در گفتگوی اختصاصی با سیدافقهی مطرح شد

صدور بیانیه سردار سلیمانی در زمینه سلب تابعیت رهبر شیعیان بحرین، یکی از خبرهایی بود که در روزهای گذشته خیلی زود جای خود را در سرخط مهمترین خبرهای داخلی و بین المللی باز کرد.

به گزارش لرستان خبر، صدور بیانیه سردار سلیمانی در زمینه سلب تابعیت رهبر شیعیان بحرین، یکی از خبرهایی بود که در روزهای گذشته خیلی زود جای خود را در سرخط مهمترین خبرهای داخلی و بین المللی باز کرد. این بیانیه، در داخل و خارج کشور البته با واکنش هایی روبرو شد. جان کربی سخنگوی وزارت خارجه آمریکا آن را هانت آمیز و حاوی لفاظی های گزنده نامید و حسام الدین آشنا مشاور رسانه ای حسن روحانی،طی توییتی با قرار دادن آن در کنار بیانیه آل خلیفه در زمینه سلب تابعیت شیخ عیسی قاسم، هر دو را چالش زا نامید! برای تحلیل ابعاد مختلف محتوایی و رویکردی این بیانیه و بررسی تاثیرات آن بر تحولات جاری در بحرین و منطقه، با سیدهادی سیدافقهی کارشناس برجسته مسائل منطقه به گفتگو نشسته ایم. مشروح گفتگوی پرنکته ما با این کارشناس تحولات منطقه پیش روی شماست.

بیانیه سردار قاسم سلیمانی در زمینه تحولات بحرین، در هفته های گذشته تحلیل های مختلفی را در سطح داخل و خارج از کشور به دنبال داشته است. ارزیابی حضرتعالی از کلیت این بیانیه و تاثیرات آن چیست؟

به نظرم؛ در این زمینه، بیانیه سردار سلیمانی، بیانیه سپاه، بیانیه وزارت خارجه، حمایت آقای دکتر ولایتی مشاور بین الملل رهبر معظم انقلاب و سخنان خود رهبر انقلاب همگی در یک سیاق بود. یعنی روح همه ی این مواضع این است که اگر به شخص آیت الله شیخ عیسی احمد قاسم جسارت و توهینی بشود و به مردم بحرین بیش از این فشار بیاید، دیگر سنگ روی سنگ بند نمی شود. نزدیک به 5 سال است که یک انقلاب کاملاً آرام، متمدمنانه، اخلاقی و حق به جانب در سطح بحرین در جریان است. مردم می گویند انتخابات شفاف برگزار شود و هر نفر یک حق رای داشته باشد. کجای این مطالبه با قوانین بین الملل و دموکراسی منافات دارد؟ این افراد و دولت هایی که ادعای دموکراسی خواهی شان، گوش فلک را کر کرده است، باید الان بگویند این مطالبه مردم بحرین بر حق است یا نه؟

برخی بیانیه سردار سلیمانی در زمینه تحولات بحرین را دخالت در امور داخلی این کشور دانسته اند. تحلیل حضرتعالی در این زمینه چگونه است؟

به نظرم این یک قرائت از اوضاع منطقه است و دخالت نیست. برخی افراد این مسئله را دخالت معرفی کرده اند که این سخن گزافه و نادرستی است. متاسفانه برخی در سایت ها، مصاحبه ها و قلمفرسایی هایشان هم اینگونه وانمود کردند که این اظهارات، اظهارات مداخله جویانه در امور یک کشور دیگر است. دخالت معنای روشنی دارد. دخالت یعنی اینکه اقدامی انجام شود و باعث خدشه دار کردن تمامیت ارضی، سیادت و امنیت یک کشور شده باشد. صِرفِ بیان صریح و شفاف یک تحول و تجزیه و تحلیل آن، دخالت نیست. الان تمامی کشورهای دنیا دارند نسبت به اقدامات کشورها و حتی شخصیت های دیگر اظهار نظر می کنند. ما در بیانیه سردار سلیمانی و اظهارات دیگر شخصیت های کشور در زمینه بحرین، هیچ نشانه ای از دخالت یا واژه ای که دال بر دخالت باشد، نمی بینیم. ما بر اساس داده هایی که در میدان حادثه هست، قرائت و تحلیلی از اوضاع بحرین داریم و آن را بیان می کنیم. نه بیشتر. ورود دژخیمان رژیم آل سعود به بحرین و شکنجه، زندانی کردن و استفاده از انواع شیوه های غیرانسانی برای برخورد با مردم، دخالت در امور بحرین است یا دفاع معنوی و سیاسی از حقوق ملت مظلوم بحرین و تحلیل عواقب ادامه این برخوردهای خشن با مردم بحرین؟ آل خلیفه زمام امور کشورشان را به دست وهابیون تکفیری آل سعود سپرده اند. این مسئله دخالت است یا اظهارنظر راجع به وضعیت سخت مردم بحرین؟

