مواضع حضرت امام در قطعنامه ۵۹۸ در گفت و گو با سلیمی نمین

آنچه مسلم است می توانم بگویم نگاه آقای هاشمی با نگاه امام تفاوت دارد! نگاه ایشان یک نگاه مادی است و نگاه امام یک نگاه متفاوت از نگاه مادی. لذا این دو نگاه گرچه در برخی از مواقع کاملاً در یک راستا قرار می گرفتند اما در یک نقاطی تفاوت خودشان را کاملاً نشان می دادند

عباس سلیمی نمین رئیس دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران است. بارها نامش را شنیده اید و می دانید به صراحت در اظهار نظر مشهور است. دلسوز مملکت و انقلاب است و از بازداشت و زندان و تهدید نمی ترسد.
 
 
قطعنامه ۵۹۸ و اتمام جنگ ایران موضوعی است که در تاریخ شفاهی رجال ایران، اهمیت ویژه ای دارد و هرکس بنا به پست و مقام یا ارتباطی که با امام داشته به نکته ای در این باره اشاره کرده است. سلیمی نمین درباره جایگاه امام به عنوان رهبر جامعه نوپای اسلامی توضیح داد و این که اگر با چشم امام به جنگ، نگاه کنیم همه چیز سر جایش قرار گرفته وگرنه در پذیرش قطعنامه ۵۹۸، جای هزار سؤال و اما و اگر هست. از شهامت امام گفت و اینکه امام ثابت کرد اگر نگاه ما انجام وظیفه باشد و نگاهی متفاوت به تهدید جهانی، می توانیم معادلات را بر هم بزنیم.
 

                                                                                        ******

اساساً نگاه حضرت امام به مقوله دفاع چه بود؟

 

 

نگاه امام به دفاع مقدس یک نگاه کاملاً متفاوتی با نگاه رایج در معادلات سیاسی بود امام دفاع را به عنوان یک وظیفه که می تواند منجر به شکل گیری آگاهی هم در عراق و هم در منطقه بشود می دیدند و در واقع به دنبال بحث پیروزی ما در جنگ نبودند، هر چند این هم حاصل می شد. اما آنچه بر این قضیه تقدم داشت انجام وظیفه در قبال معادلات ناعادلانه سیاسی حاکم بود. ایشان فکر می کردند که این کار می تواند این معادلات را بر هم بزند، لذا از این نگاه امام تحقق عدالت را می دیدند، و درواقع دنبال برطرف کردن ظلم بودند.

 

برخی بر این باورند که وقتی امام می گفتند جنگ جنگ تا پیروزی، خطوط کلان را ترسیم می کردند. این تحلیل گرچه از سخنان امام(ره) استباط می شود اما من فکر می کنم که امام در این قضیه یک دفاع فلسفی دارند که درواقع زندگی بشری را به نوعی جنگ بین حق و باطل می بینند. در این وادی وقتی که دشمن به ما حمله ور شد، فرصتی فراهم آمد که جبهه حق و باطل خودشان را نشان دهند و ما در مسیر تحقق عدالت و مبارزه با ظلم و قدرت هایی که در واقع در مسیر اعمال زور بر بشریت هستند، قرار بگیریم.

 

 

اگر عراق در چهارچوب بازی های سیاسی آمریکا قرار نمی گرفت، ما به این طرف نمی رفتیم که جنگی را آغازگر باشیم! اما وقتی ما در مسیر تحقق عدالت قرار بگیریم طبیعتاً کسانی که ما را برای خودشان تهدید می پندارند، این نوع فتنه انگیزی ها را علیه ما اعمال می دارند. طبیعی است که اگر نگاه مان نگاه رایج نباشد، این فتنه انگیزی ها را بهترین فرصت برای روشن شدن هدف در جامعه خواهیم دید اما اینکه آیا این نگاه امام توانست کاملاً بر دفاع مقدس غلبه پیدا کند، پاسخ من منفی است! من فکر می کنم امام این بحث مبارزه تا پیروزی کامل بر جبهه کفر را قطعاً براساس مصالحی، تغییر دادند و این مصالح البته چیزی نبود جز تأمین و تدوین تداوم انقلاب اسلامی.

