این روزها عمیق‌ترین رنجی که گونه‌ی اصیل و مستکبرِ آمریکایی‌ها می‌کشند از اینجاست که «تغییر رژیم در ایران» دیگر به ارزانیِ «وضع چند تحریم و نشستن و نتیجه را تماشا کردن» تمام نخواهد شد!

به گزارش لرستان خبر، دوازده سال پیش شاید در همان روزهایی که ما آرام‌آرام با پرونده تحمیلی و سیاسیِ هسته‌ای درگیر می‌شدیم، وزارت انرژی آمریکا با همکاری سازمان ملی هوافضا (ناسا) پروژه‌ای با نام پرومِتِئوس[1] را کلید زد. هدف، «ساخت رآکتور نیروی محرکه هسته‌ای برای سفرهای فضایی» بود و توجیه سرمایه‌گذاری روی پروژه از این قرار اعلام شد: «نیاز به انرژی کافی و مطمئن در عملیات فرستادن انسان به مریخ.»

کام دانشمندان تلخ نماند!

پرومتئوس البته «لقمه بزرگ‌تر از دهان!» از آب درآمد و داستانش قدری پیچیده شد و خلاصه اینکه در کمتر از 2 سال متوقف گردید. اما مسئولین آمریکایی برای اینکه میزان اعتقادشان به هزینه در علوم و فنون فضایی و هسته‌ای را در تاریخ ثبت کنند، اجازه ندادند تلخیِ شکست پرومتئوس در کام دانشمندان ناسا بماند. این شد که وزیر انرژی وقت آمریکا به اندیشکده کارنگی رفت و در خلال ارائه یک گزارش با صراحت اعلام کرد که این وزارتخانه 20 تُن اورانیوم با غنی‌سازیِ بالای 90 درصد(!) را به نشانه علاقه‌مندی به ادامه همکاری با سازندگانِ رآکتور هسته‌ایِ فضایی در نظر می‌گیرد.

و حمایت وزارت انرژی از آزمایش‌ها و پژوهش‌های ناسا روی رآکتورهای فضایی و موتور هسته‌ایِ فضاپیما آن‌قدر ادامه پیدا کرد که دست‌آخر یک تیم تحقیقاتیِ چندسازمانی با شرکت برجسته‌ترین محققین ناسا، «سه سال پیش» موفق شدند از مدلِ مفهومیِ «سیستم نیروی محرکه هسته‌ای برای سفرهای فضایی»[2] دفاع کنند و آن را به ثبت برسانند.

فقط از اورانیوم بسیار غنی‌شده!

نام دفتر امور فضایی سازمان ملل متحد[3] «آنوسا» است. این دفتر از سال 1961 (1340) کمیته‌ای بنام کمیته استفاده صلح‌آمیز از فضای خارجی[4] (کوپوس) تأسیس کرده که اکنون 71 کشور عضو آن هستند. این کمیته در دسامبر 1992 (آبان 1371) قوانین استفاده از توان هسته‌ای در فضا را تصویب کرد. در ماده دوم از فصل سومِ این قانون آمده است که رآکتورهای فضایی «فقط از اورانیوم با درجه غنی‌شدگی بالا - HEU» استفاده خواهند کرد.[5] آنوسایی‌ها در آن زمان معتقد بودند که دست‌کم برای برخی برنامه‌های فضایی، استفاده از توان هسته‌ای به دلیل «مانایی فراوان، تجمیع پذیری زیاد و جاگیری کم» از مناسب‌ترین شیوه‌هاست.

این نمودار[6] در صفحه 11 کتاب «اولویت‌های توان و نیروی محرکه هسته‌ای در علوم فضایی» آمده است و «اولویتِ کاربرد توان هسته‌ای برای تولید نیروی برق در علوم و صنایع فضایی» را در مقایسه با دیگر روش‌ها نشان می‌دهد.

ارائه‌ای از جرج اشمیت؛

از پروژه پرومتئوس؛ ناسا[7]

نیمکت نشینیِ تحمیلیِ یک پاطلایی!

