خدایی سوری که در انتظار رسیدن به هدف، چهار سال تمام را لحظه شماری کرده بود، در حالی که خود را منتخب احتمالی می پنداشت پای به رقابت انتخاباتی گذاشت …

به گزارش لرستان خبر، یکشنبه هفتم خرداد ماه سال ۱۳۹۱ . جلسه ی آغازین مجلس نهم . ۲۸۲ منتخب با چهره های متبسم بر صندلی های سبز خانه ی ملت تکیه زده بودند .

 

در این جمع بیشتر افراد منتخبین تازه ای بودند که در مجلس پیشین حضور نداشتند. در میان این چهره های جدید یک نام برای همیشه در خاطر مردم دلفان و سلسله باقی خواهد ماند. نامی که خواه ناخواه بخشی از تاریخ سیاسی مردمان این خطه از ایران زمین را شکل خواهد داد . طی روزهای آتی مجلس اعتبارنامه ی حجت الله خدایی سوری نماینده ی مردم سلسله را به تصویب رساند و بدینسان او در شرایطی کارش را آغاز کرد که میوه ی تلاش های نه چهار ساله که بیش از هشت ساله اش به ثمر نشسته بود .

*********

 

هشت سال قبل از آن حجت الله سوری چهره ی تازه ای بود که چندان برای همگان شناخته شده نبود . استارت انتخابات مجلس هفتم زده شده بود و در کنار رقبای سنتی همیشه حاضر یعنی دو شخصیت روحانی کهنه کار و چند چهره ی دیگر دلفانی سه رقیب از سلسله وارد کارزار شده بودند . محمود رضا حسنوند ، صفری احمدوند و خدایی سوری .

 

پیشینه ی انتخابات در این حوزه نشان می داد که رقبای اصلی طبق معمول همان دو نفر اول بوده و دیگران به نوعی گرم کننده تنور انتخابات و شکل دهنده ی دسته بندی های جدید در صورت رسیدن به دور دوم محسوب می شدند . نتایج گذشته نیز مبین همین موضوع بود. از شش دوره ی برگزار شده ی قبلی پنج دوره به دو نفر موصوف تعلق داشت و فقط یک دوره به منتخبی الشتری اختصاص پیدا کرده بود . تفاوت جمعیتی دو شهرستان نیز شرایط را برای نامزدهای الشتری سخت تر می کرد . اما دست تقدیر سرنوشتی دیگر را برای این دو شهر رقم زده بود .

 

 

سیاسیون و بزرگان طوایف سلسله که خود را بازنده ی از پیش تعیین شده ی انتخابات می پنداشتند به تکاپو افتاده ، مجالس و محافل برای منصرف کردن نامزدها و رسیدن به فرد واحد تشکیل شد . رایزنی ها به طول انجامید اما هیچ یک از افراد حاضر به کنار کشیدن به نفع دیگری نبودند و هرکدام خود را مقبول تر می دانستند .

 

در حالی که تبلیغات انتخاباتی شروع و پوسترهای رنگارنگ نیز بر در و دیوار نصب شده بود ، بناگاه دود سفید ۱ از جلسات متراکم سلسله بلند شد . این که طرفین با چه مکانیسمی به توافق رسیده بودند ، آیا قرعه فرد خوش شانس را معلوم کرده یا قول و قرارهایی رد و بدل شده بود به روشنی آشکار نشد . ظاهر قضیه آن بود که زعمای قوم به این نتیجه رسیده بودند که اولاً تنها راه رسیدن به کامیابی توافق بر سر نامزد واحد بوده و هر راه دیگری غیر از آن محکوم به شکست است . دوم آن که برای رسیدن به نقطه تفاهم سیستم نوبتی برقرار شده و مقرر شود در هر دوره ای یک فرد از یکی از طوایف اصلی سلسله به عنوان نامزد اصلی معرفی و سایر افراد و طوایف بدان تمکین نمایند .

