرش دوگام" از مؤلفه‌های قدرت و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را در دستور کار خود قرار داده‌ و موضوع موشکی را از همین حالا در ذیل موضوع هسته‌ای گنجانده‌اند".

بر اساس آنچه در مذاکرات وین میان ایران و 1+5 جمع‌بندی شده است، امروز بناست یک قطعنامه توسط شورای امنیت سازمان ملل به رأی گذاشته شود. با این حال پیش‌نویس این قطعنامه که توسط برخی رسانه‌های خارجی منتشر شده است، دارای موارد بسیار مهم و حساسی است، اما میان همه این موارد، بند مربوط به فعالیت‌های موشکی جمهوری اسلامی ایران از اهمیتی صدچندان برخوردار است.

 

در پاراگراف 3 ضمیمه B آمده است: «از ایران خواسته می‌شود "هیچ" فعالیتی مرتبط با "موشک‌های بالستیک" طراحی شده با "قابلیت" حمل تسلیحات هسته‌ای صورت ندهد، از جمله شلیک هرگونه موشک با استفاده از چنین فناوری‌های مربوط به موشک‌های بالستیک، تا زمان 8 سال پس از «روز پذیرش برجام» یا تا زمانی که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی گزارشی ارائه دهد که «جمع‌بندی مبسوط» را تأیید کند، بسته به اینکه کدام زودتر اتفاق افتد».

 

درباره این بند از قطعنامه شورای امنیت، نکات بسیار مهمی وجود دارد. سعی ما در ذیل بر آن است که به 3 سؤال بسیار کلیدی درباره این بند از قطعنامه بپردازیم. این سؤالات اساسی به این شرح خواهد بود: اولاً این تحریم عجیب چه موشک‌هایی را شامل می‌شود؟ ثانیاً هدف از این تحریم چیست؟ و ثالثاً هدف راهبردی آمریکا و برخی کشورهای غربی از این بند قطعنامه شورای امنیت چه می‌تواند باشد؟

 

 

1 ــ یکی از نقاط ابهام اولیه در قرائت این بند از قطعنامه آنجا بروز می‌کند که از موشک‌های با "قابلیت حمل تسلیحات هسته‌ای" سخن گفته شده است؛ برای برخی در نگاه اول این چنین به نظر می‌رسد که با توجه به قید چنین عبارتی در قطعنامه، لاجرم موشک‌های بالستیک متعارف فعلی ایران با توجه اینکه جمهوری اسلامی ایران همواره تأکید داشته است که هیچ‌گاه به‌دنبال سلاح هسته‌ای نبوده و نخواهد بود، مشمول این بند از قطعنامه نخواهد شد، اما شوربختانه داستان به‌گونه‌ای دیگر است.

 

اساساً انواع موشک‌ها و خاصّه موشک‌های بالستیک، از 4 بخش اصلی تشکیل می‌شوند که عبارتند از 1 ــ کنترل و هدایت، 2 ــ بدنه، 3 ــ موتور و 4 ــ سر جنگی. این موشک‌ها از منظر مأموریت نیز به 2 گروه 1 ــ موشک‌های حامل علمی ــ تحقیقاتی (موشک‌های حامل ماهواره و محموله‌های فضایی) و 2 ــ موشک‌های بالستیک جنگی تقسیم‌بندی می‌شوند. نکته ویژه ماجرا آن است که اکثریت قریب به اتفاق موشک‌های بالستیک متعارف و حتی موشک‌های کروز "قابلیت" حمل کلاهک هسته‌ای را در بخش "سر جنگی" خود دارا هستند.

 

بنابراین بر اساس این بند از پیش‌نویس قطعنامه شورای امنیت، تقریباً تمام موشک‌های بالستیک جمهوری اسلامی ایران اعم از شهاب3، قدر، قیام، سجیل، فاتح و ... مشمول تحریم خواهند شد. و ایران در بازه زمانی قیدشده در این قطعنامه حق "هیچ فعالیت"ی روی این موشک‌ها و صدالبته اقدام برای ساخت، تست، فروش و ... موشک‌های پیشرفته‌تر نخواهد داشت!

 

 

مسئله آنجا بغرنج‌تر می‌شود که طبق این بند از پیش‌نویس قطعنامه، جمهوری اسلامی ایران حتی حق تست و آزمایش یا به‌کارگیری موشک‌های حامل ماهواره و یا حامل محموله‌های فضایی را نیز نخواهد داشت و بدین ترتیب کشورمان از یک علم بسیار مهم و  حیاتی در دوره کنونی نیز برای سالها محروم خواهد شد!