نمایندگان دولت اوباما این روزها ابراز عقیده می‌کنند که ایران را از غنی‌سازی سطح بالا «برای همیشه» دور کرده‌اند اما خودشان هم می‌دانند که این یک تعارف است و چنین کاری نکرده‌اند! ایران «زیرساخت‌های هسته‌ای» خود را حفظ می‌کند و پس از گذشت 15 سال، مثل هر قدرت هسته‌ای دیگر مجاز خواهد بود که اورانیوم را «در هر سطحی و برای هر کاربرد صلح‌آمیزی که مایل است» غنی کند. ایران پس از گذشت این نیمکت نشینی 15 ساله و تحمیلی می‌تواند از اورانیوم 20 درصدیِ تولید خود مثلاً در پزشکی، از اورانیوم 60 تا 70 درصد غنی‌شده تولید خود مثلاً در سوخت زیردریایی و اقیانوس‌پیما، و از اورانیوم نزدیک به 90 درصد غنی‌شده خود در آزمایش‌های ماهواره‌ای و فضایی، پژوهش‌های مرتبط با ساخت موتور فضاپیما، و همچنین در تولید ادوات قدرتمند و گران‌قیمتِ حفر تونل در بافت‌ سخت کوه‌ها (و یا ساخت ناوهای یخ‌شکن قدرتمند مانند Sevmorput روس که از اورانیوم 90 درصد غنی‌شده استفاده می‌کند[8]) ، و به‌طورکلی در هر کاربرد صلح‌آمیز دیگری که تا آن زمان کشف‌ شده باشد استفاده کند؛ همان‌طور که آمریکایی‌ها و روس‌ها و چینی‌ها در گذشته این استفاده را کرده‌اند و حالا هم – علنی یا مخفیانه – می‌کنند.

این ناو هسته‌ای یخ‌شکنِ سِومورپوت Sevmorput روسیه است.

یکی از ماندگارترین اعضای خانواده ناوهای باری هسته‌ای روس‌ها که از 1988 تا

2008 به مدت 20 سال مأموریت‌های گوناگونی را انجام داد و به زودی قرار است با

به‌روزرسانی دوباره کار خود را شروع کند.

شرکت Atomflot روسیه پروپوزال آخرین طرح آزمایشی

این غول دریایی را تأیید کرده که در سال 2016 کلید خواهد خورد.

شایان‌ذکر است Sevmorput از رآکتوری برای تولید انرژی استفاده می‌کند

که سوختش اورانیوم «90 درصد غنی‌شده» است!

اگر جمهوری خلق چین حق دارد علاوه بر 27 رآکتور هسته‌ای فعلی‌اش، به‌طور همزمان «24 رآکتور هسته‌ایِ در حال ساخت!» داشته باشد و بابت سوخت آن‌ها محتاج کسی نباشد؛ جمهوری اسلامی ایران هم قطعاً پس از این 15 سال چنین حقی را پیدا خواهد کرد و خواهد توانست میلیون‌ها سو غنی‌سازی اورانیوم داشته باشد. درواقع دولت اوباما صرفاً در مسیر بهره‌برداری گسترده صلح‌آمیز از فناوری بومی شده‌ی هسته‌ای ما یک «تأخیر» ایجاد کرده است.

تعداد رآکتورهای هسته‌ای «در حال ساخت» در دنیا؛ در اول ژوئیه 2015 (10 تیر 1394)

بر مبنای نسخه 2015 گزارش «وضعیت صنعت هسته‌ای در جهان[9]»

جدول | نشریه Forbes Daily ؛ 30 ژوئیه 2015 (8 مرداد 1394) ؛ صفحه 4

نتیجه‌ی گل‌باران کردنِ دروازه خودی!

کسانی که به خودشان گل می‌زنند نمی‌توانند روی بردن بازی حساب کنند! اولاً ایران اساساً «نمی‌خواست» بمب هسته‌ای بسازد که با «ناتوان شدنش در این زمینه» چیزی نصیب رقیب شده باشد. این گلِ اول آمریکایی‌ها به خودشان است: ((تحصیلِ حاصل!))

ثانیاً، بخش‌های مهمی از هیئت حاکمه آمریکا به نحوی غیرقابل‌انکار در آرزوی «ناامن شدن ایران» هستند. بعضی نمایندگان کنگره هنوز بر سر اوباما فریاد می‌کشند چراکه فکر می‌کنند او از آشوبگران سال 88 در ایران حمایت کافی به عمل نیاورد! اما باوجوداین توافق، آرزوی ناامن شدنِ ایران را حتی تندروهای آمریکا دست‌کم برای مدت 15 سال باید کنار بگذارند؛ چون حالا دیگر وقت آن است که کارشناسان خود را بگمارند و راه‌های ورود به بازار ایران را بررسی کنند! و این دقیقاً دومین گلی است که آمریکایی‌ها به خودشان زدند: ((به مدت 15 سال در «ریسکِ ناامن شدنِ دشمنِ خود» شریک شدند و به جمع کسانی پیوستند که از امنیتِ ایران و ثبات بازار ایران سود می‌برند و برای حفظ آن انگیزه دارند؛ - ناگفته نماند ما هنوز چنین انگیزه‌ای نسبت به حفظ امنیت دشمنانمان نداریم!))