تحلیل جنابععالی از اوضاع داخلی بحرین در شرایط کنونی چیست؟ روند تحوات به کدام سمت خواهد رفت؟

اظهار نظر سردار سلیمانی یک شوک اساسی به رژیم آل خلیفه وارد کرد و از طرفی به مردم بحرین روحیه داد. باید توجه کنیم کخ بحث حمله به شیخ عیسی قاسم، الان بحث حمله به شخص نیست. ایشان الان تبدیل به یک نماد شده اند. حمله به این نماد، به معنی شکستن هیبت انقلاب مردم بحرین، شکستن مطالبات آنها و لگدمال کردن انقلاب است. آل خلیفه با کمک آل سعود و مدیریت عالی انگلیسی ها، در یک اتاق جنگ دارند این انقلاب را تفکیک و چندپاره می کنند. جمعیت دعوت اسلامی را منحل کردند. جمعیت وفاق را منحل کردند، جمعیت علمای دینی را منحل کردند. نماز جمعه و جماعت را ممنوع کردند. مساجد را تخریب کردند. حسینیه ها را تخریب کردند. کدام ملت اینقدر صبر پیشه می کند تا این بار بخواهند مستقیماً با رهبران آنها هم برخورد فیزیکی بکنند و هیچ حرمتی برای هیچ کس قائل نباشند؟ سردار سلیمانی در آن بیانیه در واقع این نوع عملکرد را به آل خلیفه یادآوری کرد و گفت نتیجه این نوع عملکرد، ورود به دایره قرمز و خون و خون ریزی خواهد بود. کجای این مسئله دخالت است؟ ما داریم یک صورت مسئله را توضیح می دهیم وگرنه اگر می خواستیم دخالت کنیم که وضعیت بحرین، 5 سال به این صورت باقی نمی ماند! ما قصد دخالت مستقیم نداشتیم. الان انگلیسی ها و آمریکایی ها دارند مستقیماً دخالت می کنند. از اردن، سنگال، پاکستان و همه جا متخصص شکنجه و پلیس ضد شورش آورده اند و دارند مردم را سرکوب می کنند. حمایت از این افراد مظلوم، دخالت است؟ چه کسی حق دارد فردی را سلب تابعیت کند؟ کدام حقوق بین الملل این اختیار را به حکام بحرین داده است؟

پیامدهای مسئله سلب تابعیت شیخ عیسی قاسم را چگونه ارزیابی می کنید؟

آل خلیفه مدعی هستند که علامه شیخ عیسی قاسم 20 سال قبل ایرانی بوده و بحرینی ها به او شناسنامه داده اند. خب، این یک دروغ بزرگ است. این یک ادعای شرم آور است که به خودشان برمی گردد. اتفاقاً 250 سال قبل، آل خلیفه از جزیره العرب به بحرین آمدند و این کشور را اشغال کردند. در حالی که شیعیان و آبا و اجدادشان، هزاران سال در این منطقه حضور داشته اند. آقای شیخ عیسی قاسم یکی از تدوین کنندگان قانون اساسی بحرین است. حالا این فرد را باید سلب تابعیت کرد و آل خلیفه ای که به زور بر مردم حکومت می کنند، سایه خدا بر روی زمین دانست؟ آنچه در بیانیه سردار سلیمانی مطرح شد، جنبه تحلیل سیاسی و دلسوزی داشت.