 

 

2 ــ سؤال دوم در این یادداشت (هدف از درج چنین بند عجیبی در قطعنامه شورای امنیت) یقیناً پاسخ‌های متعددی از منظر سیاسی و راهبردی دارد، با این حال از یک پاسخ فنی بسیار مهم در این باره نیز نباید غافل بود. اساساً یکی از مسائل و دغدغه‌های کلیدی آمریکا و رژیم صهیونیستی آن است که سامانه‌های دفاع موشکی آمریکا با بهره‌گیری از موشک‌های THAAD و سامانه Aegis و همچنین سامانه و موشک‌های Arrow متعلق به رژیم غاصب صهیونیستی هنوز به تکامل، قدرت بالای درگیری و مقابله با موشک‌های جمهوری اسلامی ایران نرسیده است. پرواضح است که این خلأ زمانی 5 الی 8ساله تحریم سفت و سخت موشکی ایران سبب رشد، تکامل و بهینه‌سازی این سامانه‌های دفاعی دشمنان و به‌ویژه رژیم صهیونیستی خواهد بود و در انتهای این بازه 8ساله (که از منظر علمی و با احتساب روند شتاب علمی در جهان، مدت زمان بسیار طولانی محسوب می‌شود) قدرت موشکی ایران بازدارنده نخواهد بود.

 

3 ــ در ارزیابی راهبردی از قید چنین بندی در پیش‌نویس قطعنامه، اولاً باید اذعان کنم پیش از این تصور بنده و برخی دیگر بر آن بود که مسئله موشکی جمهوری اسلامی ایران، فاز بعدی پروژه بحران‌سازی و مسئله‌سازی آمریکا و غرب علیه توانمندی‌های راهبردی ایران خواهد بود. به‌عبارت دیگر پیش از این اعتقاد داشتم غرب با گنجاندن و اصرار بر مسئله PMD پس از یک دوره "استراحت هسته‌ای"، فاز موشکی ایران را کلید خواهد زد و با بازگرداندن فوری تحریم‌ها به‌بهانه‌های موشکی، مذاکرات دیگری را برای محدودسازی قدرت دفاعی ایران درخواست خواهد کرد. بنده در یادداشت دغدغه‌های فراهسته‌ای در مذاکرات هسته‌ای (اینجا) به این مورد اشاره کرده بودم.

 

 

موشک بالستیک نقطه‌زن فاتح 110

با این حال به نظر می‌رسد آمریکا و برخی متحدان غربی‌اش به‌تفسیر و زعم خود زمین توافقنامه وین را حاصلخیزتر از آن دیده‌اند که همین حالا تنها یک محصول در آن بکارند. به‌بیان دیگر، آمریکایی‌ها با گنجاندن چنین متن مهمی در پیش‌نویس قطعنامه عملاً یک "پرش دوگام" از مؤلفه‌های قدرت و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را در دستور کار خود قرار داده‌ و موضوع موشکی را از همین حالا ذیل موضوع هسته‌ای گنجانده‌اند.

 

بدین ترتیب در صورت عدم ممانعت جدی از تصویب  چنین بندی در قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل عملاً این اتفاقات خواهد افتاد؛ اولاً طی مدت زمان اجرای توافقنامه، غرب به‌اصطلاح خود با بهره‌گیری از موضوعی تحت عنوان افزایش "زمان گریز هسته‌ای" از طریق اقداماتی همچون از بین رفتن ذخیره اورانیوم 20 درصد، کاهش مواد به 300 کیلوگرم و حفظ همین میزان، کاهش سانتریفیوژهای فعال ایران، تبدیل فردو از یک مرکز غنی سازی به مرکز تحقیقات فیزیک، خیال خود را از موضوع هسته‌ای ایران آسوده‌تر از پیش خواهد ساخت.

 

و ثانیاً از طریق مهار قدرت موشکی جمهوری اسلامی ایران و عقب راندن آن (با احتساب سرعت رشد علم در دنیا و توقف علم موشکی در ایران بر اساس قطعنامه)، توان بازدارندگی موشکی را نیز تا حد زیادی از ایران خواهد ستاند. و پس از آن قادر خواهد بود فازهای آتی خود علیه جمهوری اسلامی ایران را بسیار راحت‌تر از پیش کلید بزند. فراموش نباید کرد که اساساً مهمترین دغدغه آمریکا در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران نه ترس از سلاح هسته‌ای، بلکه توانایی بازدارندگی موشکی بسیار جدی جمهوری اسلامی ایران است. چه آنکه آمریکایی‌ها علی‌رغم ادعاهای تبلیغاتی خود همواره از یک نکته مهم به‌خوبی آگاه بوده و هستند که ایران هیچ‌گاه دنبال سلاح هسته‌ای نبوده و نیست. با این حال جمهوری اسلامی ایران در ارتقای توان بازدارندگی موشکی خود همواره جدی بوده است. منبع: تسنیم

a.abdollahi83@gmail.com

در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید

نظرات