 

 

ثالثاً، آن‌ها در گفتگوهایشان مخفی نمی‌کنند که تنها هدفِ تحریم‌ها کشاندن ایران پای میز مذاکره «نبوده!» است که با حصول توافق، بساط تحریم‌ها بخواهد جمع شود! مهم‌ترین دغدغه فعلی کنگره ملی جمهوری‌خواهان آمریکا (GOP) این است که آیا با اجرایی شدن توافق هسته‌ای باز هم دستشان برای تحریم کردنِ ایران باز است یا خیر؟! اولویت این دغدغه به قدری بالاست که به عقیده نگارنده اگر دولت اوباما موفق می‌شد (بشود) به اعضای این کنگره ملی اطمینان دهد که پس از توافق هم قادر به تصویب «هر نوع تحریمی» علیه ایران خواهند بود، حتی تندروترین مخالفینِ توافق هم مشکل چندانی با آن نداشتند! آمریکایی‌های تندرو و صهیونیست‌های کودک‌سوز نگران «توان تحریم کردنِ» خود هستند چراکه در نگاه کوتاه بینشان فایده تحریم‌ها خیلی بیشتر از «گشودن باب مذاکره» است؛ چراکه رونالد دِرمِر[10] سفیر اسرائیل در آمریکا تأکید می‌کند که «بجای جزییات توافق روی طرفِ توافق – یعنی ایرانی که اسرائیل را به رسمیت نمی‌شناسد - تمرکز کنید!»؛ چراکه کیم هولمز[11] عضو برجسته بنیاد هریتِیج[12] در واشنگتن‌تایمزِ سیزدهم مرداد رفع تحریم‌ها را «رها کردن گریبانِ یک کابوسِ ژئوپولتیک! در منطقه خاورمیانه» ارزیابی می‌کند!

کیم هولمز معاون سابق وزارت خارجه آمریکا و عضو ممتاز بنیاد فکری هریتیج است.

او که به جمع مخالفان توافق هسته‌ای ایران و 5+1 پیوسته است در مقاله سیزدهم مرداد خود در واشنگتن‌تایمز، ایران را کشوری «خودبه‌خود جنگ‌افروز!» و توافق هسته‌ای را عامل «افزایش احتمال جنگ با ایران» ارزیابی کرده است!

تصویر به سال 2003 برمی‌گردد. جلسه‌ای در شرح قطعنامه‌ای که تحریم‌های 13 ساله عراق را برداشت.[13]

 
 
همان‌طور که رهبر معظم انقلاب در سخنرانی بهاریه خود گفتند، یکی از اهداف مهم تحریم‌ها «به عصیان کشاندن مردم ایران در برابر جمهوری اسلامی» و پیگیری مسئله تغییر رژیم بوده است.[14] طبیعتاً کسانی که زوایای ذهن خود را به اندیشه توهم‌خیزِ «تغییر رژیم» اجاره داده بودند، اکنون باوجوداین توافق «دست‌کم برای سال‌ها» باید مستأجر خود را جواب کنند! و اینجا دقیقاً همان جای بازی است که آمریکا گل سوم را هم وارد دروازه خود می‌کند: ((نانِ براندازانِ جمهوری اسلامی - که همگی از طریق آمریکا و متحدانش تغذیه می‌شوند - به‌طور مسالمت‌آمیز آجر می‌شود![15]))

جمع‌بندی اینکه آمریکا با این توافق 1- جلوی چیزی را گرفت که وجود خارجی نداشت (گل به خودیِ اول!) 2- در ریسک ناامن شدنِ ایران شریک شد (شلیک موفق دوم به دروازه خودی!) و 3- بساط براندازی خواهان را با دست خود به هم ریخت. (گل به خودیِ سوم!)

شایان توجه است که در طرف مقابل، ما 1- جلوی امری واقعی را گرفتیم که از نظر هر دو طرف دعوا واقعاً وجود داشت (تحریم)؛ 2- در ریسکِ ناامن شدن هیچ‌یک از دشمنانمان مشارکت نکردیم بلکه رهبر انقلاب بارها تأکید کردند که تمام سیاست‌هایمان در قبال دشمنان همچنان ادامه خواهد داشت[16]؛ لذا همچنان از ضعیف شدن معاندینمان سود می‌بریم؛ و 3- فکر تغییر رژیم در ایالات‌متحده را اساساً در سر نداشتیم که آن را از دست داده باشیم! وقتی کسی با هزینه خودش مشغول از میان رفتن است و ظاهراً «سری درد نمی‌کند»، چه حاجت است به دستمال بستن؟!