 

 

اگر ابزارهای لازم برای این حرکت فراهم بود، وقتی حرکت شروع شد امام این وادی را ادامه می دادند ولی وقتی که ابزارهای لازم برای حرکت وجود نداشت امام مبارزه خودشان را با کفر در یک وادی دیگری دنبال کردند. بعد امام توصیه کردند به جوانان مشتاق مبارزه با بی عدالتی ها، که نفرت خودشان را از جهان کفر در سینه های خودتان حفظ کنید و قطعاً برای تداوم راه نیاز به این دارید که فریادهای خودتان را بر قدرت هایی که در مسیری غیر از خدا حرکت می کند وارد بیاورید. این در پیام امام کاملاً مشهود است که امام وقتی ابزارها را فراهم می نمودند برای تداوم این نگاه خودشان، در یک مسیر دیگری باز همان جهت گیری ها را حفظ می کنند و کسانی که از ایشان تبعیت می کنند را به همین مسیر فرامی خوانند.

 

 

بزرگترین دست آوردی که دفاع در نگاه حضرت امام داشت چه بود و آیا امام جنگ تحمیلی را یک فرصت می دیدند یا یک تهدید؟

 

 

امام آنچه را که بر ما تحمیل شده بود را یک میدان آزمایش برای محک زدن خود می دانست، درواقع شما با یک آزمونی مواجه می شوید که در این آزمون باید تمامی توانمندی خودتان را به کار بگیرید تا درآن پیروز شوید. آیا شما حاضرید این کار را انجام دهید؟ اما درواقع مقابله با تهاجم دشمن را یک آزمون برای محک زدن خود می بینند. قطعاً در این مسیر وقتی شما در یک آزمون قرار گرفتید و توانستید از آن پیروز بیرون بیایید، این یک موهبت الهی است که می تواند در تعالی انسان تأثیر به سزایی بر جای نهد.

 

اینکه گفته شود امام از جنگ استقبال می کنند، خیر! بلکه هدف امام انجام وظیفه است، انجام وظیفه می تواند بسترهای مختلف پدید آورد، در آن مقطع که جهان کفر با تمام توان پشت یک فرد جانی قرار گرفته و آن فرد جانی را علیه ملت ایران تحریک کرده، وظیفه ما این است که بتوانیم با تمام وجود در مسیری قرار بگیریم که بتوانیم به نسل های بعدی اثبات کنیم که هرگز توان مادی نمی تواند بر اراده بشری فائق آید، این آزمون ما بود، اگر ما بتوانیم در این وادی آزمون خوبی از خودمان ارائه دهیم، قطعاً برای نسل های بعدی این یک شاخص خواهد بود.

 

من فکر می کنم امام در این وادی خوش درخشیدند، یعنی اصلاً نگاه امام نگاهی نبود که نشان دهد امام در برابر قدرت مادی دشمن احساس رُعب و نگرانی می کند. آنچه که در نهایت ایشان را از ادامه این مسیر بازداشت قطعاً قدرت دشمن نبود، بلکه ابزارها، از اینکه انجام وظیفه را دنبال کنند سر باز زدند و یا به گونه ای اعلام کردند که در این مسیر دیگر نمی توانند ادامه دهند و الا امام همان نگاه را داشتند و خودشان هم اعلام کردند که من تا دیروز این نگاه را داشتم و امروز این نگاه را خواهم داشت.

 

قطعاً اگر ابزارها همچنان در خدمت امام می ماندند، ایشان این صحنه را صحنه آزمونی بزرگ می دانستند و تا همان نقطه ای هم که در این وادی صادقانه حرکت کردند خودش توانست یک مدل و الگویی را ارائه بدهد. امام در برابر تسلیحات پیشرفته غرب احساس ضعف و ناتوانی به خود راه نداد، من فکر می کنم نگاه معنوی امام در این قضیه می تواند مدل بسیار شایسته ای برای پیروزی انقلاب ما باشد، کما اینکه در جریان پیروزی انقلاب هم این معنا را کاملاً مشاهده کردیم.

 

در جنگ هم در تداوم آن نگاه ما غلبه معنویت را بر مادیت دیدیم، منتهی تحقق این غلبه توسط کسی است که واقعاً با تمام وجود اعتقاد به این معنا داشته باشد نه اینکه تظاهر کندن و لقلقه زبان او باشد، امام در این وادی باور داشت که ابزارهای مادی در چالش های بشری نمی تواند حرف اول را بزند! حالا این چالش صحنه مبارزه سیاسی یا صحنه مبارزه نظامی یا صحنه مبارزه فرهنگی باشد، تفاوتی ندارد. اینکه احساس کنیم دشمن از ابزارهای مادی زیادی برخوردار است و این موجب ترس و ضعف ما شود، این با نگاه امام هیچ تطبیقی ندارد.