برخی مقامات دولتی در مقابل بیانیه سردار سلیمانی موضع انتقادی و مخالف داشته اند. آیا این مسئله را می توان نشانه ای از تغییر سیاست های منطقه ای دولت در زمینه حمایت از جریان مقاومت دانست؟

اساس قضاوت ما نسبت به عملکرد دستگاه دیپلماسی و وزارت خارجه، موضعگیری های رسمی آنهاست. آنچه که جناب آشنا و دیگران در این زمینه گفته اند، اظهار نظر فردی خوشان است و ملاکی برای ما نیست. اگر از باب اظهارنظر فردی در این زمینه بخواهیم قضاوت کنیم، خواهیم گفت جناب قاسم سلیمانی هم حق داشته نظر شخصی خودش را بگوید. پس چرا ما به خودمان حق اظهار نظر می دهیم و دیگران را تخریب می کنیم و زیر سوال می بریم؟ منتهی دیدگاه ها متفاوت است. دولت ما یک دولت محافظه کار است. معتقد است ما باید باب گفتگو با غربی ها را باز کنیم. نسبت به هیچ کسی پرخاش نکنیم و دروازه های کشور را به روی غرب باز بگذاریم. منطق این آقایان این است ولی منطق رهبر انقلاب این نیست. اصلاً بحث پرخاشگری کردن یا نکردن نیست، بحثِ انقلابی برخورد کردن است. رهبر انقلاب می گوید من این دوگانه های تصنعی اصلاح طلب و اصولگرا را قبول ندارم. چون اینها جامعه را به دوقطبی می کشانند. رهبر انقلاب، جامعه را بر اساس انقلابی و غیرانقلابی تقسیم بندی می کنند. انقلابی بودن با پرخاشگری متفاوت است.

این انقلابی بودن در برخورد با تحولات منطقه چگونه معنا می شود؟

انقلابی بودن یعنی بر اساس اصول و مبانی اسلام و سیره اهل بیت(ع) رفتار کردن. برخی معتقدند ما الان در زمان صلح امام حسن(ع) هستیم و باید برویم قرارداد صلح با معاویه را امضا کنیم. رهبر انقلاب ولی نظر متفاوتی دارند. رهبر انقلاب می گویند امام حسن(ع) هم اگر یارانی همچون شهیدان مدافع حرم می داشتند، هرگز زیر بار آن صلح نامه نمی رفتند. امروز رهبر انقلاب تنها نیست. اصلاً ایران تنها نیست. الان عمق استراتژیک انقلاب ما در عراق، لبنان، یمن و شمال آفریقا است. آن وقت ما باید از صلح امام حسن(ع) حرف بزنیم؟ عده ای البته این برداشت قرآنی را قبول ندارند و معتقدند اسلام، همه اش دین رحمت است. سوال این است که آن جایی که دشمن به شما حمله می کند یا می خواهد به دستگاه تصمیم گیری شما نفوذ کند هم باید با رحمت برخورد کنیم؟ هشدار رهبر انقلاب ناظر به این جهات است. انقلابی عمل کردن در زمینه تحولات منطقه هم بر اساس همین نگاه معنا می شود. انقلابیگری به معنای پرخاشگری نیست. مودبانه ترین گفتمان و خطابه ها مربوط به مقام معظم رهبری است.

پس از مخالفت تلویحی برخی مقامات دولتی با بیانیه سردار سلیمانی، بحث پیرامون اهداف عزل آقای امیرعبداللهیان از معاونت وزارت خارجه بالا گرفت. آیا می توان این تغییرات را نشانه ای از تغییر سیاست های منطقه ای دولت دانست؟