تأکید می‌شود تیمی که دروازه خودش را گل‌باران می‌کند نمی‌تواند از حریف انتظارِ «اشتباه متقابل» داشته باشد! این روزها عمیق‌ترین رنجی که گونه‌ی اصیل و مستکبرِ آمریکایی‌ها می‌کشند از اینجاست که «تغییر رژیم در ایران» دیگر به ارزانیِ «وضع چند تحریم و نشستن و نتیجه را تماشا کردن» تمام نخواهد شد! از روزِ آغاز این توافق، «هرکه طاووس خواهد» بی تعارف باید «جور هندُستان کشد!»

پانوشت:

[1]- Prometheus

[2]- nuclear power system for space travel

[3]- The United Nations Office for Outer Space Affairs (UNOOSA)

[4]- Committee on the Peaceful Uses of Outer Space (COPUOS)

[5]- Nuclear reactors shall use only highly enriched uranium 235 as fuel. The design shall take into account the radioactive decay of the fission and activation products. | Principles Relevant to the Use of Nuclear Power Sources in Outer Space | اینجا

[6]- Priorities in Space Science Enabled by Nuclear Power and Propulsion, P.11| اینجا

[7]- George Schmidt, Project Prometheus, NASA

[8]- Ole Reistad, Russian Naval Nuclear Fuel and Reactors, Nonproliferation Review, vol.12, no.1, March 2005, pp. 181-183.

[9]- World Nuclear Industry Status Report 2015

[10]- Ronald Dermer

[11]- Kim R. Holmes | معاون سابق وزارت خارجه آمریکا و عضو ممتاز بنیاد هریتیج

[12]- The Heritage Foundation

[13]- Understanding United Nations Resolution 1483 | اینجا

[14] - «...هدفشان چیست؟ هدف این است که مردم را در مقابل دستگاه قرار بدهند؛ این را صریحاً میگویند که می‌خواهیم فشار اقتصادی بیاوریم تا وضعیت مردم سخت بشود و مردم وادار به اعتراض بشوند در مقابل دولت و در مقابل نظام اسلامی... می‌خواهند این امنیتی که امروز در کشور ما هست را – که این امنیت، در منطقه‌ی غرب آسیا که ما در آن قرار داریم بی‌نظیر است؛ ...به دست مردم از بین ببرند و مردم را وادار کنند به بر هم زدن امنیت؛ و حرکات اعتراضی را در کشور شروع کنند؛ دارند تحریک می‌کنند، دارند کار می‌کنند، دارند برنامه‌‌ریزی می‌کنند. این کاری است که با جدّیّت و با شدّت به دنبال آن هستند؛ خب این یک شرایط مهم است، این یک چالش بزرگ است.»

[15] - به ویژه قابل‌توجه خبرنگاران و نویسندگان و مجریانِ وطن‌فروش رسانه‌های منفی‌بافِ فارسی‌زبان که البته شکل‌پذیری‌شان خیلی بالاست و بعید نیست برای جلب منافع خود به موقعش به آمریکا هم خیانت کنند!

[16] - «یک نکته‌ی دیگری که سؤال کردند [این بود که]، تکلیف مبارزه‌ی با استکبار پس از مذاکرات چیست؟ خب، مگر مبارزه‌ی با استکبار، تعطیل پذیر است؟ مبارزه‌ی با استکبار، مبارزه‌ی با نظام سلطه تعطیل پذیر نیست. این هم جزو همین حرف‌هایی است که اتفاقاً امروز من یادداشت کرده‌ام که به شما بگویم. این جزو کارهای ما است، جزو کارهای اساسی است، جزو مبانی انقلاب است. یعنی اگر مبارزه‌ی با استکبار نباشد، ما اصلاً تابع قرآن نیستیم. مبارزه‌ی با استکبار که تمام نمی‌شود. در مورد مصادیق استکبار، آمریکا اتمّ مصادیق استکبار است... مبارزه‌ی با استکبار تعطیل پذیر نیست، تکلیفش کاملاً روشن است و خودتان را آماده کنید برای ادامه‌ی مبارزه‌ی با استکبار.» بیانات در دیدار جمعى از دانشجویان؛ 20 تیر 1394 اینجا «... نکته‌ی بعدی این است که چه این متن تصویب بشود و چه نشود، ما از حمایت دوستانمان در منطقه دست نخواهیم کشید: از ملّت مظلوم فلسطین، از ملّت مظلوم یمن، از ملّت و دولت سوریه، از ملّت و دولت عراق، از مردم مظلوم بحرین، از مجاهدان صادق مقاومت در لبنان و فلسطین؛ [این‌ها] همواره موردحمایت ما خواهند بود...» خطبه‌های نماز عید فطر؛ 27 تیر 1394 اینجا


منبع:فرهنگ

 

انتهای پیام/

در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید

نظرات