 

ما معتقدیم حضرت امام در آن شرایط بهترین تصمیم را گرفتند. آیا امکان داشت شرایط دیگری فراهم می شد که این دست آوردها به گونه دیگری باشند؟ مثلاً شرایطی فراهم می شد که الان ده تا حزب الله لبنان می داشتیم!

 

 

آنچه مسلم است امام به وظیفه خودش عامل بود، اگر دیگران هم عامل می بودند، دیگران هم همان نگاه امام را کاملاً در ک می کردند و با همه وجود در مسیر به کرسی نشاندن این نگاه برمی آمدند علی القاعده ما حاصل دیگری داشتیم.

 

اما من به این نکته نظر شما را جلب می کنم که چون امام در هر صحنه ای انجام وظیفه برایش مهم است و حفظ آن جهت گیری ها را در صحنه های مختلف و بسترهای مختلف دنبال می کند به نتیجه مطلوب می رسد کما اینکه، من فکر می کنم ما آن غلبه بر متجاوز را از طریق دیگری به دست آوردیم!

 

درواقع این نگاه امام به ناظرین و کسانی که تاریخ را مورد مطالعه قرار خواهند داد این نکته را خواهد فهماند که نگاه معنوی امام در این زمینه چقدر معادلات را تغییر داده و نگاه امام چقدر شرایط را برای ما متفاوت کرده؛ ما واقعاً قبل از ایشان نمی توانستیم این نگاه را درک کنیم که آیا می شود با قدرت های با توان بالای مادی، با اعتقاد و باور و از طریق نگاه معنوی مقابله کرد و آن را هم شکست داد؟

 

 

در عرصه عملی این مدل کاملاً یک جایگاهی تازه در اذهان گشود، در جنگ شما موقعی وارد یک صحنه می شدید که ابزارهایتان با ابزارهای دشمن یک نوع همخوانی داشته باشد و الا این را اصلاً کار غلطی می پنداشتید که وارد صحنه شوید چرا که معادله نابرابر بود و با هم همخوانی نداشت. ولی امام ثابت کرد که اگر نگاه ما انجام وظیفه باشد و نگاه ما به تهدید جهانی یک نگاه متفاوت از آن نگاه های حاکم رایج شده باشد، می تواند معادلات را بر هم بزند.

 

 

نقش آقای هاشمی در پذیرش قطعنامه چه بود؟

 

 

آنچه مسلم است من می توانم بگویم نگاه آقای هاشمی با نگاه امام تفاوت دارد! نگاه ایشان یک نگاه مادی است و نگاه امام یک نگاه متفاوت از نگاه مادی. لذا این دو نگاه گرچه در برخی از مواقع کاملاً در یک راستا قرار می گرفتند اما در یک نقاطی تفاوت خودشان را کاملاً نشان می دادند، اینکه آقای هاشمی در پذیرش قطعنامه چه نقشی داشته؟ بحث های زیادی مطرح شده، من در نقد کتاب خاطرات سال ۶۶ آقای هاشمی تفاوت نگاه آقای هاشمی را با نگاه امام تا حدی باز کردم و اینکه آقای هاشمی شعارهایی که مطرح می کنند با شعارهای امام تفاوت دارد، نگاه آقای هاشمی خیلی با نگاه امام در این زمینه منطبق نبوده.

 

البته این را نمی شود انتظار داشت که همه در حد امام باشند، امام از لحاظ تقوا و معرفت در سطحی است که می دانید، قطعاً دیگران در سطوح دیگری حرکت می کنند، بعضی ها که در سطوح دیگری هستند هیچ اشکالی ندارد که نگاه مادی خودشان را داشته باشند چون که در جنگ هم نگاه مادی یک نگاه قابل توجه است، این نیست که قابل اغماض باشد.

 

 

اما امام بحث وظیفه را روی این مسائل دارد و تعالی انسان را در انجام وظیفه می داند، ایشان با یک دیدگاه دیگری مسائل دفاع مقدس را دنبال می کند. آقای هاشمی نگاهش با امام تفاوت دارد و این امر در مادی شدن نگاه ها تأثیر داشته، یعنی خیلی از نیروهای عمل کننده در دفاع، نگاه مادی هم پیدا کردند. اینها قطعاً اوج گیری معنوی را در جنگ دنبال می کردند، اما به طور قطع ورود بعضی بحث های سیاسی و درواقع ملاحظات سیاسی، توجه به امور دیگر را هم در جبهه باب کرد و این باب شدن نگاه های متفاوت از نگاه امام، در پذیرش قطعنامه بی تأثیر نبود.


منبع: تاریخ انقلاب

در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید

نظرات