مسئله آقای امیرعبداللهیان به هشت تا ده ماه قبل باز می گردد و بنده اطلاع داشتم که ایشان قرار است تغییر کند. حتی شنیدم و شایع شده بود که حکم سفارت ایشان برای عمان هم صادر شده است. اینها البته در حد خبر بود. بعد ما دیدیم که ایشان به عنوان مشاور سیاسی وزیر انتخاب شدند و آقای جابرانصاری جای ایشان را در معاونت عربی آفریقایی وزارت خارجه گرفتند. اینکه بخواهیم این عزل و نصب را به تحولات منطقه ارتباط بدهیم، من چنین نشانه هایی را در اختیار ندارم. اینکه آقای جابرانصاری می خواهد ضعیف تر عمل کند یا این انقلابی نیست و آن انقلابی بود، اینها به نظرم گمانه زنی های احساسی است. خود آقای دکتر ظریف هم وقتی که در این خصوص از ایشان سوال شد، گفتند این مسئله قابل قبول نیست و کشور سیادت خود را به دیگران نمی فروشد تا بر اساس خواسته دیگران، عزل و نصبی اتفاق افتاده باشد. من هم باورم این است که ما نباید به این مسئله دامن بزنیم و جامعه را دچار تشویش و دوقطبی کنیم. آقای امیرعبداللهیان هنوز در وزارت خارجه حضور دارد. وزارت خارجه و شخص وزیر، هنوز هم از دیدگاه ها و مواضع ایشان حتماً استفاده خواهد کرد.

پس نباید این عزل و نصب ها را معدال تغییر سیاست منطقه ای دولت دانست؟

برخورد وزارت خارجه در سطح دیپلماتیک، در حیطه و قاب ماموریتِ تعریف شده برای آن است. اما اینکه وزارت خارجه بخواهد پرونده سوریه، عراق، فلسطین، لبنان و یمن را دچار تغییراتی بکند، این امکان پذیر نیست. چون که این مسائل اصلاً در حیطه اختیارات وزارت خارجه نیست. لذا بحث اینکه آقای امیرعبداللهیان به حزب الله و سوریه کمک می کرد و الان اگر آقای جابرانصاری بیاید، حمایت نخواهد کرد، اصلاً درست نیست. مسئله پرونده های بحرانی در شورای امنیت و با نظارت عالی مقام معظم رهبری مطرح و تصمیم گیری می شوند. ممکن است کمی ادبیات افراد با یکدیگر متفاوت باشد، ولی در خصوص مناطق و کشورهای بحران زده و بحران خیز، مسئله در اختیار وزارت خارجه نیست. وزارت خارجه یک حق رای در شورای امنیت دارد و می تواند از آن استفاده کند. تصمیمات عالی در شورای امنیت اتخاذ می شود و برای اجرایی شدن این تصمیمات هم، حتماً باید مقام معظم رهبری آنها را تایید و تصدیق کنند.

نظر شما در زمینه پیوستن ما به پیمان شفافیت مالی علیه تروریسم چیست؟ پیامدهای این تصمیم بر سیاست های منطقه ای کشور را چه می دانید؟

به نظرم پیوستن ما به پیمان شفافیت مالی علیه تروریسم، یک دام و فریب است. چرا؟ چون که تعریف ما، آمریکایی ها و آل سعود از تروریسم، از ماه تا ماهی فاصله دارد. ما می گوییم مردمی که الان سرزمین شان تحت اشغال است، طبق قوانین بین المللی حق دارند به هر وسیله ای، اشغالگران را از بین ببرند تا سرزمین و حق خود را پس بگیرند. ولی تصور غربی ها اینگونه نیست. آنها در مقابل، حزب الله و نیروهایی از این دست را تروریستی معرفی می کنند. الان به بانک های لبنان اخطار داده اند که اگر با حزب الله تبادل مالی انجام بدهید، شما را تحریم می کنیم. اینکه ما بیاییم پای یک پیمان مشترک با چنین افرادی را در زمینه تروریسم امضا کنیم و همزمان بگوییم که ما حرف خودمان را می زنیم و می گوییم تروریسم، داعش است، آمریکا این را از ما نخواهد پذیرفت! عضو شدن در این پیمان، الزام آور است و شما باید به آن عمل کنید وگرنه با تحریم مواجه خواهید شد. لذا ورود ما به این مسئله، ریسک است و اصلاً به مصلحت هم پیمانان ما و سازمان های جهادی نیست.

منبع: شمانیوز

در کانال تلگرام لرستان خبر عضو شوید

نظرات