 

بر این اساس مقرر شد محمود حسنوند در صحنه بماند و دیگران از جمله خدایی سوری به نفع او کنار روند تا شاید در فرصتی دیگر مجال حضور آنان فراهم شود . در نهایت آن که همه ی بزرگان و سیاسیون و مردم برای وحدت رای هم قسم شوند . اگر داستان بستن چهارپایی در ابتدای شهر برای تهییج احساسات مردم ساخته و پرداخته ی مغرضان نیز باشد اما شاهدانی که در آن روزها فضای حاکم بر شهر الشتر و پیرامون آن را درک کرده باشند به وضوح سنگینی جو ضد همسایه ی شمالی و هم نوایی و هم قسمی مردمان آن سامان را احساس نموده اند .

 

به این ترتیب سوری در اولین تجربه ی انتخاباتی خود خیلی سریع چمدان خود را بست . او هرچند ناکام ولی امیدوار به آینده میدان را ترک کرد تا عرصه برای ترکتازی رقیب همشهری در صحنه ی انتخابات باز شود . و این گونه شد که محمود حسنوند ، مردی که در دور قبل فقط و فقط دو هزار رای کسب کرده بود با به دست آوردن قریب ۳۹ هزار رای در فضای بی رقیب سلسله و جو ملتهب دلفان پیروز میدان شد تا در مجموع ادوار مجلس خوش شانس ترین نماینده ی این دیار لقب بگیرد .

 

زمان به سرعت باد گذشت و خدایی سوری که در انتظار رسیدن به هدف چهار سال تمام را لحظه شماری کرده بود ، در حالی که به طریق اولی خود را منتخب احتمالی می پنداشت پای به رقابت انتخاباتی دوره ی هشتم گذاشت . مانند دوره ی گذشته رقبای سنتی نورآبادی یک پای ثابت بودند و از این طرف اما دو رقیب نوپا در کنار سوری کمربندهای خود را محکم بسته بودند .

 

سوری گمان می کرد که میثاق پیشین همچنان معتبر است غافل از آن که گذشت زمان شرایط را دیگرگون کرده بود . مطابق معمول رایزنی ها آغاز شد اما این بار اوضاع به وفق مراد نبود . هر چقدر محمود حسنوند در دور گذشته خوش شانس بود اما بخت به روی سوری روی خوش نشان نمی داد . کار وفاق به لج و لجبازی کشیده شد . هیچ یک از نامزدها کنار نکشیدند تا حلاوت اتحاد در کام مردم سلسله به مرارت افتراق مبدل شود .

 

انتخابات به انجام رسید و مطابق پیش بینی ها رتبه اول و دوم در اختیار نامزدهای دلفانی قرار گرفت . انتخابات اگر چه با عدم توفیق جنوبی ها همراه شد اما خدایی سوری خود را آزموده بود . او با ۱۶ هزار رای سوم شده و بالاتر از دو رقیب همشهری خود قرار گرفته بود . به علاوه رای قابل توجه او از شهرستان دلفان که عمدتاً از صندوق های بخش کاکاوند به دست آمده بود نگاه های تیزبین را به خود معطوف می ساخت .

 

به خلاف حوزه ی سلسله که به طور معمول پایگاه های دایمی برای نامزدهای سنتی دلفانی داشته و دارند تعلق این میزان رای از سوی مردمی که به سختی به خارج از همشهریان خود اقبال نشان می دهند ، می توانست محل تحلیل باشد . آیا مسئولیت او در زندان پایتخت و مساعدت احتمالی او به برخی افراد صاحب نفوذ منطقه در شکل گیری این آرایش رای موثر بوده یا خیر ، چندان آشکار و قابل اثبات نیست . اما هرچه بود عزم خدایی سوری را برای ورود دیگرباره به آزمون انتخابات و تحقق رویاهای نیمه تمامش جزم تر کرد .

ادامه دارد…

۱ – در اصطلاح سیاسی خروج دود سفید از دودکش جلسات محرمانه به معنای رسیدن به توافق محسوب می شود . این تعبیر برگرفته از مراسم ویژه ی انتخاب پاپ در کلیسای سنت پیتر واتیکان بوده که در جریان آن با سوزاندن آرا و ایجاد دود سفید و سیاه توفیق یا عدم توفیق در انتخاب پاپ اعظم را به اطلاع عموم می رسانند .

منبع: سلام دلفان

در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید

نظرات